امام حسین(ع) در مبارزه خودش هدفی را مطرح میکند که مبارزه با ظلم، فساد، مقاومت کردن در برابر بیعت تحمیلی با یک فرمانروای خودسر و مستبد، به دست آوردن عزت و از دست ندادن آن است. پس مراسم عاشورای حسینی و عزاداری برای ابا عبدالله(ع) ذاتاً سیاسی است و امکان ندارد سیاسی بودن از این مراسم تفکیک بشود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی پژوهشگر، نویسنده و مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفتگویی به آسیبشناسی مجالس عزاداری و ویژگیهای این مراسم پرداخته است که از منظرتان میگذرد.
بفرمایید به طور کلی وضع مجالس عزاداری و روضهخوانی در ایام ماه محرم را چگونه میبینید و چه امتیازاتی برای آنها سراغ دارید؟
محلاتی: مساله عزاداری برای امام حسین(ع) در میان شیعیان از جهات مختلفی دارای امتیازات و ویژگیهای منحصر به فرد است و واقعاً ما در امت اسلامی مراسمی با این ویژگیها سراغ نداریم. چند خصوصیت در این مراسم وجود دارد که آن را ممتاز میکند.
ویژگی اول این است که این مراسم گستردهترین مراسم دینی از نظر فراگیر بودن نسبت به اقشار مختلف، افراد گوناگون و سلایق متفاوت در میان ما است. بر خلاف مراسم دیگر، موضوع امام حسین(ع) موضوعی است که همه مردم نسبت به آن تعلق خاطر دارند و بسیاری از افرادی که در مراسمات دیگر دینی شرکت نمیکنند، در این مراسم شرکت میکنند. ما نمیتوانیم مراسم امام حسین(ع) را با مراسم دیگر مثل نماز جمعه، حتی مراسم احیاء شبهای قدر، یا سوگواری برای بقیه ائمه(ع) و رحلت پیغمبر اکرم (ص) مقایسه کنیم.
ویژگی دوم این مراسم این است که به لحاظ شور و احساسات، پرشورترین و پر احساسترین مراسم ما است. یعنی علاوه بر گسترش و پهناوری قضیه به لحاظ افراد، از نظر عمق احساسات هم مردم را کاملاً تحت تاثیر خودش قرار میدهد. تاثّر فراوان، اشکها و نالهها در آن واقعاً جنبه استثنایی دارد.
ویژگی سوم این است که این مراسم، یک مراسم کاملاً مردمی است، یعنی بر اساس اعتقاد دینی مردم شکل میگیرد. یک مراسم رسمی، که از طرف دولت و حکومت برگزار بشود، نیست. خودِ مردم این مراسم را هدایت و مدیریت میکنند، این مراسم هزینهای بر دولت تحمیل نمیکند و آنچه را که به لحاظ مالی و اقتصادی هزینه میشود، تمامش از جیب خودِ مردم و بر اساس یک اعتقاد و صفای باطنی صورت میگیرد.
