قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / نگرشی بر حیات علمی و اجتماعی شهید آیت‌‌الله میرزاعلی غروی تبریزی
نگرشی بر حیات علمی و اجتماعی شهید آیت‌‌الله میرزاعلی غروی تبریزی

گزارش روز؛

نگرشی بر حیات علمی و اجتماعی شهید آیت‌‌الله میرزاعلی غروی تبریزی

میرزا علی غروی تبریزی از فقهای بزرگ و در شمار مراجع تقلید نجف بود که بعد از درگذشت آیت‌الله خویی، تلاش زیادی در پاسداری از حوزه علمیه نجف کرد و روش استاد خویش را ادامه داد. از او که تا آخر عمر به فعالیت‌های علمی، تبلیغی، اجتماعی و سیاسی اشتغال داشت، تالیفات بسیاری برجای مانده که از مهم‌ترین آن‌ «التنقیح فی شرح العروه الوثقی»، تقریرات درس آیت‌الله خویی است که به عنوان یکی از مستندات اولیه دروس فقهی مراجع حوزه‌ها قرار دارد.

شبکه اجتهاد: میرزا علی غروی تبریزی در سال ۱۳۴۹ق (۱۳۰۹هـ ش) در شهر تبریز متولد شد. پدر علی غروی، حاج اسدالله فرزند حسن تبریزی از بازرگانان نامی آذربایجان بود و دامنه تجارتش به قفقاز رسیده بود و در بادکوبه «قفقاز» نیز دفتر تجارت داشت. حاج اسدالله به خاطر پایبندی به اعتقادات مذهبی، با آغاز کودتای کمونیستی، دفتر و دارائی خود را در آن سامان رها کرد و به تبریز بازگشت و در حدود سال ۱۳۱۱هـ ش، زمانی که علی دو ساله بود، توسط مخالفان مسموم شد و از دنیا رفت. مادرش دختر مرحوم سید محمد اسکوئی، از خاندانی اصیل و بانویی با ایمان بود.

تحصیلات: علی غروی مدتی بعد از سپری کردن مکتب‌خانه‌، وارد مدرسه علمیه طالبیه شد. در حوزه تبریز کتاب‌های سطح، مانند حاشیه ملا عبدالله، «معالم الاصول» و برخی دیگر از کتاب‌های درسی را از اساتید بنام آن سامان از جمله میرزا علی‌اصغر باغمیشه‌ای و میرزا مسلم ملکوتی فرا گرفت.

او پس از سپری کردن مراحل مقدماتی به حوزه علمیه قم هجرت کرد. درس «فرائد الاصول» را نزد شیخ محمد مجاهدی تبریزی (متوفای: ۱۳۸۰ق)، «مکاسب» را نزد سید حسین قاضی طباطبائی (متوفای: ۱۳۹۳ق) و «کفایه الاصول» را در محضر آیت‌الله حاج سید احمد خوانساری (متوفای: ۱۴۰۵ق) فرا گرفت.

در فلسفه و علوم عقلی نیز نهایت مطلوب خویش را برآورده ساخت و بالاخره در شانزده سالگی سطوح حوزوی را به پایان رساند. او سپس در قم به درس خارج مرحوم آیت‌الله سید محمد حجت کوه‌کمری (متوفای: ۱۳۷۲ق) پیوست.

در بیستمین بهار عمرش آیت‌الله حجت او را در حلقه خواص بحث و درس خود جای داد و شیخ علی مقرر بحث و درس استاد شد(۱). شیخ پنج سال به‌طور پیوسته در جلسات درس و بحث خارج فعالانه شرکت کرد. در ضمن از محضر بزرگانی چون آیت‌الله سید حسین بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی و علامه طباطبائی نیز بهره‌ها برد. جایگاه علمی، قدرت بیان، شیوائی سخن و زیبائی نوشتار و گفتار او در جوانی چنان نمود یافت که آیت‌الله سید محمد حجت می‌فرمود: «نمی‌دانم واژه‌ها از این شیخ بیشتر فرمان می‌برند یا انگشتری که آن را هر طور بخواهد در انگشت خود می‌چرخاند!»

