به نظر من باید سطح افراد مصاحبهشونده را بالا ببریم. نباید شبکه اجتهاد را از اساتید مبرز حوزه که شناختهشده هستند، خالی کنیم. شبکه اجتهاد یک تصاویری را از بعضی از آقایان زده است و این تصاویر همچنان باقی است. من کسانی را میبینم که شاید کم هم نباشند که یا اساساً جزء اساتید حوزه نیستند یا حداقل در حوزه قم شناختهشده نیستند. وقتی افرادی را بهعنوان شاخص میآوریم و تابلوی شبکه اجتهاد قرار میگیرد درحالی که تراز علمی بالایی ندارند، خوب نیست. با افراد سطح بالا، کمتر مصاحبه شده است. شما سعی کنید در کنار اساتیدی که گمنام هستند، اساتید مبرز و خوشنام که شناختهشدهتر هستند را هم بیاورید.
اختصاصی شبکه اجتهاد: گذشت بیش از یک دهه از عمر «شبکه اجتهاد»، فرصت مناسبی است تا موفقیتها و آسیبهای آن به بحث گذاشته شود. حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی خادمی کوشا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفتگویی، به صراحت از نقاط ضعف و قوت «اجتهاد» سخن گفت. سخنان وی، بی کم و کاست، از نگاه شما میگذرد:
اجتهاد: با توجه به اینکه سایت شبکه اجتهاد بهعنوان تنها سایت تخصصی کشور در زمینه فقه و اصول مشغول به فعالیت است، اولاً بفرمایید ضرورت این کار تا چه مقدار است و ثانیاً روند پیشرفت این سایت را چگونه ارزیابی میکنید؟
خادمیکوشا: بنده در خصوص شبکه اجتهاد، مطالبی به ذهنم میرسد که عرض میکنم. باید راجع به دروس رایج حوزهها، انعکاس دروس، صورت بپذیرد. مثلاً در سایت مدرسه فقاهت، برخی از دروس حتی بهصورت آنلاین هم قابلاستفاده است. فعالیت شبکه اجتهاد باید دستهبندی شود. بخشی از آن باید مربوط به انعکاس آموزشهای حوزه شود که شامل دروس و کارگاههای آموزشی و زوایای حوزه که در برخی از مؤسسات وجود دارد، میشود. حتی معرفی مؤسسات حوزوی نیز میتواند از فعالیتهای شبکه اجتهاد باشد. این کار برای کسانی که خارج از قم هستند، بسیار مفید است تا بتوانند از کم و کیف دروس مطلع باشند و پیشنهادهای خود را نیز در این زمینه مطرح کنند.
وقتی مسائلی در جامعه وجود دارد که نیاز جامعه است ولی در حوزه به آن پرداخته نشده است، باید بتوان فهمید که این موضوع، در حوزه مطرح نشده و پیشنهاد طرح این موضوع در حوزه داده شود.
من هنوز ندیدم یک سایتی بتواند تمام زوایای آموزشی حوزه را منعکس کند ولو در قالب صرف معرفی. اینکه چه درسها در این موضوعات وجود دارد و تعداد دروسی که دایر است بر چه محوری هستند، هنوز منعکس نشده است و لذا برخی نسبت به حوزه قضاوتهای ناصحیح دارند. اگر هم بخش سنتی حوزه و هم بخش جدید حوزه مثل مؤسسات علمی پژوهشی، معرفی و منعکس شود، شاید نگاه برخی از منتقدان، اصلاح شود.
