قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / نفی «فقه نظام» ناشی از عدم نگاه جامع به آموزه‌های دینی است/ در حوزه رفتار باید براساس دوراندیشی، تدبیر و عقلانیت صورت بگیرد
نفی «فقه نظام» ناشی از عدم نگاه جامع به آموزه‌های دینی است/ در حوزه رفتار باید براساس دوراندیشی، تدبیر و عقلانیت صورت بگیرد

رئیس موسسه فهیم عنوان کرد؛

نفی «فقه نظام» ناشی از عدم نگاه جامع به آموزه‌های دینی است/ در حوزه رفتار باید براساس دوراندیشی، تدبیر و عقلانیت صورت بگیرد

قاضی‌زاده با بیان اینکه حوزه‌های علمیه باید زمان شناسی در فتوا را بیش از پیش داشته باشند، گفت: اینکه این روز‌ها بحث و دعوا بر سر این است که اسلام فقه نظام دارد یا خیر ناشی از عدم نگاه جامع به آموزه‌های دینی است؛ وقتی فتوایی صادر می‌شود نباید بدون توجه به سایر فتاوا صادر شود؛ نمی‌توان وقتی به یک مسئله رسیدیم چشممان را بر سایر امور ببندیم؛ حتما توجه به مجموعه‌های مرتبط به زندگی و برداشت‌های دیگر هم لازم است و نباید گفت مجموعه احکام فردی، خودش سازنده یک نظام است بلکه نگاه جامع لازم است.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم قاضی‌زاده، استاد سطح عالی و خارج حوزه علمیه، شنبه گذشته در نشست علمی «حوزه مستقل و عقلانی، نه سکولار، نه افراطی» که در مؤسسه فهیم قم برگزار شد با بیان اینکه گاهی سکولار به معنای جدایی دین از نهاد حکومت است، گفت: سکولار لزوماً به معنای ضدیت با دین نیست و اتفاقاً کسانی معتقد به سکولاریسم هستند، ولی در زندگی فردی انسان‌های بسیار متعبد، مؤمن و معتقدند.

وی با بیان اینکه این افراد می‌گویند دین را باید فقط در عرصه‌های فردی و زندگی معنوی و آخرت دید و دین کاری با عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و … ندارد، افزود: سکولاریسم در معنای دیگر جدایی دین از عرصه اجتماع است؛ یعنی می‌گویند دین مطالب اجتماعی مانند روابط بین انسانی، تربیت اجتماعی و معاشرت با دیگران و رابطه با دولت را دارد، ولی باید کار نهاد دین از نهاد دولت جدا باشد؛ یعنی حتی کسی که رهبر مذهبی و یا کشیش است و به قدرت می‌رسد و دولت را اداره می‌کند هم مسئول نهاد حاکمیت است و نه دین.

قاضی‌زاده با بیان اینکه این گروه بیشتر به نحوه تعامل دین و حکومت بحث دارند و نه اصل دین، گفت: این‌ها معتقدند که دولت یا باید به همه ادیان رسیدگی کند و یا به هیچ‌کدام کاری نداشته باشد و کار دولت تنظیم روابط میان مردم و دولت و و دولت با دول دیگر است.

این استاد حوزه با بیان اینکه این دو معنا در حوزه‌های علمیه و در میان شخصیت‌های برجسته حوزوی طرفداری ندارد، بیان کرد: در حوزه نه کسی آموزه‌های دین را خالی از مباحث اجتماعی می‌داند و نه معتقد است که دین نباید در عرصه حکومت دخالت داشته باشد؛ زیرا در قرآن و روایات اجتماعی آن قدر مباحث وجود دارد که جای انکار نیست و در این مسئله نیز که حاکمیت نباید هیچ تبلیغی از هیچ دینی نداشته باشد و نسبت به دین حق نباید حساس باشد هم مورد تایید نیست؛ زیرا در قرآن بیان شده که اگر شما قدرت به دست گرفتید به اقامه نماز و امر به معروف و نهی از منکر بپردازید.

این استاد حوزه ادامه داد: البته ممکن است برخی معتقد باشند که حاکمیت به خاطر اینکه قدرت در اختیار دارد نباید انظار و آرای دیگران را نادیده بگیرد و یا نباید تکفل بیش از حد نسبت به عرصه‌های مختلف یک گرایش و دین داشته باشد یا ممکن است بگویند مسئولیت حوزه تبلیغ، مرجعیت و امور مذهبی را باید از امر قضا و اجرا جدا کنیم، زیرا به لحاظ کارکردی مطلوبتر است.