عزیمت به حوزه نجف: سرانجام فقیه جوان برای تکمیل بعد علمی و معنوی خود راهی نجف اشرف شد و از محضر اساتید برجسته فقه و اصول بهره‌ها برد.

اساتید: اساتید میرزاعلی غروی عبارتند از: استادان مرحله اول: ۱ـ علی‌اصغر باغمیشه‌ای؛ ۲ـ آیت‌الله حاج سید احمد خوانساری؛ ۳ـ آیت‌الله سید حسین بن احمد قاضی طباطبائی تبریزی؛ ۴ـ شیخ محمد فرزند علی‌اکبر مجاهد تبریزی که درس «کفایه الاصول» مرحوم آخوند خراسانی را در مسجد امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) از محضر وی فرا گرفت.

استادان حوزه قم: 1ـ آیت‌الله سید حسین بروجردی؛ میرزا فقه و اصول را از ایشان فرا گرفت؛ ۲ـ آیت‌الله سید محمد حجت کوه‌کمری؛ ۳ـ آیت‌الله شیخ عباسعلی، فرزند قدیر شاهرودی که میرزا در دروس خارج فقه و اصول وی شرکت می‌کرد.

استادان حوزه نجف: ۱ـ آیت‌الله شیخ حسین حلی، فرزند علی نجفی؛ وی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه نجف، و از شاگردان مشهور آیت‌الله نائینی بود. در میان اساتید حوزه نجف جایگاه ویژه‌ای داشت. میرزا یک دوره کامل اصول و مقداری از فقه را از خدمت ایشان فرا گرفت. ۲ـ آیت‌الله میرزا محمدباقر، فرزند محمدمهدی زنجانی که میرزا علی یک دوره اصول و مقداری از فقه را از وی آموخت. ۳ـ آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی که میرزاعلی از شاگردان مبرز و فعال ایشان به شمار می‌رفت و از دیرباز در کنار ایشان قرار داشت. او از نخستین کسانی بود که تقریرات فقهی استاد را «التنقیح فی شرح العروه الوثقی» به رشته تحریر درآورد و آراء و نظریات او را در میان دانش پژوهان منتشر ساخت. وی از محضر استاد دو دوره اصول و دوره خارج مکاسب کتاب الصلاه آقا رضا همدانی و در روزهای تعطیل مباحث «رضاع»، تفسیر البیان فی تفسیر القرآن و «قواعد» را فرا گرفت.

دریافت اجازه اجتهاد: آیت‌الله غروی از شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (۱۲۹۴-۱۳۷۳هـ ق) اجازه اجتهاد گرفت. در مورد اجازه اجتهاد از مرحوم آقای خویی باید بدانیم که ایشان به شاگردانی که در حوزه نجف و در کنار وی می‌ماندند، اجازه اجتهاد مکتوب نمی‌داد و تنها به کسانی که برای نشر فقه آل محمد (ص) از حوزه نجف به مناطق دیگر هجرت می‌کردند، اجازه مکتوب اجتهاد صادر می‌کردند، اما تقریظ وی به کتاب «تنقیح» از اجازه اجتهاد بالاتر است و جایگاه علمی و مرجعیت وی را با تعابیر مختلف بیان کرده است.

بر کرسی تدریس: آیت‌الله غروی در کنار تحصیل خارج فقه و اصول در نجف، به تدریس سطوح عالیه می‌پرداخت. مدرسه دارالحکمه که توسط مرحوم آیت‌الله حکیم (ره) در نجف پایه‌گذاری شده بود و مسجد شیخ انصاری شاهد حضور دانش‌پژوهان فراوانی بود که از دورترین نقاط جهان در درس آیت‌الله غروی شرکت می‌کردند.

وی بعد از مدتی از سال ۱۳۷۹ق (۱۳۳۹هـ ش) در پایان سومین دهه عمرش درس خارج فقه و اصول را آغاز کرد. به کاربستن تجربه گرانبهای اساتید و لطافت و شیوایی بیان چنان بر شیوه تدریس ایشان سایه افکنده بود که کوچک‌ترین ناهماهنگی یا ابهام در مطلب به چشم نمی‌خورد. درس فقه و اصول ایشان همه روزه به صورت منظم، صبح و بعدازظهر در مسجد جواهری برپا می‌شد و استاد مباحث پرمحتوای علمی و فقهی را سخاوتمندانه در اختیار پژوهندگان علم قرار می‌داد. به خاطر تبحر و عمق علمی و معنوی وی، جلسات بحث ایشان با حضور انبوه طلاب پر رونق می‌شد به طوری که در این اواخر درس وی از بزرگ‌ترین و سودمندترین بحث‌های خارج نجف اشرف شمرده می‌شد و از جهت کمی و کیفی درس‌ها بین او و آیت‌الله سید علی سیستانی تقسیم شده بود.

نگرشی بر حیات علمی و اجتماعی شهید آیت‌‌الله میرزاعلی غروی تبریزی

آیت‌الله غروی بعد از رحلت حضرت آیت‌الله خویی تلاش زیادی در پاسداری از حوزه علمیه نجف کرد و روش استاد را ادامه داد. وی از سال آغاز تدریس درس خارج، دو دوره کامل خارج «مکاسب» و اصول را تدریس کرد.

خصوصیات اخلاقی و اجتماعی: آیت‌الله غروی در گفتار و کردار مراقب و به مستحبات شرعی و ترک مکروهات و هواهای نفسانی مقید بود. ساعات روزانه را وقف تدریس، مطالعه، تالیف و پژوهش و تحقیق، عبادت و رسیدگی به امور فقرا کرده بود. به زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) در هر شب جمعه و خواندن زیارت عاشورا در حرم حضرت علی (علیه‌السّلام) -پس از فراغت از اقامه نماز صبح و زیارت مرقد مطهر علوی- مداومت داشت.

فرزندش می‌گوید:

«پدرم می‌فرمود: ما طلبه‌ها بایستی تهذیب نفس بیشتری نسبت به دیگران داشته باشیم، زیرا وقتی ما به بحث می‌نشینیم، همیشه حالت تهاجمی و تدافعی داریم، لذا لازم است ما ملازمت به تهذیب نفس داشته باشیم.»

در مواظبت از حقوق شرعیه و امانت‌داری زبانزد بود. آیت‌الله حجت فرموده بود:

«آرزو دارم حقوق شرعیه را در خانه‌ای گرد آورم و کلیدش را به دست این شیخ امین بسپارم.»

از اخلاق پسندیده وی می‌توان به زهد، تقوا، بردباری و گشاده‌رویی وی نیز اشاره کرد. بعد از شهادت، یکی از آشنایان وی را در خواب دیده و پرسیده بود: در آن عالم چه چیزی به درد شما خورد؟ وی فرموده بود: دو چیز، یکی زیارت مولایم امام حسین (علیه‌السّلام) و دیگری صبر در برابر ناملایمات.

شیخ محمدتقی می‌گوید:

«پدرم همیشه تکرار می‌فرمود که علم به تنهایی ما را به جایی نمی‌رساند. اگر هر طلبه‌ای بخواهد به قله‌های بالای علمی و معنوی برسد، حتما باید تهذیب نفس داشته باشد.» ویژگی دیگر وی ترک نکردن نماز شب بود. همیشه بعد از نماز شب در حرم علی (علیه‌السّلام) نماز صبح را اقامه و بعد به زیارت و دعا مشغول می‌شد و با طلوع آفتاب به منزل باز می‌گشت. او در خانه‌ای بسیار فرسوده در یکی از محلات قدیمی نجف زندگی می‌کرد و از نظر پوشش پایین‌تر از سطح معمول بود آن هم در روزگاری که مرجعیت جمعی از شیعیان را بر عهده داشت و ملیونها تومان شهریه طلاب حوزه‌ها از سوی ایشان توزیع می‌شد.»

