محسن اسماعیلی میگوید: در تفکر امام موسی صدر کرامت ذاتی انسان و حرمت او جایگاه والایی دارد و تنها راه دعوت به دین نیز حفظ همین کرامت ذاتی است؛ برای همین اندیشههای امام صدر جذابیت بالایی دارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست «کرامت ذاتی بشر در اندیشه امام موسی صدر» با سخنرانی دکتر محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان و عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران در روزهای پایانی آبانماه در سالن آمفی تئاتر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. مشروح سخنان دکتر اسماعیلی را در ادامه میخوانید.
اندیشههای امام صدر آرامش بخش است
جای بسیار خوشحالی دارد که دانشجویان به تفکرات امام موسی صدر گرایش پیدا کرده و جنبشی علمی را برای آشنایی با اندیشه و عمل او شکل دادهاند. این خوشحالی از دو جهت مهم است. نخست اینکه امام صدر یک سرمایه فراموش شده در کشور ما بود، سرمایه بزرگی که توانست در جهان عرب منشا تحولات مهمی شود که نتایج آن را امروزه شاهد هستیم.
امام صدر جغرافیای سیاسی جهان عرب را تغییر داد و در مقابل اجرای نقشههایی که برای مسلمانان کشیده بودند، ایستادگی کرد و ربودنش تاوان این اقدام بزرگ بود. بنابراین این سرمایه نیاز به شناخت و کپیبرداری دارد و ما باید به ترویج و تکثیر چنین اندیشهای بپردازیم. این شخصیت برجسته ایرانی با چنین توانی شایسته فراموشی تاریخی نیست.
دلیل دوم در جذابیت و آرامبخش بودن اندیشههای امام صدر است و ما به چنین اندیشههایی در جهان امروز به شدت نیاز داریم. اندیشههای دینی از دو سو مورد تهاجم است، از یکسو بیگانگان و دشمنان اسلام در تلاشند تا گرایش به اسلام در نسل جدید کمرنگ شود. از سوی دیگر برخی پیروان دین اسلام هستند که به گونهای دین را تبلیغ میکنند که در اصل کمک به دشمنان اسلام است. متفکران و مبلغان در نوع گفتوگو با نسل جوان برای تبلیغ دین با مشکل مواجه هستند. این مشکل اگر چه از قدیم وجود داشته، اما امروز به شدت به چشم میآید.
افکار و اندیشههای امام صدر و شیوه تبلیغ دین ایشان نیز شایسته الگوبرداری است. این اندیشهها هم اشتباهات خودیها را تصیحی کرده و هم تهمتهای دشمنان را تا حدودی برطرف میکند. من به همه جوانان توصیه میکنم که برای شناخت دین به منابع اصیل مراجعه کنند. باید اندیشههای دینی را از اندیشمندان مطمئن گرفت و امام صدر یکی از این اندیشمندان است.
کرامت ذاتی بشر به چه معناست؟
دنیای امروز بر محور مباحث حقوق بشری میگردد. این محور مبنایی نظری و عملی دارد که ادعا میشود نقطه شروع گفتوگو و تعامل میان کشورهای مختلف جهان است. تمام تلاش بر این است که اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان چکیده حقوق بشر معرفی کنند. بر مبنای تصویرهایی که از این اعلامیه ساخته شده، همه حقوق بر محور یک مفهوم یعنی «کرامت ذاتی بشر» شکل گرفته است.
معنای کرامت ذاتی بشر در این است که انسانها فارغ از دین، ملیت، جنس و تعلق داشتنشان به یکی از طبقات اجتماعی، حقوقی دارند که به هر شکل قابل انتقال، یا زوال و اسقاط نیست. به عبارتی انسان به خودی خود دارای ارزشی است که حقوق و امتیازاتی را به همراه دارد و این حقوق را نمیتوان نادیده گرفت.
