تمام انبیاء(ع) … آمدهاند انسان را تربیت کنند. آمدهاند موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی مافوق الطبیعه، مافوق الجبروت برسانند. (صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۲۳)
«فقه» و «تربیت»، حوزههای گستردهای هستند که در زندگی هر فرد مسلمان کاربرد زیادی دارند. فقه، به عنوان دستورالعمل کلی زندگی، شامل همه رفتارها و اعمال انسان میشود و هر رفتاری از رفتارهای انسان، مشمول یکی از احکام خمسه تکلیفیه میشود و هیچ رفتاری نیست که در این مجموعه مطرح نشود و یکی از این احکام بر آن منطبق نباشد. تربیت نیز دارای قلمروی گستردهای است که از گهواره تا گور و بلکه به طور دقیقتر، از پیش از تولد تا لحظه مرگ را شامل میشود و مقاطع گوناگونی برای آن مطرح شده است. تربیت همچنین یک عامل تأثیرگذار در گستره زندگی انسان به حساب میآید.
هنگامی که این دو قلمرو به یکدیگر پیوند می¬خورند، دانش جدیدی به نام «فقه تربیتی» شکل میگیرد که وظایف تربیتی و احکام رفتارهای تربیتی را معین مینماید.
محور اول: احکام یادگیری
محور دوم: احکام آموزش
محور سوم: احکام ساحتهای تربیتی
محور چهارم: قواعد فقه تربیتیدر این نوشتار به قواعد مرتبط با فقه تربیتی میپردازیم و قواعد عامه و خاصه را در این زمینه بیان میکنیم.
نوع دوم مستندات، قواعدی است که خاصّ تربیت میباشد، ولی نسبت به حوزه تعلیم و تعلم و تربیت در ابعاد دیگر عام است؛ مثلاً هدایت دیگران، دعوت دیگران. اینها قواعدی است که در خصوص تربیت است.
اینجا بحثهای تربیتی به معنای عام است که هم شامل تعلیم و هم شامل فعالیتهایی مثل موعظه و نصیحت و… میشود و هم فعالیتهای انتقال معلومات را شامل میشود و هم تغییر شخصیت در ابعاد روحی و اخلاقی و… را دربرمیگیرد.
قسم سوم از مستندات، دربرگیرنده قواعد کلی میباشد که در حوزه تربیت به معنای علمی و تعلیم و تربیت وجود دارد و این قسم دو درجه خاصتر از قسم دوم است.
بنابراین دسته اول، قواعد عامی بود که تعلیم و تربیت و تعلم و فعالیتهای دیگر را شامل میشد. دسته دوم، شامل تربیت به معنای تعلیم و تربیت میشود و دسته سوم قواعدی است که اختصاص به تعلیم و تعلم دارد، مثل ارشاد جاهل، نشر علم، عدم کتمان علم و مواردی از این قبیل … .
قسم چهارم از مستندات، شامل قواعد عامهای است که در خصوص فعالیتهای تربیتی غیرتعلیمی وارد میشود، مثل امر به معروف و نهی از منکر.
بعد از آنکه شخص میداند، ولی مرتکب خلاف میشود، میگوییم این کار را نکن، یعنی جایی که نمیداند، بحث ارشاد جاهل است، ولی آنجا که میداند، مثل موعظه، امر و نهی، نصیحت، تواصی به حق (که مفروض گرفته شده است میداند)، به دانستههایش ترغیب و تشویق و توصیه میکند که عمل کند.
بنابراین قواعد و عناوین فقهی که در تربیت به معنای عام تکلیف مردم را روشن میکنند، یا از قواعد عامی است که در همه قلمروهای فقهی میتوان به آن استناد کرد یا در خصوص همه حوزههای تعلیم و تربیت است یا در خصوص حوزه تعلیم و تعلم است و یا در خصوص تربیت به معنای خاص است.
منابع:
۱٫ پورتال جامعه المصطفی العالمیه – رشته فقه تربیتی
۲٫ پایگاه مدرسه فقاهت.