مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر لزوم بازتعریف عدالت به خصوص در نسبتسنجی آن با مصلحت تاکید کرد: عدالت اسلامی صرفا با تبعیت از معصوم، تحققپذیر است.
به گزارش شبکه اجتهاد، کرسی علمی ترویجی «عدالت و مصلحت» از سوی حلقه تخصصی عدالت پژوهی مرکز مطالعات بینارشتهای دوم اسفندماه در تالار فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد.در این کرسی علمی حجتالاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، مدیر گروه سیاست و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ارائه دهنده و حجج اسلام محسن مهاجرنیا و علی محمدی جورکویه از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد حضور داشتند.
سید سجاد ایزدهی در ابتدای ارائه خود گفت: عدالت از اساسیترین دغدغههای همه بشریّت در همه ادوار بوده و عدالتورزی همواره مطلوب بوده است، به گونهای که عدالت را ذیل مستقلات عقلی قرار داده و حسن اعتبار و حجیّت آن، ضروری فرض شده است و از سوی دیگر، مصلحتاندیشی نیز به مثابه ضرورتی فراگیر در زندگی فردی و اجتماعی مردم، گریزناپذیر محسوب میشود.
وی ادامه داد: با وجود این که عمل طبق هر کدام از موازین عدالت و مصلحت، ضرورتی گریزناپذیر به نظر میرسد، در برخی موارد عمل به هر کدام از دو عنصر عدالت و مصلحت، به صورت همزمان میسّر نمیشود بلکه در برخی موارد، حکم به عدالت به واسطه مصلحتورزی، تعطیل یا محدود میشود.
جایگاه عدالت و مصلحت و اولویّت هر کدام
ایزدهی با طرح این سؤال که جایگاه عدالت و مصلحت و اولویّت هر کدام بر دیگری در مقام تعارض یا تزاحم چیست بیان کرد: به نظر میرسد با وجود پاسخ اولیّهای که ممکن است وجود داشته باشد و به واسطه این که از یک سو عدالت، غایت حکومت است و مصلحت رویکردی درونحکومتی، و از سوی دیگر، عدالت، از مستقلات عقلی است و مصلحت، تابع دلیلی شرعی، حکم به تقدّم عدالت بر مصلحت کرده باشد؛ باید گفت پاسخ به پرسش از تقدّم یا تأخر هر کدام از این دو عنصر مصلحت و عدالت نیازمند بازتعریف این دو مفهوم است.
ایزدهی با اشاره به تعریف عدالت در روایات تصریح کرد: بر اساس این نگاه از عدالت، ارائه تعریف درست از عدالت، مستلزم تعریفی دقیق از «حق» و مبانی آن است. در نگاه اسلامی، «حق» نهتنها یکی از صفات باریتعالی است، بلکه خداوند دارای صلاحیت انحصاری در جعل و وضع حق و اجرای آن است که به طور طولی به چهارده معصوم(ع) تفویض شده است.
این محقق و پژوهشگر حوزه تصریح کرد: عبارتی نظیر «الحق ما رضیتموه و الباطل ما اسخطتموه» در زیارت آل یاسین دالّ بر همین مقصود هستند؛ بر این اساس، عدالت اسلامی صرفاً با تبعیّت از قول و فعل معصوم، تحققپذیر است.
محدوده عدالت و مصلحت هریک تا کجاست؟
ایزدهی با بیان اینکه مسئلهای که ممکن است با اصل برابری و به طور کلی با مفهوم عدالت، تزاحم پیدا کند، «مصلحت» است عنوان کرد: پرسش اصلی اینجاست که آیا میتوان به نام مصلحت، از اجرای عدالت کوتاه آمد؟ محدوده عدالت و مصلحت هریک تا کجاست؟ «مصلحت» مفهومی مستقل و حاکم بر تمام ارزشهای حقوقی است و یا اجرای عدالت به هر قیمتی، خود بالاترین «مصلحت» است؟
وی تاکید کرد: مطابق تعریف عدالت به وضع الشیء فی موضه و قرار دادن «حق» به مثابه ملاک این جایگذاری یا اعطای حق به صاحبان آن، طبیعتاً این گونه عدالت نهتنها با مصلحت پیشینی منافاتی ندارند بلکه عملاً این دو مفهوم در مصادیق مختلف با یکدیگر توافق دارند و اساساً دوگانگی وجود ندارد تا قرار باشد به تقدّم یا تأخر یکی بر دیگری حکم شود.
