دانش فلسفه، اگرچه از یونان آغاز شد، اما با خطدهی معارف دینی و نبوت، به تدریج شکل خاص خود را یافت و بدون دستبردن در ضوابط فلسفی، به نتایجی رسید که عمیقاً با معارف دینی گره خورده است. همین مدل را میتوان در حکمت عملی اسلامی پیاده کرد؛ به این صورت که با انجام کار عقلی در حکمت عملی بر پایه هستیشناسی و انسانشناسی، و در عین حال با در نظر گرفتن شریعت به عنوان میزان و راهنما، به فهمی از حکمت عملی دین رسید که هم کار عقلی باشد و هم کار دینی. این شیوه، به فقیه در تشخیص درست موضوع، فهم صحیح صحنه و لوازم آن یاری میرساند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، سومین مدرسه تابستانه علوم عقلی دارالعلم، در نشستی علمی با موضوع «امتداد اجتماعی فلسفه و نقش فلسفه در فقه»، میزبان استاد سید یدالله یزدانپناه، عضو مجمع عالی حکمت اسلامی و مدیر گروه عرفان آن مجمع بود. این نشست که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، به تبیین جایگاه و نقش راهبردی فلسفه در پاسخگویی به چالشهای فقهی و اجتماعی معاصر، با محوریت بیانیه رهبر معظم انقلاب به مناسبت صدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم پیرامون «حوزه پیشرو و سرآمد»، اختصاص داشت.
جایگاه فقه و فلسفه در هویت حوزه پیشرو
استاد یزدانپناه در آغاز سخن، به محورهای پنجگانه هویت حوزه در بیانیه رهبر انقلاب به مناسبت صدمین سال تأسیس حوزه علمیه قم اشاره کرد و با تأکید بر اینکه فقه به دلیل شیوع و محوریت در کار حوزه، بخش عمدهای از این بیانیه را به خود اختصاص داده است، تصریح کرد که در کنار فقه، جایگاه فلسفه، بهویژه در ابعاد امتداد اجتماعی آن، در بیانیه رهبری مورد توجه جدی قرار گرفته است.
وی در تبیین ابعاد چهارم و پنجم و همچنین دوم و سوم بیانیه، به نقش فلسفه در تولید و تبیین اندیشه اسلامی در باب نظامات اجتماعی، نوآوریهای تمدنی در چارچوب پیام جهانی اسلام و ترسیم شاکله تمدن اسلامی اشاره کرد و افزود: رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که برنامههای درسی حوزه باید بهگونهای تدوین شود که فقهی روشنبین، پاسخگو، بهروز، فنی و متکی بر شیوه اجتهادی، همراه با فلسفهای روشن و دارای امتداد اجتماعی و صاحبنظر در شاکله زندگی جامعه پدید آید.
از توحید تا شریعت؛ نگاهی یکپارچه به حقیقت دین
مدیر گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی در ادامه به ضرورت نگاهی یکپارچه و عمیق به شریعت اشاره کرد و با استناد به فرمایش علامه طباطبایی، بیان داشت که تمامی احکام و اخلاق را میتوان ذیل عقاید و عقاید را ذیل توحید جمع کرد. این دیدگاه، شریعت را امتداد و سرریز حقیقت توحید میداند که خود را تا صحنه اجتماع و احکام و تشریعات کشانده است.
به بیان وی، شارع مقدس تمام آنچه را که بیان داشته، بر اساس عقل کل و حکمت قدسی خود بوده و این تشریعات، بازتابی از فلسفه قدسی الهی است که به اینجاها ختم میشود. فهم این پیوستگی، رمز حکمت عملی اسلامی است و راهگشای بسیاری از مسائل خواهد بود.
فرهنگ و کنش اجتماعی؛ ریشههای فلسفی پدیدهها
استاد یزدانپناه در تبیین امتداد فلسفه، به ریشههای فلسفی بروزات رفتاری، کنشی و اندیشهای در صحنه اجتماع اشاره واظهار داشت: بنیاد و لایه اصلی هر فرهنگ، در دستهای از پرسشهای فلسفی نهفته است که به فرهنگ تبدیل میشود. این فرهنگ، در عینیتها، رفتارها، راه و رسمها، مصنوعات و کنشها خود را نشان میدهد و ریشه در لایه بنیادین فلسفی دارد. حتی اگر پاسخها به این پرسشهای فلسفی با خرافات آمیخته باشد، باز هم پایه کنشها، اعمال و ساختارهای اجتماعی را تشکیل میدهد.
حکمت عملی؛ امتداد تاریخی و راهبردی فلسفه
عضو مجمع عالی حکمت اسلامی، حکمت عملی را یکی از مهمترین امتدادات تاریخی و راهبردی فلسفه برشمرد و بیان داشت: حکمت عملی، خود محصول حکمت نظری است؛ به این معنا که مباحث بنیادین هستیشناسانه و انسانشناسانه، منتج به دستورات و نتایج عملی میشوند و فلسفه خود را در حکمت عملی تجلی میدهد.
او با اشاره به اقسام سهگانه حکمت عملی تدبیر منزل، اخلاق و فلسفه سیاسی اشاره کرده تأکید کرد که در سنت اسلامی، از همان آغاز، فلسفه سیاسی به عنوان یکی از شاخصترین ابعاد حکمت عملی شکل گرفته و آن را امتداد جدی فلسفه در صحنه جامعه دانست.
به اعتقاد وی فارابی به خوبی به این حوزه پرداخته و الزامات و قواعد یک نظام سیاسی را مورد بررسی قرار داده است و مباحثی همچون عدالت، امنیت، اقتصاد و نهادها، همگی ذیل این اندیشه قرار میگیرند.
