قاعده فقهی اساس هر چیز و پایه و بنیان هر چیزی را تشکیل میدهد که ما در فقه تخریب محیط زیست نیز قواعدی مثل قاعده لاضرر، حفظ توازن در طبیعت، اسراف، اتلاف، اختلال نظام، حرمت امانت را داریم که در میان این قواعد فقهی، قاعده لاضرر بیشتر مورد عنایت واقعشده است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین یعقوبعلی برجی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی در سلسله نشستهای تخصصی عرصههای نوین فوق فقاهت که به همت مرکز تخصصی طوبی برگزار شد، در ابتدا به بررسی عواملی که سبب بحران محیط زیست شده پرداخت و گفت: دلایل و انگیزههای مادیگرا و بحرانهای سیاسی مانند نقشه استعمار، جنگها و سلاحهای هستهای و عناصر اقتصادی مثل آزمندی بشر و عنصر اجتماعی از دلایل غارت طبیعت است. محیط زیست در اندیشه و اعتقادات دینی اسلام طبق آیات و روایات مخلوق خداست و امانت در دست بشریت است و تخریب این امانت درواقع نوعی بیتوجهی به خالق آن است و خداوند متعال دوست دارد که بندگان آیهها و نشانههای او را در روی زمین محترم بشمارند و حتی بهلحاظ اخلاقی هم در این زمینه مانند حقوق حیوانات، آب و خاک توصیههای فراوان داریم و از لحاظ فقهی هم حقوق محیطزیست، فقه محیطزیست و اقتصاد محیط زیست جزء مواردی است که بررسی شدهاست.
معنای لغوی و اصطلاحی تخریب در اسلام
وی افزود: بحث محیط زیست درسه لایه بررسی شده؛ لایه محلی که وظایف مردم و دولت را در هر محل و منطقه نسبت به محیط زیست بیان میکند و در سطح ملی وظایف دولت و در سطح بینالمللی وظایف دولتها در حوزه محیط زیست بیان میشود.
در حوزه فقهی چند بحث همانند تخریب محیط زیست و حفاظت از محیط زیست مدنظر قرار گرفتهاست که آنچه که در این جلسه مد نظر است؛ تخریب و معضل محیط زیست است. بحث تخریب بهلحاظ تکلیفی بیان میکند که آیا تخریب موجب حرمت یا حرام میشود؛ دوم بحث وضعی، جبران خسارت که اگر کسی محیط زیست را تخریب کرد آیا مدیون و ضامن است و سوم بحث کیفری مانند شلاق، زندان، قتل و موارد دیگر.
تخریب یعنی نابود کردن چه خود آن شیء نابود شود، چه منافع حاصل از آن شئ و چه با قصد باشد و چه بدون قصد و چه بهصورت مستقیم باشد و چه بهصورت غیرمستقیم چه با فعل و یا ترک فعل صورت گیرد. بشر گرفتار این معضل چه جهانی و چه در ایران است و در حال حاضر آلودگی محیط زیست نیز منجر به تخریب جنگل و فضای سبز و استفاده غیرقانونی از فضای ملی میباشد.
حرمت تخریب محیط زیست در آیات و روایات
ما برای حرمت تخریب محیط زیست از قرآن، سنت، عقل و اجماع استفاده میکنیم. با توجه به آیات سوره بقره آیه ۲۰۵ و ۲۰۶ این سوره و با توجه به مفردات آیه، واژههایی که در این آیه بهکاررفته مانند تولی در تفاسیر چند معنا برای آن بکار رفتهاست که تولی بهمعنای پشت کردن به دین و پیامبر و کسانی که سعی در فساد روی زمین دارند، مربوط میشود و تفسیر دیگری که برای واژه تولی وجود دارد بهمعنای ولایت و حکومت است و برخی تفسیرها به معنای آباد کردن تخریب اشاره دارند و دومین واژهای که در این آیه مورد توجه قرار گرفتهاست، واژه افساد است؛ افساد میتواند اعتقادی باشد مانند کفر، میتواند اخلاقی باشد و میتواند اضرار به محیط زیست باشد با توجه به قراین در این آیه افساد به معنی نابود کردن محیط زیست است که هر کس از راه مختلف منجر به نابودی نسل و هرس شود که این هرس و نظم شامل حیوانات هم میشود آن را مصداق افساد معرفی کردهاند و خداوند در آخر بیان میکند که فساد را دوست ندارد.
برجی در ادامه بیان کرد: این آیه صغری و کبری دارد که افساد یعنی اهلاک و نابودی محیط زیست و بعد با توجه به اینکه خداوند این کار را دوست ندارد این خودش مصداق حرمت است، یعنی گناه کبیره دارد. عنوان هرس و نسل را میتوان به موارد مشابه سرایت داد مانند مراتع، کوهها، جنگلها که اینها هم تخریبشان موجب افساد است. آیه دیگری که میتوان به آن استناد کرد سوره اعراف آیه ۸۵ است که خداوند نهی فساد بر روی زمین را میکند و با ایمان قابل جمع نیست که این صراحت در حرمت دارد یا ظهر الفساد فی البر و البحر که در این آیه نیز خداوند اشاره دارد که هر کس که در روی زمین و دریا فساد انجام دهد مشمول حرمت میشود؛ فساد در اینجا با توجه به قرائن جمله، فساد محیط زیست است.