وی در پاسخ به برخی انتقادات در مورد دیدگاه محقق بیان کرد: این ایده بنده به رشته و گرایش خاصی در مسایل اجتماعی و سیاسی و … منحصر نیست و غرض بنده این بود که ما یک مشکل اساسی داریم و آن این است که تزاحم و تقابل میان این دو در افکار مردم در برخی موضوعات وجود دارد و تلاش ما در رفع آن بوده است.
وی افزود: گاهی گفته میشود باید با عدالت محض رفتار شود چون مصلحتاندیشی، ظلم است و گاهی گفته شده اگر عدالت مقدم و مصلحت نباشد، ناکارآمدی ایجاد میشود که هیچکدام از این دو مورد پذیرش دین ما نیست.
باید بازتعریفی از عدالت داشته باشیم که مصلحت نیز در آن دخیل باشد
ایزدهی با تاکید بر بازتعریفی از مفهوم عدالت اظهار کرد: باید بازتعریفی از عدالت داشته باشیم که مصلحت نیز در آن دخیل باشد تا ثابت کند در اسلام در همه گرایشات و رشتهها عدالت و مصلحت وجود دارد و تهافتی نیز میان این دو نیست.
این محقق حوزه تصریح کرد: از طرفی با چندین تعریف از عدالت مواجه هستیم در حالی که همه مردم از عدالت یک چیز میفهمند؛ لذا درک جهانشمولی عدالت، موید درک مفهوم واحد از عدالت است و عدم ظلم و … مصادیقی از مفهوم عدالت هستند.
ایزدهی بیان کرد: فلان عالم و فقیهی میگوید عدم تساوی ارث ظلم است و به تساوی حکم میکند ولی عدالت، برابری یکسان نیست بلکه برابری همگان در یک امر یکسان است؛ برابری افراد در شرایط مساوی از حقوق مساوی لذا در مسئله ارث، زنان چون نفقه و هزینه خانواده را ندارند لذا ارث آنان نیمی از مردان است.
وی افزود: اگر نوع نگاهمان را به عدالت عوض و آن را به ملاک حق ارجاع دهیم در این صورت فقدان عدالت نخواهیم داشت؛ دعوای کلامی معتزله و اشاعره نیز با این تعریف که عدالت وضع شی در جای خود است برطرف خواهد شد.
در معرفت اسلامی نمیتوانیم از عدالت کوتاه بیاییم
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ابتدائا حکم عقل به حسن و قبح است ولی ملاک را شرع میدهد گفت: نوآوری ایده بنده این است که اولا ما یک عدالت داریم و عدالتهای متعددی نداریم، دوما باید مفهوم عدالت بازتعریف شود و سوم اینکه در معرفت اسلامی نمیتوانیم از عدالت کوتاه بیاییم و به سمت ظلم برویم و یا با گرفتن سوی عدالت، ناکارآمدی ایجاد کنیم.
نقد حجتالاسلام مهاجرنیا
در ادامه این کرسی، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه در سخنانی گفت: در بررسی مصلحت و عدالت، هر دو طرف ظرفیت بحث زیادی دارد و باید ابتدا روشن کنیم که کدام قسمت از عدالت با کدام قسمت از مصلحت تعارض دارد.
وی ادامه داد: ارایهدهنده بیشتر مباحث خود را بر روی تعریف لغوی متمرکز کرده است در حالی که به لحاظ معرفتشناسی نیز باید بیشتر بحث میشد و حداقل اینکه روی معنای اصطلاحی بیشتر بحث صورت میگرفت.
مهاجرنیا با بیان اینکه هم اکنون جایگاه بحث بهروشنی تبیین نشده که موضوع لغوی و یا معرفتشناسی است عنوان کرد: ارایهدهنده با سادهسازی بحث عملا تعارض میان مصلحت و عدالت را از بینرفته تلقی کرده ولی در واقع این طور نیست و گاهی تعارضاتی در کشور ایجاد میشود.