مرجعیت: آیت‌الله غروی مقلدانی در ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی داشت. وی در دوران کوتاه مرجعیت (یک سال) خدمات شایانی را ارائه نمود که ایجاد موسسه خیریه برای فقراء در زمانی که دولت عراق در تحریم اقتصادی و مردم در فقر به سر می‌بردند، از جمله آنهاست. در این مرکز فهرستی از اسامی فقراء را تنظیم و به آنان رسیدگی می‌کردند و از کارهای دیگر وی بها دادن به جایگاه علم و عالم بود؛ به ساحت مقدس امام حسین (علیه‌السّلام) ارادت ویژه داشت. نقل شده است:

«در ایامی که به خاطر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، حرم حسینی خلوت بود، آقا هزینه دو اتوبوس را تامین می‌کردند تا طلاب نجف شب‌های جمعه به کربلا رهسپار شوند و پس از زیارت و صرف غذا به نجف برگردند.

شاگردان: محفل درس مرجع شهید، شاهد حضور شاگردان فراوانی بود که به نام جمعی از آنان اشاره می‌کنیم: ۱ـ سید کمال حیدری؛ ۲ـ عبدالحسین صادق عاملی؛ ۳ـ سید علی حسینی بغدادی (مقرر درس مکاسب شهید غروی)؛ ۴ـ عبدالله دندن؛ ۵ـ جواد دندن؛ ۶ـ محمدامین بن محسن مامقانی؛ ۷ـ محمد حافظی؛ ۸ـ علی مروجی قزوینی؛ ۹ـ مصطفی طراد عاملی؛ ۱۰ـ طالب خلیل عاملی؛ ۱۱ـ یوسف دعموش (از علمای معروف بیروت)؛ ۱۲ـ علی آل محسن قطیفی (نویسنده کتاب کشف الحقائق)؛ ۱۳ـ مهدی معلی (نویسنده کتابهای الاصول النقیه، و رساله فی قاعده غسل الوجه)؛ ۱۴ـ محمد جشی قطیفی؛ ۱۵ـ سید صالح بن سید محمدمهدی خرسان؛ ۱۶ـ سید صادق بن سید محمدرضا خرسان؛ ۱۷ـ نجاح بغدادی؛ ۱۸ـ علی آل سمیسم؛ ۱۹ـ حسین ظالمی (نویسنده کتاب قالوا فی الاسلام)؛ ۲۰ـ صالح صالحی؛ ۲۱ـ سید محمدحسین بن سیدموسی بحرالعلوم؛ ۲۲ـ سید محمدرضا بن سیدموسی بحرالعلوم؛ ۲۳ـ سید احمد مددی بیرجندی؛ ۲۴ـ میثم خنیزی قطیفی؛ ۲۵ـ عباس کاشف الغطاء؛ ۲۶ـ اسعد کاشف العطاء؛ ۲۷ـ صالح طائی (نویسنده کتاب شرح الصحیفه السجادیه)؛ ۲۸ـ محمد زبیبه؛ ۲۹ـ حسین ابوسعیده (متبحر در علم نسب‌شناسی)؛ ۳۰ـ زاهد مالکی؛ ۳۱ـ سید علاءالغریفی بحرانی؛ ۳۲ـ محمد سعید تونی بحرانی؛ ۳۳ـ مهدی بحرانی؛ ۳۴ـ عبدالامیر ابوطابوق نجفی؛ ۳۵ـ سید علاء‌الدین بحرالعلوم؛ ۳۶ـ سید علی‌اکبر ابوترابی (آزاده).