آیا کرامت ذاتی بشر به این معنا، مورد پذیرش متفکران دینی قرار گرفت یا خیر؟ در پاسخ به این سوال برخی اندیشمندان به راه افراط و برخی نیز به راه تفریط رفتند. کسانی به صراحت نوشتند که حقوق بشر، آزادی و کرامت ذاتی، مفهومهای فلسفی یکپارچهای هستند که یا پذیرفته یا رد میشوند. ریشههای این مفاهیم در متون دینی ما وجود ندارند، چرا که در اصل سوغات غرب هستند و ما ایرانیان باید آنها را یا دربست پذیرفته یا رد کنیم و عواقبش را بپذیریم.
به عبارتی دیگر این دسته از متفکران اعتقاد دارند که ما باید اعلامیه حقوق بشر را بپذیریم و اگر بابی هم در منابع فقهی ما منافات با این پذیرش داشت، از آن به نفع اعلامیه حقوق بشر کوتاه بیاییم. دسته دیگر متفکران اما مخالف این مسائل شده و آن را با زدن برچسب روشنفکری به آن طرد کردند و گفتند که ما در متون دینیمان مسائل مربوط به حقوق بشر را داریم و از اعلامیه جهانی آن بینیاز هستیم. این دو برخورد متضاد از دوران مشروطه به بعد در ایران وجود داشته است.
اما نوع سوم از برخورد با اعلامیه جهانی حقوق بشر میتواند این باشد که نه کاملا آن را رد کنیم و نه دربست آن را بپذیریم. باید درباره آن بحث کنیم که چه بندهایی از آن موافق با دین و فرهنگ ماست و چه بندهایی با دیانت ما منافات دارد. به عبارتی میتوان مفادی از آن را پذیرفت و از بندهایی نیز پرهیز کرد. به قول شهید مطهری با وجود همه نقصهای اعلامیه جهانی حقوق بشر، جملههایی طلایی در آن وجود دارد.
نگاه امام صدر به مفاهیم حقوق بشر
اندیشه و عمل امام موسی صدر نشان دهنده اعتقاد او به برخوردی از نوع سوم به اعلامیه جهانی حقوق بشر است. او معتقد است که بشر به ما هو بشر، فارغ از دین، جنسیت و ملیت خود دارای حقوقی است و تفاوت انسانها در ارزشهای اکتسابی بهانهای برای نقض حقوق ذاتی بشر نیست. خداوند در آیه ۷۰ سوره مبارکه الاسرا میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا». یعنی خداوند جنس بشر و نه صرفا انسانهای مومن، را مورد تکریم قرار داده است.
بنابراین خداوند انسان را که آفرید به طور ذاتی به او ارزش داد که از این ارزش حقوقی ناشی میشود. همچنین خدا به انسان توانی نیز داد تا ارزشهایی را هم بهدست بیاورد که این ارزشها نیز حقوقی را بهوجود میآورند. در آیه ۷۰ سوره الاسرا، کرامت برای بنیآدم است که البته با فضیلت فرق میکند.
امام صدر در بحث خود از حقوق بشر به آیات دیگری از قرآن کریم از جمله آیه فطرت، آیه امانت و آیه خلافت نیز استناد میکند. آیه فطرت آیه ۳۰ سوره مبارکه الروم به این شرح است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ.» بر مبنای این آیه امام بیان میکند که تمام افراد بشر دارای فطرتی حقطلب و حقدوست هستند، حتی اگر به خاطر منافع زودگذر شخصی حق را زیر پا بگذارند.
منظور از آیه امانت آیه ۷۲ سوره احزاب است. متن آیه چنین است: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» بر این مبنا میتوان گفت که انسان امانت خداست و امانت خدا را قبول کرده است. همچنین آیه ۳۰ سوره بقره نیز به آیه خلافت مشهور شده است: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ». در این آیه نیز داریم که انسان (نه صرفا انسانهای مطیع و مومن) خلیفه خدا بر روی زمین است.