استاد حوزه علمیه قم با ذکر مثالی ادامه داد: در برخی موارد حکم حکومتی که از روی مصلحت صادر شده با عدالت در تزاحم قرار میگیرد که به گفته شما هیچ حکمی بر شرع مقدم نیست، در حالی که امام راحل فرمود حکم حکومتی حکم اولی است.
رئیس دبیرخانه انجمنهای علمی حوزه افزود: موارد اشتراک معانی در عالم خارج و یا عالم استنباط باید بیان شود و همانطور که مصلحت جنبه پیشینی ندارد عدالت هم پیشینی و پسینی دارد که باید با هم نسبتسنجی و مقایسه شود.
استاد و محقق حوزه اظهار کرد: در بسیاری موارد داریم که عدالت مقدم میشود و مواردی هم مصلحت مقدم میشود؛ مثلا وقتی وضع جامعه نا امن است باید حکومت نظامی اعلام کنیم که این حکومت نظامی بسیاری از موازین عدالت را زیر سؤال میبرد ولی براساس مصلحت صورت میگیرد.
زوایای بحث مصلحت در فقه
وی ادامه داد: در فقه، مصلحت سه زاویه مورد بحث قرار میگیرد؛ اگر این سه مدل را با عدالت مقایسه کنیم نتایج بهتری گرفته میشود که مصلحت گاهی به معنای تشریح فلسفه احکام شرعی و مصلحت نفسالامری است.
مهاجرنیا عنوان کرد: گاهی مصلحت قید متعلق احکام شرعی است و حکمی بیان شده و مصلحت قیدی بر آن است مانند اینکه فرد دارای ولایت با شرط رعایت مصالح امت میتواند اعمال قدرت کند که در مقایسه با عدالت، این مسئله عین عدالت است.
مهاجرنیا افزود: نوع دیگر این است که مصلحت دلیل استنباط حکم شرعی باشد؛ یعنی میگوییم این حکم را به دلیل مصلحت دادیم که در دوره فعلی نیز بیشتر با این مسئله سر و کار داریم چون. شبهه مطرح شده در دوره فعلی این است که در مواقعی خود مصلحت دلیل شرعی میشود که باید این موضوع را با خود عدالت مقایسه کنیم.
نقد حجتالاسلام جورگویه
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محمدی جورگویه، استاد حوزه و ناقد کرسی در سخنانی گفت: اضطراب در تعابیر و اصطلاحات مطرح شده در متن ارایه شده توسط محقق وجود دارد که معتقدم باید اصلاح شود.
وی افزود: محقق میان عقل و دلیل شرعی تفاوت قائل شده است در حالی که عقل، خودش دلیل شرعی است همچنین تفریع در مباحث بهدرستی روشن و مشخص نشده است.
محمدی جورگویه عنوان کرد: محقق در تعریف عدالت، آن را وضع شیء در جای خود از یکطرف بیان کرده و از سوی دیگر نیز تعریف عدالت را اعطای حق هر ذی حقی برشمرده و این دو را معادل یکدیگر تعریف کرده در حالی که در تعریف با یکدیگر تفاوت دارند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه دلالت روایات بر تعریف عدالت در این مطلب بهخوبی روشن نیست ادامه داد: از طرف دیگر تعریف مشخصی نیز از مصلحت ارائه نشده البته ضوابط آن بیان شده ولی آیا همه این ضوابط لازم بوده است؟.
این محقق همچنین با طرح این سؤال که آیا مصلحت پسینی در مقاطعی عدالت نیست؟ تصریح کرد: آیا عدالت و مصلحت در یک رتبه هستند یا در طول یکدیگر هستند؟ چون گاهی رعایت مصلحت از ضوابط اجرای عدالت است که در هر صورت این مسایل نیز باید به روشنی در این مطالب بحث شود.
بنابرگزارش ایکنا، در این کرسی دو تن از حاضران نیز به ارایه دیدگاههای خود در این زمینه پرداختند و نقدهایی به مطالب ارایه شده وارد کردند که محقق این کرسی ضمن پذیرش بسیاری از ایرادات وارده به برخی نقدها نیز پاسخ داد.