تفاوتی نمیکند که مبنای مخالفت با کنسرت، نوع موسیقی آن باشد و یا نحوه برگزاری آن؛ چه بهتر است که این بزرگواران به جای درخواست تعطیلی مطلق و بیقید وشرط کنسرتها، خواستار اصلاح آن از موارد خلاف شرع میشدند تا خیرخواهی آنها در این امر بیشتر برای مردم ملموس شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام مهدی مسائلی پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه اصفهان در یادداشتی آورد: مخالفت بعضی از علما با برگزاری کنسرت یکی از موضوعات پرحاشیه سالهای اخیر بوده است که اگرچه در ابتدا نسبت به برگزاری آن در شهرهای مذهبی حساسیت وجود داشت، ولی با موضعگیری ائمه جمعه دیگر شهرها ابعاد تازهای نیز یافته است. زیرا معمولا اینگونه مخالفتهای کلی برای مردم این مطلب را تداعی میکند که مخالفت بیقید و شرط علما با برگزاری کنسرت، به دلیل مخالفتِ کلیِ آنها با موسیقی و خوانندگی است و یا اینکه آنها گردآمدن مردم در مکانی شاد و هنری را حرام میدانند.
هر چه هست جلوگیری از برگزاری کنسرت شاید با تحکم و اجبار در مقاطعی امکانپذیر است، ولی باید علما قبل از هر امر و نهیای مبنای مخالفت خویش را برای مردم تبیین کنند؛ در غیر این صورت رفتار آنها به جای اینکه امر به معروف و نهی از منکر جلوه کند، نوعی دیکتاتوری مذهبی به نظر میرسد که موجبات دینگریزی مردم را فراهم میکند.
نکته دیگر اینکه تفاوتی نمیکند که مبنای مخالفت با کنسرت، نوع موسیقی آن باشد و یا نحوه برگزاری آن؛ چه بهتر است که این بزرگواران به جای درخواست تعطیلی مطلق و بیقید وشرط کنسرتها، خواستار اصلاح آن از موارد خلاف شرع میشدند تا خیرخواهی آنها در این امر بیشتر برای مردم ملموس شود.
حقیقت اینکه امروز برای بسیاری از مردم مخالفت علما با برگزاری کنسرت، نوعی موضعگیری سیاسی و یا قدرتنمایی مذهبی جلوهگر مینماید.
همچنان که برای بسیاری از مردم جای این سوال وجود دارد که چگونه یک سبک موسیقی در جایگاه استفاده سیاسی و مذهبی، حلال و حتی موردپسند میشود، ولی دقیقا همان سبک خوانندگی در جایگاهی دیگر که ارتباطی با امور مذهبی و سیاسی نیز ندارد، با حرمت و منع روبرو میشود.
برای مردم این سوال وجود دارد که چگونه انواع موسیقی و سبکهای خوانندگی در عزاداری امام حسین علیهالسلام مورد استفاده قرار میگیرد و در شرایطی که علما متولی هدایت این امور مذهبی هستند، به آن اعتراض فراگیری صورت نمیگیرد و یا اینکه حداکثر با محافظهکاری برخورد ملایمی با آن میشود، ولی بعضی از علما با شدت خاصی به معرکه تعطیلی کنسرتها میآیند.
اگر موسیقی و خوانندگی حرام و ممنوع است همه جا باید ممنوع باشد بلکه قبح و زشتی انجام آن در برنامههای مذهبی بسیار بیشتر از امور غیرمذهبی است.
اگر هم مخالفت این علما با برگزاری کنسرت به خاطر نحوه برپایی آن و تجمع مردم در مکانهایی خاص است، باید مشخص شود کجای این تجمعات اشکال دارد و باید اصلاح شود؟ برای مردم پذیرفتنی نیست که در جشنهای دهه فجر و میلاد ائمه علیهمالسلام و نیمه شعبان، گردهمایی مردم و گوش دادن به موسیقی های شاد و همخوانی با آن، بدون اشکال باشد ولی همینکار در مکانها و زمانهای دیگر حرام و ممنوع باشد.
به هر حال اگرچه علمای محترم گاهی تأثیرپذیری امر به معروف و نهی از منکر را در حدّت و شدت بخشیدن به آن تصور میکنند ولی اگر جامعه نسبت به این اوامر و نواهی توجیه نباشد، این تأکیدات دین گریزی هرچه بیشتر مردم را در پی خواهد داشت.