اختصاصی شبکه اجتهاد: رویکرد معصومان نسبت به بازی و تفریح، مسئله کمتر کارشدهای است، چه رسد به رویکرد ایشان نسبت به بازیهای بزرگسالان. حجتالاسلام ناصرالدین انصاری قمی اما با قرار دادن تبحرش در حدیث در کنار تسلطش بر وقایع تاریخی، مطالب جالب و کمتر شنیدهشدهای را دراینباره بیان میکند. استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، از معدود تاریخپژوهانی است که به این وجوه ناشناخته زندگی معصومان میپردازد، امری که گفتوگو با او را همواره لذتبخش میسازد.
اجتهاد: رویکرد معصومان نسبت به بازی بزرگسالان چیست؟
انصاریقمی: اهلبیت(ع) هر آنچه را سبب نشاط و ورزیدگی جامعه باشد، نهتنها امضا، بلکه تشویق و حتی در آن شرکت میکردند. در روایات تاریخی داریم که وقتی اصحاب جمع شده بودند و با هم زورآزمایی میکردند، سنگ بسیار بزرگی را انتخاب کرده و هر کس بیشتر آن را بلند میکرد، برنده بود. حضرت(ع) ایستاد و آنها را تماشا و کار آنها را تأیید کرد.
روایاتی داریم که حضرت(ع)، اصحاب و جوانان را تشویق به مسابقه، سوارکاری و تیراندازی میکردند. اگر رفتار پیغمبر را با کودکان و جوانان در نظر بگیریم، میبینیم حضرت روی این موارد بسیار دقیق بودند و آنها را تشویق و ترویج میکردند.
اجتهاد: یعنی میخواهید بفرمایید که رویکرد معصومان حتی نسبت به بازی بزرگسالان هم مثبت بوده؛ یعنی نهتنها آن را رد نمیکردند، بلکه تائید هم مینمودند.
انصاریقمی: بله. گاهی خود پیغمبر هم در مسابقات با دیگران شرکت میکردند. یکبار در مسابقه حیوان سواری، پیغمبر عقب ماند و دیگران ناراحت شدند، حضرت فرمود: مسابقه است، در مسابقه گاهی فرد جلو میرود و گاهی عقب میماند. آنچه مشخص است، پیغمبر در میان کودکان بازی میکردند، در میان جوانان مسابقه برقرار کرده و خودشان هم گاهی شرکت میکردند.
اجتهاد: در برخی از بازیها دیده میشود، ردعی از اهلبیت نسبت به آن بازی نرسیده است؛ مثلاً روایتی که کشی درباره مفضل بن عمر نقل میکند که عدهای از اهل کوفه نامهای به امام صادق(ع) نوشتند که مفضل را نصیحتی بفرمایید با شارب الخمرها و کفتربازها، نشست و برخاست میکند؟ حضرت نامهای نوشتند و متعرض این مطلب نشدند و ردعی نکردند و نوشتند فلان چیز را بخر. از این روایت به دست میآید تفریحات بزرگسالان که حتی ورزیدگی بدن را در پی ندارد، ردعی نشده است؟
انصاریقمی: البته این روایتی که فرمودید ظاهراً درست نیست. تفریحی که در اسلام مورد تائید است، اسبدوانی و مسابقه با اسب است. در زمان یکی از خلفای عباسی، قاضی شهر، این حدیث را برای خلیفه عباسی که کفترباز بود، روایت کرد و کفتربازی را هم به حدیث اضافه کرد. دیگران برآشفتند و گفتند تو برای خوشایند خلیفه، این کفتربازی را اضافه کردهای. نتیجه میگیریم که کفتربازی در اسلام و احادیث نبوی مورد تائید قرار نگرفته است.
اجتهاد: یعنی مطلق بازی با پرندگان اینگونه است؟
انصاریقمی: بله. ما در آموزههای اسلامی، روایتی در تأیید بازی با پرندگان نداریم. فقط بازی با اسب آنهم بهصورت مسابقه تأیید شده است. ورزشهای مورد تأیید دیگر عبارتاند از؛ مسابقه شنا، مسابقه کشتی و مسابقه تیراندازی. فقط همین چهار مورد در روایات آمده است.
اجتهاد: آیا از مواردی مانند سبق و رمایه میتوان تنقیح مناط کرد و به مواردی مثل ماشین و موتور و تانک و هواپیما و پهباد رسید و یا از تیراندازی به ادواتی مانند تفنگ و… تعدی نمود؟
انصاریقمی: به نکته خوبی اشاره فرمودید. فقیه بهوسیله استفاده از همین احکام میتواند تنقیح کند. شاید سبق الرمایه که در اسلام اینقدر مورد تأکید و تشویق قرار گرفته، اکنون موارد و مصادیق دیگری داشته باشد. شاید فقها بتوانند بهوسیله همین احادیث به دیگر بازیها نیز تنقیح مناط کنند و آنها را توسعه دهند.
