سید مرتضی دید دوتا طلبه خیلی با استعداد هستند، به یکی ماهی دوازده دینار شهریه داد و به یکی ماهی هشت دینار؛ آن کسی که ماهی دوازده دینار به او شهریه داد، شد شیخ محمد حسن طوسی که دو کتاب از «کتب أربعه» را نوشت.
شبکه اجتهاد: آیتالله عبدالله جوادی آملی در یکی از دروس خارج فقه خود به جایگاه حوزه علمیه نجف و نقش سید مرتضی و سید رضی در شکل گیری آن و تربیت شاگرد و استاد برای حوزه های علمیه پرداخته اند که بخشی از سخنان این مرجع تقلید به این شرح است:
این مدیریت سید مرتضی است. اگر ـ خدای ناکرده ـ محصولات نجف را از ما بگیرند، تمام حوزههای علمیه شیعه در سراسر عالم میخوابد.
سید مرتضی(رضوان الله تعالی علیه) این کار را کرده است. مرحوم بحر العلوم(رضوان الله تعالی علیه) نقل میکند که سید مرتضی که درس میگفت ضمن درس از اشکال مستشکل، از سؤال سائل میفهمید که او قابل رشد است یا نه؟ او از طلبهها که اشکال میکردند یا سؤال میکردند، میفهمید که او از نبوغ آینده برخوردار است. اگر شهریه میداد یکسان شهریه نمیداد. مرحوم بحر العلوم نقل میکند که سید مرتضی دید دوتا طلبه خیلی با استعداد هستند، به یکی ماهی دوازده دینار شهریه داد و به یکی ماهی هشت دینار؛ آن کسی که ماهی دوازده دینار به او شهریه داد، شد شیخ محمد حسن طوسی که دو کتاب از «کتب أربعه» را نوشت، و به آن کسی که ماهی هشت دینار شهریه داد، شد همین «قاضی إبن البرّاج»، اینها را او تربیت کرد، نهالفروشی نکرد. اگر یک نعمتی را ذات أقدس الهی به یک کسی داد، سید مرتضی میخواهد که این نعمت را بپروراند.
مرحوم سید مرتضی دید که این دو طلبه لایق هستند و اگر سید مرتضی نبود این آقا شیخ محمد حسن بعد از چند سال که زن و بچه گرفت و هزینه زندگی نداشت، او هم یا امام جماعت میشد یا امام جمعه میشد، دیگر شیخ حسن طوسی نمیشد که دوتا کتاب از «کتب أربعه» را بنویسد؛ «إبن البرّاج» هم همینطور است. الآن ببینید «إبن البرّاج» یک قول رسمی دارد در بین این اقوال چهارگانه در برابر بسیاری از فقها، همین «إبن برّاج»! این یک سید مرتضی میخواهد که نهالشناسی کند، نهال فروشی نکند، نگذارد طلبه خوشاستعداد جذب این شود یا جذب آن شود. حفظ این نظام بر همه ما واجب است، یا واجب عینی یا واجب کفایی؛ باید دستگاهی قضایی را تأمین کنیم، نهادهای انقلابی را تأمین کنیم و برای حوزه واجب است که این کارها را بکند، اما یک استعداد متوسط کافی است برای اینکه کسی امام جمعه بشود یا نماینده بشود یا فلان بشود، آن استعداد راقی واقع حیف است! آن فقط به درد حوزه میخورد. اساس دین حوزه است؛ همینجا رهبر میپروراند، همینجا مرجع میپروراند. اگر کسی استعداد راقی دارد، «یوم القیامه» مسئول است که بشود امام جمعه فلانجا یا فلانجا! این نعمت را خدا به او داد، ﴿ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم﴾. او باید در حوزه باشد دنبال شرایع برود، دنبال مکاسب برود، دنبال کفایه برود، به جای آنها بنشیند، مرجع بشود، رهبر بشود. این نعمتها را انسان باید بشناسد و پاس بدارد.