رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه قبل از انقلاب گسستی بین مردم و بازارهای مالی وجود داشت، به پیشرفتهای بازار سرمایه اسلامی بعد از انقلاب اشاره و اظهار کرد: وقتی از بازارهای مالی اسلامی پیشرفته سخن گفته میشود، معمولاً به ایران و مالزی اشاره میشود که هرکدام به نوبه خود توانستهاند ابزارهای جدیدی را طراحی و با اصول اسلامی منطبق کنند، چراکه مسائل مالی آمیختگی زیادی با مقوله ربا دارد و مردم هم قبل از انقلاب به این مقوله بسیار حساس بودند.
به گزارش شبکه اجتهاد، انقلاب اسلامی ایران به چهلمین سال پیروزی خود نزدیک میشود. این ایام فرصت مناسبی است تا دستاوردهای انقلاب در ابعاد مختلف به ویژه در زمینههای مختلف اقتصادی بررسی و ارزیابی شود. با توجه به نقش بسیار مهمی که بازار سرمایه هر کشوری در رشد و رونق اقتصادی آن ایفا میکند، ایکنا به سراغ حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد محققنیا، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم، رفته است تا به بررسی پیشرفتهای بازار سرمایه در دوره پس از انقلاب اسلامی به ویژه پیشرفتهای حوزه مالی اسلامی بپردازد
محققنیا در ابتدا گفت: قبل از انقلاب، گسستی بین مردم و بازارهای مالی وجود داشت و مردم چندان به سرمایهگذاری در بازار سرمایه ورود نمیکردند، بلکه صرفاً قشر خاصی این کار را انجام میدادند. لذا حضور در بازار سرمایه فراگیر نبود. قبل از انقلاب، عموم مردم بازارهای پولی را ربوی و حرام میدانستند و در بازارهای مالی هم به میزانی محدود مشارکت میکردند و اهتمام چندانی بدان نداشتند.
پیشرفت در بازار سرمایه و مالی اسلامی
وی افزود: قبل از انقلاب فقط ۱۰۰ شرکت در بازار بورس داشتیم که اول انقلاب به ۱۰۵ شرکت رسید، یعنی بازاری کوچک و جدا از روند زندگی مردم داشتیم، اما امروزه بازار بورس در تمام اقتصاد ما اثر میگذارد. این تعداد اکنون به ۵۹۴ شرکت پذیرفتهشده رسیده است. بنگاههایی هم که قبل از انقلاب حضور داشتند عمدتاً دولتی بودند. لذا این بازار از جانب عرضه و تقاضا بسیار بسته بود و در میان مردم جا نیفتاده بود، اما بعد از انقلاب و به ویژه بعد از جنگ تحمیلی که اقتصاد ما پویاتر شد و بخش خصوصی به اقتصاد ورود یافت و مردم با فرصتهای سرمایهگذاری آشنا شدند. لذا اکنون این بازار، چه از نظر حجم و چه از نظر تعداد شرکتها، قابل مقایسه با دوره قبل از انقلاب نیست.
این کارشناس اقتصاد اسلامی اظهار کرد: نکته بسیار مهم این است که امروزه، ایران یکی از پیشروان و طراحان در عرصه بازار مالی اسلامی است. کمیته فقهی و تعداد زیادی از دانشآموختگان ما در زمینه بازار سرمایه، که با ابزارهای موجود در جهان آشنایی دارند و بسیاری از این ابزارها در ایران بهروز و اسلامیزه شده است، نشاندهنده پیشرفت در بازار سرمایه و مالی اسلامی است.