سکولاریسم تهمت به حوزه است

قاضی‌زاده با تأکید بر اینکه سکولاریسم در هر صورت تهمتی است که به حوزه‌های علمیه زده می‌شود، ادامه داد: ممکن است کسی بگوید میان دین و مسائل اجتماعی آمیختگی وجود دارد و باید هر چیزی را که لازم داریم از دین بگیریم و در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی مجاز نیستیم که از غیر دین چیزی بگیریم؛ یعنی وقتی می‌خواهیم نظام اقتصادی داشته باشیم باید سراغ کتاب و سنت برویم و آن را استخراج کنیم و حتی به نظر بعضی از افراد که نظرات شاذ دارند می‌گویند که باید عرصه‌های دانش (science) و علم تجربی را هم باید از قرآن و روایات بگیریم؛ یعنی دو دوتا چارتا را هم چون فیثاغورث ایمان نداشته از نو به دست آوریم که این نوع دیدگاه هم دیدگاهی افراطی است؛ همان طور که سکولاریسم می‌گوید که دین در عرصه اجتماع چیزی ندارد.

رئیس مؤسسه فهیم اظهار کرد: یکی از دلائلی که باعث طرح این دیدگاه می‌شود ساده‌انگاری این افراد در برداشت از نصوص است؛ مثلاً می‌گویند که قرآن، چون تبیان برای همه چیز است پس همه علوم هم در قرآن وجود دارند و توجیه می‌کنند که شاید ما نمی‌فهمیم، ولی اهل بیت(ع) آن را می‌دانند.

این استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه استنباط ما از نصوص باید امکان اطلاق‌گیری یا عدم آن را به ما بدهد، تصریح کرد: مفسرینی مانند آیت‌الله مکارم و علامه طباطبایی در ذیل بحث رطب و یابس آورده‌اند که چون قرآن کتاب هدایت است وقتی می‌گوید که رطب و یایس در قرآن است، به معنای این است که همه نیازمندی‌های هدایتی انسان در مسیر هدف قرآن در آن وجود دارد؛ البته برخی می‌گویند که این همه چیز نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … است، ولی برخی هم می‌گویند که در قرآن مسائل هدایتگری انسان، یعنی مجموعه کلیات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیان شده است.

وی با بیان اینکه حضور حداکثری دین در عرصه اجتماع در برابر سکولاریسم است، تصریح کرد: دیدگاه سوم در این عرصه می‌گوید که ما فقط اصول و خط‌مشی‌های کلی را می‌توانیم از دین در عرصه اجتماع بدست آوریم، ولی باید از تجربه‌های بشری و عقل هم در نظام‌سازی بهره ببریم؛ مثلاً اینکه اصل جهاد و دفاع در اسلام مورد تأکید است، ولی اینکه در جهاد از سلاح پیشرفته و یا چه نوع سلاحی بهره ببریم بر عهده دین نیست و روش را باید براساس تجربه و عقل به دست آوریم.

قاضی‌زاده با اشاره به دیدگاه چهارم در این زمینه بیان کرد: این دیدگاه جایگاه آموزه‌های دینی را نه حداقلی و نه حداکثری بلکه میانی می‌داند به این صورت که آموزه‌های دینی در عرصه‌های اجتماع، خط مشی و اصول کلی را دارند، ولی راهبرد‌هایی هم دارد و همه موارد را به عقل و تجربه واگذار نکرده بلکه راهبرد و برنامه‌های عملی دارد.

رئیس مؤسسه فهیم تصریح کرد: مثلاً انفاق و رسیدگی به دیگران از موارد مورد تأکید قرآن است، ولی موارد جزئی مانند خمس و زکات هم به عنوان راهکار بیان شده است؛ در باب قضا اصول کلی را داریم، ولی به اصول کلی هم بسنده نشده است و راهبرد‌های جزئی عملیاتی هم عنوان شده است. باید با عقل بشری، تجربه و راهبرد‌های کلی و جزئی دین روش اداره سیاست، اقتصاد، اجتماع و … را به دست آوریم که حضرت امام، آیت‌الله منتظری و شهید صدر جزء طرفداران این نظر هستند.

چماق سکولاریسم بر سر حوزه

وی با تأکید بر اینکه برخی سکولاریسم را چماقی علیه حوزه‌های علمیه می‌کنند پذیرفته نیست، گفت: در حوزه علمیه نه سکولاریسم مطلق و نه جدایی کامل نهاد دین و دولت مورد باور هیچ شخصیت حوزوی نیست؛ البته در ورود روحانیت به دولت بحث متفاوتی است، زیرا برخی افراد ورود کرده و ناکامی‌هایی داشته‌اند و این ناکامی افراد حوزوی به پای دین نوشته شده است؛ این دیدگاه مصلحت‌گرایانه و براساس ناتوانی‌ها و نقص‌های انسان موجود در دنیای پیچیده است، ولی حتی این گروه هم معتقد نیستند که می‌خواهیم دولتی داشته باشیم که نسبت به هیچ دینی حساس نباشد و یا فرقی ندارد که دولت پیرو چه دینی باشد.