چگونه فلسفه را به صحنه جامعه بکشانیم؟
استاد برجسته فلسفه حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش محوری که چگونه میتوان فلسفه را به صحنه جامعه کشاند؟ راه را در احیای حکمت عملی، بهویژه فلسفه سیاسی دانست و گفت: فلسفه سیاسی، با مباحثی نظیر ضرورت حکومت، انواع حکومتها، قواعد حاکم بر آن، و مفاهیمی چون امنیت، عدالت، آزادی، مردم، ریاست و نهادها، قادر است مسائل کلان و راهبردی جامعه را حل کند. این دانش، ذهنیت طلبه را با شیوه امتداد فلسفه درگیر میکند و او را قادر میسازد تا از فلسفه به سمت حل مسائل جامعه حرکت کند.
وی تاکید کرد که یک فقیه برای فعالیت موفق در مسائل حکمرانی، باید به مقولات فلسفه سیاسی و لوازم آن آشنا باشد. شناخت حدود و صغور موضوع و درک لوازم بیّن، از مبادی اصلی صدور فتواهای صحیح در عرصههای اجتماعی است.
حکمت عملی اسلامی؛ الگویی از سیر تطور فلسفه اسلامی
استاد یزدانپناه با اشاره به الگوی تطور فلسفه اسلامی، پیشنهاد داد که همین شیوه را میتوان در حکمت عملی اسلامی نیز به کار بست. وی توضیح داد که فلسفه اسلامی، اگرچه از یونان آغاز شد، اما به تدریج با خطدهی معارف دینی و نبوت، شکل خاص خود را یافت و بدون دستبردن در ضوابط فلسفی (برهانی بودن و شروع از مقدمات)، به نتایجی رسید که عمیقاً با معارف دینی گره خورده است. همین مدل را میتوان در حکمت عملی اسلامی پیاده کرد؛ به این صورت که با انجام کار عقلی در حکمت عملی بر پایه هستیشناسی و انسانشناسی، و در عین حال با در نظر گرفتن شریعت به عنوان میزان و راهنما، به فهمی از حکمت عملی دین رسید که هم کار عقلی باشد و هم کار دینی. این شیوه، به فقیه در تشخیص درست موضوع، فهم صحیح صحنه و لوازم آن یاری میرساند.
مقولات اجتماعی و علوم انسانی اسلامی؛ عرصههای نوین امتداد
استاد حوزه علمیه قم در ادامه به دو عرصه دیگر برای امتداد فلسفه اشاره کرد و مقولات اجتماعی و علوم انسانی اسلامی را از عرصههای مهم آن برشمرد و بر ضرورت نگاه فلسفی عمیق به مقولاتی نظیر هویت فرهنگ، سینما، بانک، و بهویژه مدرنیته و پدیدههای آن تأکید کرد. شناخت هویت فلسفی این پدیدهها، ذهن فقیه را دگرگون میسازد و او را قادر میسازد تا در مورد مظاهر مدرنیته، به فتوایی واقعبینانه و دقیق دست یابد.
استاد یزدانپناه خاطرنشان کرد: در باب علوم انسانی اسلامی باید از طریق فلسفه خیز برداشت چرا که بسیاری از نظریات در علوم انسانی دارای مبانی فلسفی نهفتهای هستند که گاه تصریحی و گاه غیرتصریحیاند. با بررسی این مبانی فلسفی، میتوان به نقد و ارزیابی علوم انسانی رایج پرداخت و راه را برای شکلگیری جامعهشناسی اسلامی، روانشناسی اسلامی و سایر شاخههای علوم انسانی اسلامی گشود. این امر، یکی از امتدادات مهم فلسفه در عرصه علوم انسانی است.
روششناسی و نظام ارزشی اسلام
وی به اهمیت روشهای پخته در فلسفه اشاره کرد که میتواند جنس کار علمی را تغییر دهد و پایهای برای پیشرفت در علوم انسانی و سایر حوزهها باشد. این روشها، بهویژه در دیدگاه اکتشافی، به کشف واقع و روشنسازی فضا کمک میکنند.
استاد یزدانپناه همچنین به نکتهای مهم از بیانیه مقام معظم رهبری اشاره کرد که فقه باید علاوه بر مباحث عینی، به نظام ارزشی اسلام نیز توجه کند. این بدان معناست که در برنامهریزی و تدوین نظامات، فضائل و رذائل انسانی که شریعت به آنها پرداخته است، باید مورد عنایت قرار گیرد. تمام بایدها و نبایدهای شرعی، اعم از مسائل فقهی عینی و مباحث اخلاقی، در این چارچوب جای میگیرند.
تعامل حوزه و دانشگاه نقشی مکمل در تمدنسازی
در پایان، این استاد توانا به نقش همکاری حوزه و دانشگاه برای تحقق مطالبات مقم معظم رهبری در زمینه نقد و بررسی نظرات رایج علوم انسانی و ریختن اندیشههای دینی در قالبهای علمی مناسب اشاره و تأکید کرد: اگرچه اندیشههای اصلی باید از حوزه برآید، اما دانشگاهیان با آشنایی با ابزارهای علمی و لوازم بیان، میتوانند در نقد علوم انسانی رایج و ارائه اندیشههای دینی در قالبهای علمی پذیرفتهشده، به حوزه کمک شایانی کنند. این همکاری، منجر به حفظ روح کار و اصالت اندیشه دینی در فرآیند تمدنسازی نوین اسلامی خواهد شد.
استاد یزدانپناه کل این رویکرد یکپارچه و تعاملگرا را ذیل عنوان جامع «حکمت عملی اسلامی» دانست که جزئیات آن در هر علم و رشته مرتبط به آن دنبال خواهد شد.
جهت دریافت صوت این نشست میتوانید به این لینک مراجعه کنید.