شبکه اجتهاد: «حادثهی تلخ» درگذشت یک بانوی جوان بر اثر ایست قلبی در پایگاه پلیس، «عواطف آحاد جامعهی ما» را عمیقا متاثر ساخت و بیشک باید این ماجرا «با دقت و سرعت»، بررسی و حقیقت امر روشن گردد و در «صورت احراز قصور یا تقصیر»، ضمن اعلام صریح و اعلان سریع، «طبق قانون و شرع» با عامل یا عاملان این حادثه «برخورد قاطع» صورت بپذیرد.
در پی این واقعه، در خلال چند روز اخیر، از سوی برخی «اشخاص»، «گروههای اجتماعی»، «جناحهای سیاسی»، «جریانهای معاند» و «دولتهای متخاصم» رفتارهایی بروز کرد که «محل تامّل» جدی و «درخور تذکّر» و «مایهی اعتبار» است.
حساب «دشمنان برونمرزی» انقلاب، نظام، دین و مکتب و «اذناب داخلی آنان» روشن بود؛ «د شمن دشمن است»، از او جز «خصومت و خیانت» توقع نباید برد؛ دشمن همواره در پی فرصت برای ضربهزدن به «کیان و توان» ماست؛ همیشه درکار «دسیسه و دستاندازی» است و هماره در صدد «دغل و دروغزنی» است؛ او گاه از «کاه» «کوه» میسازد و گاه نیز «همهچیز» را «هیچچیز» جلوه میهد، اما: «دوستان» چرا در این واقعه «دشمنسان» سخن گفتند و «دشمنپسند» عمل میکنند!
این بسی جای شگفتی است که: برخی «سیاستمداران»، چرا با دشمنان و دژخیمانی همچون: «مشاور امنیت ملی آمریکای غدار»، «وزارت خارجهی رژیم جعلی اسرائیل» (که اولین جایی بود که با دستپاچگی در واقعه موضع گرفت)، «سلطنتطلبان متحجّر»، «سازمان منافقین» (که دستهای پلیدشان تا مِرفق به خون پاک هفدههزار تن از پاکترین فرزندان انقلاب و امام آغشته است) و دیگر «گروهکهای تروریستی» و «شبکههای رسانهای معاند» همندا و همصدا شدند؟
حضرات آقایان!
آیا توجه ندارید: در شرائطی که طبقاتی از جامعه از مضایق معیشتی «حاصل از تحریمها»، تحولات جهانی «ناشی از جنگ اوکراین» و احیانا «سوء مدیریت برخی مسؤولان» رنج میبرند و «نهاد جامعه ملتهب است»، نباید احساسات آحاد آن را تحریک کرد؟ تا آنکه ان شاء الله کشور عزیزمان از این تنگهها و تنگناهای بسلامت گذر کند؟
حضرات!
آیا نمیدانستید: در روزهایی که تلاش مسؤولین ذیربط، برای «پیشبرد مذاکرات رفع تحریم»، در شرف نتیجهبخشی است، نباید دشمن و طرفهای بهانهجوی روند مذاکرات را به «آسیبپذیری درونی نظام» امیدوار ساخت؟
آقایان!
آیا شما درک نکردید که: در اوج حماسهای که با «حضور دهها میلیونی پیروان اهل بیت» (سلام الله علیهم) در طریق الحسین (ع)، عالم متوجه مکتب سیدالشهدا (ع) شده است، نباید با «اظهارات ناصواب و غیرمستند»، «دستآورد این حماسهی عظیم» را به باد داد؟ اگر به فضل الاهی و عنایت سالار شهیدان، «دشمنان و دستنشاندگان»، قبل از این حماسهی عظیم «با غوغا و غائله در عراق» نتوانستند مانع وقوع آن بشوند، شما در اوج «وقوع پیروزمندانهی آن»، نباید کام آفرینندگان این «حماسهی سترگ» را تلخ میکردید؟
حضرات سیاستمدار!
آیا شما توجه ندارید که: درست در ایامی که با پیوستن کشورمان به «پیمان بزرگ شانکهای»، بخشی از تحریمهای جبارانهی غرب غدار و آمریکای جنایتکار «درشرف خنثی شدن» است، نباید این «موفقیت تاریخی» را با «حاشیهسازی» پیرامون یک اتفاق ـ هرچند تلخ ـ تحت الشعاع قرار دهید؟
حضرات آقایان!
آیا شما نمیدانید که: در آستانهی «سفر رییسجمهور» برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و بهرهگیری از این بلندگوی جهانی آماده میشود و «باید مظلومیت و مطالبات ملت» را با قوت و قدرت در آنجا فریاد کند، نباید موضع کشور را در «میدان دیپلماسی» تضعیف کرد؟
شگفتآورتر آنکه: چرا برخی روحانیون، در این حادثه «دچار واکنش عجولانه» و موضعگیریهای غیر اصولی گشتند و به صدور «رای بی مبنا و منطق» دست زدند؟
آقایان روحانی!
چگونه در امری که هنوز «هیچ تحقیقی صورت ندادهاید»؟ «هیچ سندی دال بر قصور و تقصیر» عامل یا عاملان آن در اختیار نداشتید و از تحقق موضوع مطمئن نبودید، با دستپاچگی «بیانیه صادر کردید» و باصطلاح «قضاوت شرعی کردید»؟ و نیروی حافظ امنیت کشور، بلکه «اصل نظام را متهم و محکوم کردید»؟
شما استحضار دارید که: «تهمت زدن و افترا بستن» به هرکس و هرگروهی حرام و جرم است، تهمت و افترا به یک جماعت خادم و یک نظام مقدس، «حرمت مضاعف» دارد و «جرم شدیدتر» بشمار میرود؛ و اگر احیانا در آینده اثبات شود کسی در این واقعه مقصر نبوده، امروز در «قبال قانون»، فردا در «مقابل تاریخ» و در قیامت در «محضر الاهی» باید پاسخگو باشیم؟
حضرات آقایان!
اگر عمل شما در این مورد از سر «احساس مسؤولیت شرعی و ملی» و به «انگیزهی دفاع از حقوق مظلوم» بویژه بانوان است، چرا در قبال دهها مورد مشابه مسلم «سکوت کردید» و بیانیه صادر نکردید؟ و «نظر باصطلاح شرعی» ندادید؟
حضرات سیاستمدار! و آقایان اهل علم!
اگر با این هجمهی حجیم، «نهاد حافظ نظم و امنیت» (هرچند در کنار خدمات عظیم و با ایثارها و شهیددادنهایش، از برخی نفرات آن خطایی سرزده باشد ـ که باید طبق قانون با خاطیان برخورد شود ـ) «تضعیف گردد»، آیا خانهها و خانوادههای من و شما امنیت خواهند داشت؟ و «جامعه و کشور امن خواهد ماند»؟
آقایان!
نمیبینید این «رفتارهای نسنجیده و نیاندیشیده» به کجا انجامید و میانجامد؟ دشمن از آب گل آلود آشکارا ماهی «براندازی» میگیرد و «هنجارشکنی» میکند، به «اصل انقلاب و اساس نظام» حملهور شده و مشتی عنصر ناآگاه و شرور، شعار «گشت ارشاد بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر میدهند؟ «قرآن میسوزانند؟»، «پرچمهای عزای سیدالشهدا را آتش میزنند»، «مسجد و مزار امامزاده به آتش میکشند؟»، «حجاب از سر زنان عفیف برمیدارند؟»، «مامور حافظ امنیت را زنده رنده میسوزانند؟»، «پرچم ایران عزیز را آتش میزنند»، «خسارت میلیاردی به اموال عمومی و بیت المال وارد می کنند؟» و …؛ «فأین تذهبون»؟
حضرات آقایان!
آیا اکنون نباید بخاطر این رفتار نسنجیده و نیاندیشیده و خسارتبار، «در مقابل شرع و قانون پاسخگو باشید»؟ و آیا نباید تا دیرنشده، «برای جبران رفتار خطاآمیز خود اقدام کنید»؟ و آیا میدانید که مسؤولیت عواقب ناگوار «تحریک جوانان ناآگاه» و «تشدید تنش و تلاطم» در جامعه و «آتش تهیه ریختن برای اقدامات افراد شرور»، بر عهدهی کسان و گروههایی است که مرتکب کنشهای زمینهساز هنجارشکنانه و ویرانگر میشوند؟
آقایان!
حجاب یک «قانون شرعی و رسمی» است، نباید با صدور بیانیه و آشوب و اغتشاش و قانونشکنی «با قانون مقابله کرد»؛ و اگر قانون، بد اجرا شده باشد (علی فرض)، باید روش را اصلاح کرد و اصل قانون را نباید زیر سؤال برد؛ اصلاح نیز باید از طرق قانونی و با طی فرایند مقرر صورت بپذیرد و الا به تعبیر رایج «سنگ روی سنگ بند نمی شود»؛ کما اینکه مدت مدیدی است «اصلاحات روشی کنش نهادهای نظام» در حوزهی عفاف و حجاب و امنیت اخلاقی در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال بررسی است و اکنون «در شرف نهایی شدن است» و طبعا بزودی از سوی ریاست محترم این شورا به دستگاههای مسؤول ابلاغ خواهدشد.
