رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) بیان داشت: حوزه از آن عمقی که در سابق داشت فاصله میگیرد و این خطر بزرگی است که حوزه را تهدید میکند، مسئولین و مدیران حوزه، بگویند برای ژرفاندیشی در علوم حوزه چه طرحهایی را ارائه دادهاند.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در نشست هم اندیشی اساتید مرکز تخصصی ائمه اطهار(ع) در سخنانی با اشاره به اینکه «علم اصول تنها کلید فهم فقه نیست، کلید فهم دین است» اظهار داشت: اقامهی دین، یعنی اقامه همه ابعاد دین، اعم از احکام و اعتقادات و اخلاق نه فقط فقه و احکام. سپس میفرماید «و لا تتفرقوا فیه» در دین تفرق پیدا نکنید. در مورد این قسمت از ایه احتمالات زیادی وجود دارد ولی قدر متیقن این است که دین را در جامعه مختلف جلوه ندهید همان چه که آمده را برای مردم بگوئید، اگر بنا باشد هر کسی دین را با برداشت و فکر خودش به جامعه تحویل بدهد چنین دینی دیگر قابل اقامه نیست، باید همان چیزی را که پیامبر(صلی الله علیه و آله)، و ائمه معصومین(علیهمالسلام)، قرآن، سنت و منابع ما بیان میکند همان را برای مردم بگوئیم و تفرق در دین ممنوع است.
وی گفت: یکی از مغالطههایی که امروز بیان میشود و مغالطهگران نیز کاملاً به نتیجه آن توجه دارند و میخواهند به وسیله آن دینزدایی از جامعه کنند، این است که میگویند ما یک دین داریم و یک برداشت از دین. قرآن دین است، سنت پیامبر دین است، اما این حرفی که شما فقها، متکلمین، فلاسفه و علما مطرح میکنید برداشت از دین است. آنگاه میگویند شما یک برداشت دارید و من یک برداشت دارم، نفر سوم و چهارم هر کدام یک برداشت دارند و هر کسی میتواند یک برداشتی از دین داشته باشد، این یک مغالطه بسیار خطرناک است که متأسفانه دامن بعضی از عمامه بهسرهای کمسواد حوزه را گرفته و حرفهای کهنه غربیها را که مربوط به ۱۰۰ سال پیش است بر زبان خود جاری کرده و فکر میکنند حرف جدیدی میزنند.
علم اصول تنها کلید فهم فقه نیست، کلید فهم دین است
این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ادامه داد: بیان دین ضابطه دارد، ضابطه بیان دین آن است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) آن را بیان کرده باشند. برای فهم دین هم ضابطه وجود دارد. هر کسی نمیتواند بدون ضابطه دین را بفهمد مگر چنین چیزی ممکن است؟ ضابطه فهم دین علم اصول است. علم اصول تنها کلید فهم فقه نیست، بلکه کلید فهم دین است، تا کسی عالم به علم اصول نباشد حق برداشت از دین را ندارد، آن آقای خارج نشین که ادعای تفسیر قرآن را دارد و گاه و بیگاه در فضای مجازی نسبتهایی هم به اسلام میدهد چقدر علم اصول خوانده و چه مقدار از مبانی اصولی آگاه است؟ برای فهم قرآن و سنت تا عالم به علم اصول نباشیم به هیچ وجه نمیتوانیم و حق نداریم برداشت داشته باشیم.
فاضل لنکرانی در قالب مثالی افزود: کجای قرآن آمده که حکم مرتد قتل است؟ این حکم در روایات آمده و روایات هم خبر واحد است و خبر واحد هم در امور مهم اعتبار ندارد. پس مرتد را نباید کشت. والسلام. ما میگوئیم؛ اولا: مگر شما نمیگوئید قرآن مصدق کتب سابقه و مصدق تورات و انجیل است. مصدق یعنی قرآن آنچه را که در تورات، انجیل و شرایع سابق از زمان حضرت نوح تا عیسی ذکر شده تصدیق میکند. ثانیاً: مگر قرآن نمیفرماید مؤمن و مسلمان کسی است که به آنچه بر پیامبر و انبیاء سابق نازل شده ایمان بیاورد، یعنی در صورتی مؤمن و مسلمان واقعی هستیم که به آنچه در شریعت حضرت موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) آمده مؤمن باشیم و إلا اگر کسی بگوید آنها را قبول ندارم معنایش آن است که ایمانش ناقص است. ثالثاً: تنها چیزی که مانع توجّه به احکام ادیان گذشته میشود نسخ آنهاست باید فقیه دلیلی پیدا کند که حکم حضرت موسی در اسلام نسخ شده است.