گفته میشود امروزه در برخی جلسات عزاداری امام حسین(ع) مساله سیاست گریزی مطرح میشود و جلسات سخنرانی و ذکر مصیبت به سمت و سویی هدایت میشود که افراد از مسائل سیاسی فاصله بگیرند یا تفسیر غیر سیاسی از واقعه عاشورا ارائه میشود. به نظر شما آیا واقعاً چنین نگرانی وجود دارد؟
محلاتی: مراسم عاشورای حسینی و عزاداری برای ابا عبدالله(ع) ذاتاً سیاسی است و امکان ندارد سیاسی بودن از این مراسم تفکیک بشود. دلیل مساله خیلی روشن است. امام حسین(ع) در مبارزه خودش هدفی را مطرح میکند که مبارزه با ظلم، فساد، مقاومت کردن در برابر بیعت تحمیلی با یک فرمانروای خودسر و مستبد، به دست آوردن عزت و از دست ندادن آن است. در چنین مراسمی سخن از امام حسین(ع)، سخن از کلمات امام حسین(ع) و سخن از احادیث است که میگوید: «الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهى عنه»(۱)، بحث از پرهیز از پذیرفتن ذلت است، بحث از شهادت طلبی است، بحث از مبارزه حضرت با فساد فراگیر در سازمان حکومت است. همه اینها مسائل مهم و اساسی سیاسی است که در ذات عاشورا و کربلا وجود دارد. مگر ممکن است در ماه محرم برای موضوع و سوژهای گرد هم جمع بشویم که چنین ویژگیهایی دارد و در عین حال این جمع شدن ما جنبه سیاسی نداشته باشد، امکان پذیر نیست. ولی در عین حال نباید غفلت کرد که در این زمینه دو خطر هم وجود دارد:
خطر اول از ناحیه کسانی است که تلاش میکنند مردم و عزاداران را از محتوای واقعه عاشورا دور نگه دارند. مردم فقط به جنبههای صوری عزاداری از قبیل اشک ریختن، سینه زدن، زنجیر زدن، علَم بلند کردن و امثال اینها اکتفا بکنند. اگر مردم به لُبّ واقعه عاشورا توجه پیدا بکنند، قهراً برای آنها پیام سیاسی خواهد داشت. به همین دلیل است که رژیمهای مستبد نسبت به عزاداری امام حسین(ع) حساسیت زیادی دارند. در هر جامعهای که فضای سیاسی بسته باشد و حاکمان نسبت به قدرت خودشان واهمه و ترس داشته باشند و فساد فراگیر باشد، قهراً چنین موضوعی اتفاق میافتد که هم عزاداری امام حسین(ع) را به ظاهر حفظ کنند و هم اجازه ندهند که مردم بیش از لباس سیاه پوشیدن، اشک ریختن و روضهخوانی کردن پا را فراتر بگذارند و پیام نهضت ابا عبدالله الحسین(ع) را درک بکنند و در مراسمات مطرح بشود.
در نقطه مقابل، خطر دیگری هم هست و آن این است که ما حادثه عاشورا را به شکل غلطی به عنوان یک حادثه سیاسی معرفی بکنیم و در صدد بهرهبرداری سیاسی از آن باشیم. این خطر دوم از ناحیه افرادی است که سیاسی هستند، ولی واقعه عاشورا را به عنوان یک ابزار برای اهداف گروهی و جناحی خودشان مورد استفاده قرار میدهند.
اینکه ما در جریانات و حوادث مختلف سیاسی به جای ارائه کردن تحلیلهای منطقی و ارائه کردن استدلال، به شکل سطحی مسائل را با بخشهایی از تاریخ مقایسه بکنیم، یک ظلم و جفا به امام حسین(ع) تلقی میشود.
بسیار غیر منطقی است که یک جریان سیاسی، مثلاً گفتگو با دشمن را نفی میکند و استدلال میکند که امام حسین(ع) با دشمن گفتگو نکردند. سیاسی بودن واقعه عاشورا به معنای بهرهبرداری کردن سیاسی برای اهداف جناحی و گروهی و کپیبرداری نابجا و بیمورد از حادثه عاشورا نیست که مثلا مخالف خودمان را شمر و عبیدالله معرفی کنیم. حادثه عاشورا را باید بدون اینگونه اهداف و اغراض سیاسی درست شناخت و به جای اینکه عاشورا را به دنبال اهداف خودمان بکشانیم، ما باید به دنبال عاشورا باشیم و این وقتی اتفاق میافتد که عاشورا را بر اساس منابع متقن و معتبر بشناسیم و حبّ و بغضهای خودمان را کنار بگذاریم و بعد، از آن تاسی بکنیم.
به نظر بسیاری از کارشناسان مسائل دینی، عزاداریها در کشور ما رو به گسترش است، اولاً آیا شما با اصل این برداشت موافقید؟ ثانیاً آیا گسترش عزاداریها یک امر مفید و مثبت است؟ ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
محلاتی: از نظر بنده، ما هر مقدار مراسم عزاداری امام حسین(ع) را در کشور و جامعه خودمان گسترش بدهیم و از نظر سطح و عمق نفوذ این مراسم را بیشتر بکنیم و بر تقویت آن اهتمام داشته باشیم، امر مطلوبی است. در واقع در این زمینه حدّ و مرز و اندازهای وجود ندارد. ولی در کنار این موضوع نکتهای که وجود دارد این است که در جامعه ما، ما شاهد یک جریان گستردهسازی عزاداریها به معنای شبیهسازی هستیم که البته نه تنها مطلوب نیست، بلکه یک خطر هم هست.
