نویسنده کتاب «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» گفت: اگر فقه به سمت مسائل جهان معاصر و مسائل مستحدثه توجه کند، همگان متوجه میشوند که فقه علم زندگی است و زندگی بشر با فقه درهم تنیده است.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» همراه با رونمایی از دو کتاب «مکتب فقهی محقق اردبیلی» و «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» پنجشنبه گذشته در سالن شهید سلیمانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار گردید. در این جلسه حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی خادمی کوشا مدیر گروه دانشهای وابسته به فقه، حجتالاسلام والمسلمین رضا اسفندیاری (اسلامی) و حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید علی حسینی عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) به ارائه بحث پرداختند.
سخنان حجتالاسلام خادمی کوشا:
خادمی کوشا در ابتدای جلسه در تبیین مختصری از کتاب «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» بیان کرد: هیچ دانشی بدون پژوهش نمیتواند پویا باشد و در فرآیند تولید قرار گیرد و دانشی که بدون تولید باشد دچار خمودی و سستی میشود. رسالت پژوهشکده فقه و حقوق این است که زیرساختهای دانش فقه و نیازهای تولید دانش فقه را فراهم کند. یکی از این نیازها موضوع تشخیص ظهورات و به دست آوردن ظواهر از راه صحیح آن است.
وی در ادامه تأکید کرد: مهمترین قسمت ادله نقلی، بحث الفاظ است. شناخت ظواهر الفاظ نیاز به ضابطهای دارد که در کتاب «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» به همت گروه دانشهای وابسته به فقه توسط حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی نوشته شده است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق در معرفی کتاب «مکتب فقهی محقق اردبیلی» بیان داشت: بحث مکاتب فقهی سالها فکر اندیشمندان را مشغول کرده است، یکی از این مکاتب، مکتب فقهی محقق اردبیلی است، در این زمینه کتاب «مکتب فقهی محقق اردبیلی» به همت گروه فلسفه فقه و حقوق پژوهشکده فقه و حقوق توسط حججاسلام والمسلمین محمدعلی سلطانی و سید علی حسینی نوشته شده است.
سخنان حجتالاسلام اسلامی:
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی به معرفی کتاب خود پرداخت و اظهار داشت: یکی از بخشهای مهم کتاب «جایگاه قواعد استظهار» بخش قواعد اصولی در سیاقت جدید است؛ در این بخش هدف، بیان قاعده اصولی در بستهای کوچک و شفاف است. هدف این بود که اصول فقه را از مباحث فرضی به کاربردی بکشانیم. تأکید ما بر مباحث ظهورشناسی بود. از اقسام ظهور لفظی و فعلی، تأکید بر بحث ظهور الفاظ داشتیم.
عضو هیأت علمی گروه دانشهای وابسته به فقه در ادامه بیان کرد: دو منشأ برای ظهور یافتیم؛ وضع و قرینه، یکی از محورهای ایجاد نوآوری در علم اصول تجمیع بحث قرینه شناسی است. محور دیگر مسائل مستحدثه است؛ اگر فقه به سمت مسائل جهان معاصر و مسائل مستحدثه توجه کند، همگان متوجه میشوند که فقه علم زندگی است و زندگی بشر با فقه درهم تنیده است. در بحث تطبیقات مسائل مستحدثه ۷۹ مسئله مطرح شده است. در ظهورات اولیه ۵۹ مسئله و در زمینه ظهورات ثانویه ۲۰ مسئله مطرح شده است.
وی معمای تمییز بین مسائل قدیمه و مستحدثه را چنین حل کرد: با توجه به اینکه هم شریعت کامل است و هم ادله شریعت، مسئله مستحدثه تخصصا از فقه خارج میشود و مجالی برای مطرح شدن مسئله مستحدثه به عنوان یک بحث مستقل در فقه نیست؟ در این کتاب این مسئله مورد توجه قرار گرفته و ملاک تمییز مسائل مستحدثه و قدیمه بیان شده است.