وی خاطرنشان کرد: پاسخ مسأله روشن میشود قرآن میفرماید حضرت موسی در بازگشت از کوه طور متوجه شد قوم او گوسالهپرست شدهاند و آنها را مواخذه کرد. وقتی آنها فهمیدند اشتباه کردهاند به حضرت موسی عرض کردند وظیفه ما چیست؟ آیه نازل شد «تُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» به درگاه پروردگار توبه کنید و حدّ شما قتل است. عدهای یک تفسیر عرفانی برای فاقتلوا انفسکم بیان میکنند که مجازات شما این است که با ریاضت نفسانی نفس خود را بکشید. این که مجازات نشد! آیه در مقام جعل مجازات برای مرتدین گوسالهپرست است. روایات هم میگوید پس از بیان این حکم عدهای همدیگر را کشتند. حال فرض کنید برای حد مرتد در روایات ما چیزی نیامده باشد آیا این حکم در شریعت حضرت موسی بوده یا نه؟ اولاً در علم اصول بحث استصحاب شرایع سابقه مطرح است. ثانیاً این حکم در اسلام نسخ نشده و ثالثاً مصدق بودن قرآن به این حکم اعتبار میبخشد. آیا با وجود این ضوابط کسی میتواند ادعا کند قرآن در این آیه صرفاً یک داستانی را نقل میکند؟ نه! این حکم شریعت حضرت موسی برای ما هم ثابت است بنابراین نه فقط در اسلام بلکه در همه شرایع حکم مرتد قتل است.
وظیفه حوزه استخراج حقیقت از متون دینی و ارائه به نظام و جامعه اسلامی است
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در بخشی دیگری از سخنان خود بیان داشت: در درس و بحثها، مصاحبهها و نوشتارهایتان نگذارید این مغالطه در ذهن جوانان و طلبهها رشد پیدا کند که یک دین داریم و یک برداشت از دین. آیا برای برداشت از دین ضابطه نداریم؟ خدا میفرماید ضابط بیان دین قرآن است و سنت رسول من.
وی اذعان داشت: نتیجه برداشت افراد از دین همین میشود که یک آقایی میگوید ما اکنون دارای اسلام تاریخی هستیم و چون خجالت میکشد بگوید تمام عقاید، میگوید تمام احکام مربوط به عصر نزول قرآن است و ما الآن خود باید احکام دیگری را مطرح کنیم از قرآن چیزی غیر از ایمان برای ما ثابت نیست، این چه حرف بیپایهای است، شما که اسلام را تاریخی میدانید بگویید ناسخ این احکام چیست؟ ناسخ حکم قصاص «و لکم فی القصاص حیاه یا اولی الالباب» چیست؟ حالا غیر از ضوابط اصولی دیگر مثل قضایای حقیقیه و خطابات قانونیه و ضرورت اشتراک در تکلیف و بحثهایی که در اصول وجود دارد.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم با اشاره به تصریح «و لا تتفرّقوا فیه» گفت: نمیشود در دین برداشتهای مختلف وجود داشته باشد، دین یک حقیقتی است و ما برای رسیدن به این حقیقت ضابطه داریم. البته ممکن است در فروع یک اختلافهای محدود به وجود بیاید ولی این چنین نیست که کسی بگوید اساس یک حکم مثل قصاص وارث مال آن زمان بوده. اینگونه حرفها از مصادیق تفرق در دین است. در قسمت سوم آیه میفرماید «کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ» این هم یک قانون است تا روز قیامت، بدانید که مشرکین و کفار دین را بر نمیتابند و نمیپذیرند.
فاضل لنکرانی سپس اظهراداشت: دین هنوز پژوهشهای بسیار زیادی در پیش دارد، در فقه، کلام، حدیث، تاریخ، اخلاق و …، باید شکرگزار خداوند باشیم که نظام جمهوری اسلامی تحولی را در حوزههای علمیه به وجود آورد. امروز گامهای بسیار بلندی برای پژوهش در دین برداشته میشود، وظیفه حوزه استخراج حقایق دین از متون و منابع دینی و ارائه به جامعه اسلامی است و هنوز در اول راه هستیم، آنقدر موضوعات بکر پژوهشی وجود دارد که برخی از آنها دهها سال نیاز به پژوهش دارد، تقاضای اولیه بنده این است که شما اساتید خودتان را هر چه بیشتر قوی کنید، الآن وقت این است که خیلی قویتر مبانی را به دست آورید و در اختیار دیگران قرار دهید.