انقلاب اسلامی و آیت‌الله غروی: چگونگی مواضع آیت‌الله غروی نسبت به انقلاب اسلامی ایران را با گوشه‌هایی از نامه آیت‌الله غروی به یکی از مراجع تقلید حوزه علمیه قم در مورد تبعید امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲هـ ش، به نجف اشرف دنبال می‌کنیم. در این نامه که در ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۸۵هـ ق نگاشته شد، میرزای نامدار می‌نویسد:

«در روز جمعه نوزدهم جمادی الثانی طرف عصر بود که آیت‌الله خمینی وارد نجف گردید، اما قبل از ورود امام از طرف آقا شیخ نصرالله اعلام شده بود که ۵۰ دستگاه ماشین سواری در اختیار محصلین گزارده خواهد شد که برای پیشواز مهیاست، از طرف علمای دیگر نیز آماده شده بودند، من جمله از طرف آقای خویی نیز ۴ دستگاه ماشین سواری بنز نیز آماده و چند دستگاه ماشین نیز از طرف آقای شاهرودی و شیرازی روی هم رفته بیش از ۸۰ دستگاه از نجف بعلاوه ماشین‌هائی نیز از کربلا همراه با هیئت‌ها به آنها اضافه شد»

آیت‌الله غروی نیز جزو هیئت استقبال‌کننده از طرف آقای خویی بود. خود ایشان می‌فرماید:

«اکثر بیوت علما و مراجع شرکت کرده بودند و وقتی امام وارد شد شب شنبه آیت‌الله خویی و شاهرودی با امام دیدار کردند. ما هم در معیت آنها به خدمت امام رسیدیم، شب دوم و سوم امام، گرم‌تر از شب اول بود و پرجمعیت‌تر. شب دوم نیز آقای حکیم از امام دیدن نمودند.»

آیت‌الله غروی مانند دیگر محبان ولایت و امامت، دوستدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود و در جنگ عراق علیه ایران زحمات فروانی را متحمل شد و با ایمانی استوار در مقابل دولت بعثی عراق استقامت نمود.

دولت بعثی عراق برای فشار آوردن به حکومت اسلامی ایران، علما و مراجع تقلید عراق را تحت فشار قرار داد و کنگره‌ای برپا کرد تا در آن اعلامیه‌ای علیه حکومت ایران صادر کنند، اما پاسداران حریم ولایت مقاومت کردند، شکنجه‌ها دیدند و عده‌ای به شهادت رسیدند. حزب بعث وقتی از این راه مایوس شد، سعی کرد میان مراجع شیعه ایرانی و عراقی تفرقه ایجاد کند، لذا اعلام کردند مرجعیت شیعه عراقی باید با عراقی‌ها باشد نه ایرانی‌ها، در پی این برنامه مراجع ایرانی الاصل را از چاپ رساله‌های عملیه منع کردند، اما فقهای شیعه با درایت کامل این توطئه را نقش برآب نمودند.

نگرشی بر حیات علمی و اجتماعی شهید آیت‌‌الله میرزاعلی غروی تبریزی

برای فشار بیشتر هر روز فرزند آیت‌الله غروی را به سازمان امنیت نجف احضار می‌کردند و مورد بازجوئی قرار می‌دادند. آقا شیخ محمدتقی می‌گوید:

«روزی رئیس سازمان امنیت نجف رو به من کرد و گفت: این پلک‌های چشم شما که به هم می‌خورد، در حب خمینی به هم می‌خورد!. سرانجام در اثر فشار دولت بعثی، فرزندان وی مجبور به ترک عراق شدند و سال‌ها در فراق پدر زندگی کردند.»