دومین کاری که شبکه اجتهاد بر عهده دارد و باید بهصورت جدی به آن پرداخته شود، بخش پژوهشی حوزه است. شبکه اجتهاد نباید بهصرف برخی از پژوهشهای حوزه نگاه داشته باشد. باید شبکه اجتهاد بتواند پژوهشهای حوزه را رصد کند و بعد هم اطلاعرسانی کند. این کار تا حدودی صورت گرفته است؛ اما با حد مطلوب، فاصله زیادی دارد. پژوهشهایی که در حوزه چه در حال انجام است و چه آنهایی که خروجی نیز دارند، لازم است توسط شبکه اجتهاد آنها را منعکس شوند. لذا شبکه اجتهاد باید با مراکز تحقیقی حوزه و پژوهشگاهها در ارتباط باشد. هرازگاهی برخی مراکز حوزوی را معرفی کرده و فعالیتهای آنها را منعکس کنید. اینها هم بهنوعی انعکاسدهنده خود حوزه است. این هم باز ازاینجهت است که شما از وضعیت موجود صحیح حوزه دفاع کردهاید. چون ما یک وضعیت موجود ناقص داریم که وقتی میخواهیم نمره بدهیم در برخی موارد نمره خوبی داده میشود و در برخی موارد، نقصهایی وجود دارد؛ اما همان مواردی هم که کارهای خوبی انجامشده و نمره مطلوبی گرفته، بازهم منعکس نشده است.
شبکه اجتهاد نباید فقط در آموزش و پژوهش منحصر شود؛ بلکه باید بخش دیگری داشته باشیم که اگر شبکه اجتهاد رصد کند، بسیار مهم خواهد بود و آن اینکه شبکه اجتهاد فکر کند و منعکسکننده خواستهها و نیازهای علمی فقهی جامعه باشد. امروزه لازم است مسائل مستحدثه را شناسایی کنیم و آنها را از حوزه مطالبه کنیم یا حداقل معرفی کنیم. شبکه اجتهاد برای این منظور میتواند اولاً رصد کند و ثانیاً سراغ افرادی برود که بتوانند این مسائل را حل کنند، چه در قالب مصاحبه یا پرسشنامه یا معرفی پژوهشها.
این یکی از گامهای مهم شبکه اجتهاد است. شبکه اجتهاد برای اینکه بهروز باشد باید نگاه بیشتری به این قسمت داشته باشد. چون میخواهد بگوید اجتهاد امروز چیست و فقهای ما دارند چه فعالیتهایی را انجام میدهند. منظور از فقها، خصوص مراجع نیستند بلکه کسانی که در مسیر فقه، قرار گرفتند.
این سه بخش بسیار مهم است. این سه بخش اگر در شبکه اجتهاد بتواند فعال بشود یا فعالیت بهتری داشته باشد، میتواند نمایی از حوزه را منعکس کند.
شبکه اجتهاد باید بخشی هم راجع به معرفی دانشپژوهان فقه داشته باشد. چه اشکالی دارد که شبکه اجتهاد هرازگاهی برخی از اساتید صاحبقلم یا صاحب کرسی درس در حوزه را معرفی کند. مثلاً آقای شهیدی یا برخی افرادی که صاحب تألیفات بیشتری هستند و بالاخره تلاش کردند ولو کرسی تدریس چندانی در حوزه نداشتند. حتی میتوان اولویت را با اشخاص مسنتر قرارداد. البته پژوهشگران جوان حوزه نیز باید معرفی شوند. بعضی از اساتید، خوب مینویسند ولی منعکس و معرفی نشدهاند. بعضی مثل آیتالله مددی تا حدودی شناختهشده هستند ولی بازهم در شبکه اجتهاد باید بیشتر معرفی شوند. مراجع شناختهشده هستند ولی برخی افراد در حوزه هستند که در حوزه تلاش بسیار دارند ولی شناختهشده نیستند.
همین کرسیهای درسی که در مسائل مستحدثه واردشدهاند که زیاد هم هست، باید توسط شبکه اجتهاد معرفی شوند. همین مطلب، خوراکی میشود برای آنکه برخی به دنبال پژوهش در آن زمینهها بروند؛ یعنی شما با مصاحبه با این افراد، به نحوی موضوعات پژوهشی را نیز به طلاب معرفی کردهاید. برای مصاحبههایی که در زمینههای مختلف انجام میدهید و برخی از موضوعات را هم خوب رصد میکنید، لازم است سؤالاتی که طرح میشود به نحو خاص و دقیق، مطرح شود و از افرادی هم که مصاحبه صورت میگیرد، بهصورت دقیق انجام شود.