اجتهاد: مناطی که میتوانیم به دست بیاوریم و بهعنوان کبرای کلی بیان کنیم، چیست؟
انصاریقمی: اسلام میخواهد کودکان و جوانان، انسانهای بانشاطی باشند و از رکود و خمود و جمود دوری کنند. لذا تأکید زیادی بر کشتی، شنا و اسبسواری دارد. اگر بازی دیگری مورد نشاط جامعه شود و نهی صریح و خاصی نداشته باشد، میتواند با استناد به این روایات و احادیث، مجاز اعلام شود. البته مواردی مثل شطرنج و نرد در زمانی منهی خاص بود یا آلات قمار که در فقه اسلامی مورد دقت و اشاره خاص قرار گرفته است. اگر بازی و ورزشی جدای از این مصادیق خاص باشد، حتی اگر در مصداق و تکلیف شک هم داشته باشیم، حکم برائت جاری میشود. در فقه اسلامی، در موارد شک در تکلیف، باید برائت جاری شود. اگر ما نسبت به حرمت و حلیت یکی از این مصادیق شک داشته باشیم، حکم به حلیت داده میشود.
اسلام طرفدار جامعه بانشاط است. به همین دلیل، در قدیم هر جوانی، صنعت و هنری داشت که از کودکی آن را میآموخت. اسلام میخواهد کودکان و نوجوانان و جوانان، کاری و فعال و شاداب و بانشاط باشند.
اجتهاد: آیا میتوانیم بگوییم هر آنچه سبب شادی و نشاط جامعه است و سبب ورزیده شدن بدن و سلامتی افراد جامعه میشود، جایز است و در غیر آن صورت جایز نیست؟ آیا این مناط درست است؟
انصاریقمی: بله. در تائید فرمایش شما این آیه قرآن را ذکر میکنم: هنگامی که حضرت داود(ع)، سموعیل را برای رهبری بنیاسرائیل معرفی کرد، فرمود «و زادوا بسطه فی العلم و الجسم». در آیات دیگری هم از قوی بودن تن و بدن تعریف و تمجید شده است. مشخص است که ورزش مورد تأیید اسلام است. اسلام میخواهد کودکان و فرزندان و جوانان مسلمان، کاری و جنگاور و شجاع، بار بیایند. فعالیتهای ورزشی و بدنی، چه در کودکان و چه در نوجوانان، قطعاً مورد تائید اسلام میباشد.
اجتهاد: آیا ورزیدگی در فکر را نیز بهمثابه ورزیدگی بدن میدانید؟ البته اگر قمار نباشد، مانند شطرنج و تختهنرد و…
انصاریقمی: پاسخ این سؤال به فتوای فقها بستگی دارد. برخی از فقها به حلیت فتوا میدهند و بعضی مخالفاند. ولی با همان مناطی که عرض کردم، اگر شک در تکلیف داشته باشیم، باید برائت جاری کنیم. اگر ندانیم حکم این بازی در شرع چیست، حکم به حلیت داده شده و ملحق به مصادیق حلال میشود. نمیتوانیم هر چیزی را حرام بدانیم. اصل در اسلام حلیت کل شیء هست. حتی تعلم انه حرام بعینه فتدعه کل شیءٍ لک حلال. در اینجا، هم کل و هم شیء از ادات و الفاظ عموم است. پس همه چیز در اسلام حلال است، مگر اینکه انسان بداند آن چیز مسلماً و با دستور خاص و نص خاص حرام شده است.
پس بازیهای فکری و احیاناً بازیهای رایانهای، ملحق به بازیهای جسمی میشود و اگر موجب ورزیدگی و نشاط جامعه شود، مجاز خواهد بود. البته درصورتیکه آلات و ادات قمار نباشد.
اجتهاد: اگر آلات قمار مثل شطرنج و پاسور و تختهنرد و… بدون قمار، بازی شود و باعث ورزیدگی فکر و بدن باشد، میتوانیم بگوییم مجاز خواهد شد؟
انصاریقمی: همانطور که میدانید، شطرنج در گذشته جزء آلات قمار محسوب میشد اما با استفتائی که از مرحوم امام شد و قبل از ایشان هم مرحوم آیتالله خوانساری در جامع المدارک فرموده بود، شطرنج از آلات قمار خارج شد. امروزه، شطرنج یک ورزش فکری و ریاضی بوده و حکم حرمت آن برداشته شده است. اگر بازی دیگری هم مانند شطرنج از آلات قمار خارج شود و صورت ورزش و ریاضیات به خود بگیرد، در آن صورت حکمش عوض میشود.
