جایگاه علمی آیتالله بروجردی چنان بود که با آغاز تدریس فقه و اصول در حوزه علمیه قم، علاوه بر فضلاء و طلاب جوان، اساتید برجسته و معروف آن دوره حوزه قم برای تکریم و نیز بهرهگیری علمی از شاگرد برجسته آخوند خراسانی سالها در درس او حاضر میشدند. امام خمینی که در آن دوره خود استادی برجسته و و از چهرههای بزرگ علمی حوزه علمیه قم بود به مدت شش- هفت سال در در درسهای آن فقیه خبیر حاضر میشده و درسهای اصول ایشان را تقریر میکرده است تقریرات حضرت امام از مباحث اصول آیتالله بروجردی به همت پژوهشگران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی با نام «لمحات الاصول» تنظیم و منتشر شده است.
شبکه اجتهاد: تنوع و تعدد آثار وجودی امام خمینی از صفت «جامعیت» شخصیت ایشان سرچشمه گرفته است. ایشان نه تنها دوره تحصیل موفق و پرباری داشته، که مدرس توانا، محبوب و موفقی بوده که دهها سال به تربیت صدها شاگرد برومند در عرصههای متنوع علوم اسلامی از فلسفه و عرفان و اخلاق تا فقه و اصول، موفق گردیده است. چنانکه تألیف و نگارش دهها کتاب و رساله به زبانهای فارسی و عربی، در معقول و منقول، به صورت تألیف و تصنیف و تعلیقه، شرح ادعیه و احادیث تا کتابهای علمی موضوع محور و پرمسئله، عرصه دیگر موفقیت و صفحهای دیگر از کارنامه پربار ایشان بوده است.
جمع میان تدریس موفق و پرثمر با تألیف متنوع و سطح عالی در دانشهای متعدد، توفیق بزرگی است که برای افراد زیادی حاصل نمیشود.
از جمله تألیفات و آثار قلمی امام خمینی کتاب ارجمند «لمحات الاصول» میباشد. لمحات الاصول، تقریر درسهای خارج اصول فقیه اصولی و مرجع جهانی و زعیم بزرگ شیعه، حضرت آیتالله بروجردی است.
آیتالله بروجردی در سال ۱۲۹۲ ق متولد شد و از سال ۱۲۹۹ ق فراگیری علم را در مکتب خانه آغاز و در مدرسه پی گرفت و پس از طی این مرحله، در سن هفده سالگی به حوزه پرآوازه اصفهان در آن عصر هجرت کرد و به مدت ده سال در حوزه اصفهان با اتقان و جدیت به تحصیل و تدریس موفق بوده است و در بیست و شش سالگی هجرت به حوزه پرآوازه و ریشه دار نجف برایش مقدور و محقق شد تا مراتب عالی علمی خود را نزد بزرگترین اساتید عصر بگذراند. آیتالله بروجردی از بزرگترین شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی بوده و استاد عالیمقام او نه تنها اجتهاد مطلقش را تصدیق و اعلان کرد، که صلاحیت برای مرجعیت تقلید و صاحب فتوی شدن و مراجعه مؤمنان به ایشان را به صراحت مکتوب نمود:«سنین کثیره… مساعی جمیله و مجاهدات بلیغه… و در مجامع بحث احقر، لیالی و ایام و شهور و اعوام متمادیه حاضر و با کمال تحقیق و تدقیق تکمیل مبادی نموده، تا اینکه بحمدالله تعالی و حسن تأییده، ربقه تقلید را از زقبه خود خلع و به ملکه قویه اجتهادیه جامعاً للشرایط نائل شده اند.»(شکوه شیعه، ص ۳۲)
آخوند به این اکتفا نکرده و در ادامه مردم را در مراجعه به این شاگرد عالم و قابل خود توصیه میکند:«رجاء واثق آن است که انشاالله تعالی و ظایف شرعیه فقاهت را متصدی و اخوان مؤمنین هم در امتثال و اتباع و اجرای احکام ایشان سعادت یاب خواهند شد، و نعمت وجود مثل جناب ایشان، عالم صالح و مجتهد عدل را برای خودشان غنیمت خواهند دانست.»(همان)
