شبکه اجتهاد: بالاخره بعد از چند ماه دست و پنجه نرم کردن «دویست و شصت ششمین» پاپ کلیسای کاتولیک، یک میلیارد و چهارصد میلیون مسیحی سوگوار رهبر دینی خود شدند و سیل انبوه تسلیت از طیف های متعدد رهبران ادیان مسیحی، مسلمان، شیعه و هندو و… و رهبران سیاسی لیبرال و سکولار و … به پایتخت «دولت شهر واتیکان» گسیل شد. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو به ضرورت توجه به مسئله «وحدت مرجعیت شیعه» و خلأ جبران ناپذیر عدم توجه به آن در عالم تشیع اشاراتی خواهیم داشت.
یکم: به طور کلی وحدت مرجعیت، باعث به ثمر نشستن الهیات کاربردی در جامعه میشود و هنگامی که وحدت ساختاری مرجعیت دینی در قالب یک پست سازمانی شکل بگیرد، قدرت اجتماعی گستردهای حول آن مرجع واحد تشکیل و این هسته متمرکز قدرت بالا و غیر قابل رقابتی خواهد داشت.
دوم: از حدود ده قرن پیش (۱۰۵۹ م) مجمع کاردینالها به عنوان متولی انتخاب وحدت مرجعیت مسیحیت کاتولیک با تشکیل جلسه و برخاستن دود سفید کلیسای سیستین این ضرورت را درک و تا امروز دویست و شصت و شش پاپ را معرفی کرده است. در جهان اسلام هم از سال ۱۰۵۷ قمری جامعه الازهر با رای گیری مخفی رهبر دینی واحد برای الازهر، در «گلدان گلی» انتخاب شیخ واحد برای الازهر را ضروری دانست و تاکنون چهل و چهار شیخ را معرفی کرده است.
سوم: بجاست یادی از امام موسی صدر و افق بلند اندیشه او شود که سالها پیش وحدت نهاد اجتماعی شیعه را فریاد میزد و ضمن احترام به تفاوت آرا و اندیشههای کلامی و فقهی به «وحدت اجتماعی نهاد مرجعیت شیعه» در دوران معاصر معتقد بود و خلأ عدم وجود مرجعیت واحد شیعی را آسیبی جدی برای کیان و قدرت نهاد مرجعیت شیعه میدانست و در سخنرانی مهم و تاریخی سال ۱۳۴۴ خورشیدی دارالتبلیغ در محضر مراجع عظام آن وقت وحدت در تشکیلات و مرجعیت را یک غفلت راهبردی میدانست که عدم توجه به آن ضربات غیرقابل ترمیمی را به پیشرفت شیعه در دوران معاصر میزند. (نای و نی؛ صفحه ۲۹۷)
چهارم: موسی صدر سالها پیش معضله تکثر نهاد مرجعیت را با ضمن خاطرهای رنجآور اینگونه ترسیم کرد: «وقتی مرحوم آیتالله حکیم عازم سفر حج بود هواپیمای حامل او از فراز لبنان عبور میکرد، من به شارل حلّو ـ رئیس جمهور وقت لبنان ـ اعتراض کردم که چرا برای ایشان به عنوان پیشوای دینی شیعیان پیامی نفرستادی، ولی برای پاپ اعظم رهبرکاتولیک های جهان وقتی از آسمان لبنان گذشت پیام خوش آمدید ارسال کردید؟ رئیس جمهور لبنان در پاسخ به من گفت:
«پاپ یک مقام رسمی، واحد و شناخته شده است. پاپ در لبنان سفیر دارد و ما هم در واتیکان سفیر داریم، ولی آیتالله حکیم و مراجع دیگر شما رسمیت ندارد و یک نفر مشخص به عنوان مرجع واحد شیعه هم نیست که ما تکلیف خود را نسبت به او بدانیم. اگر پیامی ندادم بدین خاطر است نه بیاعتنایی به ایشان.»
عمده این است که معیار برای انتخاب مرجع واحد را چه چیزی قرار دهیم؟ قدرت فقهی قوی تر در تشخیص فروعات؟ بینش سیاسی قوی تر؟
به طور طبیعی در دورانی که همه علوم دارای شاخه های فرعی و تخصصی شده نمی توان فردی را پیدا کرد که در همه زمینه ها (فقه عبادات، سیاسات، معاملات، جزاء و … ) و این حجم انبوه مسائل مستحدثه، افقه و اعلم از همه باشد ( این نکته را از نحوه پاسخ دهی به استفتائات در موضوعات مختلف می توان دریافت)
به نظر می رسد مهم ترین معیار برای انتخاب مرجع واحد، بصیرت و زیرکی بیشتر فقیه در دنیای امروز است، در زمانی که نظریه ولایت فقیه به میدان عمل آمده و فردی به عنوان ولی فقیه سکان دار است، نمی توان در عرض ولی فقیهف فرد دیگری را به عنوان مرجع واحد معرفی کرد. بهترین فرد برای معرفی همان ولی فقیه است.
قضیه مرجعیت بعد از شیخ انصاری که بجای محقق رشتی به میرزای شیرازی رسید، در اینجا قابل توجه و عبرت است.
فعلا مرجعیت واحد امکان پذیر نیست . باید جمعیت شیعه افزایش یابد . باید شیعیان قدرتمند تر شوند . باید کشورهایی که زمام امور در دست شیعیان است افزایش یابد . باید به اون سطحی برسیم که هیچ رسانهای هیچ شخص سیاسی جرئت بیاحترامی به مرجعیت تشیع را نداشته باشد .
سلام علیکم.خوب می بود که اگر تکمله کلام مرحوم صدر برای این مطلب بیان می شد چراکه بعید بنظر میرسد که ایشان بخواهند با یک چنین خاطره ای مطلب خود را اثبات کنند!
طبعا افرادی که چه بسا از روی مبنا قائل به درستی چنین کاری نیستند ضرورت و صحت اینکار رو با این خاطره نخواهند پذیرفت. ممنونم