قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / ولایت فقیه از الزامات حکومت اسلامی است/ سوء مدیریت‌ها را به حساب حوزه نگذاریم
نظر فقهی درباره تجمع‌ها در دوران کرونا

استاد خارج فقه حوزه علمیه قم تصریح کرد:

ولایت فقیه از الزامات حکومت اسلامی است/ سوء مدیریت‌ها را به حساب حوزه نگذاریم

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: حوزه و روحانیت باید ‌هادی برای نظام اسلامی باشد. نمی‌تواند بگوید من حسابم از حساب حاکمیت جدا است، اگر ما یک حکومت سکولار داشتیم خیلی راحت روحانیت می‌توانست خودش را کنار بکشد.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست، با اشاره به وظایف و رسالت‌های حوزه و روحانیت اظهارداشت: روحانیت در دو ساحت می‌تواند از اصول انقلاب اسلامی صیانت کند؛ یکی ساحت نظریه پردازی و دیگری ساحت رفتار و عمل است.

رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم افزود: در ساحت نظریه پردازی، باید به آن بنیان‌ها و اساس‌ها بپردازد و محکم و فنی آنها را اثبات کند؛ یعنی شما نمی‌توانید یکی از اصول بنیادین این پدیده حکومت اسلامی را که بحث ولایت فقیه است، انکار کنید. ولایت فقیه را ممکن است ما گاهی به صورت سطحی، بازاری، تکراری و کلیشه‌ای بحث کنیم؛ منتها یک وقت می‌آییم اساسی، مبنایی و با نگاه به هنجارهای فقه و  اقتضائات زمان و مکان از آن دفاع می‌کنیم و این در واقع می‌شود صیانت از یک اصل بنیادین انقلاب و حکومت برآمده از این انقلاب می‌باشد.

ولایت فقیه از الزامات حکومت اسلامی است

استاد حوزه ادامه داد: بحث دیگر، بحث ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است، ما در بحث‌های علمی دیگر نمی‌توانیم پیش فرض داشته باشیم و آمرانه برخورد کنیم؛ اما آیا ما واقعاً به تشکیل حکومت معتقدیم یا نه؟ آیا ضرورت دارد یا نه؟ نصوص دینی ما چه می‌گویند؟ عقل سلیم چه می‌گوید؟ حتماً استحضار دارید که برای تشکیل حکومت اسلامی بحث ولایت فقیه یکی از الزامات آن است؛ در واقع ولایت فقیه، یک شکلی و فرمی از تشکیل حکومت است، خوب این می‌شود اصلی که حوزه و روحانیت و جریان فقاهت به صورت فنی درباره‌اش بحث کنند.

نویسنده کتاب «فقه و مصلحت» بیان داشت: گاهی برخی‌ها در حوزه، انتظاری را که از یک حوزه انقلابی و یک روحانی انقلابی دارند، این است که فقط تک تیرانداز باشد! در حالی که ما یک صحنه‌ای را در نظر بگیریم که، تک تیرانداز می‌خواهد، کسی که پشت صحنه، توپخانه را اداره کند می‌خواهد، کسی که سلاح بسازد می‌خواهد؛ یعنی صیانت از انقلاب به این شکل است. در ساحت نظریه پردازی نیز، فقه الاداره، فقه الحکومه، فقه المجتمع، فقه السیاسه و… هم باید بحث و گفت وگو شود. در واقع صیانت از نظام اسلامی و انقلاب اسلامی گفت وگو از آن اصول و ریشه‌هایی است که حکومت روی آن تأسیس می‌شود.

تفاوت نظریه پردازی و رفتار حوزه و روحانیت

علیدوست اظهار داشت: آنچه که عرض کردم، در واقع ساحت نظریه پردازی حوزه بود؛ اما بحث نظریه پردازی غیر از بحث رفتار حوزه علمیه و روحانیت با نظام اسلامی است. روحانیت و حوزه، چه در سطح مرجعیت، اساتید و فضلا و چه طلاب، باید‌هادی، راصد و مراقب، راشد، حامی و ناقد باشند.

عضو جامعه مدرسین ادامه داد: اولاً باید ‌هادی باشد برای نظام اسلامی. نمی‌تواند بگوید من حسابم از حساب حاکمیت جدا است، اگر ما یک حکومت سکولار داشتیم به نظرم خیلی راحت روحانیت می‌توانست خودش را کنار بکشد، حالا احیاناً یک نهیبی هم می‌زد و وساطتی هم می‌کرد و ارشادی هم می‌کرد و تمام می‌شد؛ اما وقتی که نظام، نظام اسلامی است، روحانیت باید رفتار هدایت گونه داشته باشد فارغ از بحث دولت‌ها، همانند رهبر معظم انقلاب عمل کند.

استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: خوب حالا که هدایت کرد، بگوید دیگر من کار ندارم. نه ! اینجا بحث مراقبت و رصد پیش می‌آید؛ باید کار و رفتار دولت و حاکمیت را رصد و مراقبت کند؛ لذا نقش دوم روحانیت در رفتار پیدا می‌شود که می‌شود راصد و مراقب بودن.

نویسنده کتاب «فقه و عرف» افزود: سوم اینکه؛ پس از اینکه رصد و مراقبت کرد، ممکن است در بعضی از جاها نیاز به راهنمایی باشد که باید راهنمایی کند و این غیر از آن هدایت اولی است که خطوط کلی را ترسیم می‌کند. باید بگوید مثلاً این کار اشتباه بود. این نکته هست و راهکار این است؛ لذا بحث هدایت و بحث دستگیری پیش می‌آید که می‌شود راشد.

وی ادامه داد: بحث بعدی اینکه در بعضی از بزنگاهها، حاکمیت نیاز به حمایت دارد؛ حالا ممکن است فشار از دشمن خارجی باشد، یا از بعضی از افراد در داخل کشور باشد؛ اینجاست که نقش حمایت روحانیت از حاکمیت پیش می‌آید.

نقدی در خصوص استقلال حوزه

علیدوست اظهارداشت: من نمی‌دانم چرا بعضی‌ها فکر می‌کنند، اگر یک دولتی سر کار آمد که مخصوصاً همفکرشان هم بود، حتماً باید تأییدش کنند و اگر کسی نقد مشفقانه داد، برنمی‌تابند، شما ببینید الان بحث استقلال حوزه در فضای سیاسی و اجتماعی کشور است، خوب یک عده موافق این بحث هستند و یک عده هم حساس شده‌اند و مخالفت می‌کنند؛ ولی آیا اگر واقعاً ما بخواهیم این مسئله را دقیق و عاقلانه بررسی کنیم اصلاً جای نزاع دارد؟ خوب خیلی روشن است. اگر به این معنا حساب کنیم که حوزه هیچگاه خودش را وابسته به پول دولت نکند و اگر در جایی کجی و بداندیشی دید، تذکر بدهد که اگر گوش نکرد، از مجاری قانون اقدام کند؛ خوب اگر استقلال به این معنا باشد، [خوب است]؛ اما اگر به این معنا بگوییم که استقلال یعنی عیسی به دین خود و موسی به دین خود؛ روحانی یک مسیری دارد و نظام هم یک مسیر دیگری دارد و ما کاری نداریم، خوب این قابل دفاع نیست. بالأخره نظام به اینها نیاز دارد.

سوء مدیریت‌ها را به حساب حوزه و روحانیت نگذاریم

استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به چالش‌های پیش روی نظام اسلامی گفت: نظام اسلامی وقتی با یک موانع و معارضه‌هایی مواجه می‌شود، طبیعی است که بخشی از آن نه ربطی به روحانیت دارد و نه به اسلام دارد و نه به تشیع و نه به حوزه، یعنی سوء مدیریت‌ها، تنگ نظری‌ها و عدم شایسته سالاری‌ها را نباید به حساب حوزه و روحانیت بگذاریم؛ بنابراین یک بخشی از مزاحمت‌ها و موانع به آن قسمت مربوط می‌شود و جالب اینکه تا آن قسمت‌ها حل نشود، حتی اگر روحانیت بیشترین مسامحه و بیشترین فعالیت را در ارتباط با نظام داشته باشد، موفق نخواهد بود؛ اما شکی نیست که بخشی هم به حوزه برمی گردد.

بنابرگزارش حوزه؛ علیدوست در پایان افزود: ما نباید همه چیز را سیاسی کنیم. اگر ما رنگ سیاسی مسایل گوناگون مخصوصاً مسایل مذهبی را قوی کردیم، نه روحانیت می‌تواند نقش خود را ایفا کند و نه نظام می‌تواند یک حرکت فرهنگی سالم داشته باشد. سیاسی انگاری همه کارها غلط است، من یک مصاحبه در اوایل دهه محرم با یکی از خبرگزاری‌ها داشتم، که گفتم؛ ما نباید از ظرفیت‌های مذهبی مثل عاشورا و اربعین در سیاسی کردن حوادث استفاده کنیم؛ به این معنا که بیاییم یک ظرفیت فراخطی، فراجناحی و حتی فراملی را خرج یک سری حوادث موقت و زودگذر کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky