اختصاصی شبکه اجتهاد: روز عید غدیر در ایران جشنی بزرگی برپا شد که در حافظه تاریخی ماندگار گشت. اگر تنها چند شهر بزرگ را ملاک قرار دهیم، جمله شرکتکنندگان آن از جمعیت برخی کشورها بیشتر بودند! و اگر تنها مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر در پایتخت را درنظر بگیریم، کافی است تا یک وظیفه فقهی ـ فرهنگی دستگاههای فرهنگی را یادآور شویم. بهویژه اینکه برخی شبه میکنند که چرا باید حکومت در اقدامهایی اینچنینی دخالت و ورد کند؟
قاعده سبقت در خیرات
قرآن به یک قاعده مهم فرهنگی و تربیتی دستور میدهد:
از سویی در بیان فلسفه خلفت بشر در آیه دوم سوره ملک خبر میدهد: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ؛ خداوند مرگ و زندگى را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک نیکو کردارترید، و او پیروزمند آمرزگار است!
به بیانی دیگر فلسفه خلقت او، شرکت دادن او در یک مسابقه بزرگ است. مسابقهای که برپاشده است تا روشن گردد کدامین فرد عمل بهتری داشته است! به همین دلیل دستور میدهد که: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرات» بقره،۱۴۸؛ همچنین: «سارِعُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ» (آلعمران،۱۳۳). در این آیات امر شده است که این مسابقه الهی در خیرات و کسب غفران الهی از یکدیگر سبقت بگیرید. امر در قرآن به گفته فقها ظهور در وجوب دارد؛ یعنی واجب است حرکت و سرعت در خیرات داشته باشیم. البته روشن است که همه مراتب حرکت و سبقت واجب نیست اما اصل حرکت، در این مسابقه الهی واجب است؛ زیرا تنها کسانی رستگار هستند که در این مسابقه حرکت روبهجلو داشته باشند.
ازآنجاکه سرعت مقولهای نسبی است، سرعت در این قاعده نیز نسبی است و سرعت حداکثری موردنظر نیست. به بیانی دیگر اقدامِ «فوراً ففوراً» موردنظر است؛ نه اینکه حکم متوقف و در یک درجه موردنظر باشد. همچنین فقط بالاترین سرعت نیز منظور نیست؛ بلکه سرعت نسبتی منظور است. هر فردی تلاش کند در آن حد که میتواند در این مسابقه سرعت گیرد. درنتیجه هدف الهی از خلق انسانها، آنهایی که نیستند که در این مسابقه الهی خود را شرکت نمیدهند یا سنگاندازی میکنند، بلکه هدف برندگان و حرکتکنندگان در این مسیر بودهاند.
وظیفه حکومت اسلامی
وظیفه ذاتی حکومت اسلامی تسهیلگری رشد افراد جامعه است؛ وگرنه اگر حکومت اسلامی هم نباشد، اهداف مادی را باید در دستور کار خود برای بقا قرار دهد. اگر هدف دین اسلامی و قرآن و پیامبرش، هدایت انسانهاست، هدف یک حکومت اسلامی نیز باید حداقل برداشتن موانع هدایت باشد. موانع مادی و معنوی. از فقر مطلق و بیعدالتی تا مبارزه با طاغوتهای فرهنگی و دینی.
با توجه به فلسفه بیانشده برای خلقت انسان و قاعده فقهی ـ فرهنگی و تربیتی «سبقت در خیرات» باید توجه داشت که از وظایف مهم حاکمیت اسلامی و نهادهای فرهنگی و حتی در ظاهر غیرفرهنگی آن، کمک به شرکت و پیروزی مردم جامعه در حرکت و سبقت در این مسابقه الهی است.
حاکمیت توان و جایگاه ورود مستقیم در حرکت مردم را ندارد؛ بلکه وظیفه ذاتی آن زمینهسازی برای حرکت مردم است؛ یعنی دو کار مهم را انجام میدهد: رفع موانع حرکت مردم و حتی کمک ایجابی به این حرکت. مهمترین آنها برنامهریزی برای تسهیل کردن حرکت و سبقت مؤمنانه است.
یک نمونه موفق آن را میتوان ایجاد زمینه یک حرکت و سبقت مردم در برپایی جشن غدیر دانست. افراد دخیل در جشن میلیونی غدیر همانهایی هستند که سالهای پیش هرکدام درجایی در حال خدمتی برای غدیر بودن یا حتی ممکن است حرکت چندانی نداشتند باشند؛ اما به هر جهت در چنین حرکت متحد و دشمنشکنی شرکت نداشتند. هنگامیکه حاکمیت حداقل زمینه حضور و حرکت را محیا میکند، شاهد سبقت مردم در خیرات و تبلیغ غدیر میشویم
درس گرفته شده از این رویداد ایمانی، این است که اگر نهادهای فرهنگی بتوانند با برنامهریزی بر اساس فهم صحیح از ظرفیتها، زمینه مسابقه ایمانی را فراهم کنند، مردم خود انقلاب فرهنگی و سبقت در مسابقه ایمانی را دست خواهند گرفت. این همان درسی از که از انقلاب بزرگ امام راحل گرفتیم. ایشان بر اساس عمل به همین وظیفه مهم علما، زمینه فکری سبقت و حرکت مردم در جهت انقلابی مؤمنانه را ایجاد کرد. مردم خود در انقلاب و دفاع مقدس هنگامیکه زمینه مشارکت و حرکت و سبقت آنها فراهم شد، در این مسابقه شرکت کنند. نیز شبیه آنچه در دوران کرونا در برخی جهت رقم خورد.
بهرغم داشتن این الگوی حکومت اسلامی اما در مورد مقوله حجاب و حیای اجتماعی و عمومی، از آنجا که برنامه و تعریفی صحیح برای سبقت و سرعت مردم در اصلاح جامعه داده نشد، شاهد رسیدن به نتایج لازم نیستیم. از سویی حتی گاهی مشاهده میشود جریانی و فکری خزنده در حال کم کردن مشارکت و حضور مردم در این اصلاح است. نگاهی به قانون فعلی حجاب و عفاف نشان میدهد در این قانون نهتنها توجهی به این الگو نشده بلکه در مقابل، در جهت کم کردم مشارکت ایمانی مردم در اصلاح جامعه حرکت کرده است و تمام توان خود را به قدرت بخشی محدود از حاکمیت محدود کرده است.
امید که برنامهریزی فرهنگی در جهت زمینهسازی برای حرکت و سبقت مردم در تقویت حیا و حجاب در جامعه در برنامه حاکمیت جامعه بهویژه حاکمیت فرهنگی کشور قرار گیرد. برنامهریزان باید بدانند الگوها و نسخههای پلیسی غربی راهگشایی برای یک بحران دینی و ایمانی ندارد!
اگر چنین وظیفهای انجام نگیرد مصداق بارز ترک فعل مسئولان است و به وظیفه حداقلی ذاتی خویش عمل نکردهاند و دچار حرمت تشکیلاتی ـ ایمانی شدهاند؛ زیرا آن امر دلالت بر وجوب در مراتبی دارد. از سویی وظیفه حاکمیت اسلامی زمینهسازی برای انجام واجبات و ترک محرمات است. درنتیجه اگر این زمینهسازی در تمامی مراتب آن تحقق نیابد، بهیقین حرمت قطعی صورت گرفته است.
از سویی ممکن است بیان شود که این زمینهسازی برای این انجام وظیفه کفایی است؛ اما با توجه به جایگاه و قدرت و فلسفه وجودی حکومت اسلامی، بسیار از وظایف برای حاکمیت کفایی نیست و عینی است.