سردبیر مجله فقه درباره نوآوری کتاب بیان داشت: برخی نوآوریهای این کتاب عبارتند از بحث قرینه شناسی، تفکیک بحث ظهورات، تبیین قرینهها و…
سخنان حجتالاسلام حسینی:
حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید علی حسینی یکی از نویسندگان کتاب «مکتب فقهی محقق اردبیلی» در ادامه نشست به معرفی کتاب پرداخت و اظهار داشت: محقق اردبیلی فقیه وارسته بود در بیان شخصیت ایشان بهترین عبارت بیا علامه وحید بهبهانی است که میفرماید من کتاب ایشان را بررسی کردم این کتاب بهترین کتاب فقه شیعه تا زمان حاضر است.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) در ادامه افزود: روش محقق اردبیلی در نگاه عام، روش فقهی است یعنی روش توصیف، تحلیل، نقل، نقد و نظریه پردازی. روش تحقیق در فقه خیلی جامع تر و دقیق تر از روشهای ذکر شده در کتب روش تحقیق است. ایشان به قرآن و عقل و اجماع و سنت توجه ویژه داشت.
در این کتاب در بخش دوم به بیان مبانی مکتب محقق اردبیلی پرداخته شد و در بخش سوم که خیلی ویژه است ویژگیها و اوصاف مکتب فقهی محقق بیان شد؛ که از مهمترین آنها شهرت آگاهیهای تاریخی، نگاه کلان به امارات، توجه به قواعد فقهی و… است.
سخنان حجتالاسلام واعظی:
سپس حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به ارائه بحث پرداخت و اظهار داشت: دو کتابی که از پژوهشکده فقه و حقوق رونمایی شده است آثار ارزشمندی هستند. سخنان بنده در دو بخش مطرح میشود یکی بخش کتاب مکتب فقهی محقق اردبیلی و دیگری کتاب قواعد استظهار، در مورد کتاب محقق اردبیلی به ۵ نکته اشاره میکنم:
۱. بحث فوائد پژوهشهای این چنینی؛ مباحث درجه دوم در فقه فوائد عظیمی دارد، در مباحث آکادمیک این بحثها در ابتدا در قالب تاریخ اندیشه شروع شد و متفکر به متفکر تاریخ اندیشه اش مورد بحث قرار میگرفت، رفته رفته زمینه آماده شد تا به صورت فلسفه مضاف مثلا فلسفه سیاسی شاخه دانشی از سنخ دانش درجه دوم در آن علم شکل گرفت. این کار در کتاب مکتب فقهی محقق اردبیلی انجام شد و اثرات این چنینی دست مایه است برای بارور شدن فلسفه فقه تا روش شناسی و رویکردهای فقه برای اندیشمندان در حوزه فقه بارور شده و نگاه درجه دوم به فقه صورت گیرد.
۲. تعریف مکتب فقهی: نکته دیگر اینکه بنده با تعریفی که نویسندگان این کتاب از مکتب فقهی دارند موافقم؛ امروزه برخی سعی دارند تعریفی اقلیمی (مثل مکتب فقهی قم، مکتب فقهی نجف، مکتب فقهی سامرا و…) از مکتبهای فقهی ارائه دهند در حالی که این تعاریف مورد مناقشه است زیرا به عنوان نمونه در قم فقهای بزرگ با مشربهای مختلف وجود دارد که برخی از آنها جان مایه نظرات خود را از نجف گرفتهاند بنابرین به روش جغرافیایی نمیتوان مکتب فقهی را ترسیم کرد.
۳. برجستگی فصل سوم کتاب: درفصل سوم کتاب، ویژگیهای مکتب فقهی محقق اردبیلی بیان شده است که از برجسته ترین فصول این کتاب است و خیلی خوب تبویب و تبیین شده است و توانسته عناصر برجسته مکتب محقق اردبیلی را نشان دهد.
۴. بحث جایگاه ولایت فقیه: در زمینه جایگاه ولایت فقیه و حدود و اختیارات ولایی ولایت فقیه در این مکتب تاحدی کم کاری شده است. در صفحه ۱۸۳ کتاب؛ بحث مهم قلمرو نیابت فقیه در عصر غیبت نیم صفحه بحث شده است در حالی که از مباحث مهم است و شایسته بود بیشتر مورد بحث قرار گیرد.
۵. امتداد مکتب فقهی محقق اردبیلی: آیا عناصری که در فصل سوم برجسته و تبیین شد، بعد از محقق اردبیلی ادامه یافت و در فقیهان بعدی شهود و بروز داشته است یا خیر؟ این بحثی بود که به نظرم باید در این کتاب بابی برای آن باز میشد و مورد بررسی قرار میگرفت.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم در بخش دوم سخنان خود به کتاب «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه» پرداخت و در مورد این کتاب به شش نکته اشاره نمود:
۱. گره گشایی مسائل روز: در زمینه فقه مناقشات نظری فراوانی وجود دارد. امروزه اگر کسی به فضای فکری و معرفتی جهان اسلام توجه داشته باشد، با مناقشاتی در زمینههای مختلف و از جهات مختلف نسبت به فقه مواجه میشود. یکی از مسائل مهم این است که فقه تا چه اندازه میتواند گره گشای مسائل امروز باشد و کارکرد آن در مدیریت کلان جامعه چیست؟ یکی از مناقشات بحث توانایی فقه بر فائق آمدن نسبت به پرسشها و مسائل مستحدثه زندگی بشر است. از امتیازات پژوهشکده فقه این است که منحصرا معطوف به مسائل مستحدثه است و این ظرفیت را در خود ایجاد کرده است. این کتاب خود گویای این امر است.
۲. تعریف قواعد استظهار: در صفحه ۲۷ کتاب تعریفی برای قواعد استظهار ذکر شده است که به نظرم کلمه «با» در تعریف اشکال ایجاد میکند در آنجا ذکر شد که قواعد استظهار مجموعهای از قواعد اصولی است که «با» تشخیص ظهور و سپس به حجیت رساندن آن تأسیس میشود. با این تعریف گویا تشخیص ظهور و… برون مرزی و استطرادی از قواعد استظهار به شمار رفته است در حالی که متن قواعد استظهار همین است. به نظر میرسد بهتر بود به جای کلمه «با» از کلمه «به منظور» استفاده میکرد.
۳. تنقیح ویژه فضای بحث: از صفحه ۳۹ به بعد کتاب، نویسنده به خوبی فضای بحث را منقح کرد؛ که مسائل مستحدثه در مواردی است که نه نص خاصی برای آن داریم و نه ادله شامل آن میشود و از این رو باید به طریق خاصی حکم اولی یا ثانوی آن را اصطیاد کنیم. در اینجا به چند طریق اشاره میکند که اگر حل نشد سراغ اصول عملیه برویم.
۴. فصل دوم کتاب: این فصل جزو مبانی بحث است و جزء متن و بطن اصلی نیست. این استطراد بودن منجر شده نویسنده کتاب برخی مباحث را با عجله مطرح کند و حق مطلب بیان نشود؛ مثلا در صفحه ۱۴۷ تاریخی بودن فهم؛ بحث تاریخ مندی فهم و تاریخ مندی متن که تفاوت بین آنها وجود دارد حق مطلب ادا نشده است بهتر بود ذیل این دو بحث اصلی ترین شبهات را مطرح کند. همچنین در ص ۱۵۵ که گفته دین یک قرائت ندارد؛ در اینجا ایشان یک پارادایم فقهی را بحث میکند، اما علل و اسبابی که میآورد در چارچوب فقه فردی است و رویکرد فقه نظام و فقه حکومتی را بیان نمیکند. البته با توجه به این که در اینجا فضای بحث وجود نداشته، این امر قابل دفاع است.
۵. فصل سوم کتاب: در این فصل تقسیمات ظهور به خوبی بیان و حق مطلب ادا شده است و اقسام به طور مستوفی بیان شده است. در قسمت پایانی این فصل از صفحه ۲۱۷ تا ۲۲۰ در بیست و هفت بند عصاره و جان مطلب به خوبی بیان میشود که جای تقدیر دارد.