منظورم از شبیهسازی این است که در موضوعاتی غیر از موضوع عاشورا، کربلا و امام حسین(ع) هم ما در صدد برمیآییم برای کربلا شبیه درست بکنیم، در حالی که قصه کربلا و عاشورا شبیهبردار نیست و یک حادثه منحصر به فرد است. همه ویژگیهایی که در سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا دست به دست هم دادند تا این واقعه اتفاق بیفتد، فقط برای یک بار در تاریخ فراهم شده است. مساله امام حسین(ع) را با هیچ مساله دیگری نمیتوان مقایسه کرد. افرادی از جامعه ما که مایلند مصائب دیگری که برای ائمه اتفاق افتاده، یا حوادث دیگری که در تاریخ اسلام پیش آمده را در موقعیتی در تراز عاشورا و کربلا قرار بدهند، برداشت غلطی دارند و ما نمیتوانیم تن به این شبیه سازیها بدهیم.
خودِ ائمه توجه داشتند که مساله عاشورا و کربلا یک ماجرای منحصر به فرد است و بنا نیست برای مسائل دیگر و حتی برای مصائب دیگر ائمه چنین مراسم گستردهای برگزار بشود. تاکیداتی که ما بر عزاداری و زیارت برای ابا عبدالله الحسین(ع) داریم، برای موضوعات دیگر وجود ندارد. در کتب حدیثی ما مثل وسائل الشیعه، روایات زیادی در این زمینه وجود دارد. ما این تفاوت را نباید از دست بدهیم.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که اگر ما شبیه سازی را شروع بکنیم و عاشوراها داشته باشیم، در این صورت به همان عاشورای اول هم لطمه زدیم و آن را تضعیف کردیم.
به نظر شما وضع عزاداریها در مساجد در سالهای اخیر چگونه بوده است، آیا شما وضع مساجد را از این جهت مطلوب میبینید و مساجد مانند گذشته پایگاه منبرهای حسینی هست؟
محلاتی: در گذشته اینطور بوده که عزاداری امام حسین(ع) اختصاص به مساجد نداشته است. برنامههای دینی از دهههای قبل، بلکه از قرنهای گذشته به دو شکل بوده است. برخی از آنها اختصاص به مساجد داشته، مثل برنامههای مذهبی که غالباً در ماه رمضان انجام میگیرد و نوع دوم برنامههایی بوده که هم در مساجد برگزار میشده و هم در بیرون از مساجد. برای عزاداریهای حسینی از سابق مردم حسینیهها و تکایایی برپا میکردند و عزاداری میکردند. علاوه بر حسینیهها مراسم عزاداری امام حسین(ع) و روضهخوانی، در منازل و خانهها هم متعارف بوده و هست. ولی آنچه که امروز شاهد آن هستیم بروز یک آفت در این زمینه است. به این معنا که در گذشته حسینیهها و تکایا و منازل، مکمل نقش مساجد بودهاند، اما متاسفانه امروز این نقش از مسجد به بیرون مسجد در حال انتقال است. آنچه که امروز در بسیاری از موارد اتفاق میافتد این است که عدهای از افراد که نمیخواهند در مسجد شرکت کنند، جلسات بیرون مسجد را به وجود میآورند. آیا انتقال نقش مسجد به غیر مسجد به صورت کلی رواست؟ نگرانی این است که به هر حال گروهی از مردم ما کسانی هستند که در طول سال به دلایل مختلفی کمتر در برنامه مساجد شرکت میکنند و کمتر در نمازهای جماعت حضور پیدا میکنند و کمتر پای منبر و موعظه در مساجد مینشینند. در گذشته این طور بود که همین افراد در ماه محرم به دلیل علاقهای که برای حضور در مراسم امام حسین(ع) دارند به مساجد میآمدند. حداقل در این ایام کم و بیش در نماز جماعت شرکت میکردند و پای منابر مینشستند و با معارف اسلامی آشنا میشدند.
منبر حسینی یک حلقه وصل بین مردم با مسجد و قرآن و معارف اسلامی بود. اما حادثهای که الان دارد اتفاق میافتد و از نظر بنده نگران کننده است این است که این نقش از عزاداری گرفته بشود.