وی با بیان اینکه در حوزه افراطی‌گری نداریم و اگر هم هست افراطی‌گری عمومی و مورد قبول مراجع تقلید و بزرگان حوزه علمیه نیست تصریح کرد: افراطی‌گری این است که مخالفت با دستورات حاکمیت و حاکمان، مخالفت با دین تلقی شده و فردی که این مخالفت را دارد به عقوبت هم دچار شود؛ این در حالی است که در دوره حکومت معصومین (ع) مانند پیامبر و امام علی (ع) با اینکه معصوم بودند، ولی خطا‌های حاکمیتی توسط مسئولان و زیردستان آن‌ها رخ می‌داده است بنابراین انسان‌های عادی ولو اینکه خوب باشند و گناه نکنند، ولی گناه با خطا تفاوت دارد بنابراین نباید مخالفت با نگاه حاکم و حکومت مخالفت با دین تلقی شود.

نشانه‌های افراطی‌گری در حوزه

این استاد حوزه به شاخصه دیگر افراط در حوزه اشاره کرد و ادامه داد: تأکید بر قرائت رسمی از اسلام و ناموجه دانستن قرائت مخالفان، از دیگر نشانه‌های افراط است، زیرا ما در باب برداشت‌های اسلامی معتقد نیستیم که به حق می‌رسیم و بر همین اساس نظر مجتهد به عنوان تلاش اجتهادی قبول است، ولی بالاخره یکی از آراء و فتاوا حق است بنابراین نباید برداشت یک فرد به معنای حقانیت آن برداشت و به کنارزدن برداشت‌های دیگر تلقی شود، زیرا در این صورت بالندگی اندیشه دینی زیر سؤال خواهد رفت.

وی افزود: بالابردن شان افراد مطلوب و پایین آوردن شان افراد نامطلوب به طرق غیرموجه از دیگر ویژگی‌های افراطی‌گری است؛ گاهی با خواب و داستان و مکاشفه و … این مسئله انجام می‌شود؛ اینکه‌‌‌هاله تقدس را با اموری مانند خواب و … به برخی افرادی که دوست داریم آنان را بالا ببریم نسبت دهیم پذیرفته نیست؛ امام می‌فرمودند: خبر واحد در امور غریب و عجیب حجت نیست و اگر کسی مطلبی نقل کرد که به طور معمول رخ نمی‌دهد حجت نخواهد بود.

تعویض جای مداح و واعظ، افراطی‌گری است

قاضی‌زاده بیان کرد: در حوزه‌های علمیه رعایت تناسب عمل و جایگاه فرد از قدیم وجود داشته و شاگرد، شاگرد و استاد، استاد و مرجع، مرجع بوده و این طور نبوده که یک طلبه کم سواد برای مدیر مدرسه و مدرسه و کل حوزه و مرجع تقلید تعیین تکلیف کند؛ افراط این است که امور از جای خود تکان بخورد و طلبه کم سوادی برای مرجع تقلید تعیین تکلیف کند و یا یک مداح جای واعظ بنشیند و وعاظ، نظریه‌پرداز شوند و برای کل استادان و حوزه تعیین تکلیف کنند.

وی ادامه داد: رفتار‌های احساسی و شتابزده از دیگر ویژگی‌های افراط است؛ در حوزه رفتار باید براساس دوراندیشی و تدبیر و عقلانیت صورت بگیرد؛ اینکه تا چیزی اتفاق افتاد عده‌ای شعار داده و بیرون بریزند و از مردمی که موافق نیستند خرج کنند از دیگر موارد افراط است؛ مثلا یک طلبه‌ای که با مجموعه افراد دیگر به سفارت عربستان حمله کردند چه مقدار هزینه بر مردم تحمیل شد؛ این تحمیل هزینه بر مردم با اجازه چه کسی رخ داده؛ اینکه ما خود را حق مطلق بدانیم و برای همه تعیین تکلیف کنیم و هزینه آن را مردم بدهند و خود افراد هم ندهند از موارد آشکار افراطی‌گری است.

وی با بیان اینکه از حوزه‌های علمیه در خواست می‌شود که با این کار‌ها همراهی کنند، ولی حوزه باید در برابر این موارد بایستد و همراهی نکند اظهار کرد: اگر حوزه ما سکولار و افراطی نیست شاخصه برابر آن عقلانیت است یعنی حوزه علمیه قم باید سعی کند مستقل از جهت سیاسی و اقتصادی و فکری باشد؛ حوزه نباید چشمش به دهان فلان مسئول و مدیر باشد و از او حمایت کند.