وی یادآور شد: البته هنوز راه زیادی داریم که بتوانیم همه ابزارها را در کشور داشته باشیم، اما واقعیت این است که مقایسه بازار سرمایه قبل و بعد از انقلاب، همانند یک کورهده کوچک است که تبدیل به شهری بزرگ شده باشد. اکنون در بازارهای مالی اسلامی حرف برای گفتن داریم و بسیاری از کشورهای اسلامی به دنبال این هستند که از ابزارهایی که آنها را با اصول اسلامی منطبق کردهایم در کشورشان استفاده کنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: وقتی از بازارهای مالی اسلامی پیشرفته سخن گفته میشود، معمولاً به ایران و مالزی اشاره میشود که هرکدام به نوبه خود توانستهاند ابزارهای جدیدی را طراحی و با اصول اسلامی منطبق کنند، چراکه مسائل مالی آمیختگی زیادی با مقوله ربا دارد و مردم هم قبل از انقلاب به این مقوله بسیار حساس بودند. لذا کمتر کسی در بانکها سپرده سرمایهگذاری داشت، چراکه مردم آن را حرام میدانستند و نهایتاً به شکل بسیار محدودی از خدمات جاری بانکها استفاده میکردند و بسیار با احتیاط جلو میرفتند.
کثرت پایاننامههای پس از انقلاب با موضوع ابزارهای جدید مالی اسلامی
محققنیا تصریح کرد: در دانشگاه مشاهده میکنم که تقریباً هر هفته پایاننامهای با موضوع ابزارهای جدید مالی اسلامی مورد بررسی دانشجویان و استادان قرار میگیرد. اینها اتفاقاتی است که به برکت انقلاب اسلامی و به برکت گسترش آموزش عالی به وجود آمده و بیسابقه است.
رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به میزان شرکتهای کارگزاری و تأمین سرمایه در قبل و بعد از انقلاب گفت: در این زمینه هم میزان شرکتها قابل قیاس نیستند. اکنون هر شرکتی که مایل باشد میتواند ابزارهای مالی مناسب خود را در بازار سرمایه انتخاب کند و تأمین مالی خود را در بازار سرمایه انجام دهد و مردم هم به این بازار اعتماد دارند.
وی با اشاره به اهمیت تشکیل کمیته فقهی در سازمان بورس و اوراق بهادار و دستاوردهای این کمیته ادامه داد: مباحث مالی پیچیده است که در بسیاری از موارد با اصول اسلامی اصطکاک دارد. لذا باید فقهایی که با مباحث روز و مباحث مالی آشنایی دارند، این ابزارها را با اصول شرعی منطبق کنند. لذا تشکیل این کمیته کار بسیار خوبی بود که در بازار بورس انجام شد. بنابراین اگر این کمیته فقهی را نداشیتم، مردم به بازار بورس اعتماد نمیکردند و در بسیاری از مواقع دچار ربا، قراردادهای غَرَری، بیع کالی به کالی و امثالهم میشدیم. بنابراین کمیته فقهی بسیار به اعتماد مردم به بازار سرمایه کمک کرده است.
این کارشناس اقتصاد اسلامی اظهار کرد: بالاخره مردم ما مسلمان هستند و میخواهند درآمدشان حلال باشد. لذا این کمیته صوری یا زینتالمجالس نیست، بلکه در بسیاری از موارد ابزارهایی را رد یا تأیید کرده است. بنده استاد راهنمای پایاننامههایی بودهام که اقدامات کمیته فقهی را بررسی و با فقه کشور خودشان، که فقه اهل سنت بوده، تطبیق دادهاند تا بتوانند در کشور خودشان اجرا کنند.
وی یادآور شد: وقتی به مشروح مذاکرات این کمیته دقت میکنیم متوجه میشویم که فقهای آشنا به مسائل روز، حقوقدانان و کارشناسان بازار سرمایه اقدامات ارزندهای را انجام دادهاند. اکنون بسیاری از بانکها و شرکتهای بزرگ ما در بازار سرمایه حضور دارند و لازمه فعالیت و استقبال از آنها این است که یک کمیته فقهی واقعی در کنار بازار سرمایه باشد تا ابزارهایی که طراحی میشوند منطبق با اصول شریعت باشند. اکنون کمیته فقهی در سازمان بورس بسیار فعال است. لذا چنین کاری قابل تقدیر است.
اهمیت خروج اقتصاد ایران از بانکمحوری و حرکت به سمت بازارسرمایهمحوری
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی به بیان نکاتی درباره اهمیت خروج اقتصاد ایران از بانکمحوری و حرکت به سمت بازارسرمایهمحوری پرداخت و اظهار کرد: با وجود همه پیشرفتهایی که بازار سرمایه در این چهار دهه داشته است، هنوز اقتصاد ایران بانکمحور است و حجم تأمین مالی اولیه در سیستم بانکی سالانه حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان است، اما در بازار سرمایه تأمین مالی اولیه به ۷۰ هزار میلیارد تومان هم نمیرسد.