به دلیل اینکه افراد با شرکت در مراسم بیرون از مسجد، حتی در ماه محرم هم ارتباطی با مساجد پیدا نمیکنند و آن کارکرد مثبتی که مجالس حسینی در گذشته داشته، تضیف بشود.
از طرف دیگر در مساجد با توجه به اینکه یک بافت سنتی وجود دارد، گروهی از افراد متدین و سابقهدار و روحانی محل حضور پیدا میکند، میتوانیم یک انضباط دینی را در نوع عزاداریها و هیئتها داشته باشیم و افراد در عزاداری کردن یله و رها نیستند. اعمال سلیقههای شخصی و حرکتهای افراطی معمولاً در مساجد کمتر اتفاق میافتد. یک نوع نظارت معقول از ناحیه خودِ مردم و روحانیت میتواند در مسجد وجود داشته باشد. اما وقتی مجلس بیرون از مسجد تشکیل میشود، قهراً این نوع نظارتها هم نیست.
به نظر شما چرا با این آسیبها در عزاداریها مواجه شدیم؟ شما علت خاصی در این زمینه سراغ دارید؟
محلاتی: بله، علل مختلفی دارد. به نظر بنده یک عامل به صورت جدی در فاصله گرفتن نسل امروز از مساجد موثر است و آن این است که مساجد در دهههای اخیر به مرور زمان به عنوان پایگاه برای یک جریان سیاسی، شناخته شده است. عموماً مساجد در شهرهای بزرگ به خصوص مثل تهران به عنوان یک جایگاهی که فقط از یک جریان سیاسی در کشور حمایت میکند و برای به قدرت رسیدن او فعالیت میکند شناخته میشوند. ما در یک جامعه متنوع و متکثر زندگی میکنیم. این تنوع و تکثر به خصوص خودش را در هنگام انتخابات نشان میدهد. کاندیداهای مختلفی به میدان میآیند و مردم برخی از آنها را میپذیرند و به آنها رای میدهند و برخی از آنها را نمیپسندند و به آنها رای نمیدهند و آنها را حذف میکنند. این حذف و اضافه شدن در صحنه سیاست دیده میشود ولی متاسفانه مساجد ما نتوانستند خودشان را با این شرایط انطباق بدهند. مساجد در بسیاری از موارد به صورت کامل در اختیار یک جریان سیاسی قرار گرفته و به صورت یک باشگاه خاص و مثل یک دفتر حزب عمل میکند و به هیچ فرد و گروه دیگر، از جریان دیگری اجازه حضور نمیدهد. در این شرایط قهراً کسانی که تعلق خاطر به جریانات دیگر دارند، از مسجد فاصله میگیرند. اگر ائمه جماعات و متولیان مساجد ما سعه صدر بیشتری از خودشان نشان بدهند به نظر بنده میتوان جلوی این مشکل را گرفت. به دوستان عزیز خودم در مساجد و به روحانیون بزرگوار که برای آنها کمال احترام را قائل هستم، عرض میکنم که عزیزان من، آمدن این نسل که از نظر شما دارای گرایشات سیاسی غیر مطلوب هستند به مسجد، بسیار سودمندتر از این است که این افراد در بیرون مسجد فعالیت داشته باشند و مجالس به خودِ آنها سپرده بشود. اجازه بدهید با هر خطّ و ربطی که دارند، در مسجد حضور داشته باشند.
مدتهاست که مساله افراطیگری در عزاداریها با برخی از حرکتهایی که به خصوص ذاکرین و مداحین دارند، مورد اعتراض برخی از افراد قرار میگیرد. شما در این زمینه چه نظری دارید؟
محلاتی: عزاداری امام حسین(ع) و مجالس حسینی در ادوار مختلف دارای آسیبهایی بوده و این موضوع جدیدی نیست. مرحوم محدث نوری کتابی به نام لولو و مرجان دارد. این کتاب ارزشمند در نقد و آسیبشناسی مجالس امام حسین(ع) است. ولی به نظر میرسد در چند دهه اخیر، مشکل رو به افزایش است و افزایش این مشکل معمولاً از این جهت است که یک قشری در مساله عزاداری امام حسین(ع) مدیریت مراسم را به لحاظ روضهخوانی به دست گرفتند که آشنایی کمتری با معارف اسلامی دارند و لذا هم روضههایی که میخوانند از نظر مضمون ضعیفتر شده و مراجعه به منابع اصلی کاهش پیدا کرده و هم به لحاظ سبک و روش از سبک و روشهای ناصحیحی استفاده میکنند.