حوزه نباید زیرمجموعه هیچ نهادی تعریف شود

وی ادامه داد: امروز این مسئله برای کشور بسیار ضروری است، زیرا حاکمیت ما یکدست است و اگر بخواهد در کلان خود اصلاح شود نهاد‌های درون حاکمیت نسبت به کل حاکمیت نمی‌توانند موثر باشند و تنها و موثرترین قدرت سیاسی و اجتماعی، حوزه است بنابراین اگر حوزه استقلال سیاسی نداشته باشد در روز مبادا قدرت اصلاح حاکمیت را نخواهد داشت؛ اینکه امام در دوره حاکمیت خود مدیریت حوزه و تصمیم‌گیری را به مراجع دیگر واگذار می‌کردند مبنی بر همین مسئله بود تا حوزه در زیرمجموعه یک نهاد و دولت تعریف نشود.

قاضی‌زاده با بیان اینکه امروز حوزه و مراجع تقلید نه در ذیل حاکمیت و نه اپوزسیون هستند بلکه ناصح امین در مسائل اجتماعی هستند با تأکید بر استقلال اقتصادی حوزه تصریح کرد: حریت و آزادگی حوزه شیعه نسبت به اهل سنت ناشی از همین مسئله است البته الان مشکل حوزه زیاد است و ناخواسته وجوهی از دولت گرفته می‌شود که این بخش را باید با یک تعریف مشخص و توزیع عادلانه که ویژه‌خواری تعریف نشود حل کنیم.

حوزه جای تحقیقات سفارشی با نتیجه معلوم نیست

رئیس مؤسسه فهیم با تأکید بر استقلال فکری حوزه افزود: حوزه باید در هر موضوعی که از خطوط قرمز دین عبور نکند نظر بدهد؛ اینکه برخی از حوزه بخواهند شما فلان موضوع را مورد بحث قرار دهید و به نتیجه‌ای که ما می‌خواهیم برسید بحث و تحقیق نیست؛ در سالیان اخیر برخی از استادان وقتی به مباحث حساس حاکمیت رسیده‌اند موضوع بحث خود را عوض می‌کنند، چون ممکن است به نظری برسند که خلاف نظر حاکمیت باشد.

وی افزود: البته نمی‌توان گفت که حوزه باید نسبت به مسائل جامعه بی‌نظر باشند، ولی اصل آزاداندیشی و پذیرش بحث در حوزه به هر نتیجه که برسد باید آزاد باشد، زیرا ممکن است به تئوری‌ای بهتر از تئوری رسمی حاکمیت برسیم.

تعیین امام جماعت توسط امور مساجد خلاف شان حوزه است

قاضی‌زاده با بیان اینکه حوزه باید در امور رسمی مذهبی مستقل باشد اظهار کرد: حوزه از قدیم هدایت مساجد، تبلیغ و منبر، تدریس و مدیریت حوزه را بر عهده داشته است و آفت‌هایی نصیب جامعه ما از دورشدن از این مسائل افتاده است؛ اینکه امام جماعت مسجدی توسط امور مساجد تعیین شود آفت است؛ باید امام جماعت از مراجع و حوزه رسمیت بیابد و مجوز بگیرد، زیرا مرجعیت از قدیم سفارشی نبوده و باید به شیوه سنتی و قبل اداره شود.

قاضی‌زاده با بیان اینکه حوزه‌های علمیه باید زمان شناسی در فتوا را بیش از پیش داشته باشند افزود: اینکه این روز‌ها بحث و دعوا بر سر این است که اسلام فقه نظام دارد یا خیر ناشی از عدم نگاه جامع به آموزه‌های دینی است؛ وقتی فتوایی صادر می‌شود نباید بدون توجه به سایر فتاوا صادر شود؛ نمی‌توان وقتی به یک مسئله رسیدیم چشممان را بر سایر امور ببندیم؛ حتما توجه به مجموعه‌های مرتبط به زندگی و برداشت‌های دیگر هم لازم است و نباید گفت: مجموعه احکام فردی، خودش سازنده یک نظام است بلکه نگاه جامع لازم است.

این محقق و استاد حوزه تأکید کرد: پرهیز از خودباختگی و جمود نیز از دیگر شاخصه‌های عقلانیت است؛ ما نباید همه فتاوا را مانند قبل بگوییم و تحجر نسبت به آن داشته باشیم، زیرا زمان و شرائط عوض شده است از سوی دیگر خودباختگی هم پذیرفته نیست. موسسه فیهم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky