حجتالاسلام رهدار گفت: مشخصا آیتالله سیستانی به عنوان سمبل نجف وقتی میپرسد که در قم چه درس میدهید و میگویند همین چیزهایی که در نجف تدریس میشود، ایشان نهیب میزند که در ایران انقلاب شده است پس کِی میخواهید فقه حکومتی و مسائل سیاسی و اجتماعی تدریس کنید؟!
به گزارش شبکه اجتهاد، قسمت هفتم برنامه تلویزیونی اندیشه محور چهارسو با حضور حجتالاسلام احمد رهدار پژوهشگر، استاد دانشگاه و رئیس موسسه فتوح اندیشه برگزار شد و موضوعات محوری فقه نظام، فقه مضاف و فقه حکومتی، نقد و بررسی جریانات داخلی حوزه علمیه و نسبت آنها با مسائل روز و ناگفتههایی از بودجه مراکز پژوهشی حوزه علمیه مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
حجتالاسلام احمد رهدار در تعریف فقه گفت: فقه علم مدیریت رفتار مکلف است و در بین علوم و معارف اسلامی تنها علم ناظر به رفتار مکلف است- البته با گسترده گرفتن دایره فقه تا جایی که اخلاق هم درون آن جا شود. فقه همه جا حرف برای گفتن دارد اما فقه موجود کاستیها و نواقصی دارد اما باید بدانیم که بایسته فقه باید همه جا حرف برای گفتن داشته باشد.
عناوین جدیدی مثل فقه حکومتی، فقه مضاف و فقه نظام، جزء عناوین مستحدث هستند که البته ریشههای آن در منابع وجود داشته است اما امروزه از ضرورتهای روز به حساب میآیند. جوامع امروزی جوامع ارگانیک، پیچیده و کلان هستند که اداره آن مقتضی ظهور فقهی است به نام فقه نظام که بتواند نظامات کلان را درک کند. اگر ما در گذشته فقه حکومتی نداشتیم یکی از دلایلش این بود که حکومت نداشتیم و وقتی مسئله نباشد پاسخ هم نخواهد بود.
رهدار با ذکر مثالی در تشریح چیستی فقه نظام گفت: مثلاً در مسئله بانک، فقه موجود تک گزارههای بانک را تک تک بررسی میکند و به آن حکم حلال و حرام میدهد اما فقه نظام ادعا میکند که بانک چیزی بیش از این تک مسئلههاست و مسائلش باید به طور نظام مند و کلان و مرتبط با هم دیده شود و به علاوه آن باید همه مسائل آن باهم در رابطه با سایر نظامها دیده و بررسی شود.
آیا فقه نظام داعیه جانشینی علوم انسانی را دارد
رئیس موسسه فتوح اندیشه در تبیین رابطه فقه نظام و علوم انسانی افزود: این که پرسیده شود آیا فقه نظام داعیه جانشینی علوم انسانی را دارد باید گفت اگر منظور از علوم انسانی همین علوم انسانی وارداتی از غرب هست بله، فقه به عنوان یک علم اسلامی قرار نیست با مبانی غربی که خروجی آن هم مقومات تمدن غرب است کنار بیاید اما علوم انسانی اسلامی را نه تنها استفاده میکند بلکه آن را تولید میکند.
ما یک آزمایشگاه داریم، یک دانشگاه داریم، یک کارخانه داریم، یک بازار داریم و یک خانه، این چرخه عمل تمدنی ماست از دانش تا عمل؛ ما در این چند ساله بعد از انقلاب درون آزمایشگاهیم و هنوز وارد دانشگاه نشدیم، هیچ چیز دانشگاه موجود ربطی به ما یعنی ربطی به اسلام و انقلاب اسلامی ندارد، از مبنا و درس و غایت و روش و مبانی هیچکدام ربطی ندارد.
ما درون آزمایشگاهیم یعنی هنوز داریم کتاب مینویسیم، فکر هم نکنید مسیر را کند آمده ایم تمدنهای دیگر را ببینید؛ این خیلی خوب است که پیش روی ما یک تمدن پایلوت و محقق شده به نام تمدن غرب وجود دارد، ساحت اندیشه و لایه آزمایشگاهی این تمدن برای قرن ۱۳ و ۱۴ است اما این مسائل تا کارخانه بشود و به عمل برسد ۵۰۰ سال طول کشیده است؛ نمیخواهم بگویم ما پانصد سال زمان میخواهیم اما حدس میزنیم آن مسیر را زیر یک قرن برویم.
گاهی اوقات میگویند چهل سال کار دست شما بوده است، این حرف کاملا بی ربط و غلط است، اصلاً این طور نبوده است که ۴۰ سال دست ما باشد، دست چیزهایی است که برای ما نیست و بر ما تحمیل شده است، برخی چیزها در یک پروسه تاریخی بر ما تحمیل شدهاند و خروجی این آوردهها دانشگاه شده است و این دانشگاه برای ما نیست؛ ما داریم به سوالاتی پاسخ میدهیم که برای ما نیست البته این هم خودش یک گامی است در مسیری که میرویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) گفت: اینکه سوال شود آیا حوزه در مدیریت و معماری تخصص داشته است که بخواهد به فقه مدیریت و فقه معماری ورود کند باید گفت بروید در حوزه معماری ببینید این بناهایی که نان آنها را در عرصه توریسم میخوریم کار چه کسی بوده است؟
در عرصه مدیریت هم مگر ما غیر از حوزه مدیریت داشته ایم؟ امام فرمود آیا فقیه از پادشاه بی سواد حجاز تخصصش کمتر است؟ از رضا میرپنج بی سواد تخصصش کمتر است؟ در برابر فقیه کیست که او تخصص دارد و فقیه ندارد؟ آن کسی هم که مدیریت خوانده فرهنگ و سیاست و اقتصاد و غیره نخوانده و او هم تخصص جامع ندارد.
فقیه قرار است مدیر باشد و قرار نیست در همه زمینهها متخصص باشد، مدیریت اسلامی در خود مبانی فقیه وجود دارد و انشعابهای تخصصی هم اگر هست از همان دین گرفته شده است.
مخالفان و موافقان فقه نظام
رهدار در رابطه با مخالفان و موافقان فقه نظام گفت: فقه نظام مخالفان زیادی ندارد و مخالفان آن به شدت کم هستند حتی از روشنفکران کسی را سراغ ندارم که در مسئله فقه نظام مشکلی داشته باشد، اتفاقاً جریان روشنفکری و دانشگاهی به دلیل جنس چیزهایی که خوانده است میتواند ارتباط راحت تر و دقیق تری با آنچه که فقیهان فقه نظام ادعا میکنند برقرار کند.
اولین فردی که قبل از انقلاب از فقه نظامات سخن گفته است شهید صدر بوده است و امروز هم برخی شاگردان ایشان در قم ادامه دهنده این راه هستند.
نقد نظریات مهدی نصیری در موضوع فقه نظام
احمد رهدار به نقد نظریات مهدی نصیری در موضوع فقه نظام پرداخت و گفت: من غرب را دستکم نگرفتهام و نمیگیرم اما این که مدرنیته هژمون عالم ما شده است به این معنا نیست که ظرفیتهای عالم اسلامی برای مواجهه و تصرف در آن قفل شده است؛ به دو علت یک اینکه مسیر غیر حق وقتی تورم پیدا میکند خود این بزرگتر شدن آن را به بن بست میرساند و دوم اینکه ما در روزگاری که غرب تا این اندازه اظهار عجز و بن بست هم نمیکرد با داشتههای بسیار کمتر از امروز تجربه تاریخی مواجهه و پیروزی با غرب را داریم و ما توانسته ایم در غرب تصرف کنیم و مهمترین دلیل من برای اینکه در ادامه هم میتوانیم همان ادل دلیل علی امکان الشی وقوعه است.
غیبت امام زمان (عج) موانع گوناگون ایجاد میکند و این حرف بهرهای از حقیقت دارد اما بنده آنگونه که آقای مهدی نصیری غیبت امام زمان (عج) را تقریر میکند قائل نیستم و قائلم اکثر تقریرها از غیبت امام غایب غیر از تقریر آقای نصیری است. ما امام غایب را فعال تر میدانیم، تقریر برخی مستشرقین هم نسبت به غیبت امام زمان (عج) بسی فعال تر از تقریری است که امثال آقای نصیری دارند.
احمد رهدار با اشاره به شایعه پراکنیها علیه بودجه نهادهای حوزوی گفت: یکسری بد اخلاقیهای رسانهای هم مد شده است، در یکی دو سال اخیر آمارهایی به عنوان بودجههایی که به نهادهای حوزوی داده میشود منتشر شد اما بعداً گندش درآمد که دروغ است و مسئول مربوطه در حد وزیر آمد و رسما عذرخواهی کرد اما این عذرخواهی را در هیچ کدام از رسانهها منعکس نکردند.
منتشر میکنند که این رقم بودجه فلان موسسه است و بعد میگویند بودجه وزارت ارشاد فلان مقدار است و بد اخلاقی رسانه ای اش این است که بودجه ای که برای آن موسسه قمی نوشته اند تنها بودجه فرهنگی نیست و تمام بودجههای عمرانی و حقوق پرسنلها را در بر دارد اما در آن آماری که از فلان وزارت میگویند فقط به بودجه فرهنگی اشاره میکنند.
یک وقتی با یکی از معاونین آقای نوبخت همسفر بودم و به ایشان آماری گفتم که تعجب کرد. من نفری را نام بردم و گفتم، شما به یک فرد بودجه ای قرار داده اید که بودجه بیش از ۱۰۰ موسسه فرهنگی قم است، خب الان هم بروید و دغدغه فرهنگی تان را از همان فرد مطالبه کنید.
حسب آنچه که آیتالله اعرافی در یک جلسه اعلام کردند چهار و نیم درصد پژوهشهای کشور را حوزهها انجام میدهند اما دو و نیم درصد بودجه پژوهشی کل کشور در اختیار حوزهها قرار گرفته است.
پژوهشگاه فقه نظام به علت فقدان بودجه در حال تعطیلی است، بروید ببینید چگونه پژوهشگاه را اداره میکنند. بنده خودم موسسه دارم، موسسه ما نزدیک به ۱۸۰ نفر محقق و پرسنل و استاد دارد که ماهیانه حقوق میگیرند و کل بودجه مصرفی سال گذشته ما ۶۰۰ میلیون بوده است؛ وقتی تقسیم میکنیم تقریباً نفری ۳ و نیم میلیون در سال میشود.
رهدار در تبیین میزان ارتباط گیری حوزه با مسائل تمدنی گفت: در خصوص مسئله تمدن باید گفت، نخستین متنهای نظری مربوط به تمدن در دهههای گذشته در حوزه مکتوب شده است و رشتههایی در این باب در حوزه تاسیس شده و دانش پژوه میگیرد. آیا این مقدار کار که در حوزه تمدن در حوزه علمیه انجام شده است به همین مقدار در دانشگاه هم انجام شده است؟
پرداخت حوزه به مسائل روز شاید به اندازه کافی نباشد اما به اندازه قابل ملاحظهای راجع به مستحدث ترین مسائل جامعه بحث میشود و درس رسمی دارد و کتابهایی در حال تالیف دارد.
اینکه چه مقدار از حوزه با مسائل تمدنی نسبت گرفتهاند باید گفت که یک وقت حوزه را ساختار حوزه میبینید، یک وقت مراجع تقلید میبینید، یک وقت استوانههای اصلی حوزه یعنی مدرسین مطرح درس خارج میبینید، اگر اینها را بگویید باید بگوییم ظرفیت حداقلی است، البته به استثنای شخص آیتالله اعرافی- شما این را هم ببینید که در حوزه یک اتفاقی افتاده است که رئیسش ایشان شده است، ایشان هم به رغم همه فشارهایی که تحمل میکند کار میکند و ورود ایشان در سمت ریاست حوزه خود فتح الفتوحی است- اما از اینها که بگذریم بدنه حوزه دغدغهمند هستند.
این انقلابی که ما به درستی از آن دم میزنیم مولود حوزه است و حوزه جایگاه پدری و مادری برای این انقلاب دارد فلذا کلان حوزه نمیتواند با انقلاب بیگانه باشد اما خروجی این مادر در کام این فرزند حداقلی است.
معنای اجتهاد
این استاد دانشگاه در انتقاد به معنای اجتهاد گفت: به اعتقاد من حوزه اجتهاد را غلط معنا کرده است، حوزه باید اول در فضای حکومت میآمد بعد میدید که معنای اجتهاد را غلط معنا کرده است. معنای اجتهاد فعلی این است که ما با یک متد و روشی احکامی را از متون و منابع استنباط کنیم اما بنده میگویم اجتهاد فقط استنباط احکام از منابع نیست بلکه علاوه بر آن توانمندی استمرار و تحقق و عینیت بخشیدن به امر مستنبَط است.
فقیه شایسته ترین فرد برای اجرای چیزی است که خودش استنباط کرده است و فقیه کسی است که استنباط احکام و اجرای احکام کند و آن فقیهی که نتواند اجرا کند فقیه نیست. حوزه استنباط میکند اما اجرا را به کسانی واگذار کرده که از ریشه و مبنا آن را سکولار میداند یعنی دانشگاه.
علم در دیالکتیک با عینیت تولید میشود، علم در خلأ تولید نمیشود
علم در دیالکتیک با عینیت تولید میشود، علم در خلأ تولید نمیشود، فقیه تا عرصه اجرا را درنیابد درک وجدانی و عینی نخواهد داشت، یک زمانی کارشناسان مسائل را به فقیه میگفتند و به علت سادگی جامعه مشکلی هم پیش نمیآمد اما امروز به علت پیچیدگی جامعه این مسئله کافی نیست.
مشکل دیگر ساختار اجرایی ماست که هیچ ورودی برای فقیه در نظر نگرفته است، اما مشکل دیگر هم وجود دارد و این است که گاهی ساختار هم باز است اما مدیر به هر علتی اجازه ورود فقیه و فقه را به وزارت و نهاد اش نمیدهد.
یک بار در تلویزیون آمدم از وزارت ورزش تشکر کردم که شاید آقایان اخلاق به خرج بدهند. یک تیمی نزدیک به دو سال است در قم راهاندازی کردهام که راجع به فقه ورزش پژوهش کند، رفته ایم با معاون وزیر صحبت کردهایم، میگویند بودجه نداریم . بودجههای میلیاردی که داد مردم را درآورده در حوزه ورزش مصرف میشود اما وقتی فقه ورزش میخواهد اجرایی شود که حدود ۵۰ میلیون نفر در کشور ما درگیر مسئله ورزش هستند، معاون وزیر رو در روی من میگوید بودجه نداریم.
یک جاهایی هم وزرا بلدند و میدانند چگونه بر سر حوزه و نظام کلاه بگذارند، وزارت نفت ادعا کرده است که شورای عالی فقهی دارد اما وقتی رفتیم و بررسی کردیم دیدیم این شورای فقهی تنها یک نفر است آن هم یک طلبه پایه هفت.
رئیس موسسه فتوح اندیشه در رابطه با دوگانه سازیهای قم – نجف گفت: وقتی مسئله دوگانه قم و نجف مطرح میشود آدمهای فاضل به سطح بحث میخندند، قم و نجف دو حوزه متفاوت هستند اشکالی هم ندارد اما حوزه نجف در فقه اجتماعی_ فقه حکومتی که پیشکش_ تقریبا صد گام از حوزه قم عقب است، حوزه نجف در نجف است و حتی در بصره هم نیست، میدانید که در ایام مذهبی قم برای مناطق شیعه نشین نجف طلبه و مبلغ ارسال میکند، حوزه نجف تا به امروز حتی نهادی مانند سازمان تبلیغات ندارد.
آینده مرجعیت در نسل بعدی حوزه بینابین است
مشخصا آیتالله سیستانی به عنوان سمبل نجف وقتی میپرسد که در قم چه درس میدهید و میگویند همین چیزهایی که در نجف تدریس میشود، ایشان نهیب میزند که در ایران انقلاب شده است پس کِی میخواهید فقه حکومتی و مسائل سیاسی و اجتماعی تدریس کنید؟!
حجتالاسلام احمد رهدار در رابطه با جریان سنتی حوزه افزود: آینده مرجعیت در نسل بعدی حوزه چیزی بینابین است البته با غلبه نسل سنتی. جریان سنتی امروز در قم هژمونیک است و بی عده و عُده نیست. پیشبینی من این است که این جریان به زودی نه از درون حوزه بلکه از درون اجتماع منکوب خواهد شد. وسائل برگفته از مهر با اضافات و تصحیح