۶. نقدی بر کتاب: در صفحه ۳۹ کتاب بیان میکند که مسائل مستحدثه مسائلی است که نه نص خاصی برای آن داریم و نه عموم و اطلاق ادله شامل آن میشود؛ اما در فصل پنجم که کاربردی ترین فصل کتاب است و به کارایی قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه میپردازد، مشاهده میشود که قواعد استظهار همان است که روی نصوص و عمومات پیاده میشود؛ مثل قاعده حجیت وضع یا در صفحه ۳۶۰ بیان میکند که قاعده، حجیت عموم است و بحث بیع زمانی را با این قاعده حل میکند. در اینجا سوالی مطرح میشود که در مورد قواعد استظهار در صفحه ۳۹ گفته شده است که مسائل مستحدثه با عنایت به نص خاص و عمومات حل نمیشود بلکه به طرق خاصی حل میشود ولی قواعدی که بیان میشود مبتنی بر همین اصول است و طرق خاصی نیست، لازم است این شبهه احتمالی در اول فصل ۵ بیان و پاسخ داده شود.
وی در پایان ضمن اشاره به برگزیده شدن این اثر در کتاب سال حوزه خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه در جلسه رونمایی محسنات اثر بیان میشود پیشنهاد بنده این است که برای این اثر فاخر در پژوهشگاه جلسه نقد و بررسی کتاب انجام گیرد تا ابعادش برای اهل علم و فضل روشن شود. حق این کتاب هم بود که در جشنواره کتاب سال حوزه برگزیده شود. خواننده با مطالعه دقیق کتاب درمی یابد که نویسنده محترم چقدر تتبع کرده تا مطالب کتاب را مستند کند و چقدر ارجاعات فراوان دارد.
پاسخ حجتالاسلام اسلامی به نقدها
در ادامه حجتالاسلام رضا اسلامی در پاسخ به نقد حجتالاسلام احمد واعظی اظهار داشت: در مورد مسائل مستحدثه از طرفی میگوییم در فتاوا نیامده و نص عام و خاص برای آن نداریم و از طرف دیگر میگوییم هم شریعت کامل است و هم ادله شریعت و برای همین مسائل مستحدثه نداریم و این یک مسئله عویصه است. من به این نکته در کتاب پرداختم و بیان کردم که مسئله این است مسئلهای که عمومات و مطلقات به وضوح و روشنی شامل آن شود به آن مسئله مستحدثه نمیگویند و این یک عویصه نیست، مسائل مستحدثه را به طور وضوح و روشنی نمیتوان از عموم و اطلاقات به دست آورد بلکه ظهورش عویصه و خفاء دارد؛ مثلا در مورد بیع زمانی ما نمیدانیم که دقیقا به جعاله یا … برمی گردد. در این مسائل نهایتا برخی فقها بیان نمودهاند که تحت عموم قرار میگیرد ولی تطبیقات آن به وضوح نمایان نیست. من در این کتاب تعاریف مراجع و تعاریف علمای اهل سنت را آوردم و در جمع بندی بیان کردم چگونه این مسائل تحت ادله قرار نمیگیرد. در آنجا بیان کردم در نگاه بدوی این مسائل تحت ادله نیستند، اما با بحث و بررسی زیاد تحت ادله قرار میگیرند. در مورد مبانی و پیش فرضها بنا بر ورود تفصیلی نبود بلکه هدف این بود که ذهنیت اصولیان شیعه منعکس شود.
وی در مورد بحث عدم ذکر تفاوت تاریخمندی فهم و تاریخمندی متن بیان داشت: اگر در اصول شیعه بین تاریخمندی فهم و تاریخمندی متن تفکیک نشده به این خاطر بوده است که این ذهنیت وجود نداشته است، ما خواستیم ظرفیت اصول در این مباحث بیان شود.
سخنان حجتالاسلام لکزایی:
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین نجف لک زایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: از پژوهشکده فقه و حقوق تاکنون کرسیهای زیادی برگزار شده است که برخی از آنها کرسی نظریه پردازی و نوآوری است و امید است که این ایدههای نو که در تحقیقات و آثار پژوهشکده فقه و حقوق است هر چه بیشتر در قالب کرسیهای نظریه پردازی و نوآوری مطرح شود.
بنابر گزارش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پایان جلسه از این دو کتاب ارزشمند پژوهشکده فقه و حقوق با حضور حجتالاسلام والمسلمین دکتر لک زایی رونمایی شد.