اختصاصی شبکه اجتهاد: در بررسیهای فقه فرهنگی، از جمله مسائل، آداب و سنتهایی است که موضوع آنها زمان است و در حقیقت، زمان موضوع حکم شده است. مناقشات جاری در تعطیلات هفته در این چارچوب ملاحظاتی دارد که کوتاه و گذرا اشاره میشود:
اوّلاً بر اساس تصریح قرآن کریم، زمان اتصاف دینی دارد. آیه شریفه عبارت است از: «إنّ عده الشهور عند الله إثنا عشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعه حرم ذلک الدین القیّم» (توبه، ۳۶)
در این آیه، از یک سوی، تعداد ماههای سال به «عند الله» مقید شده است. یعنی سال شرعی نزد خداوند متعین است و عرفی نیست. از سوی دیگر، این ماه به نظام تکوین مستند شده است. جمع این دو جهت در ادامه آیه نسبت به ماههای حرام و دین قیّم، یعنی نظام تکوین و نظام تشریع بر این هویت زمانی است. میتوان از این غلظت و تأکید در آیه سیره شارع را استفاده کرد.
ثانیاً سیاق آیه شریفه نسبت به آغاز و پایان هفته به قرینه سنت شرعی و سیره متشرعی توسعه و تعمیم مییابد.
وجود نماز جمعه در حد فاصل دو هفته و سنت نبوی در روایات متواتر نسبت به آمادگی مسلمانان برای نماز جمعه به حدی که غسل جمعه به عنوان یکی از مهمترین آداب در پنجشنبه باشد بخشی از قرائن حالی است که تجمیع آنها، اهتمام شارع به جمعه نسبت به سایر ایام هفته دلالت دارد که در آثاری مستقل از سوی بزرگان شیعه چون شیخ طوسی، سید ابن طاووس و علامه مجلسی نگاشته شده است.
بنابراین، این اهتمام به امر مبتلا بوده و شکلگیری سیره متشرعیه غیر تخلف در قرنهای متمادی و میان تمام مذاهب مسلمین، دلالت بر وجوب اهتمام مسلمین به جمعه دارد. این نحوه شیوع کمّی و کیفی در سنت شرعی و سیره متشرعیه را نمیتوان نادیده گرفت.
حال اگر شنبه آخر هفته باشد، اقامه این سنن و آداب ممکن نیست و جمعه، مقدمهای برای شنبه خواهد بود. یعنی همان نسبت پنجشنبه با جمعه در فرهنگ اسلامی. بنابر ادله قطعی که مجال توضیحش نیست تعطیل سنت نبوی و حتی سنتهای متشرعی ممنوع است و اگر هیچ دلیلی هم بر حرمت تعطیل شنبه نداشتیم وجود همین تغییر در سنت اسلامی رایج آن هم چنین سیره مستمرهای، در حرمت کافی است. تعیین آغاز هفته امری عرفی و متغیر نیست.
بنابراین، آغاز هفته اسلامی با شنبه و پایان آن با جمعه است و جز این با سیره قطعی شارع مقدس سازگار نیست. لذا اطلاق ازمانی این حکم آبی از تقیید است و مصالح ادعایی در توجیه بازار نمیتواند مرجح تزاحم قرار گیرد. حتی صرف تشبه به یهود هم مطرح نیست و قضیه از این فراتر است. از فقهای محترم شورای نگهبان درخواست رد این مصوبه وجود دارد.
نویسنده: حجتالاسلام سید محمد طباطبائی، عضو گروه فقه جامعه و فرهنگ مرکز فقهی ائمه اطهار علیهمالسلام
سوگمندان این عادت ناپسندی است که برخی حوزویان پیدا کردهاند که در هر موضوعی بیتوجه به این که آن کار، خودش مسئول و تصمیمگیر دارد؛ بیدرنگ افاضه کرده و اظهار نظر میکنند بیآنکه کسی از آنها نظر خواسته باشد. کمترین آسیب این کار، برهم زدن فضای آرام و درست و کارشناسی تصمیمگیری برای مسئولان دارای صلاحیت است.
پس شما هم قبول دارید که این کار، خودش مسئول دارد. پس به چه حقی دیگران، حوزوی و غیرحوزوی، به خود اجازه میدهند در کار آنها دخالت کنند و نظر بدهند؟ مگر کسی از آنها نظر خواسته است؟
از کجا متوجه شدند که جمعه آخر هفته است در اسلام ؟؟؟؟
این متن هیچ چیزی را اثبات نمی کند جز ناراحتی نویسنده
اگر قرار باشد هر کسی نظری بدهد و خواستار اعمال نظرش در ساختار نظام باشد؛ بفرمایید این مجلس شورای اسلامی را برای چه بر پا کردهایم؟ و رأی دادن برای انتخاب نمایندگان را وظیفۀ شرعی امت خواندهایم؟
لوایح را روی سایت بگذارند تا حوزویان محترم و همه فن حریف، نظر بدهند.
وزارتخانهها و اساساً همۀ مراکز تصمیمگیری در نظام را تخته کنیم. الحمد لله نظرورزان حوزوی شرف حضور دارند که در هر موضوع و زمینه ای اظهار نظر کرده تکلیف را روشن کنند.
طبق قانون مراکز تصمیم گیری در نظام، حوزویانی در شورای نگهبان قرار داده شده اند تا اگر غیر حوزویان دست از پا خطا کردند، جلویشان گرفته شود!