اختصاصی شبکه اجتهاد: پس از شهادت قهرمانانه یحیی السنوار و در راستای تفرقه اندازیهای فرقهای دشمن برای پیروزی رسانهای، درباره حرکت مقاومت، سرداران مقاومت و شخصیت آنها و حتی نوع شهادت آنها شبهات بسیاری در رسانهها پخش میگردد. در این بین اما، گاهی برای همراهی مخاطب شیعه، از منابع روایی به نفع صهیونیسمها بهره برده میشود!
از جمله این شبهه که جانباختگان جبهه مقاومت در فلسطین، به علت شیعه نبودن، شهید نیستند! تا آنجا که برای اثبات سخن خود حتی از روایتی از وسائل الشیعه نیز استفاده میکنند.
توضیح اینکه: روایتی را شیخ حر عاملى در وسائل الشیعه، جلد ۱۵ ، صفحه ۳۱ نقل میکند: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَد عَنْ وَاصِلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِی هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یُقْتَلُونَ فِی هَذِهِ الثُّغُورِ قَالَ فَقَالَ الْوَیْلُ یَتَعَجَّلُونَ قَتْلَهً فِی الدُّنْیَا وَ قَتْلَهً فِی الْآخِرَهِ وَ اللَّهِ مَا الشَّهِیدُ إِلَّا شِیعَتُنَا وَ لَوْ مَاتُوا عَلَى فُرُشِهِم.
این روایت پیش از وسائل در تهذیب الأحکام (ج۶ ؛ ص۱۲۶) و الوافی ( ج۱۵ ؛ ص۸۲) نقل شده است. راویان حدیث، شیعه هستند؛ مگر واصل بن سلیمان که مدح یا ذم او در منابع دسته اول رجالی نیست. درنتیجه ممکن است به سبب وثاقت خبری و مضمون حدیث یا وثاقت مخبری از جهت نقل آن از سوی وسائل و امامی و عادل بودن دیگر روات، سند روایت را پذیرفت.
در این روایت عبدالله بن سنان میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم فدایت شوم. درباره اینان که در این رمزها کشته میشوند چه میگویید؟ حضرت فرمودند وای برآنها! به کشته شدن در دنیا و آخرت شتاب میکنند! به خدا سوگند، شهیدی نیست جز شیعیان ما، اگرچه در رختخواب بمیرند.
برپایه ظاهر این روایت، برخی شبهه میکنند که جهادگران اهل سنت فلسطینی شهید نیستند؛ حتی سران آنها و کسانی که با ایران در ارتباط و همفکری هستند!
در پاسخ به اینگونه فهم اشتباه از روایت باید گفت، این فهم از روایت در تعارض با سیره امام سجاد (ع) است. حضرت در دعای ۲۷ صحیفه سجادیه برای مرزبانان جامعه اسلامی دعا میکنند: «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لِأَهْلِ الثُّغُورِ: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِکَ، وَ أَیِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِکَ، وَ أَسْبِغْ عَطَایَاهُمْ مِنْ جِدَتِکَ… »؛ درحالی که در دوران حضرت، حکومت در دست بنی امیه بود. اما واقعیت این است که میان این دو نوع برخورد امام معصوم، تعارضی وجود ندارد.
مقدمه حل این تعارض ظاهری این است که:
۱. مردم فلسطین در حال دفاع هستند نه جهاد ابتدایی
در فقه تقسیمهایی برای جهاد بیان شده است: ازجمله تقسیم به جهاد ابتدایی و دفاعی. جهاد ابتدایی جنگ با کفار است؛ با این هدف که اسلام را بپذیرند. این جهاد مشروط به وجود امام معصوم (ع) و بسط ید اوست. جهاد دفاعی، حمله ابتدایی نیست و دفاع در مقابل هجوم دشمن به قدرت و جامعه اسلامی یا دفاع در شخص از خود است. بهخلاف جهاد ابتدایی، در جهاد دفاعی، وجود امام (ع) شرط نیست.[۱] بنابراین، جهاد در اصطلاح برگزیده، «مبارزه با دشمن، با هدف دفاع از اسلام و مسلمانان در راه خداست».
در دوران اهل بیت (ع) خلفا به بهانه جهاد ابتدایی به کشورهایی حمله میکردند. درحالی که شرکت در این جنگها نیازمند اذن امام است؛ در غیر این صورت شرکت در چنین جنگهایی انسان کشی و خودکشی است! اما در جهاد دفاعی، وجود و اذن امام شرط نیست. مانند دفاع ۷۰ ساله فلسطینیها از سرزمین خود در مقابل رژیم اسرائیل.
۲. تصریح روایات به شهید بودن دفاع کننده از خود
کلینی در الکافی جلد ۵، صفحه ۵۲ در «بَابُ مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ» روایاتی را آورده است که دفاع کننده از خود، خانواده و حتی از مال خود، اگر کشته شود، شهید است! مانند این دو روایات:
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ.
عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُقَاتِلُ دُونَ مَالِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَهِ الشَّهِیدِ قُلْتُ أَ یُقَاتِلُ أَفْضَلُ أَوْ لَمْ یُقَاتِلْ قَالَ أَمَّا أَنَا لَوْ کُنْتُ لَمْ أُقَاتِلْ وَ تَرَکْتُهُ.
بر اساس تصریح و اطلاق این روایات، هر کشته در راه دفاع از کشور و خانواده و حتی اموال خود! به قطع، شهید است! و چه مصداقی امروزه مهمتر از دفاع کنندگان از قبله اول مسلمین و شهدای جبهه مقاومت در فلسطین!
۳. حمل روایت امام صادق (ع) به اموری غیر از دفاع از مسلمین
نکته سوم این است که روایت امام صادق درباره افرادی خاص است. راوی میپرسد: «مَا تَقُولُ فِی هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یُقْتَلُونَ فِی هَذِهِ الثُّغُورِ». روشن است که منظور پرسش کننده افرادی خاص در منطقهای خاص بوده است؛ به علت اشاره به سرزمینی خاص (هَذِهِ الثُّغُورِ). الثُّغْرَهُ یعنی «الناحیه من الأرض؛ قسمتی از زمین (کتاب العین، ج۴، ص: ۴۰۰) که به مرزها نیز گفته میشود. ممکن است « هَذِهِ» اشاره به منطقهای خاص و جنگی خاص داشته باشد که روایت ناظر به آن مورد میگردد؛ اما در کل گفتنی است، خلفا به بهانه اسلام و در حقیقت برای کشورگشایی و قدرت پیدا کردن حکومت خودشان، جنگهایی را برپا میکردند. اگر سربازی درراه کشورگشایی و قتل آنها یا دفاع از آنها مرزبانی کند، در حقیقت مرزبان آنهاست؛ نه مرزبان اسلام؛ درنتیجه اگر کشته شود درراه کمک به ظالم کشته شده است و یقیناً شهید نیست.
اما اگر کسی با اعتقاد به مرزبانی از اسلام در مقابل کفار، مرزبانی کند، مورد دعای امام سجاد (ع) است و اگر کشته شود، بهیقین شهید است.
درنتیجه کشته شدگان راه دفاع از فلسطین و نخستین قبله مسلمین در مقابل هجوم وحشیانه صهیونیستها و مدافعان از زن و بچه مسلمان در آن مناطق، از شهدای والامقام دوران معاصر هستند و بهیقین، مورد دعای اهلبیت علیهمالسلام برپایه سیره امام سجاد (ع) میباشند.
نکته پایانی، پیام حضرت آیتالله خامنهای پس از شهادت یحیی السنوار است که به نوعی فتوا و نوع نگاه ایشان را نمایان میکند و در آن بیان میدارند: «… فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله ….»
———————————————-
[۱]. «المعروف أنّ مشروعیه الجهاد الابتدائی و وجوبه مشروط بوجود الإمام علیه السلام و بسط یده أو من نصبه للجهاد … و لا یشترط ذلک فی الجهاد الدفاعی، بل للمسلمین أن یدافعوا عن بیضه الإسلام إذا دهمهم العدوّ» (جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، موسوعه الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام، ج۱، ص ۲۰۰).
«الجهاد الدفاعى … و تستعمل الکلمه فی اصطلاح الفقهاء فی دفاع خاص وقع فی الشریعه موضوعا لأحکام خاصه و هو ینقسم إلى قسمین أحدهما الدفاع عن بیضه الإسلام و حوزته، ثانیهما دفاع الشخص عن نفسه و ما هو بمنزلته» (مشکینى، میرزا على، مصطلحات الفقه، ص ۲۴۵).
ذیل روایت امام صادق علیه السلام اطلاق دارد و یک کبرای کلی را افاده میکند، لذا خصوصیت مورد سؤال موجب اختصاص جواب نیست. بنابراین یا با توجه به لسان «ما الشهید الا شیعتنا» که ناظر به ادلۀ دیگر و در صدد تحدید و تضییق مفهوم شرعی شهادت است باید روایت را مقدم بر اطلاقاتی مثل «من قتل دون مظلمته» کنیم و یا نهایتا دو دسته اطلاقات را در عرض یکدیگر لحاظ کرده و چون رابطهشان عموم من وجه است در مادۀ اجتماع (غیرشیعهی مقتول در راه دفاع از حق خود) تعارض میکنند ولی چون از تخصیص «ما الشهید الا شیعتنا» با سایر ادله، الغای آن لازم میاید لذا اطلاق او مقدم بر سایر اطلاقات است. اگر هم این را نگوییم نهایتا هر دو طایفه در مادۀ اجتماع تساقط کرده و دیگر دلیلی بر شهادت غیرشیعه نخواهیم داشت.
(بر اساس تصریح و اطلاق این روایات، هر کشته در راه دفاع از کشور و خانواده و حتی اموال خود! به قطع، شهید است!)بر اساس این عبارت و اطلاقی که دارد،اگر آن کشته مسیحی یا بودایی هم باشد شهید حساب میشود؟!
ایضا اگر مصداق این کمک در روایت اولی را عون للظالم بگیریم آنگاه دیگر موید کلام نیز میگردد.