آیتالله بروجردی اواخر سال ۱۳۲۸ قمری از نجف به بروجرد مراجعت کرد و با اینکه قصد بازگشت به حوزه علمیه نجف را داشته ولی وفات پدر پس از شش ماه و رحلت استاد بزرگش آخوند خراسانی پس از چند ماه دیگر، که در تلقی ایشان «مرگ دو پدر به دنبال هم» بود که او را به «به ستوه آورد و سخت منقلب کرد»؛(زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع… ص ۱۰۱) منجر به اقامت طولانی مدت و گستراندن سفره تعلیم و شاگردپروری وی در بروجرد گردید. یعنی ایشان پس از تحصیلات مکتب خانهای و مقدمات علوم حوزوی در بروجرد و دوره تحصیل ده ساله در حوزه علمیه اصفهان مراتب عالیه تحصیل را به مدت نه سال در حوزه علمیه نجف به انجام رساند و قبل از هجرت تاریخی به حوزه علمیه قم در سال ۱۳۶۳ق /۱۳۲۳ش به مدت سی و شش سال در بروجرد مرجع علمی و اجتماعی مؤمنان آن دیار بوده است. دوره طولانی و ارزشمندی که به تدریس و پرورش شاگردان ارزشمند، تحقیق و پژوهش در مبانی و مدارک احکام و مشخصاً بررسی دقیق اسناد و متون روایات و مستندات احکام شرع و نیز تبلیغ و پیشبرد فرهنگ دینی عموم مؤمنان؛ سپری گردید.
نکتهای که باید مورد دقت قرار گیرد این است که درخشش علمی و اجتماعی آیتالله بروجردی در دوره زعامت و مرجعیت، مرهون تحقیقات و کار علمی سنگین و طولانی مدت در بیش از سه دهه اقامت در بروجرد پس از تحصیلات دقیق و موفقی بوده که داشته اند. ایشان در آن مقطع تنها به عنوان یک عالم باسواد و مدرس و مربی موفق در پرورش شاگرد نباید معرفی و شناخته گردد، چرا که علاوه بر این، فقیهی بزرگ و صاحب فتوی و مرجعی مورد مراجعه مردم مناطقی از غرب کشور بوده و خواص در حوزههای علمیه متوجه مقام فقهی و فتاوای او بودهاند.
برجستگی مقام علمی و حوزه سرزنده و پررونق آیتالله بروجردی در بروجرد بعضی از فضلای ممتاز حوزه علمیه قم را تابستانها به آنجا میکشاند تا از محضر استاد بهرهمند گردند:
«من و آقای مطهری خیلی دلمان میخواست از نزدیک آیتالله بروجردی را ببینیم، در یک تابستان [سال ۱۳۲۲] آقای مطهری با حاج آقا صدر کلباسی رفتند بروجرد، سال بعد هم من رفتم. آن سال تابستان من حدود چهل روز در بروجرد ماندم و در درس آقای بروجردی شرکت میکردم. ایشان خارج مکاسب محرمه را میگفتند، موضوع درس «ولایت از قبل جائر» بود و تقریباً پنجاه ـ شصت نفر ریش سفید، از علما در درس ایشان شرکت میکردند.»(خاطرات، ج ۱، ص ۱۰۷)
دلیل مرجعیت آیتالله بروجردی در دسترس بودن رساله عملیه ایشان است:
«اولین چاپ رساله عملیه آیتالله العظمی بروجردی در سال ۱۳۴۷ق در تبریز به همت آیتالله ملاعلی واعظ خیابانی تحت عنوان «انیس المقلدین» در سن ۴۵ سالگی بوده است… همین رساله در سال ۱۳۵۵ق[سال وفات آیتالله حائری یزدی] در رشت با اضافاتی چاپ جدید شده و در انتهای آن فتوای آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی مبنی بر رجوع احتیاطهایشان به آیتالله العظمی بروجردی ثبت شده و در این سال نیز با وجود زنده بودن آیات عظام قم و نجف و اصفهان، احتیاطها به ایشان که مقیم بروجرد بودند ارجاع داده شد.»
