استاد علیدوست مطرح کرد: بنده به عنوان «مسئول کرسیهای نظریهپردازی و نوآوری» و همچنین «مسئول انجمن فقه و حقوق حوزه» از آقای احمد عابدینی دعوت میکنم مراحل درخواست برای ارائهی نظریه را از طرق رسمی طی کرده و در این محافل علمی و تخصصی نظرات خود را ارائه دهند تا مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
شبکه اجتهاد: مدتی است در شبکههای اجتماعی کلیپهایی از سوی جناب آقای احمد عابدینی با موضوعات مختلف فقهی و … منتشر شده است. استاد محترم ابوالقاسم علیدوست در واکنش به این مطالب منتشر شده کلیپ و متنی منتشر نمودهاند که تقدیم میگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. اللهم عجل لولیک الفرج
باز هم از ادب تحول خواهی
چندی پیش در پاسخ به اظهاراتی که جناب آقای عبدالکریم سروش در نقد متون حدیثی، فقه و فقاهت فقیهان داشت، با عنوان «ادب تحول خواهی» نکاتی بیان گردید و برخی خبرگزاریها، آن نکات را منتشر کردند.
در آن جا گفته شد: جناب آقای سروش! نقد و تحول خواهی امری مطلوب بلکه ضروری است لکن به شرطی که آداب آن هم رعایت شود. و از جمله آن آداب؛ نسوزاندن تراث و گنج رنج گذشتگان است و الا ظرفیتهای میراث گذشتگان را ندیدن و یک «نــــــــــــــــــــــــــــــــــه بزرگ» به آن گفتن، ناموجه آن را سیاه نشان دادن و نسلهای حاضر و آینده را نسبت به آن بیاعتماد و بیاعتقاد ساختن، بحثهای علمی را به بازار آمیخت سره از ناسره کشاندن و طرح و بیان روشنی نداشتن «تحولخواهی» نیست؛ یک صفر بیحاصل و یک رعد و برق بی باران است!
در آن یادداشت، جناب ایشان به بحث و گفتگو دعوت شد که البته رغبتی به این کار نشان نداد اخیرا هم دوباره در جمعی که نمیدانیم تا چه مقدار در این زمینه اطلاع دارند به جریان فقاهت فقیهان حمله کرده است.
این جریان در کلیپی که اخیرا از جناب مستطاب آقای احمد عابدینی منتشر شده، تکرار شده است.
ایشان در این فایل صوتی، نقدی را بر دو نظر فقهی یعنی: تغلیظ دیه در ماههای حرام و عدم طهارت مشرکان وارد میکند. نقدی که از خود ایشان و دیگران قبلا نیز ابراز شده و پاسخهایی هم از طرف مدافعان این دو حکم فقهی به این نقدها داده شده است.
در آن صوت گفته شده: تغلیظ دیه در ماههای حرام مستند به یک روایت ضعیف و مشکوک است.
نسبت به فتوای عدم طهارت ذاتی مطلق انسان هم میگوید: در استدلال به آیه “انما المشرکون نجس” همه مقلد شیخ طوسی شدند. عقلشان را کنار گذاشتند. ایشان سپس حوزههای علمیه را مورد حمله قرار میدهد؛ می گوید: اسمش است، حوزه بالنده!! اما جز این که احتیاط واجب را مستحب یا مستحب را واجب کنند، هیچ کار نمیکنند! در حوزه چه کار میکنید؟! اصلا یک حرف تحقیقی ندارند! غیر از تکرار مکررات و بحث طهارت و نجاست، حرف نو دیگری آوردهاید؟ فقط مؤید کارهای غلط حکومت بودهاید. ایشان در آخر از عدم نقد کتابها و نوشتههایش در مراکز علمی گلایه میکند.
در ارتباط با اظهارات فوق، نکاتی را یادآور میشوم:
نسبت به درخواست نقد نوشتههای ایشان، اینجانب به حکم مسئولیتی که در کرسیهای نوآوری و نظریهپردازی و انجمن علمی فقه و حقوق حوزه دارم از ایشان دعوت به گفتگو در فضای کاملا علمی مینمایم. البته این دعوت به طور عام، همیشه صورت پذیرفته است. طرحنامه نوآوری و نظریهپردازی (برای طرح در شورای علمی کرسیها) را نیز ضمیمه این یادداشت میکنم گرچه طرحنامه در اختیار همگان است. چنان که برای برگزاری جلسه یا جلساتی در انجمن فقه و حقوق حوزه اعلام آمادگی میشود. البته شرط کرسیها، ابتکاری بودن نظریه و بدیع بودن آن است؛ لکن در انجمن چنین شرطی وجود ندارد.
نسبت به دو حکم فقهی تغلیظ دیه و عدم طهارت مشرکان، مطلب به هیچ وجه آن گونه که ایشان اظهار میدارد، نیست!
جناب آقای عابدینی! تغلیظ دیه مستند به یک روایت مشکوک و ضعیف است؟! روایاتی که کلیب اسدی و زراره (ر.ک: وسائل الشیعه، ج۲۹، ابواب دیات النفس، باب ۳، ص۲۰۳و ص ۲۰۴) در این باره دارند روایاتی ضعیف و غیر قابل دفاع فقهی است؟! چنان که سخت گیرانی بر اجماع در مسائل فقهی در این جا مساله را اجماعی و بدون مخالف دانستهاند.
بیان محقق خویی در بیان مستند این حکم فقهی، این است: «من دون خلاف بین الفقهاء بل ادّعی فی کلمات غیر واحد الاجماع علی ذلک و تدل علیه عده روایات…». (مبانی تکمله المنهاج، ج۲، ص۲۰۰، ذیل مساله ۲۰۹) صاحب جواهر نیز در ارتباط با موقعیت فقهی و شرعی این حکم میفرماید: «بلاخلاف اجده بل الاجماع بقسیمه علیه بل المحکی منهما صریحا فضلا عن الظاهر مستفیض او متواتر (جواهر الکلام ج ۴۳، ص ۲۶)
نسبت به عدم طهارت مشرکان، آیا همه فقها مقلد شیخ طوسی شدند و این فتوا را دادند یا به تقلید از او به آیه «انما المشرکون نجس» تمسک کردند؟!
گزارشی که خود شما در جای دیگر دارید، دلالتی غیر از این دارد.
شما خود (ر.ک: احمد عابدینی، فصلنامه فقه ۱۳۷۵، شماره ۷و۸) به صراحت از سید مرتضی نقل کردهاید که جناب ایشان برای اثبات نجس بودن هر کافری و نیمخورده آنها به آیه «انما المشرکون نجس» تمسک کرده است، و عبارت سید مرتضی را (از الانتصار/ چاپ شده در الجوامع الفقهیه، ص ۱۳۵) نقل کرده اید.
آیا سید مرتضی بدون این که عقل خود را به کار بیندازد، از شاگرد خود شیخ طوسی تقلید کرده است؟!
جناب آقای عابدینی! نیک میدانید که اینجانب به هیچ وجه با نوآوری و اظهار نظر منضبط فقهی در هر مساله که باشد مخالف نیستم و این حق هر محققی است که با چارچوبهای قابل قبول و ابزارهای مناسب نظری را نقد و رأیی را جایگزین نماید؛ لکن این که برخلاف واقع – که اتفاقا برای بسیاری از کسانی که اطلاع از واقع ندارند، گمراه کننده است – حکم مخالف، سبک انگاری شود، به هیچ وجه قابل قبول نیست! مخاطبان گرامی نقد ایشان را بر تغلیظ دیه ملاحظه کنند و رد آن را هم در مقاله «نقدی بر پنداره عدم تغلیظ دیه در موارد قتل خطایی در ماههای حرام» از آقای محمد عربشاهی، چاپ شده در دو فصلنامه «تا اجتهاد» شماره ۱۰، پاییز و زمستان ۱۴۰۰، صص ۱۱۱تا ۱۳۸، ملاحظه نمایند تا معلوم شود، جناب آقای عابدینی تا چه پایه پایبند به رعایت هنجارهای علمی در گزارش از اقوال و ادله مساله و رفتار فقیهان در مشی به اندیشه تغلیظ بودهاند!
از جناب ایشان باید پرسید: آیا وضعیت حوزههای علمیه از جهت نوآوری و تلاشهای علمی، این گونه است که ایشان بیان می کند؟! آیا صدها درسی که امروزه در موضوعات مختلف برگزار میشود، هزاران مقاله، کتاب و پایان نامههایی که در موضوعات گوناگون به منصه ظهور رسیده است، نوآوریها و نظریههایی که ارائه شده، همه تکرار مکررات دیگران است و صرفا در ارتباط با طهارت و نجاست است؟! آیا خود ایشان، دوستان و اساتید ایشان جزئی از حوزه نیستند؟ آیا حوزه فقط مؤید کارهای غلط حکومت بوده و هیچ کار دیگری نکرده است؟! این را خطاب به طلاب، جوانان، دانشجویان، اساتید دانشگاه و …عرض می کنم: امروزه در حوزههای علمیه، هزاران کار جدید و علمی، صورت گرفته است و اگر این گونه سیاه نماییها و حجاب مشمئز کننده معاصرت اجازه میداد، معلوم میشد که چه کارهایی صورت گرفته است.
واضح است که نمیتوان نمره عالی به جریانات حاکم بر فضای علمی حوزه داد لکن آن گونه که در این گزارش و امثال آن منعکس میشود، با واقعیت بسیار فاصله دارد.
برای من همیشه نسبت به این کار ایشان و امثال او، جای سؤال است که بر این گونه گزارش دادنها، و سلب کردن اعتماد بیشمار افرادی که از واقع حاکم بر حوزههای علمیه و فقاهت فقیهان بیخبرند و یا بحثهای علمی و پیچیده را به صحن کوچه و خیابان کشاندن چه نتیجهای مترتب است که اگر در فضای سالم علمی مطرح شود، مترتب نیست؟! اصولا کدام عضو از خانوادههای دیگر با نهادی که وابسته به آن هستند، این گونه برخورد میکند؟ و…
بنده به عنوان «مسئول کرسیهای نظریهپردازی و نوآوری» و همچنین «مسئول انجمن فقه و حقوق حوزه» از ایشان دعوت میکنم مراحل درخواست برای ارائهی نظریه را از طرق رسمی طی کرده و در این محافل علمی و تخصصی نظرات خود را ارائه دهند تا مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
امیدوارم این دعوت از سوی ایشان پذیرفته شود و شاهد برگزاری نشستی علمی و فارغ از هرگونه امر نامیمون دیگر باشیم.
الحمد لله رب العالمین
قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست
۳۰/۰۳/۱۴۰۱
۲۰/ ذی القعده /۱۴۴۳