عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در فقه شیعه ولایتفقیه حاکمیت فرد نیست، بلکه حاکمیت ارزشهاست؛ یعنی فرد باید این ارزشها را در جامعه اجرا کند. آن شخص باید هم آگاه به ضوابط و ارزشها باشد و هم قدرت مدیریت و رهبری داشته باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، با تلاش نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی، جمعه شب کارگاه آموزشی پویایی با حضور اعضای تشکلها و کانونهای دانشجویی جمعهشب در مشهد برگزار شد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با شرح مفهوم ولایت مطلقه فقیه و مقایسه آن با حکومت مطلقه فردی در این کارگاه آموزشی، گفت: این مسئله در شرق و غرب عالم در حوزه سیاسی مطرح است، مسألهای که در اینجا با عنوان ولایتفقیه و در غرب نیز حق حاکم مشروع نام دارد.
در فقه شیعه ولایتفقیه حاکمیت فرد نیست، بلکه حاکمیت ارزشهاست
حسن رحیمپور ازغدی با تحلیل بخشهایی از کتاب قراردادهای اجتماعی از روسو، به بررسی تفاوتهای موجود بین موضوع ولایتفقیه و حکومت فردی پرداخت و افزود: در فقه شیعه ولایتفقیه حاکمیت فرد نیست، بلکه حاکمیت ارزشهاست؛ یعنی فرد باید این ارزشها را در جامعه اجرا کند. آن فرد باید هم آگاه به ضوابط و ارزشها باشد و هم قدرت مدیریت و رهبری داشته باشد.
وی با اشاره به تعریف نادرست موجود از ولایت مطلقه فقیه در برخی اذهان افزود: این تعریف نادرست از ولایتفقیه به خاطر شباهت بسیاری است که با حکومت مطلقه فردی دارد، البته این شباهت فقط شباهت لفظی است. حکومت مطلقه فردی در علوم سیاسی یعنی شاه، رئیسجمهور و یا هرکسی که بهطور مطلق هر تصمیمی که بخواهد، میتواند بدون مشورت در مورد دیگران بگیرد. شخص او قانون و فراقانون است؛ قانون یعنی هرچه بگوید قانون است و فراقانون نیز یعنی تابع هیچ قانونی نیست.
حکومت مطلقه فردی، فینفسه مستبد، طاغوت و دیکتاتور است
این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه این تعریف از نظر فرهنگ فقه شیعه درست در نقطه مقابل حکومت مشروعه و قراردادی است، بیان کرد: حکومت مطلقه فردی، فینفسه مستبد، طاغوت و دیکتاتور است. ما دیکتاتور ساده نداریم؛ یعنی فاسد صالح یا طاغوت صالح نداریم. یک دیکتاتور تمایلات، منافع و حتی ذهنیات شخصیاش را بدون استفاده از عقل جمعی اعمال میکند.
رحیمپور ازغدی اظهار داشت: در نظام فقهی شیعه دیکتاتور صالح نداریم؛ چراکه حکومت وی حرام و نامشروع و اطاعت از او نیز حرام است. اصلاً فقه شیعه به همین دلیل همه حکومتهای عصر غیبت را نامشروع میداند، مگر حکومتی که شرایط حکومت شرعی را رعایت کند.
ولایت فقیه، ولایت اصول و ضوابط مکتب بر جامعه است
وی با بیان این نکته که ولیفقیه نایب امام است، گفت: در لغت عرب لفظ امام فقط به امام معصوم اطلاق میشود؛ اما در اصطلاح عرب، هرکس که در هر کاری مدیریت و رهبری کند، او امام است؛ و این بدان معناست که ولیفقیه بهعنوان شخص حقیقی، هیچ تفاوتی با مردم ندارد و مستقل از خدا و رسول و اهلبیت (ع) نیست. ولایتفقیه، ولایت شخص بر سایر اشخاص نیست، بلکه ولایت اصول و ضوابط مکتب بر جامعه است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی انحراف خوارج را استناد کردن به آیه لا حکم الا لله دانست و افزود: مفهوم این آیه بدان معناست که باید به ضوابط خداوند عمل کرد. معنای آن نفی حکومت سکولار و غیر الهی و دیکتاتوری است، نه اینکه شما حاکم و رهبر و امام نداشته باشید.
ولیفقیه باید بیش از همه مردم قوانین را رعایت کند
رحیمپور با اشاره به اینکه ولیفقیه تابعترین فرد نسبت به قوانین و احکام الهی است، اظهار داشت: ولیفقیه باید بیش از همه مردم قوانین را رعایت کند. در واقع همه حاکمان دنیا دستشان از ولیفقیه بازتر است. زندگی او باید از همه مردم سختتر باشد، باید سادهترین زندگی را داشته و تصمیمات حکومتیاش خیلی دقیق باشد. او نباید گناه و خطا مرتکب شود و حتی از انجام گناهان عادی و روزمره ما نیز پرهیز میکند. خیلی چیزها برای او واجب است ولی برای ما نیست. او حتی در زندگی شخصیاش هم نباید ظلم کند.
وی ادامه داد: فقه شیعه بسیار در بحث ولایتفقیه سختگیر است؛ بنابراین در حکومت اسلامی، هرکسی که مسؤولیت دارد، محدودتر و مسئولتر است و تقوایش باید بیشتر از همه باشد.
آیا ولیفقیه میتواند احکام شرع و قوانین الهی را نسخ کند
رحیمپور ازغدی با طرح این سؤال که آیا ولیفقیه میتواند احکام شرع و قوانین الهی را نسخ کند، افزود: ولیفقیه میتواند موقتاً احکام شرع و قوانین الهی را تعلیق کند، اما نمیتواند نسخ کند. این اختیار، مطابق قانون است؛ زیرا او به فکر منافع شخصی نیست و مصالح جمعی را مدنظر دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، دموکراسی خالص را الگویی انتزاعی دانست و گفت: این الگو بهطور کامل عملی نیست، بلکه فقط بهعنوان یک آرمان است که ما سعی میکنیم خود را به آن نزدیکتر کنیم.
رحیمپور ازغدی با انتقاد از برخی قوانین موجود بیان کرد: برخی قوانین ما از گذشته باقیمانده است. همچنین برخی مفاسد اخلاقی در کشورهای دموکراتیک تبدیل به قانون شده است.
رابطه آزادی و قانون بر اساس نظریات روسو
وی با بررسی رابطه آزادی و قانون بر اساس نظریات روسو، افزود: آیا کسی میتواند تابع قانون باشد ولی آزاد باشد؟ آیا اطاعت از قانون و شریعت منافی با آزادی است؟ در جواب باید گفت بله. چون قوانین، بیان اراده خود این جامعه است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در واقع وقتی مسلمان شوی، باید مسلمانانه همزیست کنی؛ یعنی با پذیرش چارچوب اصلی قانون، باید تابع آن نیز باشیم. اگر برخی به بهانه آزادی میخواهند هر کاری در جامعه انجام دهند، باید بدانند که حریم خصوصی داخل خانه است، نه خیابان و سطح جامعه. خیابان که مال تو نیست. نوع پوشش در خیابان حریم خصوصی نیست که هرکس بگوید هرچه بخواهم میپوشم. نوع پوشش حریم عمومی است. در حریم عمومی حکم خداوند این است، پس هرکس فقط اختیار حریم خصوصی خودش دارد.