فساد منشأ عملکرد خود انسان است که ضرر فساد بیشتر به خود بشر برمیگردد و سبب نابودی طبیعت میشود در آیات دیگری مانند سوره آیه ۷ و ۸ سورهی آلعمران نیز اشاره بههمین موضوع دارد که انسان باید در محیط زیست توازن ایجاد کند.
وی اشاره کرد: در روایت صحیحی از اصول کافی جلد پنج صفحه ۲۶۴ آمدهاست که درختان میوه را قطع نکنید که خداوند عذاب را بر شما وارد میکند و یا یکسری روایات در ارتباط با بهداشت محیط زیست و قضای حاجت و نفی و حرمت نفی آن در زیر سایه درختان نهرها و مساجد میباشد که اینها میتواند روایاتی باشد که منشور اخلاقی است که پیامبر در جنگها بیان نمودهاست.
پیامبر در توصیههایی که دارند که در وسائلالشیعه جلد ۱۵ صفحه ۵۹ آمده است مانند اینکه جنگلها را آتش نزنید، زراعتها را آتش نزنید و حیوانات را پی نکنید مگر اینکه مجبور به تغذیه از آنها باشید و وقتی در جنگ ها که ضرورت اقتضا میکند، پیامبر میفرماید این کار را نکنید، پس در غیرجنگها به طریق اولی نباید انجام داد یا اگر کسی گنجشکی را بکشد، بدون ضرورت در روز قیامت گنجشک پیش خدا شکایت خواهد کرد اینها نصوص خاص است که هم حقوق عام و هم تکلیف ما را نسبتبه این مسائل بیان میکند.
قواعد فقهیه، احکام مواجهه با طبیعت را بیان میکند
در دسته دوم، روایاتی است که از ادله خاص نمیتوانیم حرمت را استخراج کنیم اما با توجه به قواعد فقهی میتوان حکم را در آن مسائل پیدا کرد. قاعده فقهی اساس هر چیز و پایه و بنیان هر چیزی را تشکیل میدهد که ما در فقه تخریب محیط زیست نیز قواعدی مثل قاعده لاضرر، حفظ توازن در طبیعت، اسراف، اتلاف، اختلال نظام، حرمت امانت را داریم که در میان این قواعد فقهی، قاعده لاضرر بیشتر مورد عنایت واقعشده است که در همین زمینه قاعده لاضرر روایت سمره ابن جندب که معروفترهم هست؛ بیان میکند ”لا ضرر ولا ضرار فی الاسلام“ که هم شیعه و هم سنی آن را نقل کرده است و اینکه هیچکس نباید به دیگری ضربه وارد کند و دیگری را تحت فشار قرار دهد.
باید توجه داشت که قطع درختان خودش میتواند سبب سیلاب در محیط زیست و آلودگی شود و این برای مردم زیانبار است.
برجی در ادامه در مورد قاعده توازن اشاره کرد: یکی از قواعدی که برای حرمت تخریب و حفظ اکوسیستم مطرح میشود، قاعده توازن است که چند نکته از آن به دست میآید که اولا ما در محیط زیست نیاز به توازن داریم و هر چه که این توازن را برهم زند ناروا است.
خداوند میفرماید ما زمین را گسترانیدیم و در آن کوهها را استوار کردیم و از هر چیز سنجیده و موزون در آن قرار دادیم، یعنی خداوند عالم همهچیز را براساس توازن و موزون در روی عالم قرارداده است و هرچه توازن را برهم بزند خلاف خشنودی خداوند است و اراده خداوند بر این توازن است و انسان که خلیفهالله است باید این توازن را حفظ کند و اگر اکوسیستم را برهم بزنیم خلاف سنت خداوند است که از همین قاعده مصلحت، عدالت، حفظ نظام قابلاستفاده خواهد بود.
کاشت گیاهان غیر بومی که اکوسیستم را بر هم بزند، نوعی تخریب محیط زیست است
وی در ادامه گفت: اگر حتی گیاه غیربومی در منطقهای کشت شود که اکوسیستم را برهم بزند، این خودش نوعی تخریب محیط زیست و ظلم بشمار میآید؛ پس حفظ محیط زیست، حفظ عدالت است که در قاعده عدالت ذکر میشود و در قاعده عمران نیز بحث رعایت عدالت در ساختوسازها مطرح است که باید در مبحث شهرسازی نیز مورد توجه قرار گیرد و حتی باید برای کارخانهها و صنعت پیوست فقهی وجود داشته باشد.
کسی که جنبندهای را بکشد یا درختی را قطع کند یا مزرعهای را نابود کند یا چاهی را پر کند و تخریب کند مطابق با روایات باید قیمت آنچه را که فاسد کرده بپردازد و مشمول ضمان میشود و طبق قاعده اولویت باید غرامت پرداخت کند و در قاعده تسبیب نیز داریم که انسان در برابر زیان رساندن به دیگران مسئول است و باید غرامت پرداخت کند و اصل ضمان از مسلمات است؛ اما اینکه تشخیص عامل زیان که اشخاص حقیقی یا حقوقی هستند و راهکار جبران خسارت جزء مواردی است که باید افراد دارای صلاحیت تعیین کنند.