چنانکه ذکر شد از اجازه استاد ایشان مرحوم آخوند خراسانی فراتر از گواهی بر اجتهاد شاگرد، اجازه و صلاحیت افتاء او نیز مورد تصدیق قرار گرفت:«مرحوم آخوند در آن اجازه به آقای بروجردی اجازه اجتهاد و افتاء داده بود.»(جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۵۷۴) حضرت آیتالله شبیری زنجانی نیز مسئله ارجاع احتیاط به ایشان را نقل کرده است:«موقعی که آقای بروجردی در بروجرد بود، آقای آسیدابوالحسن به ایشان ارجاع احتیاط کرده بود.»(همان، ج ۳، ص ۴۹۳ و ۴۹۹).
حوزه علمیه قم که در طول تاریخ، فراز و فرود و شادابی و نشاط و ضعف و فرسودگی را طی کرده؛ با تقوی و درایت علمای یکصد سال گذشته قم از فقیه خبیر حضرت آیتالله حائری یزدی(اعلی الله مقامه) درخواست کردند تا از اراک به قم هجرت کنند و حوزه بنیاد گذشته شده در جوار کریمه اهل بیت(س) را حیاتی مجدد بخشند (رجوع به جرعهای از دریا، ج ۱، ص ۳-۵۴۱) و با اجابت آن زعیم متقی، حوزه علمیه قم تجدید حیاتی تأسیس گونه یافت و آن عالم به مدت پانزده سال با همه محدودیت و دشواریهای دوره رضاخانی، موفق به تربیت شاگردان برجسته و فقهای شایستهای گردید. پس از وفات آیتالله حائری اداره حوزه به همت آیات ثلاث، حضرات آیات: صدر، حجت و خوانساری به مدت هشت سال ادامه یافت، اما با گسترده شدن حوزه و دشواری استمرار آن، آیتالله صدر(قدس سره) به دو مرجع بزرگوار دیگر پیشنهاد دعوت از آیتالله بروجردی برای هجرت به قم را دادند و به دنبال آن در طبقه پس از آیات ثلاث، به ویژه امام خمینی ـ که در آن سالها به عنوان یکی از اساتید برجسته سطوح عالیه فقه و اصول و استاد ممتاز اخلاق و نیز استاد منحصر فلسفه و عرفان شناخته میشد ـ بیشترین تلاش را داشته تا آن هجرت محقق شود و شد؛ و بدین ترتیب دورهای درخشان از فعالیت علمی و تعمیق و توسعه حوزه علمیه قم رقم بخورد. روایت آیتالله شبیری زنجانی از اقدام آیتالله صدر در دعوت از آیتالله بروجردی چنین است: «آقای صدر[در جلسه آیات ثلاث] تصمیم خود را مطرح کرد… معلوم شد آقای صدر میخواهد آقای بروجردی را به قم دعوت کند و این جلسه را تشکیل داده است تا آقای آسیدمحمدتقی و آقای حجت را با خود همراه کند… در آن وقت حوزه قم رو به افول بود و آقای صدر که مدیر اول حوزه بود و عمده وجوه حوزه را وی پرداخت میکرد از تأمین حوزه و اداره آن ناتوان شده بود، لذا تصمیم گرفت برای حفظ حوزه قم آقای بروجردی را به قم دعوت کند.»(جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۶۵۰-۶۴۹)
در طبقه دوم بزرگان آن روز حوزه علمیه قم؛ یعنی طبقه پس از آیات ثلاث و از «میان علما و مدرسین قم از همه مشهورتر و سرشناس تر، حاج آقا روح الله خمینی استاد بزرگ حوزه بود که بیش از دیگران در آوردن آیتالله بروجردی به قم اصرار داشت.»(زندگانی زعیم بزرگ، ص ۱۰۷-۱۰۶)
امام خمینی نه تنها تلاش مجدّانهای برای هجرت آیتالله بروجردی به حوزه علمیه قم داشت، که پس از استقرار آن فقیه و استاد بزرگ، سالها در درس فقه و اصول ایشان شرکت میکرد و در آن سالها از مشاوران و همراهان دائمی ایشان شناخته میشد. «پس از وفات مرحوم آقای حائری با عدهای رفقا بحث داشتیم تا آنکه مرحوم آقای بروجردی ـ رحمت الله ـ به قم آمدند، برای ترویج ایشان به درس ایشان رفتم و استفاده هم نمودم.»(صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۴۲۷)
