برخی فکر میکنند فهم سیاسی آنها از مراجع خیلی بیشتر است. مرجعی که در مسائل فقهی و اصولی عمیق است در مسائل سیاسی هم عمیق است و اینطور نیست که اهل تشخیص نباشد. هر وقت طلبه توانست در ابواب فقهی مجتهد شود در مسائل سیاسی هم میتواند. چون وقتی قوه و استعدادی در مرتبهای به فعلیت برسد در زمینههای دیگر هم به فعلیت میرسد.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی، چندی قبل در دیدار با رئیس حوزههای علمیه کشور از ورود طلبهها به برخی از عرصههای سیاسی به شدت انتقاد کرد و گفت این رفتارها باعث کم شدن محبوبیت طلبهها در جامعه شده است.
این اولین باری نبود که یکی از مراجع قم نسبت به حضور طلبهها در عرصههای سیاسی و کم شدن سطح سواد حوزه سخن میگفت. پیشترحضرت آیتالله گرامی نیز در گفتوگویی هشدار داده بود که اگر وضعیت حوزه قم به همین شکل پیش برود، مرکزیت علمی حوزه شیعه از قم به نجف منتقل میشود.
اما گستردگی انتشار سخنان آیتالله شبیری زنجانی در فضای مجازی کشور برخی را به واکنش واداشت. گروهی از سیاسیون در انتقاد از سخنان این مرجع تقلید نوشتند «دوری طلاب از سیاست نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه آنان را بازیچه و آلت دست سیاسیون ماهر و حرفهای نیز میسازد».
حجتالاسلام والمسلمین محمد قائینی، استاد دروس خارج حوزهی علمیه قم، با حمایت از سخنان آیتالله شبیری گفت: «فیه الکفایه و فوق الکفایه» ولی باید مسئولان الان به دنبال راهکار باشند.
قائینی از شاگردان و تربیت یافتهگان مکتب اصولی مرحوم آیتالله خوئی(ره) است. وی متولد نجف است و در سال ۶۶ به علت فشارهای رژیم بعث صدام ،عرصه را برای رشد علمی مناسب نمیبیند، به ایران عزیمت کرده و از محضرات آیات شیخ جواد تبریزی، منتظری و گلپایگانی بهره بردهاست. قائینی در گفتوگو با شفقنا به استدلالهای موافقان حضور طلاب در عرصههای سیاسی پاسخ داد.
اخیرا برخی از بزرگان حوزه علمیه قم نسبت به حضور طلاب در عرصههای سیاسی جناحی هشدار داده و گفتهاند این رفتارها باعث کم شدن محبوبیت طلبهها شده است. با این نظر موافقید؟
قائینی: بله؛ مطالبی را که آقای شبیری فرمودهاند واقعیتهای تلخی است که ملموس است و نیاز به دنبال کردن و دوباره گفتن آن نیست بلکه مسئولان باید احساس مسئولیت کنند و مسائل را سامان دهند.
در مطالبی که آقای شبیری گفتهاند «فیه الکفایه و فوق الکفایه»
حتی از برخی از آقایان که از دفتر رهبری آمده بودند خواستم به مسئولان حوزه تذکر دهند که طلبهها در برخوردهای سیاسی، خود را به عنوان دنباله یک جریان سیاسی و حزبی نفروشند و حیثیت روحانیت و طلبگی را با یک جریان و یک مساله جزئی سیاسی معاوضه نکنند.
برخی از افراد سیاسی این اظهارات را نقد کردهاند و گفتهاند اگر طلبه سیاسی نباشد در معرض فریب قرار خواهد گرفت. نظر شما چیست؟
قائینی: این حرفها، حرفهای بدون پشتوانه است. برخی فکر میکنند فهم سیاسی آنها از مراجع خیلی بیشتر است. مرجعی که در مسائل فقهی و اصولی عمیق است در مسائل سیاسی هم عمیق است و اینطور نیست که اهل تشخیص نباشد.
عوض اینکه روی حرف این بزرگان دقت کنند و موشکافی کنند و بیندیشند که چطور باید این مشکلات را رفع کرد، موضعگیری میکنند.
از نمایندگان رهبری خواستم که از ایشان بخواهند به مسئولان حوزه تذکر دهند تا مانع برخی از کیفیتهای ورود طلبهها به سیاست شوند. این گونه رفتارها به حیثیت و آبروی یک نهاد لطمه میزند. بحث روحانیت بحث یک نهاد است و باید آبروی آن حفظ شود.
برخی از منتقدان نظر مراجع، بحث عینیت سیاست با دیانت را مطرح میکنند. آیا توصیه مراجع ربطی به عینیت دیانت و سیاست دارد؟ نظر شما چیست؟
قائینی: سیاست این نیست که طلبه خود را به یک جناح و گروه بفروشد. اتفاقا مراجعی که فوق جناحبازیها عمل میکنند با سیاست عمل میکنند. سیاست بزرگان دین ما همین بوده است.
سیاست این نیست که طلبه چپی یا راستی باشد بلکه حوزه و روحانیت باید نسبت به جریانات سیاسی و حکومت اسلامی حالت پدری داشته باشد نه اینکه جریان خاصی را محور قرار دهند و خود را دور آن جریان که درواقع بخشی از حکومت است فنا کنند.
جریانات سیاسی یک طرفدار و یک مخالف دارد ولی آنی که هیچ مخالف ندارد پدر کل جریانات است.
حضرت امام خمینی را به عنوان پیشوای طلبههای سیاسی مثال میزنند، آیا بین سیاست امام خمینی و سیاست مورد نقد مراجع ربطی وجود دارد؟
قائینی: امام خمینی خود را به یک جریان نفروخت بلکه برای همه جریانات پدر بود و محور بود. او در حالی چنین روشی داشت که «مُخّ» سیاست بود. اما این آقایان گاهی به خطا فکر میکنند که سیاسی بودن به معنای حمایت از یک حزب و گروه است.
سیاست را نباید در باریکهی حمایت از جریان خاص منحصر کرد و این از اغلاط واضح است.
جریانات یک روز حاکم و یک روز محکوم و یک روز اقلیت و یک روز اکثریتند و نهاد روحانیت باید از این مسائل حفظ شود.
سیاست زدگی حوزه چه آفتهایی را برای این نهاد در پی داشته است؟
قائینی: در دوران طلبگی باید همه همّ طلبه تحصیل دانش و سواد و درس باشد و وقتی که از همان ابتدا وارد فعالیتهای سیاسی میشود از درس میماند و وقتی طلبهای خوب اهل درس و دقت نباشد چطور میتواند در جریانات عمیق سیاسی که تخصص میخواهد صاحب نظر باشد؟ این رفتارها حتی گاهی منجر به اهانت به مراجع معظم شده که همه اینها ناشی از جهل و بیسوادی است.
مگر در همین جریانات سیاسی سر «شریح قاضی» کلاه نگذاشتند؟ چنان او را لکه دار کردند که تا تاریخ تاریخ است نمیتواند سر بلند کند. منتهی خطای افراد وقتی مشخص میشود که دیگر به درد خودشان نمیخورد و فقط میتواند عبرت بر دیگران باشد. آقایان طلبههایی که در مقابل مراجع موضع گیری میکنند قبل از آنکه بخواهند وارد این مسائل جزئی جناحی شوند بروند خطوط کلی جریانات زمان ائمه علیهم السلام را بخوانند و ببینند برخی از جریاناتی که در مقابل ائمه قد علم کردند مشابه همین جریاناتی نیستند که امروز مقابل دلسوزی مراجع قد علم میکنند؟ یک روزی به امام حسن مجتبی علیه السلام میگفتند «یا مذل المومنین» و امروز مراجع ما را «بی بصیرت» خطاب میکنند.
در مقابل نظر شما، نظری مطرح است که میگوید نیاز نیست همه طلبهها در ابواب موجود فقهی تتبع کنند بلکه برخی نیز باید در سیاست مجتهد شوند. چه پاسخی دارید؟
قائینی: هر وقت طلبه توانست در ابواب فقهی مجتهد شود در مسائل سیاسی هم میتواند. چون وقتی قوه و استعدادی در مرتبهای به فعلیت برسد در زمینههای دیگر هم به فعلیت میرسد. کسانی که قبل از پخته شدن در فقهِ اصطلاحی خود را پخته سیاست میدانند غورههای نارسی هستند که احتمال دارد برای همیشه در جهل مرکب گرفتار شوند.
چه توصیهای به طلبهها برای ورود به عرصه سیاسی دارید؟
قائینی: طلبهها سعی کنند محور اصلی کار خود را درس و تحصیل قرار دهند و سعی کنند نسبت به بزرگانی که تجربهی دورانهای مختلفی را داشتهاند ادب و احترام را داشته باشند که کسانی که نسبت به بزرگان جسارت میکنند نشان دهنده خام بودن خودشان است و نتیجه خوبی هم برای خودشان نخواهد داشت.
بله مثال بزرگ مراجع تقلیدی که هم فهم فقهی داشت و هم فهم سیاسی جناب منتظری است
امام در سیاست دخالت نکرد؟
چه قیاس مفتضح و خنده داری