بهطور مثال ممکن است برای مصاحبه یک موضوع کلی مطرح شود و شخص مصاحبهشونده نیز کلیاتی را مطرح کند؛ اما مناسب است سؤالات بهصورت جزئی مطرح شود و از ابتدا از مصاحبهشونده، خواسته شود که بهصورت مستند، صحبت بشود و نمونههایی را بهصورت مستند در همان مصاحبه نام ببرد تا مصاحبه وجهه علمی دقیقتری پیدا کند و سطح مصاحبهها بالاتر برود و بتواند فضای بیشتری برای جامعه علمی باز کند.
اجتهاد: سؤالاتی که برای مصاحبهشوندهها مطرح میشود بر چند قسم است. ابتدا سؤالات کلی مطرح میشوند تا مصاحبهشونده در فضای بحث واقع شود و سپس سؤالات جزئی و جزئیتر میشود.
خادمیکوشا: لازمه این مطلب این است که یک گروه علمی قوی داشته باشید تا بتواند سؤالات را طراحی کند و در مصاحبه نیز همان سؤالها پیگیری شود. مصاحبهها را حتماً به مصاحبهشونده برگردانید تا ببیند و چیزهایی را به آن اضافه کند. این کار به نفع شما خواهد بود. برای این کار هم وقت معینی برای مصاحبهشونده قرار دهید تا تأخیری در انتشار مصاحبه لازم نیاید. این کار یک سری از انتقادات را از بین میبرد. مثلاً برخی گفتهاند این مطالب منتشرشده، از ما نیست و ما نگفتیم. اگر این کار صورت بگیرد، دیگر جای این انتقاد نیست.
اجتهاد: البته انتقاد مصاحبهشوندهها نوعاً بهعنوان مصاحبهها است والا نسبت به اصل متن، انتقادی نیست.
خادمیکوشا: بله درهرصورت بهصورت موردی و مصداقی ممکن است چنین اشکالی مطرح باشد.
اجتهاد: نظر حضرتعالی نسبت به افرادی که با آنها مصاحبه میشود چیست؟
خادمیکوشا: به نظر من باید سطح افراد مصاحبهشونده را بالا ببریم. نباید شبکه اجتهاد را از اساتید مبرز حوزه که شناختهشده هستند، خالی کنیم. شبکه اجتهاد یک تصاویری را از بعضی از آقایان زده است و این تصاویر همچنان باقی است. من کسانی را میبینم که شاید کم هم نباشند که یا اساساً جزء اساتید حوزه نیستند یا حداقل در حوزه قم شناختهشده نیستند.
وقتی افرادی را بهعنوان شاخص میآوریم و تابلوی شبکه اجتهاد قرار میگیرد درحالی که تراز علمی بالایی ندارند، خوب نیست. با افراد سطح بالا، کمتر مصاحبه شده است. شما سعی کنید در کنار اساتیدی که گمنام هستند، اساتید مبرز و خوشنام که شناختهشدهتر هستند را هم بیاورید.
اگر شما فقط اکتفا به یک طلبهای کنید که تازهوارد وادی تدریس شده است یا اصلاً هنوز وارد این وادی نشده است، این یک نقص بر کار شماست. البته باید از این افراد هم باید مصاحبه گرفت و برخی از آنها هم فاضل و پژوهشگر هستند ولی ثقل کار را باید بر افراد شاخص و مبرز، قرارداد.
مثلاً در مسائل مستحدثه، به جای اینکه به سراغ فردی بروید که شاید در حوزه قم، هیچ نمودی نداشته است. میشد همان موضوع را از فردی استفاده کنید که در حوزه قم شناختهشده باشد. توجه به این نکات باعث بالا رفتن تراز کار میشود. حتی گاهی بهعنوان یک گروه، دیداری با مراجع داشته باشید و آن را منعکس کنید. مراجع هم نوعاً اجازه دیدار میدهند. سپس این دیدارها را در شبکه اجتهاد منعکس کنید و فعالیتهای آن مرجع را منتشر کنید. در این صورت هم شبکه اجتهاد و هم آن مرجع بیشتر مطرح میشوند.