حوزه متأسفانه دارد از آن عمقی که در سابق داشت فاصله میگیرد
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) هشدا داد: توجّه به تعمق و ژرفاندیشی در آموزش و پژوهش مطلب بسیار درستی است. متأسفانه حوزه از آن عمقی که در سابق داشت فاصله میگیرد و این خطر بزرگی است که حوزه را تهدید میکند، مسئولین و مدیران حوزه، بگویند برای ژرفاندیشی در علوم حوزه چه طرحهایی را ارائه دادهاند، چون ما خیلی نگران این مسئله هستیم. اصلاً اساس تاسیس این مرکز فقهی در آموزش تخصصی فقه و کلام و تفسیر، این بود که مرحوم والد ما احساس خطر کرد که حوزه در حال فاصله گرفتن از تعمق و ژرفنگری است.
نقدی بر کتاب سال حوزه
فاضل لنکرانی سپس افزود: اشکالی هم که بر کتاب سال حوزه در طول این چند سال گذشته وارد است این است که در کتابهای تألیف شده معیار انتخابشان امور سطحی و ظاهری در رعایت استانداردهای تایپی و ویرایشی است نه تعمق و ژرفنگری. در نظر نمیگیرند که این کتاب چه نظریه جدیدی را ارائه کرده است. ما تحقیقات فراوان و عمیقی داشتیم که برای کتاب سال حوزه ارسال کردیم اما گفتند چون اینجا با استاندارد سازگاری ندارد یا چون بحث اقتصادی است و نام دکترهای اقتصادی در آن وجود ندارد، مورد توجّه قرار نگرفت. من اینها را مستند عرض میکنم و به خود اقایان هم پیغام دادهام. در طول این ده سال گذشته در هر سال در این مرکز فقهی نظریات جدید و قویای در فقه و اصول و کلام منتشر گردید اما هیچ کسی از مسئولین حوزه بر این مسئله اطلاع پیدا نکرد. ارزیابها کتاب را دیدند و گفتند حروفچینیاش ضعیف است یا فهرست ندارد.
این استاد حوزه علمیه قم گفت: یکی از قویترین نقدها بر کتاب اصول الشیعه غفاری در این مرکز نوشته شده، امیدوارم این گلایه ما حتما به گوش مسئولین برسد ما به همه این عزیزان ارادت داریم و میدانیم که خیلی زحمت میکشند من از نزدیک شاهد هستم که چقدر تلاش میکنند، اما توجّه به ژرفاندیشی و ارائه نظریات جدید موضوع بسیار مهمی است که اتفاقا کتاب سال حوزه هم برای تشویق محققین و بسترسازی جهت طرح نظریههای جدید و عمیق برگزار میگردد. کتاب سال حوزه باید تابلوی ارائه بحثهای عمیق و نظریات جدید و نوآوری حوزویان باشد که متأسفانه تاکنون چنین نبوده است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در پایان خاطر نشان کرد: این مجموعه جناحی نبوده و نیست، مجموعهای انقلابی بوده و هست و خواهد بود، هیچ ردیف بودجه دولتی هم ندارد. تمام هزینههایش از وجوهات شرعیه و تبرعات مردم متدین ماست. حال عدهای روی جهاتی (که امیدوارم جوابی برای قیامت داشته باشند) چون نمیتوانند از جهت علمی بر این مجموعه خدشه وارد کنند شایعهسازی میکنند که اینها با انقلاب همراهی ندارند! بیایند تا ما روشن کنیم در این مجموعه نسبت به کل حوزه، حرکتهایی که نسبت به انقلاب شده اگر بیشتر از کل حوزه نباشد کمتر نیست، و اصلاً ما نیاز به اثبات این هم نداریم، چون این جزء اعتقادات ماست، ما اصول انقلاب، امام و رهبری و تلاش برای رفع نیازهای فکری نظام اسلامی را با فکر و اعتقاد پذیرفتهایم و تا آخر هم پای آن ایستادهایم.