حجتالاسلام زیبایی نژاد گفت: ولایت غیر از حکومت است، یعنی بین ولایت به معنای سرپرستی جامعه اسلامی توسط ولی مؤمنین با یک ساختاری به معنای حاکمیت یعنی مجموع قوا و نهادهای حاکمیتی باید تفکیک قائل شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده در درس خارج فقه نظامهای اسلامی که از سوی دبیرخانه مفتاح برگزار شد، درباره فقه حکومتی به بیان نظرات خود پرداخت و عنوان داشت: فقه حکومتی مباحث فقهی ناظر به حکومت را مورد بحث قرار میدهد.
وی ادامه داد: البته برخی فقه حکومتی را فقه اجتماعی تعبیر میکنند که حرف غلطی است. چون بسیاری از مسائل اجتماعی هستند ولی فقهی نیستند برای نمونه ایجاد یک شرکت تعاون یک موضوع اجتماعی است ولی فقهی نیست. فقه حکومتی چگونگی رابطه حاکم و محکوم را مورد بحث قرار میدهد. حاکم از آن حیث که راهبر اجتماع است نه از آن جهت که عضوی از جامعه است. بنابراین فقه حکومتی فقهی است که مناسبات حاکمان و جامعه تحت برنامه یشان را مورد بررسی قرار میدهد.
فقه حکومتی درباره رفتار حاکم، محکوم و رابطه میان این دو بحث میکند
این استاد حوزه، با یادآوری این نکته که عدهای فقه حکومتی را ساده نگاه میکنند در حالی که این نوع از فقه دارای مباحث بسیار فنی و پیچیده ای است، تأکید کرد: فقه حکومتی تنها درباره یک فرد(حاکم) بحث نمیکند بلکه علاوه بر بیان افعال حاکم و محکوم، احکام تکلیفی و وضعی را نیز تحت عناوین فقهی بیان میکند. یعنی فقه حکومتی تنها درباره ولی فقیه، رییس جمهور و… صحبت نمیکند بلکه درباره مشروعیت و عدم مشروعیت یک موضوع هم بحث میکند.
وی موضوع مورد بحث فقه حاکمیتی را قواعد رفتاری حاکمان، محکومین و ساختارها و مناسبات میان آنها برشمرد و عنوان داشت: برای رسیدن به فقه حکومتی باید مشخص شود تصور علما، متدینین، طلاب و… چیست؟ در این موضوع ما طلبهها درگیر انتزاع شده ایم، یعنی درباره چیزی بحث میکنیم که عینیت خارجی ندارد و آن را در ذهن خودمان پرورش میدهیم.
زیبایی نژاد در توضیح مفهوم انتزاع که طلاب از فقه حکومتی دارند، تصریح کرد: تصور بیشتر طلاب و علما از حکومت اسلامی، حکومت رسول خدا است که مرتب بر آن وظایفی بار میشود. در حالی که در دنیای کنونی(واقعیت) و خارج از ذهن ما حکومت اسلامی ترکیبی از عناصر دینی مانند ولایت فقیه و عناصر مدرن مانند دموکراسی، انتخابات، تفکیک قوا، ساختارهای کذایی و ویژگیهای ایرانیت است.
حکومت اسلامی باید فهم عینی شود نه عرفی
وی اضافه کرد: مشکل از جایی شروع میشود که ما شناخت دقیقی از حکومت اسلامی در واقعیت خارجی نداریم. همین اشتباه را در مسائل دیگر نیز داریم. برای نمونه برخی معتقدند زن میتوان مرجع تقلید شود. وقتی از آنها دلیل میخواهی میگویند براساس تحقیقات ما زن میتواند فتوا بدهد. مشکل کجاست؟ مشکل آن جایی است که این افراد برای مرجعیت تنها حق فتوا دادن قائل هستند در حالی که مرجعیت، حظی از ولایت است. به همین دلیل مرجع تقلید باید اقتدار سیاسی، مالی، اجتماعی و… داشته باشد. اکنون وقتی فردی رأی آورده و رییس جمهور میشود نزد مراجع تقلید میرود، آیا با این کار میخواهد فتوا بگیرد یا این که چون مراجع تقلید در میان مردم نفوذ دارند چنین کاری را میکند؟ به همین دلیل باید از مسائلی همانند حکومت اسلامی فهم عینی داشته باشیم نه عرفی. چون گاهی عرف حاق موضوع را نمیفهمد و باید تخصصی فهم شود.
استاد حوزه، با اشاره به این که منظور از حکومت اسلامی، دولت به معنای خاص نیست، اظهار داشت: در دنیای غرب دولت تشکیل شد تا مدرنیته و سکولار جای دین و کلیسا را بگیرد. اکنون با چنین نگاهی میتوانیم دولت داشته باشیم؟ یا اصلاً نباید دولت داشته باشیم؟ در پاسخ باید گفت که نه ما میتوانیم دولت با نگاه غربی داشته باشیم و نه دولت نداشته باشیم. راهکار این است که دولت زیر نظر ولی فقیه تشکیل دهیم و دولت ابزار تحقق دین باشد.
ولایت فقیه پیش فرض فقه حکومتی نیست
وی افزود: البته هر چند دولتها از یک جهت ظرفیت محسوب شده و در خدمت ولی فقیه هستند، ولی از جهات دیگر محدودیت بوده و مانع بسط ید ولی فقیه میشوند. چرا؟ چون با شعارهای عامه پسند مانند برداشتن گشت ارشاد، رفع حصر و… به دنبال بقای خود هستند. یعنی اهداف متعالیه را در حاشیه صندوقهای رأی مطرح میکنند.
