شبکه اجتهاد: در زمان رسول اکرم (ص) بین امت اسلامی اختلاف و دوگانگی وجود نداشت و پیامبر (ص) همواره برای وحدت و یکپارچگی امت میکوشیدند. اما با این که همه مسلمانان خود را پیرو پیامبر (ص) میدانند و مدعی تبعیت از سنت نبوی هستند، امروزه از این سنت سرباز میزنند. در حالی که خود پیامبر (ص) طبق دستور قرآن کریم همواره منادی وحدت بود و برای تحقق وحدت و عزت امت اسلامی، سخت ترین مصائب را تحمل کرده و هرگز تفرقه و تشتت را تأیید نکردند و برای حفظ دین، به جهاد در همه عرصهها و حوزههای اعتقادی و دینی پرداخته و نسبت به آفات و خطراتی که امت اسلامی را تهدید میکرد هشدار میدادند.
تاریخ اسلام شاهد است که پیامبر اکرم (ص) چگونه با ایجاد وحدت و جلوگیری از افتراق، صفوف مسلمین را به بنیان مرصوص تبدیل کرد و چگونه از ثمرات شیرین وحدت، به نفع اسلام و تحکیم مبانی سیاسی و اجتماعی و دفاعی امت اسلام بهره گرفت و صف واحدی از امت اسلام را تشکیل داده و به وسیله آن قدرت و شوکت و عزت اسلام در همه صحنهها اعم از محراب عبادت و میدان جنگ و در همه تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، جلوه گر گردید.
میتوان گفت نقش راهبردی پیامبر (ص) در جهت وحدت امت اسلامی در سه جهت صورت گرفته است:
۱- تلاش در جهت تحقق امت واحد، بر اساس معیارهای قرآن و الهی و با توجه به موضوع فرهنگ به عنوان پایه بنیادین ساختار اجتماعی که دارای نظام عقیدتی، ایدئولوژی و ارزشهای خاص اخلاقی و معنوی است.
۲- تعلیم فرهنگ مشارکت پذیری و مسئولیت مداری و تأسیس و نهادینه کردن و به مرحله اجرا در آوردن راهکار مشورت و مشارکت در امور معنوی و الهی، تعامل و تعاون و اخوت و جلوگیری از هر گونه اقدام و عملی که وحدت و برادری مسلمانان را خدشه دار میسازد.
۳- ریشه کن کردن زمینههای اختلاف در مرحله نظر و عمل.
پیامبر اکرم (ص) تمام زمینههای فکری، اجتماعی و تاریخی اختلاف و نفاق را با بهره گیری از تعالیم آسمانی اسلام از بین برد و با بی ارزش دانستن معیارهای عصر جاهلی، تمایزات و اختلافات فکری و اجتماعی و اقتصادی جامعه را باطل و ارزشهای الهی را جایگزین آن کرد.
بر اساس این فرهنگ الهی،تمام دلایل نفسانی، فردی، اجتماعی و فرهنگی اختلاف از بین میرفت و اگر در درون امت اسلام هم اختلافی رخ میداد، مرجع حل آن، حکم خدا و رسول بود.
پیامبر اسلام (ص) در جهت بسط اندیشه وحدت سیاسی و اجتماعی، دعوت به وحدت و یکپارچگی را متوجه اهل کتاب نیز نموده و میفرماید: «قُل یَا أَهلَ لکتابَ تَعَالَوا الَی کَلمَۀٍ سَوَاءٍ بَینَکُم» (آل عمران/۶۴(
و از نظر سیاسی و اجتماعی بین اهل کتاب و مسلمانان پیمان صلح و دوستی منعقد میسازد. پیامبر (ص) به صراحت میفرماید: «المسلم اخ المسلم و المسلمون هم ید واحد علی من سواهم، تتکافوا دمائهم، یسعی بذنبهم ادناهم». ایجاد حس مشترک دینی و پیوستگی مذهبی بین مؤمنان در سخنان حکیمانه و نصایح مشفقانه آن حضرت مشهود است. حضرت میفرماید: «المؤمنون کنفس واحدۀ»
جان حیوانی ندارد اتحاد/ تو مجو این اتحاد از رَوح باد/ جان گرگان و سگان از هم جداست/ متحد جانهای شیران خداست (مثنوی مولوی، دفتر چهارم، بیت ۴۱۱ به بعد.)
پیامبر اکرم (ص) پیمان برادری را پیغامی الهی خوانده و فرمودند: «المؤمنون اخوۀ»؛ هر که در سلک اهل ایمان در آید با سایر مؤمنان برادر و برابر است.
و این پیمان، پیمان صرف و صوری نبود، بلکه بر آن آثار و کارکردهای اجتماعی و دینی و مؤمنی نسبت به برادر دینی خود تکلیف و دین و تعهدی پیدا میکرد، تا حق برادری را انجام دهد. پیامبر (ص) نهایت عداوت را که از دوران جاهلیت مانده بود تبدیل به رحمت و مودّت و الفت نمود.
«لَو إنفَقتَ مَا فی الاَرض جَمیعاً مَا ألفت بَینَ قُلُوبهم وَلکنِّ اللهً أَلفَ بَینَهُم انَّهُ عَزیزٌ حَکیم.» (انفال /۶۳)
و در سوره آل عمران میفرماید: «وَ اِعتَصَمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَلاتَفَرقُوا وَ ذکُرُوا نعمَۀَ الله عَلَیکُم اذ کُنتُم أَعدَاءُ فَأَلفَ بَینَ قُلُوبُکُم فَاَصبَحتُم بنعمَته اخوَاناً.» (آل عمران / ۱۰۳).
در جامعه مورد نظر و آرمانی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، روح اخوت و برادری حاکم است و در آن کوچک ترین غل و غش و تفرقهای وجود ندارد.
تا زمانی که پیامبر اسلام زنده بودند اختلافات و دو گانگی فکری و اعتقادی بین مسلمانان وجود نداشت و پیامبر اکرم (ص) خود اسوه و راهنما و بیان کننده حقیقت دین بود؛ «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنۀ …» (احزاب/ ۲۱).
اعتماد و ایجاد حسن ظن بین مسلمانان میتواند زمینه ساز وحدت اسلامی و مبارزه با دشمنان مشترک و جلوگیری از انحرافات و افراط گراییهای مورد نفرت جهان اسلام باشد.
حقیقت آن است که در جهان اسلام اکنون از افراط گرایی و تکفیر که دسیسه دشمن فرصت طلب و تفرقه افکن است و در تضاد آشکار با مبانی اسلام و آموزههای وحدت آفرین پیامبر مکرم اسلام (ص) میباشد، رنج میبرد. از این رو لزوم اعتماد میان پیروان مذاهب مختلف یکی از مهم ترین مسائل پیش روی جوامع اسلامی است که دستیابی به آن همت فرهیختگان و اندیشمندان مسلمان در نقش روشنگری و هدایت خواهی را میطلبد. آنچه میخوانید مرور دیدگاههای برخی از بزرگان و فرهیختگان کشورهای اسلامی است.