در عزاداری امام حسین(ع) معمولاً در بسیاری از موارد، از نوعی از موسیقی یا سبکهای خوانندگی که مربوط به مراسمات دیگر است و اساساً با قصه امام حسین(ع) هیچ نوع تناسب و تلائمی ندارد استفاده میشود. این مشکل چند عامل دارد:
عامل اول این است که ما خودمان در تقویت این گروه از مداحان مقصّر هستیم. مداحانی که فقط به اتکای صدا در صحنههای عزاداری امام حسین(ع) حضور پیدا کردند، بدون اینکه شرایط دیگر ذاکر امام حسین(ع) بودن را داشته باشند. ما اگر بر اساس همان سبک و روشی که حضرت امام خمینی داشتند پیش میآمدیم به نظرم این مشکلات در این حد گسترده اتفاق نمیافتاد. خاطرمان هست که در ایام عزاداری در حسینه جماران با حضور امام خمینی مجلس عزاداری برگزار میشد. ولی کسی که برای روضهخوانی حضور پیدا میکرد یک روحانی سالخورده و سابقهدار مرحوم آقای کوثری بود. روضهخوانی که از قدیم در منزل امام روضهخوانی میکرد، هم روضه میخواند و هم دمی میگرفت و شعری میخواند و بعد مردم تکرار میکردند و عزاداری میکردند و شاهد آن اشکهای فراوان امام هم در این نوع مراسمات بودیم. اما الآن این قشر جدید را خودمان پدید آوردیم، مجالس را به آنها تحویل دادیم، آنها را بزرگ کردیم و در جایگاه بالا نشاندیم و حالا به چه کنم چه کنم گرفتار شدیم که چه باید کرد!. نتیجه این شد که کم کم جا را بر اهل منبر تنگ بکنند و اگر دیروز به عنوان فرع و حاشیه بودند، امروز به عنوان اصل تلقی بشوند.
در عین حال در جماعت خودِ ما در جبهه روحانیت هم در این زمینه ضعفهایی وجود دارد. یک ضعف این است که ما چرا این افراد را در مجالس خودمان میآوریم و اینها را بزرگ میکنیم. اگر این کار غلط است، اگر نگرانی وجود دارد، اگر مطالب باطلی را میخوانند، اگر از سبکهای باطلی استفاده میکنند، چرا در مجالس علما حضور پیدا میکنند. چرا ما آنها را دعوت میکنیم. این حمایت است که آنها را به صحنه آورده است.
تقصیر دومی که متوجه ما هست این است که ما هم در مجالس خودمان از گفتن مطالب سست در بسیاری از موارد ابایی نداریم. این اشکال فقط متوجه مداحان نیست. در منبرها هم متاسفانه گاهی مطالبی سست و ضعیف و مطالب غیر واقعی گفته میشود. در گذشته هم البته وجود داشته، ولی امروزه یک مقداری گستردهتر شده است. ما داریم مساله تسامح در روضهخوانیها را باب میکنیم و این خطرناک است. این به تاریخ سازی و تحریف واقعیتها و مغلوب شدن قلب حقایق عاشورا و کربلا میانجامد و نتیجهاش این میشود که همه چیز در صحنه عاشورا و کربلا جابه جا بشود و فهم درستی از این واقعه وجود نداشته باشد. به نظر بنده علمای دینی ما در این زمینه مسئولیت بزرگی دارند. همان مسئولیتی که در روایات ما هم آمده که مبارزه کردن با تحریف است و این تحریف هم امروزه برای ما دارد اتفاق میافتد. طبق روایات، عالمی که در برابر تحریف در دین سکوت و مسامحه میکند، لعنت خدا و ملائکه بر او است. آیا ما امروز مشمول این لعنت قرار نگرفتهایم؟. آیا اگر همه علمای ما، بزرگان و حوزههای علمیه، در برابر این جعلیات و موهوماتی که به نام دین به مردم عرضه میشود، موضعگیری میکردند ما در چنین وضعی بودیم؟.