صیانت از حوزه نجف: آیت‌الله غروی تا پایان عمر در صیانت از حوزه نجف ثابت قدم ماند، حتی زمانی که به ایشان گفته شد تمامی هم دوره‌های شما به ایران بازگشته‌اند، شما هم بیائید برویم، نپذیرفت، چون مثل استادش معتقد بود که خالی گذاشتن حوزه علمیه نجف نوعی فرار از دفاع از مکتب می‌باشد، لذا در اواخر جنگ تحمیلی که درس‌های حوزه به خلوت‌ترین حد خود رسیده بود، وقتی به ایشان گفته می‌شد «کسی نماند، بیایید مثل سایر علما به ایران برویم»، می‌فرمود: اگر چیزی غیر از عمامه‌ام نماند، باز کافی است که در نجف بمانم و در کوچه‌های نجف تردد نمایم.»

آثار و تالیفات: ۱ـ حاشیه بر کفایه الاصول؛ ۲ـ رساله در قاعده طهارت؛ ۳ـ رساله در قاعده تجاوز؛ ۴ـ رساله‌ای در قاعده ید؛ ۵ـ رساله در قاعده رضاع؛ ۶ـ بیع؛ ۷ـ خیارات؛ ۸ـ شرح استدلالی بر مکاسب؛ ۹ـ مناسک حج؛ ۱۰ـ موجز الفتاوی المستنبطه (مختصر و فشرده رساله عملیه.)؛ ۱۱ـ الفتاوی المستنبطه (رساله عملیه در عبادات و معاملات)؛ ۱۲ـ دوره کامل مباحث اصول (تقریرات درس اصول آیت‌الله شیخ حسین حلی)؛ ۱۳ـ دوره کامل مباحث اصول (تقریرات درس آیت‌الله میرزا محمدباقر زنجانی)؛ ۱۴ـ رساله در مکاسب محرمه؛ ۱۵ـ تسنید الفتاوی المستنبطه: این کتاب مستند رساله عملیه وی می‌باشد که می‌فرمود اگر کامل شود، به صد جلد می‌رسد، اما بعد از آماده چاپ کردن، دو سه جلد از ابواب دیات به شهادت رسید و بقیه جلدها به صورت فیش‌برداری باقی ماند ؛۱۶ـ التنقیح فی شرح العروه الوثقی: این کتاب که چند بار به چاپ رسید، تقریرات درس‌های آیت‌الله خویی در چند جلد است. تاکنون «اجتهاد و تقلید»، ده جلد در مباحث «طهارت» و یک جلد در «صلوه» به چاپ رسیده و بقیه دستنویس است.

معرفی کتاب تنقیح: کتاب تنقیح اولین کتاب فقهی منتشر شده از آیت‌الله خویی است. وی بیش از هشت سال فقط اصول تدریس می‌کرد، لذا وقتی بحث مرجعیت وی مطرح شد، می‌گفتند او اصولی است! وقتی تقریرات درس وی توسط آیت‌الله غروی -در واقع مبانی فقهی آقای خوئی- از چاپ خارج شد، در حوزه علمیه تحرکی ایجاد کرد به عنوان یکی از مستندات اولیه دروس فقهی مراجع حوزه‌ها قرار گرفت و نظرها در مورد آقای خوئی عوض شد. از آن پس وقتی اهل فن به آقای غروی می‌رسیدند، تحریر تنقیح را تبریک می‌گفتند. امروزه با رونق علمی حوزه‌ها، تنقیح یکی از کتاب‌های محوری دروس خارج شده است و روزانه شاگردان مکتب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) نظرات و مبانی آن کتاب را نقد و بررسی می‌کنند. تقریظ آیت‌الله خوئی بر کتاب تنقیح که در اول کتاب طهارت به نگارش درآمده، چنین است:

«بسم الله الرحمان الرحیم»

الحمدالله رب العالمین والصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین محمد و عترته الطاهرین واللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

