رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با تأکید بر رعایت مذاق شریعت در صدور فتوا نسبت به تلقیح مصنوعی، گفت: گفته میشود در لقاح مصنوعی صاحب نطفه و رحم مشخص است، اما بحث این است که در فرایند اجرا در طول زمان، شاهد تولد نسلی میلیونی از فرزندانی خواهیم بود که پدر و مادر، خواهر و برادر خود را نمیشناسند.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در نشست علمی «تلقیح مصنوعی» در این مرکز با بیان اینکه در بخش فقه پزشکی و فقههای مضاف در این مرکز، فعالیتهای کمنظیری صورت گرفته است، گفت: ایجاد گرایشات و رشتههای فقهی مضاف از تحولات بزرگ در حوزه است و تصور نمیکنیم مسئلهای در پزشکی داشته باشیم و از حوزه سؤال شده باشد و پاسخ نداده باشیم، بلکه حتی این مسائل تحقیق هم شده است.
فاضل لنکرانی با بیان اینکه حتی علمای گذشته ما هم به سؤالات فقهی پزشکی پاسخ دادهاند، اضافه کرد: ما از فتاوای فقهی والدمان در موضوعات پزشکی کتاب چاپ کردهایم؛ بنابراین تحقیقی که حوزههای شیعه در این عرصهها دارند، با هیچکدام از مذاهب دیگر قابل قیاس نیست؛ این مسئله مدعا هم نیست و حقیقت دارد؛ مثلاً تحقیقات صورت گرفته در بحث تغییر جنسیت، شبیهسازی و تلقیح مصنوعی کمنظیر است و غنای فقه شیعه بسیار پیشتر از حوزه اهل تسنن است.
وی با بیان اینکه آیات و روایات فقه پزشکی در این مرکز کار شده است، بیان کرد: بحث تلقیح مصنوعی را در سال ۱۳۸۴ در مکاسب محرمه و در بیع منی مطرح کردیم و در سال ۱۳۸۹ کتاب آن به چاپ رسید. بنده اگر بخواهم مجدداً تلقیح مصنوعی را بحث کنم، ابتدا قواعد اصولی بعد فقهی و سپس ادله را بحث خواهیم کرد.
استاد حوزه علمیه با طرح این سؤال که آیا در نکاح، مسئله دماء فروج احتیاط واجب است یا خیر؟ افزود: در اینجا بعد از فحص در کلمات فقها، به دو قول رسیدم؛ برخی به وجوب احتیاط و برخی به رجحان آن قول دادهاند؛ در تلقیح مصنوعی هم هر جا شک کردیم جایز است یا نیست، باید سراغ وجوب احتیاط برویم؛ البته اجماعی در مسئله میان فقها نیست و بلکه احتیاط، رجحان مؤکد دارد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار کرد: ما دو شاهد برای بحث تلقیح مصنوعی آوردیم؛ اول اینکه اگر کسی بخواهد با زنی ازدواج کند، واجب نیست از او بپرسد که آیا تو در عده دیگری هستی یا خیر؟ شاهد دوم هم در نکاح فضولی مطرح شد. غیر از اینها روایاتی داریم که از امام پرسیده شده زنی از سوی شوهرش سه طلاقه شده است و امام پاسخ میدهد با او ازدواج نکن؛ بحث این است که آیا میتوان از این تعبیر امام وجوب مولوی احتیاط را فهمید؟ در این روایات به نتیجه رسیدیم که وجوب مولوی و تکلیفی در آن نیست، بلکه وجوب ارشادی و تعلیل عقلائی ارتکازی است، درست مانند اینکه اگر کسی بخواهد از خانواده فاسق زن بگیرد، توصیه میکنیم این کار را نکن.
نگاه منظومهای به فرمایشات معصومین(ع)
فاضل لنکرانی اضافه کرد: هنگامی که موردی در مظان شبهه است، گفته میشود از نکاح خودداری کنید. این مسئله وجوب احتیاط در باب نکاح را به ما نمیرساند و این توصیه، مولوی نیست؛ ما همه کلمات ائمه(ع) را باید کلمه واحد در مجلس واحد در نظر بگیریم؛ یعنی به آنچه پیامبر و حضرت حجت فرمودهاند، نگاه مجموعی داشته باشیم، در غیر این صورت در تعارضات دچار مشکل میشویم. اگر مجموع روایات در این باب را بنگریم، احتیاط وجوبی در آن نخواهیم یافت.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به بحث مذاق شرع، اظهار کرد: برخی مذاق شرع را بیپایه میدانند، اما باید مراد از آن روشن شود؛ کسی که احاطه گسترده بر فقه و فروع دارد و با روش شارع مأنوس است، میتواند مدعی مذاق شرع شود و اگر به حد یقین نرسد، بیاعتبار است. مثلاً مذاق شارع در بحث ولد چیست و آیا قرار است از هر راهی از جمله ولد متولد شده از نطفه پدر در دخترش به دست آید؟ با فرض اینکه در مقدمات آن هم کار حرامی انجام نشود. یا نطفه این پدر را در رحم نوه دختری او بکارند، در این صورت همه روابط به هم خواهد خورد.
توجیه عدم مرجعیت زنان با مذاق شریعت
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: مذاق شرع این است که انسان از هر راه باطلی نمیتواند پول به دست آورد، زیرا تأکید بر کسب حلال در شرع به عنوان مؤید این مسئله فراوان وجود دارد، حتی آیتالله خویی در باب اینکه زن نمیتواند مرجع تقلید شود، از همین مذاق شرع استفاده کرده است. وقتی میبینیم در تمام انبیاء و اوصیاء، یک زن قرار نداده و فاطمه(س) با آن همه مقام و اینکه حجت است، ولی به مقام امامت نرسید.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با بیان اینکه روشنفکران میگویند از باب تنقیص زن است، در حالی که از باب تکریم است، افزود: زیرا مرجعیت و قضاوت از مسئولیتهای خطیر جامعه است و خدا این بار را بردوش زن نگذاشته است؛ ممکن است زنی در تشخیص حق و باطل و آشنایی با قوانین از مردان هم بالاتر باشد، اما قضاوت در معرض بسیاری از سختیها و دشواریهایی غیر از این است و خداوند از باب تکریم، این بار را بر دوش او نگذاشته است.
فاضل لنکرانی با اشاره به آیات ابتدایی سوره مؤمنون «وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ؛ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ»، افزود: در اقسام تلقیح مصنوعی عمدتاً به اطلاق این آیه تمسک کردهایم. مرد باید فروج خود را از همه جز همسرش و همسر او هم بالعکس حفظ کند، حال اگر زنی تخمک تولید نمیکند یا نطفه شوهر برای تلقیح کافی نیست، آیا میتوان نطفه اجنبی را در رحم این زن قرار داد؟ البته نظر و لمس و … بحث جداگانه است؛ قطع نظر از این آیه، شارع میخواهد نطفه در رحمی که برای او حلال است قرار بگیرد و نمیخواهد مرد اسپرم خود را در رحمی که برای او حلال نیست، قرار دهد.
وی ادامه داد: حتی رحم دختر که برای پدر حرام نیست هم مطابق مذاق شرع نیست. بنابراین اگر ما باشیم و این آیات، آیا قراردادن نطفه اجنبی در رحم یک زن مصداق «فاولئک هم العادون» (تجاوز از حد الهی) نیست؟ برخی گفتهاند آیه فقط مقاربت جنسی را مطرح میکند، اما ذیل آیه یعنی «وراء ذلک» غیرمقاربت را هم شامل است. شاهد روایی هم داریم که از امام پرسیده شده که استمناء حلال است یا حرام؟ فرمودند حرام و امام به همین آیه استدلال فرمودند با اینکه در استمناء، مقاربت جنسی مطرح نیست.
این استاد خارج فقه و اصول با بیان اینکه برخی پرسیدند تلقیح مصنوعی در زمان نزول نبوده است، اما این حرف تعجبآور است، اضافه کرد: اگر قرار است آیات به دوره خود منحصر شوند، پس باب «اوفوا بالعقود» را هم باید ببندیم، زیرا نمیتوان برای بیع دیجیتال و امروزی مصداق قرار داد؛ این عظمت قرآن است صرفاً برای عصر نزول خود فرمایش ندارد. هنر فقیه این است که بتواند دایره اطلاقات را درک کند، و الا اگر بخواهیم مصادیق دوره نزول را در نظر بگیریم، بسیاری از موضوعات قابل استناد نیست، اینکه بگوییم قرینه داریم، آیه فقط مربوط به زناست، پس چرا امام استمناء را در آن داخل کردهاند. یا در فرمایش امام علی(ع) در ذیل آیه ۸۳ قصص «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ»؛ امام فرمودند یک مصداق علو این است که من بگویم رنگ بند کفش من از رنگ بند کفش دیگری زیباتر است، این فرمایش عجیب میرساند که مصداق آیات مربوط به دوره نزول نیست.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه قرآن کریم ربا را حرام کرد، گفت: اگر بگوییم این ربا فقط مربوط به دوره نزول است، در این صورت فقط ربا بین دو فرد حرام خواهد بود، در حالی که ربا اگر بین دولت و اشخاص و تولیدی و استثماری و … باشد، حرام است. اینجا هم اطلاق آیه این است که اگر منی مرد اجنبی در رحم زن غیر از همسر قرار بگیرد، مصداق عدوان است.