از نظر شما، در مشکلاتی که برای عزاداریهای امام حسین(ع) اشاره کردید آیا نظام جمهوری اسلامی نقشی برای رفع این مشکلات میتواند داشته باشد و اساساً در قصه مراسمات امام حسین(ع) چه توقع و انتظاری از حکومت میرود؟
محلاتی: درپاسخ سئوال اول شما اشاره کردم که مراسم عزاداری برای امام حسین(ع) ذاتاً یک مراسم مردمی است لذا ما توقع و انتظاری برای اینکه حکومت و دولت در این زمینه ورودی داشته باشد، نباید داشته باشیم و نه تنها نباید داشته باشیم، بلکه بالاتر به نظر بنده هر مقدار که حکومت در این زمینه وارد بشود به کمرنگ شدن نقش مردم میانجامد و در نهایت موجب تضعیف مراسم عزاداری امام حسین(ع) است. فقط آنچه که هست این است که حکومت در این زمینه نقش منفی ایفا نکند. همین که صدا و سیما مواظبت داشته باشد که در میان مراسمات، مراسمی را برای پخش انتخاب بکند که به لحاظ مضمون و محتوا و به لحاظ شکل و صورت مراسمی باشد که کمترین عیب و ایراد را دارد، همین کافیست. همینکه رسانه ملی نقشی در ترویج خرافات و سبکهای غلط عزاداری نداشته باشد، کافیست.
در مدیریت این مراسم هم، قهراً ما نباید توقع داشته باشیم که یک مدیریت دولتی این مراسم را هدایت بکند. چه در مساجد و چه در بیرون مساجد. برگزاری مراسم به خصوص به لحاظ اینکه چه چیزی گفته شود و چه چیزی گفته نشود، یا چه کسی بگوید و چه کسی نگوید، در مرحله اول به خودِ مردم و در مرحله دوم هم به روحانیت و عالمان دینی مربوط است و مراسم امام حسین(ع) باید تحت نظر علما انجام بگیرد، کما اینکه تابحال هم تحت نظر آنها انجام گرفته است.
البته دولت به معنای عامّ خودش در برخی از مراسمات ورود پیدا میکند و گاهی هم برخوردهایی پیش میآید. من با این نوع برخوردها و به طور کلی ورود حکومت به آن صحنهها موافق نیستم. اشاره بکنم به یک مثال. از حدود هشتاد سال قبل یک اختلاف نظرهایی در برخی از اشکال عزاداری امام حسین(ع) و به صورت خاص در باره قمه زنی مطرح است. در حوزه نجف این مساله مطرح شد، دو مرجع بزرگوار در آن دوره در نجف زعامت و ریاست داشتند. یکی مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و یکی هم آیتالله میرزا حسین نائینی. مرحوم اصفهانی به شدت مخالف بود، فتوایی به تحریم این امور میداد. مرحوم نائینی نه تنها تجویز و بلکه تشویق هم میکرد. این اختلاف به اختلاف در بین علمای دیگر هم منتهی شد. همین اختلاف منجر به اختلاف در بین عزاداران هم شد. یک اختلاف فقهی بود که به هر حال آثار خودش را در میان مردم میگذاشت. این اختلافات فقهی به نظر من هرگز نباید از طرف دولتها مورد ورود قرار بگیرد.
امام (رضوانالله تعالی علیه) در حالی که ارشاد میکردند به اینکه برخی از امور متناسب با وجهه امروز جامعه ما نیست و از آنها باید پرهیز بشود، اما بیشتر از ارشاد و راهنمایی دخالتی نمیکردند.
خوب است جناب محلاتی آنچه در پس ذهن خود دارند، شفاف بفرمایند تا بدانیم از کدام تطبیق ناراحتند!
در این که نباید از عاشورا بهره جناحی داشت، درست؛ اما وقتی جناح مقابل به دنبال بهره سیاسی و الگوسازی برای کار خود است، نباید او را متوجه اشتباه و کج فهمی اش کرد؟!
در عجبم از این قضاوت های یک طرفه !!!!