بحث‌هایی را که جناب فاضل علامه محقق رکن اسلام، نور چشم عزیزم آقای میرزا علی تبریزی غروی -ادام الله فضله- از درس‌های فقهی ما، که برای طلاب فاضل حوزه علمیه بیان می‌کردیم گردآوری کرده و شرح کاملی است بر عروه الوثقی ملاحظه نمودم و آنها را در نهایت دقت و استواری یافتم. احاطه وی بر نکته‌های ظریف بحث‌ها و دستیابی او به همه حقایق آنها، آن هم با این بیان شیوا و دلپذیر و ژرف‌نگری زیبا و سودمند، مرا به شگفت آورد. هرچند جای شگفتی نیست، چرا که وی از کسانی است که در توانایی علمی و کارایی فکری او، گمان من به خطا نرفته است و بحمدالله در آنچه از بحث‌های فقهی و اصولی و تفسیری ما شرکت نموده، به مرتبه بالایی از آن دست یافته و امید به روشن نگاه داشتن مشعل فروزان علم در روزگاران آینده را در من برانگیخته است، اینک با وجود عالیمقامان بلند پایه‌ای چون او، دریافته‌ام که زحمت‌های توانفرسای من برای برپا داشتن و سروسامان بخشیدن به حوزه علمیه هدر نرفته است، بلکه آن تلاش‌ها و کوشش‌های پیگیر به بار نشسته و این بوستان سرسبز و خرم هر زمان میوه‌های خوش طعم خود را به جهانیان عرضه می‌دارد. آفرین بر او بخاطر آنچه نگاشته و تحقیق و پژوهش نموده و مورد دقت و موشکافی قرار داده است و از خدای متعال خواهانم که او را یاری دهد تا سرمشقی باشد برای فضلای گرامی و یکی از مراجع در احکام دین گردد و او را توفیق دهد که در کار خویش جدیت ورزد و فعالیتش را همواره مستمر گرداند تا طلاب و دانش‌پژوهان هم دوره او از وجودش بهره‌مند گردند. خداوند سبحان است که توفیق پیمودن راه راست را عنایت می‌فرماید و در آغاز و پایان هر چیز، سپاس و ستایش از آن اوست.

۱۵ ذیحجه الحرام ۱۳۷۷هـ ق ابوالقاسم الموسوی الخوئی»

شهادت: آیت‌الله میرزا علی غروی پس از زیارت مرقد امام حسین (علیه‌السّلام) در راه بازگشت در شب جمعه ۲۳ صفر ۱۴۱۹ق (۲۸/۳/۱۳۷۷هـ ش) در کنار پست خروجی بازرسی سازمان امنیت عراق به اتفاق همراهانش حجت‌الاسلام حاج شیخ محمدعلی فقیه لبنانی، دامادش و مستخدم و راننده‌اش به شهادت رسید. مرجع شهید همانند حضرت ابوالفضل (علیه‌السّلام) ابتدا توسط دژخیمان صدام به گلوله بسته شد و بعد چشم‌های وی را هدف قرار دادند و بعد از آن دست‌های وی را قطع کردند.

بعد از سرنگونی رژیم صدام پرونده قاتلان آن مرجع والامقام پیدا و روشن شد که توسط ماموران ضد اطلاعات صدام انجام گرفته است. پیکر پاک شهید را مخفیانه و بدون تشییع به خاک سپردند. نماز هم ابتدا توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید حسین بغدادی اقامه شد، اما چون وی در اثر اندوه و گریه زیاد نتوانست نماز را ادامه دهد، شاگردش حاج سید علی حسینی بغدادی نماز را اقامه کرد و بعد در قبرستان وادی السلام نجف همراه با یاران شهیدش به خاک سپرده شد. به دستور آیت‌الله سیستانی مقبره‌ای برای وی درست شد که هم اکنون زیارتگاه دوستداران شهیدان راه فضیلت است.

