پژوهشگر فقه اسلامی ضمن اشاره به سه قاعده راهگشا برای حل تعارض میان اقتصاد و سلامت در دوران کرونا، تصریح کرد: این طور نیست که در هر شرایطی اهمیت جان انسان از اهمیت مسائل اقتصادی بیشتر باشد، چراکه اگر نظام اجتماعی تحت تاثیر قرار گیرد، بسیاری از خانوادهها دچار مشکلاتی نظیر فقر و فلاکت میشوند.
به گزارش شبکه اجتهاد، یکی از مسائلی مهمی که در غالب کشورهای درگیر با ویروس کرونا ایجاد شده، اولویتبندی میان اقتصاد و سلامت است. برخی بر این باورند که سلامت شهروندان از اولویت برخوردار است و شرایط قرنطینه در کشورها باید تا پایان اپیدمی کرونا استمرار یابد. در مقابل برخی معتقدند که به گردش درآمدن چرخه اقتصادی جامعه از اهمیت بیشتری برخوردار است و نباید به خاطر مقابله با کرونا، فعالیتهای اقتصادی را تعطیل کرد.
این مسئله از منظر فقهی قابل بررسی است؛ چراکه در فقه شیعی به طور مبسوط درباره ضرورت حفظ نظام و یکی از شئون آن، فعالیت اقتصادی، سخن گفته شده است. مضاف بر آن، ادله لزوم حفظ جان جایگاه ویژهای در فقه اسلامی دارد. حال اگر میان این دو امر، یعنی حفظ جان و حفظ نظام، دوران شکل گیرد، براساس ضوابط و قواعد کلی حاکم بر فقه، باید کدام یک از این دو را اولویت بخشید.
حجتالاسلام مهدی پورحسین در گفتوگو با ایکنا، به تبیین این مسئله پرداخت و اظهار کرد: این مسئله معضلی است که برای هر نظامی به ویژه نظام دینی ایجاد شده است؛ چراکه از یک سو سلامت شهروندان اهمیت دارد و از سوی دیگر نظام اقتصادی کشور باید محفوظ بماند. ابتدا یک مقدمه بیان میکنم؛ از نظر منطق دینی، ارزش انسان روشن است و خداوند در قرآن تصریح کرده که به انسانها کرامت بخشیده و روشن است که این کرامت مربوط به همه انسانها با هر عقیده و مسلکی است. از سوی دیگر درباره اهمیت جان انسانها قرآن تصریح دارد: «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» (سوره مائده/ آیه ۳۲).
قاعده مسئله ضرر
وی افزود: به موجب این آیه اگر کسی بی دلیل جان دیگری را از بین ببرد گویی همه انسانها را از بین برده و در مقابل، اگر جان یک انسان را حفظ کند، انگار جان همه انسانها را حفظ کرده است. این یک مبنای دینی است و اگر در ادامه نکاتی را بیان میکنم به این معنا نیست که انسان در نزد ما ارزش و جایگاهی ندارد. برای رفع این مشکل به لحاظ فقهی یا باید به ادله شرعی اولیه مراجعه کرد؛ یعنی آیات و روایات که البته آیه یا روایتی در این زمینه وجود ندارد و دست فقیه از آیات و روایات در این موضوع خالی است تا بتواند بر اساس ادله اولیه این مشکل را حل کند. در نتیجه فقیه ناچار است به اصول و قواعدی که در این زمینه است، مراجعه کند تا بتواند تصمیم صحیحی در این خصوص بگیرد.
این پژوهشگر فقه اسلامی با بیان اینکه در اینجا چند قاعده قابل استفاده است، اظهار کرد: اولین قاعده مسئله ضرر است، چون در دین اسلام ضرر ممنوع شده و در احکام اسلام هم ضرر وجود ندارد؛ لذا در اینجا باید ضریب احتمال و درصد ضرر را در هر دو طرف مسئله، یعنی اقتصاد و سلامت، در نظر گرفت و هر طرفی که احتمال ضرر ناشی از آن بیشتر باشد، ترجیح داده شود. یک زمان ممکن است جان انسانها و زمانی مسائل اجتماعی و نظام اجتماعی ترجیح داده شوند.