به همین سبب نیز فرشتگان اعتراض کردند که چرا انسانی که خونریزی میکند، به عنوان خلیفه انتخاب شده است؟ استدلال مهم امام صدر این است که اگر قرار بود برای فرمانبرداری و اطاعت از خدا مقام خلیفهگری داده شود، باید این امر فقط به فرشتگان که مطیع محض بودند، داده میشد. حال سوال این است که این چه ارزشی است که انسان را چنین بالا برده است؟ امام صدر میگوید که چون انسان اهل اندیشه است و میتواند آزادانه تصمیم بگیرد، مقامی اینچنین بالا دارد. برای همین نیز در قرآن اشاره شده که دین اکراهی به درد نمیخورد. ارزش در این است که انسان خود تصمیم بگیرد که مطیع پروردگارش باشد. این انتخاب انسان است که به آن ارزش میدهد. لا اکراه فی الدین جمله اخباری است که میخواهد بگوید در دین هیچ اکراهی نیست. دین و اعتقاد، جنسش با اجبار و اکراه متفاوت است. بنابراین دعوت و جذب به دین بر اساس قرآن با اکراه جور در نمیآید. محال است که کسی به کرامت ذاتی انسان توهین کرده و بعد او را به دین دعوت کند.
چرا امام صدر در جذب افراد به دین موفق است؟
امام صدر به دلیل آنکه هیچگاه به شعور دیگران توهین نکرد و اجباری را در پذیرفتن دین به کار نبرد، در جذب به دین موفق شد و امروزه نیز محبوب همه است. او میگوید که بر اساس قرآن حق انتخاب در ذات انسان است. راز کرامت و جایگاه انسان در آگاهی و اختیار اوست.
برای آنکه ارزش انسان به قدرت انتخاب و تصمیمگیریاش است، بنابراین رأی انسان نیز ارزش و تقدس پیدا میکند، چرا که ثمره کرامت انسان رأی اوست. اینکه انسان به طور ذاتی قدرت انتخاب دارد باید به او اجازه داد آنچه را که انتخاب کرده ابراز کند، حتی اگر انتخابش مخالف ما باشد و در ادامه هم باید اجازه داد تا او آگاهانه از رأی خود برگردد، نه اینکه او را مجبور به برگشتن کنند.
اسلام رأی، اظهار نظر و آزادی عقیده را گرامی میدارد و تمام کوشش خود را برای آزادی رأی به کار میبرد. کلام امام صدر این است، عقیدهای که با تفکر همراه نباشد ارزشی ندارد. همچنین امام صدر در جایی دیگر میگوید که دعوت به توحید یعنی دعوت به استقلال و اراده انسان. پیامبران با دعوت به توحید به انسانها آموزش میدادند که انسان نباید از هیچ انسان دیگری پیروی کند، بلکه فقط باید رفتار و کنش خود را با خدایش تنظیم کند.
به باور امام صدر حتی احکام فقهی و حقوقی نیز بر مبنای استقلال انسان طرح شدهاند. سوال اینجاست که چرا حکم و حلال و حرام از آنِ خداست؟ چون حقوق انسانها آنقدر محترم است که فقط خدا میتواند قوانین و حد و مرز برای آن تعیین کند نه انسانهای دیگر.
هر جایی که کرامت انسان زیر سوال برود، دیانت وجود ندارد
امام صدر همچنین اعتقاد دارد که ما ادیان نداشته و فقط یک دین داریم. معنای این جمله قرآن که هیچ دینی نزد خدا بجز اسلام پذیرفته نیست، تسلیم بودن به حق است. یعنی کرامت خود را فراموش نکرده و فقط تسلیم خدا باشید، نه اینکه با زیرپا گذاشتن کرامت خود از انسانها پیروی کنید.