تعزیر، راه جبران خسارت به محیط زیست
برجی در ادامه به این نکته پرداخت که گناهان چند دسته هستند برخی گناهان کفاره معین دارند، مانند باطل کردن عمدی روزه؛ برخی گناهان مجازات معینی دارند مانند دیات حدود و قصاص و تعداد زیادی از گناهان نه کفاره خاص و نه مجازات معینی دارند که باید قاضی متناسب با آن گناه جبران آن را وضع کند که این با تشخیص حاکم است و گاهی حاکم تعزیر های خاصی را برای افرادی که مرتکب خسارت شدهاند، در نظر میگیرد که این هم مشمول فساد و اضرار به محیط زیست و تخریب محیط زیست میشود.
بهطورکلی در فقه هر کاری که موجب اذیت و آزار مسلمانان شود، حاکم میتواند تعزیر در نظر بگیرد. منظور از اذیت و آزار مسلمانان همان تعریض است و مرحوم شهید اول بیان میکنند که هر آنچه که باعث مفسده شود، تعزیر دارد. صاحب ریاض و علامه نیز بیان میکند که هر کاری که خلاف مصالح عمومی باشد برای آن تعزیر در نظر گرفته میشود و کلیت این قضیه از مسلمات فقهی است که میتواند حاکم برای اعمالی که خلاف مصالح عمومی باشد مجازات تعیین کند و تعزیر کند.
در مورد تازیانه و جریمه مالی بین حاکمان اسلامی یک مسئله اختلافی است و تعزیر به تازیانه از مواردی است که با محیطزیست مرتبط میباشد مثلاً اگر کسی ضرر به حیوان برساند باید قیمت حیوان را بپردازد و مشمول ۲۵ ضربه شلاق میشود و طبق روایت امام علی علیهالسلام کسی که مال یتیمی را بخورد تعزیر و حبس میشود.
وظایف مردم و دولتها در قبال محیط زیست
برجی در ادامه گفت: از مواردی که مردم نسبتبه آن وظیفه دارند، مواقعی است که ببینند محیطزیست دچار تخریب شده است و وظیفه مسلمانان این است که نهیازمنکر کنند بهعنوان مثال گزارش دادن کوهخواری در حریم رودها و حکومت وظیفه دارد که در این زمینه قانونگذاری و فرهنگسازی کند که افراد در حوزه محیط زیست به وظایف خود عمل کنند و این موارد باید از کودکی در جامعه فرهنگسازی شود و وظیفه دیگری که دولتها در زمینه حفظ محیط زیست برعهده دارند؛ نظارت مستمر بر حفظ محیط زیست و برخورد با کسانی که اهمال قانون میکنند، میباشد و باید با کسانی که وظیفه قانونی و شرعی را عمل نمیکنند، برخورد شود که این خودش همان مجازات تعزیری است که در اسلام وجود دارد ایشان در ادامه فرمودند در مورد آب هم معضلات عجیبوغریبی وجود دارد که بسیاری از افراد پیشبینی میکنند که جنگ در صدهها و دهههای آینده، جنگ بر سر آب خواهد بود.
وی افزود: مشکلات آب عبارتند از آلودگی آب، کمبود آب، مصرف بیرویه و بیشازحد آب، آلودگیهای رادیواکتیوی و شیمیایی و آلودگی فاضلابها و ریختن آن بر درون دریاها و آلودگی هیدروکربنی نفت و شویندهها و مصرف مواد شیمیایی و آلودگی فلزات سمی از مشکلاتی است که در پیش روی آبها قرار دارد و ما میدانیم که اگر آب وجود نداشته باشد، بسیاری از جانداران و جانوران در خشکسالی تاب نمیآورند و از بین میروند و این خودش میتواند عامل بسیاری از مشکلات و از بین رفتن محیطزیست باشد.
عدم توازن در محیط زیست سبب مشکلات جدی در طبیعت شده است
وی گفت: درحالحاضر مشکل ریزگردها سبب شده که دریاچه ارومیه، رود کارون و زایندهرود دچار مشکلاتی نظیر خشکسالی شود که این بهخاطر همان عدم توازن در طبیعت است که فصلهای سال بههم ریختهشده و سبب پاره شدن لایه ازن شدهاست و این سبب گرم شدن کره زمین و از بین رفتن اکوسیستم در روی زمین شدهاست و مصرف بیرویه آب و استفاده نابجا و اسراف و بیشاز استاندارد سبب شدهاست مشکلات و معضلات جدی در مسئله آب ایجاد شود و باید توجه داشتهباشیم که آلوده کردن آب موجب فساد است و همگان وظیفه دارند که بهینه از آب استفاده کنند و دستکاری در محیط زیست و از بین بردن این توازن و آسیب مطابق با مواردی که گفته شد، حرمت دارد و بیشتر از هر کسی به خودمان و به محیطزیست خودمان ضربه وارد میکند.