قاعده اهم و مهم
وی تصریح کرد: قاعده مهمتری که وجود دارد و به نظرم کاملا منطبق با قضیه ماست قاعده اهم و مهم است. بر اساس این قاعده هر کدام از دو موضوع سلامت و اقتصاد که اهمیتش بیشتر باشد، باید ترجیح داده شود. از نظر ابتدایی ممکن است کسی بگوید اهمیت جان انسان مهمتر از اهمیت مال و مسائل اقتصادی است، ولی به نظر میرسد با دقت فقهی و دقت عقلی، این طور نیست که در هر شرایطی اهمیت جان انسان از اهمیت مسائل اقتصادی بیشتر باشد.
پورحسین با بیان اینکه باید بررسی کرد در اثر کرونا سلامت انسانها چه مقدار در معرض خطر قرار میگیرد و متقابلاً نظام اجتماعی چقدر تحت تأثیر قرار میگیرد، اظهار کرد: اساسا حفظ نظام اجتماعی موجب حفظ جان انسانها میشود و اگر نظام اجتماعی تحت تأثیر قرار بگیرد بسیاری از خانوادهها دچار مشکل میشوند، دچار فقر و فلاکت میشوند. عقلای عالم در این شرایط طبعاً نظام اجتماعی را مقدم میدانند. البته مشروط به آنکه خطری که در طرف دیگر وجود دارد آن مقدار نباشد که با خطر نظام اجتماعی مقابله کند.
فرد فدای جامعه
مؤلف کتاب «فقه زندگی؛ برگرفته از آرای فقهی امام موسی صدر» ادامه داد: مبنای این کار از سوی دیگر به تعارض منافع جامعه و منافع فرد برمیگردد. وقتی امام حسین(ع) مشاهده کرد که جان خود و خانوادهشان در برابر منافع جمع و منافع اسلام قرار گرفته است، به صورت خیلی روشن جان خود را به خطر انداخت تا بتواند از اصل جامعه و اصل دین محافظت بکند. امام خمینی(ره) در برخی مباحثش به این نکته پرداخته و تصریح دارند: «تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمدهاند، تمام. و همه آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه شود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا شود. سیدالشهدا(ع) روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه شود.»
وی گفت: امام خمینی(ره) به روشنی تأکید میکند که گاهی حفظ منافع جمع، از حفظ جان بهترین افراد بهتر است. البته باید ببینیم کجا باید فرد و کجا باید جامعه مقدم باشد. گاهی شیوع بیماری آن قدر زیاد است که جان هزاران نفر را تهدید میکند. در این شرایط باید برخی مسائل اجتماعی و برخی اماکن و اجتماعات مذهبی را تعطیل کنیم تا جان انسانها محفوظ بماند، ولی در یک شرایطی حفظ جان تعداد کمتری از انسانها در مقابل حفظ اجتماع و نظام اجتماعی که خودش مرجعی برای حفاظت از انسانهاست قرار میگیرد که در آنجا جامعه را ترجیح میدهیم.
تشخیص ترجیحات کار فقیه نیست
پورحسین تأکید کرد: نکته آخر اینکه چه کسانی باید ضریب احتمالی در قاعده اول و اهم و مهم در قاعده دوم و همچنین ترجیح منافع جامعه به منافع فرد را محاسبه کنند و نظر بدهند. اینجا تصمیمات فردی جواب نمیدهد و حتی یک فقیه نمیتواند بگوید که نظر من این است؛ بلکه باید کارشناسان مختلف از حوزههای مختلف با محاسبات دقیق و علمی این ترجیحات را بررسی کنند. این امر نیاز به اعتماد عمومی و جلب اعتماد مردمی دارد تا وقتی دولت تصمیمی را بیان میکند مردم بدانند که در این تصمیم منافع فردی و جناحی مطرح نیست.
بنابرگزارش ایکنا، وی در پایان به نقش سیره عقلا اشاره کرد و گفت: هر سه قاعدهای که بیان کردم جزء قواعد عقلی است. بر این اساس سیره عقلای عالم در حل این مسئله، خود یک نشانه است که میتواند به ما کمک کند تا تصمیم درستی بگیریم. اگر بر اساس همین قواعد تصمیمی بگیریم که عقلای عالم عکس آن عمل کردند، باید در محاسبات خودمان تردید کنیم. اگر هم محاسبه دقیق عقلی انجام میدادیم باید تصمیماتمان با سایر عقلا هماهنگ میبود؛ چراکه سایر کشورها هم جان انسانها و هم مسائل اقتصادی برایشان مهم است. پس حتماً باید از تجربه بشری استفاده کنیم.