اجتهاد: درباره بازی با پرندگان، فرمودید جایز نیست. این عدم جواز به جهت اذیت و آزار پرندگان است یا از باب لهو بودن است؟
انصاریقمی: به نکته بسیار خوبی اشاره فرمودید. در استفتائات از مراجع، جنگیدن خروسجنگی یا سگها، حرام دانسته شده است. این حرمت، هم از لحاظ اضرار بر نفس محترمه و هم از لحاظ تضییع مال است. چون در اثر این جنگها، یکی از حیوانات تلف میشود. این موضوع هم تضییع مال است و هم ایذاء نفس محترمه میباشد. به همین دلیل در استفتائات، حرام اعلام شدهاند.
اجتهاد: وجهش هم حالا یا ممکن است به خاطر ایذاء و اذیت خود حیوان باشد یا اتلاف در وقت و در مال اینها باشد.
انصاریقمی: ممکن است مورد لهو و لعب هم صدق کند.
اجتهاد: این مطلب در رابطه با نگهداری حیوانات نیز درست هست؟ درباره سگ، موضوع واضح است اما درباره سایر حیوانات، به خاطر فضولات حیوان، نگهداری آن جایز نیست و یا به دلیل اذیت و آزار حیوان؟
انصاریقمی: البته در روایات آمده است که در خانه، خروس و کبوتر نگهدارید. نگهداری از این حیوانات با سایر حیوانات نجس فرق میکند.
اجتهاد: یعنی بازی کردن با نگهداری فرق میکند.
انصاریقمی: نگهداری حیواناتی که فضولات نجس داشته و فایدهای برای انسان ندارند، نهی شده است اما نگهداری خروس و مرغ و کبوتر و مانند آن، باعث دفع بلا و شرور شده و بسیار استحباب دارد.
اجتهاد: پس نگهداری از پرندگان خوب است، ولی بازی کردن با آنها نهی شده است.
انصاریقمی: بله.
اجتهاد: گاهی در حکم بازی و نگهداری پرندگان یا حیوانات و بازی با آنها، تعابیری چون عدم رضایت شارع یا حرام و یا نهی شارع تعبیر شده است. آیا مراد حرمت است یا کراهت نیز میتواند باشد؟
انصاریقمی: منظور از حرام در اینجا، کراهت است. این موارد حرام نبوده و کراهت شدیده است؛ یعنی انسان، زمانی چیزی را در خانه نگهداری میکند که سودی برای او داشته باشد. خروس برای بیدار شدن انسان در هنگام سحر مفید است. در روایت آمده است که صدای مرغ و خروس، ذکر خدا و تسبیح خدا میباشد. چنین روایاتی درباره حیوانات دیگر مثل گربه وجود ندارد. البته روایت داریم خداوند زنی را در روز قیامت وارد جهنم میکند؛ لانها حبست صوره فماتت عن العطش، چون گربهای در خانه داشت که از تشنگی مرد. پیامبر و ائمه فرمودند اگر حیوانی در خانه دارید، بهخوبی از او نگهداری کنید. امیرالمؤمنین شب نوزدهم ماه رمضان به مسجد میرفتند که مرغابیها آمده و پیراهن حضرت را گرفتند، حضرت به امکلثوم فرمود: دخترم یا اینها را آزاد کن بروند یا اگر نگهداریشان میکنی به آب و غذایشان رسیدگی کن. در رساله حقوق امام سجاد، درباره حق حیوانات را صحبت شده است.
اجتهاد: پس در جایی که نهی مستقیم شارع باشد، مثل موارد قمار حرام بوده و مواردی غیر آن مثل بازی با پرندگان مکروه است؟
انصاریقمی: البته کفتربازی در قدیم به این صورت بود که مردم به بالای پشتبامها میرفتند تا کفترها را پرواز بدهند. در آنجا نگاهشان به خانههای همسایگان میافتاد و در نتیجه مرتکب فعل حرام میشدند. شاید به همین خاطر این کار را حرام نمودند. اگر کسی در یک روستای دور از آبادی یا در باغی در بیابان بوده و تعدادی کبوتر داشته باشد، معلوم نیست آنجا هم این حرمت صدق کند.
بنابراین بهعنوان جمعبندی عرض میکنم که در فقه اسلامی و احادیث و روایات و آیات قرآن، ورزش و بازی امر پسندیدهای است. معصومان(ع)، کودکان خود را به بازی وامیداشتند و بازی آنها را تماشا کرده و احیاناً کودکانشان را تشویق میکردند. قرار دادن جایزه برای بازی دو نفر در اسلام حلال شمرده شده است. لذا نتیجه میگیریم که ورزش و بازی در اسلام، چه در بین کودکان، چه در بین نوجوانان و جوانان امری پسندیده و مورد رضایت شرع مقدس میباشد.