زیبایی نژاد، پذیرش نظریه ولایت فقیه را پیش فرض فقه حکومتی ندانست و در توضیح این نظریه گفت: مباحث مربوط به ولایت فقیه، یکی از مباحث مربوط به فقه حکومتی است. این گونه نیست که بگوییم حتما باید فقیه عهده دار حکومت باشد تا این که موضوع فقه حکومتی مطرح شود. به همین دلیل ممکن است فردی غیر فقیه حاکم(براساس دیدگاه کسانی که قائل به نظریه ولایت فقیه نیستند) و حاکمیتش نیز مشروعیت داشته باشد که در این صورت رعایت فقه حکومتی لازم است.
وی همچنین یک قدم فراتر رفته و تصریح میکند: حتی رعایت فقه حکومتی در حاکمیت کسی که مشروع نیست نیز باید صورت گیرد. چون شهروند چنین حاکمیتی به شمار میآییم. برای نمونه در کشورهای غیر اسلامی باید قوانین آنها مانند پرداخت مالیات، ایستادن پشت چراغ قرمز و… رعایت شود.
فقه حکومتی درباره راهبرد جامعه صحبت میکند نه ساختار دولت
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده دوباره بر این موضوع تأکید کرد که حاکمیت منحصر در دولت نیست و برای اثبات این موضوع اذعان داشت: منظور از دولت قوه مجریه نیست بلکه مجموع قوا و حاکمیت است که یا به ولیّ اتصال دارند، یا در رأسشان ولی است، یا مأذون از ولی هستند و… . نتیجه این میشود که ولایت ولیّ بر جامعه مؤمنین تنها از مسیر دولت انجام نمیشود بلکه مسیرها متکثرند. برای نمونه پیش از انقلاب ۵۷ مگر ولی نداشتیم؟ به همین دلیل سعه ولایت ولیّ اعم از حاکمیت است. یعنی بخشی از ظرفیتهای راهبرانه ولیّ(حاکم اسلامی) از طریق حاکمیت به معنای ساختار خاص است ولی بخشی از آن رابطه مستقیم با مردم است.
وی ادامه داد: ممکن است دولتی از مذاکره خوشش بیاید، ولی حاکم اسلامی با یک سخنرانی مردم را به جنب و جوش میاندازد و دولت نیز عقب نشینی میکند. این نشان میدهد تنها ابزارهای ولی و حاکم اسلامی دولت به معنای حکومت نیست، بلکه ابزارهای دیگری هم دارد. مثال دیگر ممکن است مشکلی پیش بیاید که نیروهای نظامی نتوانند آن را حل کنند، در این صورت کمیتهها و بسیج مردمی که سر خط آنها ولی فقیه است وارد میدان میشوند. تمام اینها نشان میدهد که ظرفیت اداره و اصلاح منحصر به حاکمیت به مثابه ساختار خاص(دولت) نیست. بنابراین هنگامی که از فقه حکومتی صحبت میشود باید به راهبری جامعه توجه کنیم نه ساختار دولت در معنای خاص آن. فقه حکومتی ظرفیت رابطه حاکم مشروع با جامعه اسلامی را بیان میکند که برخی از آنها ساختار حکومتی و برخی ساختار غیر حکومتی دارد.
ولایت غیر از حاکمیت است
زیبایی نژاد خاطرنشان شد: ولایت غیر از حکومت است. یعنی بین ولایت به معنای سرپرستی جامعه اسلامی توسط ولی مؤمنین با یک ساختاری به معنای حاکمیت یعنی مجموع قوا و نهادهای حاکمیتی باید تفکیک قائل شد. ولایت فقیه در حقیقت ولایت دین است که یک نماینده دارد و آن ولی فقیه است و تمام جامعه باید در خدمت این ولی بسیج شود تا ولایت دین محقق شود نه ولایت یک فرد. ولی حوزه سنتی ما خیال میکند ولایت فقیه یعنی ولایت یک فرد دین شناس که مسئول هدایت جامعه است.
وی همچنین ساختارهای رسیدن به ولایت دین را سیال، دارای زمان و مکان عنوان کرد و تصریح کرد: اصل ولایت را باید از دین گرفت ولی چگونگی تحقق این ولایت در هر زمان و مکانی سیاست خاص خودش را دارد. مفتاح
چند نکته درباره این سخنرانی حماسی!
۱- فهم ناصحیح فقه حکومتی و خلط آن با فقه الحکومه به معنای مصطلح آن
۲- تبیین ناصحیح نسبت ولایت و حکومت
۳- فهم ناصحیح دولت و نسبت آن با ولی امر و نقش فقه حکومتی در تعریف و تبیین الگو و ساختار دولت اسلامی
۴- تعریف غلط فقه اجتماعی و عدم توان تبیین مثال ارائه شده در زمینه تفوات مسئله اجتماعی با مسئله فقهی
۵- حاشا و استعباد در زمینه طراحی الگوی حکومت و دولت اسلامی مبتنی بر مبانی و منابع دینی
۶- فهم ناصحیح و به تبع آن تبیین غلط از نسبت ولایت فقیه با فقه حکومتی و ادعای عدم ابتنای فقه حکومتی بر ولایت فقیه
۷- و…