از نظر امام صدر گفتن «ادیان» از روی تسامح است و باید حتما جمله در خدمت انسان بودن، به آن اضافه شود. امام صدر حتی فراتر از این میگوید که دیانت به معنای انسانیت است و هر جایی که کرامت انسان زیر سوال برود، دیانت وجود ندارد. به باور امام صدر «رسالت همه انبیا یکی است و اختلاف آنها صرفا به ادوار زندگی بسته است.»
یکی از برنامههای مهم و جالب امام صدر رفتن به کلیسای کبوشیین بیروت و القا خطبه موعظه آغاز روزه است. او همچنین از بزرگان مسیحی نیز دعوت میکند تا در نماز جمعه شرکت کرده و خطبه بخوانند. برخی از مباحث آغازین این سخنرانی چنین است: «خدایا تو ما را فرا خواندهای تا در کنار یکدیگر در خدمت به خلق گام برداریم و بر کلمه سوا برای وشبختی بندگانت اتفاق کنیم… برای انسان گرد آمدهایم، انسانی که ادیان برای او آمدهاند، ادیانی که یکی بودهاند و هرکدام ظهور دیگری را بشارت داده است و یکدیگر را تصدیق کردهاند. خداوند به واسطه این ادیان مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون کشید و آنان را از اختلافات ویرانگر نجات داد و پیمودن راه صلح و مسالمت آموخت.»
بنابراین وقتی در نگاه امام صدر انسان به ما هو انسان اهمیت دارد، عملش تنها به خدمت رسانی به شیعیان محدود نمیشود. امام صدر حتی اعتقاد دارد که اگر با نامسلمانها دشمن هستید، این دشمنی نباید باعث شود تا حقوق ذاتی آنها را زیر پا بگذارید. امام حتی در موارد متعددی اشاره کرد که آنچه به دنبالش است عدالت است و نه عبادت. کلام مهم او در این زمینه چنین است: «من ناراضی هستم و نمیپسندم کار عالمانی را که عبادت را به جای عدالت نشاندهاند.»
در بخش دیگری از سخنان امام صدر در کلیسای کبوشیین بر این نکته تاکید شده است که حضرت مسیح (ع) و پیامبر مکرم اسلام هر دو درد بشر را داشته و به دنبال رفع محرومیت از او بودند. بنابراین چتر حمایتی امام صدر هم موافقان و هم مخالفان را دربر میگیرد.
امام صدر همیشه سعی میکرد در امر تبلیغ از با احترام و تکریم دیگران را به دین دعوت کند. در کتاب نای و نی درج شده در دورهای در لبنان بیاحترامی به ماه رمضان حتی از جانب مسلمانان نیز رایج شد. بسیاری از متدینان از این امر برآشفته بودند. امام صدر مشکل را اینگونه حل کرد که پیش از شروع ماه مبارک با دانشآموزان و جوانان در خیابانها راه افتاد و به قهوهخانهها و چلوکبابیها رفته و چای و قلیان مصرف میکردند و از آنها برای احترام گذاشتن به رمضان کمک میخواستند. در این اقدام عملی حتی جوانانی که در سالهای قبل تظاهر به روزهخواری میکردند، همراه امام حضور داشتند.
دلیل موفقیت امام صدر در اعتقاد راسخ او به کرامت و حرمت انسان است. او به هیچ بهانهای به خود اجازه نمیداد تا کرامت را زیر پا بگذارد. به باور امام صدر تنها راه دعوت به دین هم حفظ کرامت ذاتی انسانهاست. این آموزهای که امروزه برای ما کارآیی و برکات بسیار به همراه دارد. جذابیت اندیشههای امام صدر نیز در همین نکته نهفته است. شما که امروز در این جلسه حضور دارید همگی در سالهای پس از ربودن او به دنیا آمدهاید، اما به اندیشههای او علاقه نشان دادهاید. اندیشههایی که سازگاری با کرامت و حرمت انسان دارد. به شما توصیه میکنم که کتابهای امام صدر را بخوانید. این کتابها ترجمههای روانی دارند و به همت موسسه امام صدر در دسترس همگان قرار گرفته است.
پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر