شبکه اجتهاد: در مورد ضرورت مراجعه به مصادر اهل سنت در مطالعات شیعی به طور عام و مطالعات مرتبط با رجال و حدیث به طور خاصّ، مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. پرداختن تفصیلی به این مطلب، نیازمند نگارش کتابی پربرگ است، کاری که فراغ وحوصله زیادی میطلبد.
به عنوان مقدّمه باید بگویم: در سیره رجالیون شیعه، موارد متعدّدِ بهره گیری از مصادر اهل سنت، به چشم میخورد. مثلاً شیخ طوسی در رجالش، در موارد متعدّدی، از کلمات رجالیون بزرگ عامه بهره برده است، از جمله از:
۱- ابن أبی خَیثَمه: در مورد اسم راوی۱
۲- ابن حنبل: در مورد صحابی بودن راوی۲، ونیز درباره سال فوت راوی ۳
۳- ابن قتیبه: در مورد لقب یک راوی۴ و نیز درباره قبیله راوی ۵
۴- بخاری: در مورد صحابی بودن شخصی۶ و نیز در مورد اسم راوی ای۷
۵- بَغَوی: در مورد صحابی بودن راوی۸
۶- یحیى بن مَعین: درباره سال فوت راوی ۹
البته این نمونهها، تنها مواردی است که صریحاً از آنها نام برده شده است و الا اگر بخواهیم به مواردی که شیخ بدانها تصریح نکرده هم بپردازیم، مقالهای دراز دامن میشود.
به هر حال، سودمندی و بلکه ضرورت این امر را ـ ولو فی الجمله ـ نمیتوان انکار نمود؛ اما این ضرورت، در بعضی از موارد، نمایانتر است. از جمله:
۱- تکمیل اطلاعات مرتبط با زندگی اشخاص (نام، کنیه، لقب، محل و سال ولادت، محل و سال وفات و…)
به عنوان نمونه به اطلاعاتی که شیخ طوسی در مورد اسمه بن زید نگاشته بنگرید: أسامه بن زید بن حارثه بن شراحیل الکلبی
مولى النبیّ (صلی الله علیه وآله). أمّه أمّ أیمن، اسمها برکه، مولاه رسول الله (صلی الله علیه وآله). کنیته أبو محمّد، ویقال: أبو زید.۱۰
حالا این را مقایسه کنید با اطلاعاتی که ابن حجر ذکر کرده است:
أسامه بن زید بن حارثه بن شراحیل بن عبد العزى بن زید بن امرئ القیس بن عامر بن النعمان بن عامر بن عبد ود بن عوف بن کنانه بن بکر بن عوف بن عذره بن زید اللات بن رفیده بن ثور بن کلب بن وبره الکلبی الحب بن الحب یکنّى أبا محمّد، ویقال: أبو زید. وأمّه أمّ أیمن حاضنه النبیّ (صلی الله علیه وآله). قال ابن سعد: ولد أسامه فی الإسلام ومات النبیّ (صلی الله علیه وآله) وله عشرون سنه. وقال ابن أبی خیثمه: ثمانی عشره. وکان أمره على جیش عظیم فمات النبیّ (صلی الله علیه وآله) قبل أن یتوجّه فأنفذه أبو بکر وکان عمر یجله ویکرمه وفضّله فی العطاء على ولده عبد الله بن عمر. واعتزل أسامه الفتن بعد قتل عثمان إلى أن مات فی أواخر خلافه معاویه، وکان قد سکن المزه من عمل دمشق ثمّ رجع فسکن وادی القرى ثمّ نزل إلى المدینه فمات بها بالجرف. وصحّح ابن عبد البر أنّه مات سنه أربع وخمسین. وقد روى عن أسامه من الصحابه أبو هریره وابن عبّاس ومن کبار التابعین أبو عثمان النهدی وأبو وائل وآخرون.۱۱
این دست نمونهها بسیار است، خصوصاً در بخش اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) رجال شیخ.
۲- تکمیل اطلاعات مصادر رجالی شیعه با کمک مصادر اهل سنت، فقط در این امور خلاصه نمیشود. بلکه گاه میتوان با کمک مصادر اهل سنت، نواقص مرتبط با جرح و تعدیل روات را تکمیل کرد. مثلاً در مورد إبراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال، نجاشی و شیخ، به وثاقت او اشارهای نکردهاند.۱۲
اما با مراجعه به مصادر اهل سنت میبینیم که کشی او را متّهم به دروغگویی نکرده است، بلکه وجه متروک بودن حدیثش، به خاطر رافضی گری او بوده است.
مثلاً ابو نعیم اصفهانی دربارهاش گفته: کان غالیاً فی الرفض ترک حدیثه.۱۳
۳- بسیاری از اسانیدی که در کتب روایی اصحاب امامیه آمده است اسانیدی است که بعینه در مصادر اهل سنت نیز آمده است، اما در بسیاری از موارد، نام و نشانی از رواتی که در این اسانید آمدهاند در مصادر رجالی شیعه نیامده است. در این میان و به علل مختلف (که در این مجال در صدد بیان آنها نیستیم) برخی از این اسانید، از تحریف وتصحیف خالی نیست.