با انتشار خبر شهادت، موجی از اندوه بر شیعیان بخصوص حوزه‌های علمیه سایه افکند و پیام‌های تسلیت متعددی از سوی مراجع تقلید، علمای اعلام و نهادها و سازمان‌های مختلف و رهبر معظم انقلاب صادر شد و مجالس بزرگداشت وی مدتها در ایران و سایر نقاط ادامه یافت.

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت آیت‌الله میرزا علی غروی تبریزی

«بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

اطلاع یافتیم که دست‌های گنهکار در کشور عراق بار دیگر به جنایتی بزرگ دست زدند و حضرت آیت‌الله آقای حاج میرزا علی غروی تبریزی را که از فقهای بزرگ و در شمار مراجع معظم تقلید بودند در نجف اشرف به شهادت رساندند.

دشمنان اسلام اکنون به حوزه کهن و عالی‌مقدار نجف که پشتوانه عظیم و تمام نشدنی فقاهت است، روی آورده و به گمان باطل خود در صدد ضربه به این حصن منیع‌اند. شهادت این عالم مهاجر الی الله که عمر مبارک خود را در راه تنقیح مبانی شریعت سپری کرد، پس از شهادت مرحوم آیت‌الله بروجردی به فاصله‌ای اندک، نشانه توطئه خباثت‌آمیزی نسبت به مرزداران حریم تشیع در جوار «باب مدینه علم» است. و این چیزی نیست که ملت بزرگ ایران و سراسر جهان تشیع نسبت به آن بی‌تفاوت بمانند، این شهید سعید یکی از ذخایر حوزه نجف و یکی از اعلام نامدار همه حوزه‌های علمیه بود. آثار علمی او هم‌اکنون در همه حوزه‌ها مورد استفاده مجتهدان و فقهای بزرگ است. نام او در ردیف مراجع تقلید در همه جا منتشر است. شهادت این عالم جلیل هم‌اکنون حوزه‌های علمیه قم و نجف و همه حوزه‌های علمیه جهان اسلام و شخص اینجانب را داغدار و عزادار کرده است.

خواست جدی اینجانب از دولت عراق آن است که به مسئولیت خود در این فاجعه بزرگ پی برده و به وظایف اسلامی و انسانی و بین المللی خود در قبال این دو حادثه عمل کند و ملت ایران و سایر شیعیان و همه مسلمانان علاقمند به پرچمداران شریعت اسلامی را از نگرانی خارج سازد. آن شهید سعید پاداش زحمات و مجاهدات خود در راه فقاهت و تحمل یک عمر غربت و بخصوص مرارت‌های سالیان اخیر خود را که بخاطر حفظ کیان حوزه مبارکه نجف متحمل شد با ورود به جرگه شهیدان راه خدا دریافت کرد و به خواست خدا به بهشت الطاف ویژه الهی که خواست مجاهدان و صدیقین و شهدا است. راه یافت ولی ضایعه از دست دادن فقیهی بزرگ و عالمی ربانی برای جهان اسلام باقی ماند. اینجانب شهادت آن بزرگوار و دیگر کسان و نزدیکان ایشان را که همزمان به شهادت رسیدند، به حضرت ولی‌الله الاعظم روحی فداه و به مراجع معظم تقلید و حوزه‌های علمیه نجف و قم و سایر حوزه‌های علمیه و بخصوص به آقازادگان و خانواده و نیز به علاقمندان و مقلدان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم و بقاء و استحکام و دوام حوزه علمیه نجف و علو درجات آن شهیدان را از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم.

سید علی خامنه‌ای ۱۳۷۷/۰۳/۳۰».

———————

۱- مقرر به کسی گفته می‌شود که پس از پایان درس استاد، یک بار دیگر درس را با توضیحات بیشتری بیان می‌دارد و معمولا در برابر ایرادهایی که ممکن است بر نظریه استاد وارد شود یا اشکالاتی که طلاب مطرح می‌سازند، از رای استاد دفاع می‌کند. از این‌رو مقرر باید کسی باشد که از جهات فهم و بیان مطالب از دیگران برتر باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky