حجتالاسلام الماسی با اشاره به آسیبهای تخصص گرایی در حوزه علمیه گفت: تکثرگرایی بی ضابطه، نخستین آسیب است؛ به عنوان مثال در پنج سال گذشته تعداد مراکز فقهی به بیش از پنجاه مرکز افزایش یافته است در نتیجه موجب میشود نظارت بالادستی کاهش پیدا کند. همچنین افزایش مراکز فقهی، ضابطه ورودی به مراکز را نیز کاهش میدهد زیرا در صورتی که مراکز فقهی با برنامه افزایش پیدا کنند میتوان فیلترهای سخت تری در نظر گرفت تا هر فردی نتواند وارد مرکز شود، اما …
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام علی الماسی، رییس مرکز تخصصی فقه و اصول اهلبیت (ع)، با اشاره به استقبال رهبر معظم انقلاب از پیشنهاد طلاب در زمینه تخصص گرایی در حوزه علمیه گفت: پس از انقلاب اسلامی گستره حوزه علمیه افزایش داشته و کارکردهای آن در عرصههای علمی و اجرایی رشد کرده است.
وی ادامه داد: در راستای افزایش گستره حوزه علمیه، وظایف طلاب نیز افزایش داشته است؛ بنابراین نمیتوان حوزه علمیه را به صورت سنتی اداره کرد بلکه باید به سمت تخصصی شدن حرکت کند و طلاب نیز به صورت تخصصی به مباحث بپردازند تا بتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند.
رییس مؤسسه تخصصی فقه و اصول اهل بیت(ع) با بیان این که طلاب پس از تقویت دروس عمومی مانند ادبیات، باید به صورت تخصصی علوم حوزوی را پیگیری کنند، گفت: فقه و اصول نیز به عنوان مادر علم حوزه علمیه یا یکی از علوم اصلی حوزه باید به صورت تخصصی به آن پرداخته شود که در این زمینه مراکز فراوانی وجود دارد.
الماسی اضافه کرد: وجود مدارس و مراکز تخصصی فقهی ضروری است؛ زیرا طلاب به دلیل تنوع درسها و اساتید ممکن است راه خود را گم کنند و نتوانند مربی مورد نظر خود را انتخاب کرده و استعداد خود را به فعلیت رسانند اما مراکز فقهی و تخصصی میتوانند راه صحیح را به طلاب نشان دهند.
وی با تصریح بر این که بسیاری از نخبگان آینده حوزوی از مراکز و مدارس فقهی پا به عرصه ظهور خواهند گذاشت، اظهار کرد: امروزه نیز بسیاری از حوزویان نخبه، فارغ التحصیلان مراکز و مدارس فقهی هستند.
رییس مؤسسه تخصصی فقه و اصول اهل بیت(ع) با اشاره به آسیبهای تخصص گرایی در حوزه علمیه گفت: تکثرگرایی بی ضابطه، نخستین آسیب است؛ به عنوان مثال در پنج سال گذشته تعداد مراکز فقهی به بیش از پنجاه مرکز افزایش یافته است در نتیجه موجب میشود نظارت بالادستی کاهش پیدا کند.
وی ادامه داد: همچنین افزایش مراکز فقهی، ضابطه ورودی به مراکز را نیز کاهش میدهد زیرا در صورتی که مراکز فقهی با برنامه افزایش پیدا کنند میتوان فیلترهای سخت تری در نظر گرفت تا هر فردی نتواند وارد مرکز شود، اما در صورت افزایش بی برنامه آنها، مراکز و مدارس فقهی به دلیل تشکیل کلاسها و به حد نصاب رسیدن دانش آموختگان مجبور هستند شرایط ورودی را ساده بگیرند و میتوان گفت هر فردی که ثبت نام میکند عملا جذب این مراکز میشود حتی اگر صلاحیت لازم را نداشته باشد.
الماسی وجود اهداف نامناسب برای تأسیس مراکز و مدارس فقهی را از جمله آسیبهای تخصص گرایی در حوزه علمیه دانست و تصریح کرد: برخی برای تأسیس مراکز و مدارس فقهی اهداف دیگری به غیر از تربیت طلاب را دنبال میکنند؛ چنانچه در برخی موارد مشاهده میشود فرد یا ارگانی مرکز و مؤسسهای را تأسیس میکند تا کرسی خود را ترویج دهد یا این که بتواند اعتباری علمی در جمع اساتید حوزه علمیه برای خود ایجاد کند زیرا به دلیل این که هر فردی نمیتواند مرکزی را ایجاد کند، تأسیس مرکز فقهی برای ایجاد کننده، اعتبار ایجاد میکند و گاهی این اعتبار هدف اصلی میشود.
وی ادامه داد: چنین نگاهی موجب میشود طلبه تک بعدی تربیت شود زیرا نگاه مؤسس چنین مرکزی این گونه است و قصدی برای تربیت طلبه باسواد ندارد.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: به صورت کلی باید از آسیبهایی که بیان شد جلوگیری شود؛ از سوی دیگر باید تلاش کرد تمامی مواردی را که یک حوزوی میتواند در آن کار کند به یک رشته و مؤسسه تخصصی تبدیل شوند تا تربیت شدگان در آن مؤسسات حرفی برای گفتن داشته باشند. رسا