به نظر میرسد در بسیاری از این موارد، با مراجعه به مصادر رجالی اهل سنت، میتوان مواضع خللِ این اسانید را تشخیص داد:
به این چند سند بنگرید:
ألف. أحمد بن صبیح، عن عبد الرحمن بن محمّد العزرمی، عن ثویر بن یزید، عن خالد بن معدان، عن جبیر بن نفیر الحضرمی. ۱۴
اما در مصدر ـ به جای خالد بن معدان ـ خالد بن سعدان آمده است. در این میان نقل ملا محسن فیض همانند نقل وسائل است۱۵.
در اینجا با توجه به عبرات مزی، میتوان نسخه صحیح را مشخص کرد.
مزی مینویسد: خالد بن معدان بن أبی کرب الکلاعی… روى عن… جبیر بن نفیر الحضرمی… روى عنه… ثور بن یزید.۱۶.
ب. الحسن بن محبوب، عن سعد بن طریف، عن عمیر بن میمون قال: رأیت الحسن بن علیّ (علیه السلام). ۱۷
اما در مصدر ـ به جای عمیر بن میمون ـ عمیر بن مأمون آمده است؛ و همانند آن نقل علامه مجلسی است. ۱۸
حالا به این عبارت مزی بنگرید: عمیر بن مأموم ـ ویقال: مأمون ـ بن زراره التمیمی الدارمی الکوفی. روى عن الحسن بن علیّ بن أبی طالب… روى عنه سعد بن طریف الإسکاف. ۱۹
ج. محمّد بن یحیى المُعاذی، عن محمّد بن عبد الحمید، عن محمّد بن حفص، عن حفص بن غیاث، عن لیث، عن عبد الملک، عن أبی بشیر، عن حفصه بنت سیرین، عن أمّ سلیمان، عن أمّ أنس بن مالک أنّ رسول الله (صلی الله علیه وآله). ۲۰
اما این سند خالی از تحریف نیست. به این عبارات مزی بنگرید:
حفصه بنت سیرین أم الهُذَیْل الأنصاریه البصریه، أخت محمّد بن سیرین وإخوته. روت عن أنس بن مالک وأبی ذُبْیان خلیفه بن کعب… روی عنها إیاس بن معاویه بن قره المزنی… وعبد الملک بن أبی بشیر. ۲۱
ونیز: أم سلیم بنت مِلْحان بن خالد بن زید الأنصاریه أمّ أنس بن مالک… لها صحبه. روت عن النبی(صلی الله علیه وآله) روی عنها ابنها أنس بن مالک.۲۲
ونیز: عبد الملک بن أبی بشیر البصری. روی عن عبد الله بن مساور… وحفصه بنت سیرین. روی عنه… ولیث بن أبی سلیم.۲۳
محصّل کلام این که اوّلاً صحیح «عبد الملک بن أبی بشیر» است نه «عبد الملک، عن أبی بشیر»؛ و «أمّ سلیمان» نا صواب است وصحیح آن «أمّ سلیم» است؛ وثالثاً أمّ سلیم همان أمّ أنس است، بنا بر این صحیح «أمّ سلیم أمّ أنس» است نه «أمّ سلیم عن أمّ أنس».
۱. رجال الطوسی، رقم: ۲۱۶.
۲. رجال الطوسی، رقم ۱۴۴.
۳. رجال الطوسی، رقم: ۱۳۱۶.
۴. رجال الطوسی، رقم: ۱۱۴۸.
۵. رجال الطوسی، رقم: ۱۳۱۶.
۶. رجال الطوسی، رقم: ۲۰۰.
۷. رجال الطوسی، رقم: ۱۳۹ و ۲۱۶.
۸. رجال الطوسی، رقم: ۳۷.
۹. رجال الطوسی، رقم: ۱۳۱۶.
۱۰. رجال الطوسی، رقم: ۱.
۱۱. الإصابه، ج ۱، ص۲۰۲ – ۲۰۳، الرقم: ۸۹.
۱۲. رجال النجاشی، رقم: ۱۹؛ الفهرست، رقم: ۷.
۱۳. لسان المیزان، ج ۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، الرقم: ۳۰۱.
۱۴. وسائل الشیعه، ح۳۳۴۹؛ به نقل از تهذیب الأحکام: ج۱، ص۳۱۶، ح۸۶.
۱۵. رک: الوافی: ج۲۵، ص۵۱۲.
۱۶. تهذیب الکمال، ج ۸، ص۱۶۷ـ۱۶۹، الرقم: ۱۶۵۳.
۱۷. نک وسائل الشیعه، ح۸۴۴۶؛ به نقل از أمالی صدوق: ۶۷۱ـ۶۷۲، ح۳.
۱۸. رک: بحار الأنوار: ج۸۲، ص۳۲۰.
۱۹. تهذیب الکمال، ج ۲۲، ص۳۸۵ـ۳۸۶، الرقم: ۴۵۱۹.
۲۰. وسائل الشیعه ح۲۶۲۶ به نقل از الاستبصار: ۱/۲۰۷، ح۳؛ تهذیب الأحکام: ۱/۳۰۲، ح۴۸.
۲۱. تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۱۵۲ـ۱۵۱، رقم: ۷۸۱۵.
۲۲. تهذیب الکمال: ج۳۵، ص۳۶۵، رقم: ۷۹۸۳.
۲۳. تهذیب الکمال، ج ۱۸، ص۲۸۷، رقم: ۳۵۱۶.