یکی از شاگردان مشترک آیتالله بروجردی و امام خمینی میگوید:
«حضرت امام خمینی رحمت الله علیه برای آوردن آیتالله بروجردی به قم، بسیار تلاش کرد، زیرا آن بزرگوار از آشفتگی حوزه رنج میبرد… پس از آمدن آیتالله بروجردی به قم، حضرت امام در درس ایشان مرتب شرکت میکردند و درسهای اصول را مرتب مینوشتند… در زمینه درس آیتالله بروجردی میفرمودند: درس ایشان چنان سازنده است که طلبهها بدون اینکه خودشان متوجه شوند، ملا میشوند.»(مجله حوزه، ش ۴۴-۴۳، ص ۲۵۴)
در روایتی دیگر آمده است:
«امام، همیشه به آیتالله بروجردی احترام میگذاشت و آیتالله بروجردی نیز به ایشان توجه کامل داشتند… امام رحمت الله علیه سالها در فقه و اصول آیتالله بروجردی شرکت میکردند.»(همان، ص ۱۸۷)
یکی از شاگردان نزدیک امام میگوید:
«حضرت امام زیاد فعالیت میکرد که ایشان به قم بیایند و ماندگار شوند. حتی نامه به امضاء جمع میکرد و وقتی آقای بروجردی در بیمارستان فیروز آبادی بستری بود، برای ایشان میفرستاد. بعد هم که ایشان به قم آمدند، امام با ایشان رابطه داشتند و درس ایشان میرفتند، هم فقه و هم اصول، امام درس آیتالله بروجردی را مرتب مینوشتند. یک وقت تقریرات درس اصول ایشان را دیدم و خواستم آن نوشتهها را برای ایشان جلد کنم که نپذیرفت.»(همان، ص ۱۸۳)
یکی دیگر از شاگردان حضرت امام میگوید:
«حضرت امام سالها در درس آیتالله بروجردی شرکت میکردند و یادداشت هم مینمودند که گاهی اوقات در درس خارج، مطالبی را از آیتالله بروجردی نقل میکردند که ما در جای دیگر نمیدیدیم و معلوم میشد از نوشتههای خود ایشان است.»(همان، ص ۱۳۹)
آیتالله سلطانی طباطبایی در ا ین رابطه میگوید:
«ارتباط این دو بزرگوار، باید بگویم ارتباط طرفینی بود؛ هم امام به آیتالله بروجردی بسیار احترام میگذاشتند و علاقمند به ایشان بودند و هم آیتالله بروجردی نسبت به امام اهمیت فوق العادهای قائل بودند و به وی علاقه شدید داشتند… امام خمینی روزی به من فرمودند: حیف قم که آیتالله بروجردی در آن نیستند؛ کاش وضعی پیش میآمد که ایشان به قم میآمدند. پیش از آمدن آیتالله بروجردی به قم به ایشان اظهار علاقه میکردند. شاید ایشان باعث شدند که تجار تهران، مدرسین و فضلا از مراجع بخواهند که از آیتالله بروجردی برای ماندن در قم دعوت کنند. بعد از آنکه به قم آمدند نیز در ترویج مقام علمی ایشان بسیار کوشیدند.»(همان، ص ۴۳)
آنچه تا اینجا با کمی تفصیل درباره شخصیت علمی و فقهی آیتالله بروجردی و نیز علائق و مناسبات ایشان و امام خمینی ذکر شد به خوبی روشنگر این مطلب میباشد که چرا حاج آقا روح الله در حالی که در فقه و اصول فارغ التحصیل بوده و سالیانی درکنار تدریس متون فلسفی و عرفانی و درس اخلاق معروفی که داشته و مدرس سطوح عالیه فقه و اصول بوده، به مدت شش ـ هفت سال در درسهای فقه و اصول آیتالله بروجردی شرکت کرده و درس اصول استاد را تقریر کرده است.
تقریر معروف از درس اصول آیتالله بروجردی در حوزه علمیه قم کتاب «نهایه الاصول» به قلم آیتالله حسینعلی منتظری است که در زمان حیات آن فقیه اصولی و مرجع جهانی منتشر شده بود. اما تقریرات حضرت امام که پس از ارتحال ایشان و در دهه هفتاد شمسی آماده انتشار شد، محصول نوشتههای ایشان از درس آیتالله بروجردی میباشد. کتابی که آیتالله سبحانی ـ که خود افتخار شاگردی در محضر هر دو استاد بزرگ را در فقه و اصول طی سالیان متمادی داشته ـ در مقدمه آن نوشته:
«فمِن دواعی الخیر و بواعث الفخر و الاعتزاز أن أحظی بکتابه مقدمه أملاه أحد مشایخی العظام، أعنی السید المحقق البروجردی، و دبّجته براعه استاذی الکبیر الامام الخمینی ـ قدس الله سرّهما ـ
ایشان در همین مقدمه ارزشمند که خلاصهای از تاریخ علم اصول را در آن گزارش کرده، به جامعیت آیتالله بروجردی در علوم اسلامی تصریح میکند و همین امتیاز را عامل حضور فضلاء و علماء حوزه علمیه قم در درسهای ایشان میداند.
آیتالله سبحانی که از سال ۱۳۲۵ در حوزه علمیه قم مسقر شد، پس از تکمیل سطوح عالیه در درس آیت لله بروجردی حاضر میشده، میگوید من میدیدم که حضرت امام با دقت و توجه در درس شرکت میکند ولی خیال نمیکردم که درسها را تقریر میکند تا اینکه از ایشان شنیدم که گفت: خواستم زحمات استاد هدر نرود.
نکته قابل توجه دیگری که درباره این اثر لازم به ذکر است زمان این درس و نگارش تقریرات است. آیتالله سبحانی نوشته: تاریخ کتابت این دروس سال ۱۳۶۴ ق تا سال ۱۳۷۰ق بوده است.
باید یادآور شد که آیتالله بروجردی در شش ـ هفت سال اول اقامت و تدریس در حوزه علمیه قم هر روز دو درس فقه و ا صول داشتند؛ «لکن از بعد ماه صفر ۱۳۷۲ قمری که مشاغلشان بسیار …. و اطباء تجویز تدریس کردن ایشان را ندادند، مباحثه اصول را تعطیل [کردند].(آثار الحجه، ج ۲، ص ۱۳) و در گزارشی دیگر آمده:«آیتالله فقید علم اصول را تا شش سال ادامه دادند و سپس بر اثر کثرت گرفتاری و نداشتن فرصت کافی، ترک کردند. در این مدت ایشان از اول مباحث الفاظ تا قسمتی از برائت و ایام تعطیل تابستان را تعادل و تراجیح درس گفتند.»(مفاخر اسلام، ج ۱۳، ص ۳۳۶)
امام خمینی در سالهایی که آیتالله بروجردی دو درس فقه و اصول را افاضه میکردند، به همراه دیگر افاضل و اعاظم در آن درسها شرکت میکردند و مباحث درس اصول را مینوشتند که در کتابی با عنوان «المحات الاصول» به چاپ رسیده است.
این کتاب که پس از ارتحال حضرت امام و از میان نوشتههایشان گردآوری و نامگذاری شد شامل اکثر مباحث و مطالب استاد میباشد. اولاً نظم درس و بالتبع کتاب بر اساس نظم و ساختار کتاب معروف «کفایه الاصول» آخوند خراسانی استاد آیتالله بروجردی است، نظمی که تاکنون در درسهای خارج و تألیفات تحقیقی دانش اصول رعایت میشود.
البته بسیاری از صفحات مربوط به بحث «وضع الحروف» تا آخر بحث «مشتق» از بین رفته، چنانکه در بحثهای دیگری نیز صفحاتی از آنها یافت نشده و تنها در بعضی از مباحث از کتاب «نهایه الاصول» نواقص بحث تدارک و جایگزین شده تا فایده بحث تمام بوده باشد.
کتاب لمحات الاصول تاکنون دو ویراست داشته است؛ ویراست و انتشار اول آن در سال ۱۳۷۹ش بوده و ویراست دوم در سال ۱۳۹۲ش و در قالب «موسوعه الامام الخمینی» که در این مجموعه پنجاه جلدی جلد ۷ را به خود اختصاص داده است.
در چاپ نخست کتاب لمحات الاصول، از آنجایی که حضرت امام خود اصولی برجسته و استاد بزرگ دانش اصول در حوزه علمیه قم با آثار مکتوب و تقریرات متعدد درسهایشان میباشد، در ۱۵۱ مورد، در پاورقی و ذیل دیدگاه آیتالله بروجردی، نظرات متفاوت حضرت امام از آثار قلمی ایشان آورده شده تا خواننده با مطالعه آنها، مطالعهای تطبیقی و مقایسهای داشته و از نظرات دو فقیه اصولی بزرگ مکتب و مدرسه قم مطلع شود. اما در چاپ دوم و در مجموعه موسوعه الامام الخمینی این پاورقیها برداشته شده و خواننده برای اطلاع از نظرات امام خمینی به آثار اصلی ایشان ارجاع داده شده است.
فهرست مطالب «لمحات الاصول» بدین صورت است که بحثهای لفظی مقدماتی تا ص ۲۵ و مسئله معنای حرفی است و پس از آن مقصد اول از مقاصد کتاب به مبحث «اوامر» اختصاص یافته که تا ص ۱۶۵ کتاب میباشد. مقصد دوم بحثهای مربوط به «نواهی» را در خود جای داده و تا ص ۲۴۹ به آن اختصاص یافته است. بحث از «عام و خاص» در مقصد چهارم کتاب ا نجام شده و تا ص ۳۱۴ از آن سخن گفته شده است. مقصد پنجم کتاب بحثهای مربوط به «مطلق و مقید» را تا ص ۳۴۵ شامل میشود و تا اینجا و در حجم ۳۴۵ صفحه بخش مربوط به «الفاظ» و مباحث لفظیه به پایان میرسد و از ص ۳۴۶ مبحث «قطع و ظن» یا «أمارات و اصول عملیه» آغاز شده و مباحثی در شش فصل به عنوان مدخل و پیشگفتار مورد بحث و بررسی استاد و تقریر شاگرد قرار گرفته است. در فصل اول به تمهیدات مباحث قطع پرداخته شده و در فصل دوم معنای حجیت قطع را بیان کرده است. فصل سوم درباره جایگزینی أماره به جای قطع موضوعی و قطع طریقی میباشد و در فصل چهارم از «تجرّی» بحث شده است. مسئله «علم اجمالی» در فصل پنجم مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت و صفحات پایانی این تقریر و در قالب فصل ششم از «أمارات غیر علمیه» سخن به میان آمده و درباره آنچه در أمارات شرعیه مجعول است بحث شده و ظهور دلیل حکم ظاهری در اجزاء نیز بیان شده است.
بر اساس مباحث کتاب «نهایه الاصول» مباحث: حجیت ظواهر الفاظ، حجیت خبر واحد و اقسام خبر، حجیت اجماع، حجیت شهرت، حجیت مطلق ظن و بحث انسداد و بخشی از مباحث مربوط به برائت، در تقریر حضرت امام نیامده است که میتواند ناشی از مفقود شدن نوشتههای این مباحث و یا ناشی از عدم حضور ایشان در این بخشهای پایانی درس استاد بوده باشد.
رحمت و رضوان الهی نثار روح استاد و شاگرد، دو فقیه اصولی و دو مرجع بزرگ عصر.