و علی ای حال: آیا شما میپندارید: «اگر از واجب شرعی حجاب صرف نظر کنید»، مطالبات دشمن تمام میشود؟ و اگر به «برداشتن حجاب حداقلی» تن دردهید، افراد بدخواه و بداندیش که اکنون دست بهآشوب و اغتشاش زدهاند، بدین حد قانع خواهند شد؟ هرگز و هیهات: «وَ لَنْتَرْضَى عَنْکَ الْیهُودُ وَ لا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ، قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى، وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَ لَانَصِیرٍ» (البقره: ۱۲۰)
بنده به عنوان «طلبهی کف حوزه» از سوی ارکان حوزهی عظیم و عریق عاصمه، ضمن ابراز تاسف از وقایع رخ داده، اینجا با کمال تواضع «چند توصیه و تقاضا» را معروض میدارم:
یک) قوهی قضائیّه که نهاد اصلی «مقابله با فساد اقتصادی و اداری»، «اقامهی عدل»، «استقرار امنیت»، «استیفای حقوق مستحقین» و «فریادرسی مظلومین» است، بیدرنگ و با قاطعیت مضاعف وارد عمل شود و همزمان و تواما با: «فساد اقتصادی و اداری» و «آسیبزنندگان امنیت کشور» و «متجاوزان حقوق عامه» مقابله کند و مجرمان هر سه عرصه را در ملأ عام و طبق شرع و قانون مجازات نماید تا جامعه «احساس عدالت و امنیت» کند.
چنان که در مناسبت دیگری عرض کردهام: به دلیل آنکه «اختلاس از اموال عمومی»، از «عوامل گوناگون مشددهی جرم» برخوردار است («هنگفت بودن مبالغ» مورد اختلاس، «کثرت مالکان و ذینفعان»، «سوء استفاده از موقعیت» حکومتی، «فریب دادن مقامات مافوق»، «سلب اعتماد عمومی» از نظام، «تضعیف دولت دینی» و …) و در مواردی مصداق جرم «فساد فی الارض» قلمداد میشود، باید مرتکبان آن به «اشد مجازات» محکوم بشوند.
دو) به عنوان یک تن از هزار مسؤول شؤون فکری و فرهنگی کشور، صادقانه «اذعان میکنم»: دریغا و فسوسا که انذارهای سی سالهی رهبری فطن و فرهیخته انقلاب (دام ظلّه)، در مورد خطرات و مخاطرات «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی»، «جنگ نرم»، «جنگ روایتها» (جنگ شناختی)، «جهاد تبیین» و اینک: «فرهنگ مقاومتی»؛ «آنسان که باید و شاید»، از سوی ما مسؤولان ذیربط و ذیدخل «جدی گرفته نشده است» و اکنون «خطرات و خسارتهای» این تعلل و تساهل در حال بروز و ظهور است. لهذا اکنون باید «نهادهای فرهنگی و دینی» که غالبا در انجام وظائف سازمانی و صنفی، در عرصههای مختلف، از جمله امر حجاب و عفاف، «دچار قصور یا تقصیر» بودهاند، بدون فوت وقت، «با تدبیر و تلاش درخور و فراخور»، به «جبران مافات» همت ورزند.
سه) به عنوان طلبهی کوچکی از طلاب حوزه، از «متولیان محترم شؤون حوزههای» مقدسهی شیعه (صانها الله عن الحدثان) استدعا میکنم: برای «تولید محتوای» غنی و تاثیرگذار و «دانشافزایی و مهارتآموزی فضلا و طلاب» عزیز برای خدمت فرهنگی و دینی در عرصهی مختلف «بیش از پیش» اهتمام فرمایند.
چهار) علمای اعلام بلاد و ائمهی محترم جمعه و جماعت، با اقشار مختلف، «خاصه جوانان»، همچنان و همچنان و همچنان «پدرانه رفتار فرمایند». «روحانیت پژواک ندای مظلومیت مردم» و پناه «ستمدیدگان بیپناه» است؛ ما طلاب و دانشآموختگان حوزه، در عین اینکه در «صف اول دفاع از انقلاب و نظام حاضریم»، حق نداریم سرمایههای تاریخی قویم و گرانسنگ بازمانده از سلف صالح، مانند «اعتماد عمومی به روحانیت» را به پای «ندانمکاریها» و «سوء مدیریت» برخی «مدیران ناصالح» بریزیم.
