شخصیت ابوحنیفه
مذهب حنفی، قدیمی ترین مذاهب فقهی اهل سنت و بنیان گذار آن، ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطى و بنابر مشهور ایرانى تبار است. جدش زوطی از اسیران کابل بود و پدرش در کوفه به آزادی دست یافت. او در سال ۸۰ ه .ق. در همانجا دیده به جهان گشود و تجارت خز را حرفه خود کرد و پس از چندى به کار علم مشغول شد. او مدت ۱۸ سال در حلقه درس حماد بن ابی سلیمان (م۱۲۰ ه.ق). به فراگیری فقه به روش ابراهیم نخعی پرداخت.
ابوحنیفه حدود هیجده سال در مکتب کوفه در کنار استاد خود حماد بن ابى سلیمان بود و فقه را از او گرفت. این مکتب، مردان و رنگ و حالت ویژه خود را داشت و صحابىای چون ابن مسعود در آن بود. این استاد نخست عراق که آمیزهای از فقه امام علی علیه السلام و تاحدودی اجتهاداندیشی خلیفه دوم بود و دقت نـظر خاص خود را داشت. یکى از برگزیدهترین شاگردان ابنمسعود علقمه بود که تمامىدانش او را آموخته و حفظ کرده بود. کسانی مانند: مسروق و شریح نیز رأیگرا بودند و پس از آنها شعبى هم این مکتب را به حدیث و روایت تـغـذیـه کرد بدین ترتیب این مکتب به آمیختهاى از حدیث و رأى پیوند یافت. بعدها حماد بن سـلیمان آمد و همه این اندیشه ها را گرد آورد و و شاگردش ابوحنیفه نـیـز آنـهـا را در قـالـب مذهبى ریخت که با شناسهاى مستقل و گرایشى متمایز، در جهان اسلام نمودار شد. نعمان، پس از مرگ استادش، سفرهایی هم برای فقه اندوزی به حجاز داشت و از نخبگان علمی آن دیار و از جمله امام باقر علیه السلام توشه برگرفت.
ابـوحـنیفه در دو دوره اموى و عباسى زیست. در آن زمان دولت اسلامى بر سرزمینى پهناور که از شرق به چین و از غرب به کرانه اقیانوس اطلس و از جنوب به هند محدود مىشد حکم مىراند. این سرزمین گسترده آمیختهاى از ملتهاى مختلف با فرهنگ و نژاد و آداب وعادتهاى متفاوت را در خود جاى مىداد و این مساله ناگزیر بر گرایش و دیدگاه فقهى ابوحنیفه تأثیر گذاشت. همچنین وی حلقه هاى بحث و مناظره متکلمان کوفه را که بیشتر پیرامون قضا و قدر، ایمان و عـملکرد صحابه دور مىزد دیده و خود نیز در برخى از آنها با موضعگیریهاى گاه موافق وگاه مـخالف، شرکت جسته بود و بدین ترتیب در مناظره و گفتگو توانایى و در بهره جستن از اسلوب عقلى مهارت به دست آورد و اینها همه در اندیشه فقهى او مؤثر واقع شد.
نعمان در اواخر دوره اموی مورد توجه همه مسلمانان بجز خوارج قرار گرفت او به تشیع تمایل نشان می داد و در اندیشه سیاسی اش چون زیدیه بود و بر این باور بود که رهبری ابوبکر و عمر مشروع بوده و در امام بودن وصایت لازم نیست. در قیام زید بن علی، پنهانی به یاری اش شتافت و همچنین نقل شده که او از قیام ابراهیم بن عبدالله حسنی از پیشوایان زیدیه در شهر بصره حمایت نموده است. ابوحنیفه در خلافت منصور از کوفه به بغداد فرا خوانده شد تا قاضی القضاتی آن جا را بر عهده گیرد ولی مقاومت او در برابر این خواست خلیفه موجب شد او زندانی شود. او چندهفتهای پس از آزادی از زندان و به دلیل آزارهای این دوران، در بغداد درگذشت و در حومه آن که اکنون اعظمیه خوانده مىشود به خاک سپرده شد.(۱)
————————————
پانوشت:
- بنگرید به: الشکعه، مصطفی؛ الأئمه الأربعه؛ دار الکتاب اللبنانی، بیروت،۱۹۸۵.