محققنیا با بیان اینکه اساساً حجم بازار سرمایه و بازار پول ایران قابل مقایسه نیست، تصریح کرد: درباره دلایل این اتفاق باید گفت که یکی از دلایل به فرهنگ تأمین مالی در ایران مربوط است؛ مردم ایران ریسکگریز هستند، در حالی که در دنیا این قبیل افراد در مهندسی مالی به سمت بانکها میروند، چراکه مایلاند درآمد ثابتی داشته باشند و چندان دچار ریسک نشوند.
رئیس انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم گفت: باید فرهنگ اقتصادی مردم به مرور زمان تغییر کند، چراکه تغییر در مقوله فرهنگ زمانبر است و به سرعت امکانپذیر نیست و شاید یک نسل باید تغییر پیدا کند، اما باید برای نسلهای بعدی از همین الان اقدام کنیم. برای مثال باید دانشآموزان ما در مدارس و دبیرستانها مشارکت در بورس را تمرین کنند و در این زمینه آموزش و پرورش میتواند کمک زیادی کند.
وی ادامه داد: از طرف دیگر، هزینههای تأمین مالی در بورس تا حدودی بالاست. همچنین در برخی موارد، عدم شفافیت در بورس باعث ایجاد بورسبازی، حبابسازی و قیمتسازی شود، چراکه هنوز قوانین ما در این زمینه چندان مستحکم نیست که بتواند از چنین اتفاقات نادرستی جلوگیری کند که گاه سودهای بادآوردهای را نیز نصیب برخی افراد میکند. بنابراین باید نهاد ناظر بر شرکتهای بورس به این پدیده نامبارک پایان دهد.
این کارشناس اقتصاد اسلامی اظهار کرد: چنین وضعیتی باعث میشود که بسیاری از مردم با امید زیاد به بازار بورس وارد و دچار ضرر شوند و همین مسئله باعث میشود که دیگر این شخص وارد بازار سرمایه نشود و به خانواده و اطرافیان خود هم اطلاع دهد که به این سمت نروند.
در بیست سال آینده بین تأمین مالی در بانک و بورس تعادل ایجاد شود
وی یادآور شد: بنابراین کسانی که در وزارت اقتصاد در مقام مهندسان اقتصاد ایران حضور دارند، باید به گونهای برنامهریزی کنند که مثلاً در بیست سال آینده بین تأمین مالی در بانک و بورس تعادل ایجاد شود. به ویژه اینکه تأمین مالی در بورس سازگاری بیشتری با اصول اسلامی دارد، چراکه براساس مشارکت در سود و زیان است و سود از پیش تعیینشده وجود ندارد. لذا باعث کاهش فعالیتهای ربوی نیز خواهد شد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: مسئولان اقتصادی باید فرهنگ سرمایهگذاری در بورس را ایجاد و موانع آن را برطرف کنند. همچنین لازم است از افرادی که به این بخش ورود کردهاند، به نحوی حمایت کنند. در یکی از رسالههای دکترا به دانشجویم گفتم که بررسی کند چگونه میشود از سهامداران خُرد حمایت کرد تا عدالت در مورد آنها رعایت شود و حق آنها ضایع نشود؟ در نهایت براساس تحقیقات در بازارهای بزرگ دنیا همانند نَزدَک و امثالهم، مشخص شد که آنها برخی شاخصها را تعریف کردهاند تا از سهامداران خُرد حمایت کنند. بنابراین باید در بازارهای خودمان چنین کاری را انجام دهیم.
محققنیا در پایان تصریح کرد: اینها از مسائلی هستند که تاکنون به میزان کمتری در کشور ما مورد توجه قرار گرفتهاند. لذا باید وزارت اقتصاد برنامههایی را تدوین و در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به تصویب برساند تا با تغییر دولتها به فراموشی سپرده نشود تا در نهایت بتوانیم بین تأمین مالی بانکمحور و بورسمحور تعادل ایجاد کنیم.