پنج) نهادهای متولی امور دانشگاهی، مسؤولان و اساتید بزرگوار دانشگاهها، به «جایگاه رکنی» و نقش تعیینکنندهی نظام دانشگاهی کشور در «تولید دانش و تعلیم نسل جوان» تفطن لازم دارند، اما شایسته است بیش و پیش از «تعلیم» به «تربیت اخلاقی و فکری شاگردان جوان» خود اهتمام فرمایند؛ آنچه اکنون در دانشگاهها بین برخی جوانان خودنمایی میکند «ضعف فرهگی و رفتاری» است؛ این نقطهی نفوذ باید مسدود شود.
شش) اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب، دانشجویان و جوانان فرهیخته و انقلابی، بیش از پیش به پیگیری «حکم شرعی» صادرشده از ناحیهی زعیم حکیم امت (دام ظله الوارف) دربارهی «جهاد تبیین» اهتمام ورزند. آنک در دورهی دفاع مقدس (جنگ نظامی) ایثارگران و شهیدان «تکلیف خویش را باحسن وجه» صورت دادند و آن «پیروزی عظیم» را به ملت هدیه کردند؛ و اینک در این برههی خطیر که دورهی «جهاد کبیر» است، نوبت ما اصحاب دانشگاه و حوزه است که در «جنگ روایتها» (جنگ شناختی)، «جهاد تبیین» و «فرهنگ مقاومتی» فتح المبین دیگری را رقم بزنیم.
حاجت به ذکر نیست که: آنچه عرض شد، هرگز به معنی نادیده انگاشتن خدمات و حسنات بیشمار قوهی قضائیّه، نهادهای فرهنگی و دینی، علمای بلاد، حوزههای علمیه، دانشگاهها، اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب و دانشجویان، طی دهههای گذشته نیست.
هفت) کلامی نیز با عموم مردم شریف و باوفای کشور عزیزمان ایران اسلامی عرض میکنم: «گره همهی مشکلات و موانع» در طول بیش از چهاردههی گذشته، هماره به «سرانگشت حضور و همت آحاد مردم» گشوده شده است، اکنون نیز چنین خواهدبود. روز جمعه فردا در سراسر کشور، از سوی نهادهای مسؤول، راهپیمایی اعلام شده است، انتظار میرود مانند همیشه با شور و نشاط برآمده از شعور انقلابی و ملی در این همآیی سیاسی برای اتمام حجت با هنجارشکنان و توهینکنندگان به مقدسات دینی و ملی و اخطار به جریانهای وابسته و خائن، شرکت فرمایند.
هشت) در پایان فروتنانه و پدرانه «چند توصیهی ویژه» دارم به جوانان انقلابی و جان بر کف حاضر در صحنههای دفاع از دین، انقلاب، نظام و کشور:
اوّلاً: فتنهای دیگر در شرف وقوع است، مراقب باشید در «فضای مهآلود فتنه»، راه را گم نکنید، مواظب باشید دشمن غدار و اذناب طرار او با «شعبدهی رسانهای» و «فنون جنگ شناختی»، جای «جلاد و شهید» را عوض نکنند و «چاه» را «راه» ننمایانند، لهذا چشم به «اشارات ولی امر» بدوزید و سراپا گوش به «فرمان رهبر عزیزمان» باشید.
ثانیاً: بدانید: نظام و نهادهای مسؤول کشور از قدرت و اقتدار لازم برای حفظ امنیت و ثبات برخوردارند، نظام مقتدر اسلامی آن «بیدی نیست که بدین بادهای ناموزون بلرزد»، اینبار نیز مانند همیشه، دشمن «عرض خود میبرد و زحمت ما میدارد».
ثالثاً: جوانان عزیز که در صحنه حاضرید، مراقب باشید از حدود اخلاق، شرع و قانون و مصالح ملی خارج نشوید. بدانید همانگونه که تعلل و تفریط غلط و ناصواب است، تندی و افراط نیز نادرست و نارواست.
رابعاً: در این برهه (و البته همیشه) باید مراقب «اولیّتها» و «عدم جایگزینی مسائل اصلی با فرعی» باشید؛ و تاکید میکنم: امروز باید خیل عظیم جبههی نیروهای انقلابی و وفاداران صادق نظام اسلامی، همگی از هر جناح و جریانی «در صف واحد به مصاف دشمن» بروند. مباد در «غلیان غوغا و غائله»، به جای مقابله با دشمن اصلی، به «مقابلهی برادر با برادر» گرفتار شویم؛ و السلام علی من اتّبع الهدی.