وی تمسک به اطلاقات را به عنوان بحث دیگر در این عرصه یاد کرد و گفت: امام در بحث بیمه روی این موضوع تأکید داشته و میفرمودند اگر در بحث بیمه هم شرایط زمان را در نظر نگیریم، گرفتار جمود حنبلی میشویم؛ همچنین مسئله دیگر هم فرق میان علت و حکمت است؛ مثلاً اینکه از کجا بفهمیم حرمت خمر از روی حکمت یا علت است؟ ما در تحقیقات اصولی گفتیم که حکمت و علت را از فقه بیرون ببریم؛ اگر قیدی با قرائن جزء موضوع باشد، حیث تقییدیه میخورد و در غیر این صورت تعلیلیه است. در اینجا همان حیثیت تقییدیه در باب حرمت زنا در باب بسیاری از اشکال تلقیح مصنوعی هم وجود دارد، زیرا وقتی زنا واقع شود، بچه معلوم نیست برای چه مردی است و همین حالت برای انعقاد نطفه هم وجود دارد.
نسلی بدون انساب در آینده
فاضل لنکرانی بیان کرد: یکی از نقاطی که فقیه باید به آن توجه داشته باشد، این است که آثار فتوای خود را ولو برای آینده در نظر بگیرد. برخی میگویند این عمل که امروز در حال انجام است، صاحب نطفه و رحم معلوم است، اما باید بدانیم کم کم در فرایند اجرا با نسلی میلیونی در آینده مواجه خواهیم بود که اینها پدر و مادر و خواهر و برادر خود را نخواهند شناخت، در حالی که از دید اسلام، انساب باید روشن باشد.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با اشاره به قاعده لاحرج گفت: آیا میتوانیم لا حرج را در محرمات جاری کنیم یا خیر؟ مثلاً اگر پزشکی بخواهد نطفه مرد را در رحم زن شرعی او قرار دهد، مستلزم نظر و لمس است و حرام. از آن طرف بچهدار نشدن آنها هم حرج است، حرج این حرمت را بر میدارد، زیرا در فقه پزشکی اگر لا حرج جاری نشود، مشکلات زیادی ایجاد خواهد شد. البته این لاحرج ضوابطی دارد که در بحث تلقیح مصنوعی کارآمد نیست.
وی با اشاره به قاعده «الولد للفراش»، تصریح کرد: برخی میگویند نسب امری تعبدی است، در حالی که نسب، تعبدی نیست، اینکه این فرزند یک پدر و مادر است، کاملاً وجدانی و عقلائی است. همچنین قاعده «الولد للفراش» در جایی است که شک وجود دارد و زن شوهرداری ارتباط نامشروع داشته است. برخی گفتهاند حتی اگر آزمایشات دقیق گفته باشد، این بچه از زنا متولد شده باز برای فراش است و باید به قاعده الولد تمسک کنیم، در حالی که این قاعده برای موارد شک است که راهی برای اثبات نداریم.
روزآمدی هنر فقه و فقیه است
عضو جامعه مدرسین حوزه تصریح کرد: فقه باید همراه زمان و جلوتر از زمان باشد؛ هنر فقه این است که مادامی که راهی برای یقین یافتن در ولد نداریم، قاعده «الولد للفراش» جاری است، اما اگر آزمایشات یقینآور داشته باشیم، این امر منتفی است. در سقط جنین هم سهم تقصیر جوانب افراد اعم از پزشک و بیمار باید بررسی شود تا سهم دیه مشخص شود. یا در رؤیت هلال هم در گذشته چون دوربین نبوده است، گفته میشد دیدن با چشم ملاک است، ولی وقتی ماه با دوربین کاملاً قابل مشاهده است، چرا باید به دیدن چشم استناد کنیم؟
بنابر گزارش ایکنا، استاد فاضل لنکرانی در پایان سخنان خود تأکید کرد: اطلاق از برکات فقه است، زیرا درست است تلسکوپ و تلقیح مصنوعی در زمان قدیم نبوده، ولی اطلاق وجود دارد که منحصر به مصادیق دوره نزول نیست. در باب لقاح مصنوعی هم این موضوع جاری است، زیرا هم آیات و هم روایت علاوه بر حرمت زنا، بر حرمت قرار دادن نطفه اجنبی در رحم هم شدیداً نهی و مذمت کرده است.