شبکه اجتهاد: ایام ولادت پیامبر اعظم (ص) به نیکویی و از سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان «هفته وحدت» نامیده شد؛ چنانکه همگرایی شیعیان و اهل سنت از ابتدا راهبرد بنیادین معمار فقید نظام اسلامی بود و آثار و برکات بی انتهای آن را نیز همگان شاهد بوده ایم؛ همان گونه که دشمنان زخم خورده نیز هیچگاه از دسیسه علیه وحدت مسلمانان غفلت نکرده اند…
پیداست که مقصود از وحدت شیعه و سنی و اصولاً وحدت میان هر گونه تفکر متمایز، دعوت طرفین به دست برداشتن از اصول و مبانی اعتقادی خود نیست. بلکه مراد این است که شیعه و سنی، ضمن حفظ اعتقادات خود در مقابل دشمن مشترک «ید واحده» باشند و کاری نکنند که دشمنان با برافروختن شعلههای جدایی و درگیری، هم تشیع را تضعیف و نابود کنند و هم تسنن را.
آنها نه این را میخواهند و نه آن را؛ اما با انداختن این و آن به جان یکدیگر، هم این را از بین میبرند و هم آن را. تفرقه انداختن میان مسلمانان، چه در عرصه بین المللی و روابط کشورهای مسلمان با یکدیگر و چه در عرصه ملی و روابط مردم هر کشور با یکدیگر، سیاست قدیمی و شناخته شدن دشمنان اصلِ اسلام عزیز است.
امام راحل (ره) تاکید میکردند: «اختلاف از زبان هر کس باشد، از زبان هر موجودى باشد، این زبان، زبان شیطان است، چه از زبان یک روحانى باشد، چه از زبان یک مقدس باشد، چه از زبان یک نمازگزار باشد و چه از سایر زبانها. بدانید که این زبان، زبان شیطان است و گاهى هم خود آن آدم ملتفت نیست که تحت تأثیر شیطان است، یا زبان شیطان در او دارد فعالیت مىکند؛ بنابراین، از امور مهمهاى که بر همه ما واجب است، دفاع از اسلام، دفاع از جمهورى اسلامى است و آن بستگى دارد به وحدت. هر کس در هر لباسى باشد و در هر مکانى باشد و زبانش جریان پیدا کند براى اینکه و لو به واسطههایى بخواهد ایجاد اختلاف بکند بین شما، این از جنود ابلیس است و مطرود است پیش خدا و مسئول است پیش خدا و لو اینکه یک آدمى باشد که نماز شبش ترک نمىشود.»
رهبر فقید انقلاب تصریح میکرد که: «تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمى که باشد. امروز سر ولایت امیرالمؤمنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است.»
شیعه و سنی و هر گروه دیگری میتوانند پس از تحقیق و یقین، به اصول عقاید خویش پایبند باشند و حتی دیگران را به مذهب خویش فرابخوانند، اما تنها از راه حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن. بحثهای عالمانه و مودبانه نظری پیرامون یک یا چند موضوع محدود، منافاتی با وحدت آگاهانه و هوشیارانه بر محور مشترکات بی شمار ندارد و بلکه موجب استحکام و پایداری آن میگردد. دعوت به کنار نهادن اعتقادات، بدون حل اختلافات فکری نه شدنی است و نه مفید؛ اما دعوت به گفت و گوی محققانه و منصفانه، در عین احترام و همکاری، هم شدنی است و هم سودمند.
وقتی به ما دستور داده اند که حتی با کافران چنین بگوییم و عمل کنیم، چگونه در قبال مسلمانان چنین وظیفهای نداشته باشیم؟ خدا به پیامبرش و به همه ما فرمود: «به غیر مسلمانهایی که دارای کتاب و عقیده خاص خود هستند، بگویید:ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر، غیر از خدای یگانه را به خدایی نپذیرد.»
باید نیک بیندیشیم و ببینیم چگونه دینی که برای ایجاد وحدت و الفت آمده است، گاهی با دسیسههای دشمنان دستمایه اختلاف و دشمنی گردیده است. با آن همه تاکید و تصریح قرآن و سنت بر ضرورت اجتناب از جدایی، چقدر باید غافل بود که باز هم به نام دین و ولایت بر طبل جدایی کوفت و دشمنان دین را در ناکام کردن اهداف دین یاری کرد؟!
این واقعیت تلخ از زبان رهبر فرزانه انقلاب شنیدنی و هشدار دهنده است: «امروز شما ملاحظه کنید از منتهاالیه شرق آسیا در میانمار مسلمانکشی هست تا غرب آفریقا در نیجریه و امثال اینها؛ همهجا مسلمانها [کشته میشوند]؛ حالا یکجا به دست بودایی کشته میشوند، یکجا به دست بوکوحرام و داعش و امثال اینها کشته میشوند. یک عدّهای هم در این آتشها میدمند؛ شیعه انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبهی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند.»
چه رسا و هشداردهنده است تعبیر استاد شهید مطهری که اختلاف شیعه و سنی را «نزاع اسلام برانداز شیعه و سنى» مینامید.