عدهای معتقدند باید میان شریعت، فقه و اخلاق تفکیک قائل شویم، اینها با برجستهسازی مقوله اخلاق، میخواهند میدان را از دست شریعت و فقه بگیرند. چنین افرادی تصویری که از حکمرانی شایسته ارائه میدهند، یک تصویر نادرست و ناشایست است. یعنی میگویند حکمرانی اگر بخواهد براساس فقه باشد، ناشایست خواهد بود به همین دلیل اخلاق را برجسته میکنند. این هم از مصادیق تفسیر به رأی است. چنین افرادی در میان سخنان خود، حرکت به سمت اندیشههای دیگر همانند فضیلتگرایی را طرح میکنند. یعنی تلاش میکنند میان فقه و اخلاق نوعی ناسازگاری را نشان دهند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین ذبیحالله نعیمیان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام در نشست علمی «اصول، ضوابط و مؤلفههای حکمرانی مطلوب در نظام سیاسی اسلام» که به صورت مجازی برگزار شد، به بررسی حکمرانی شایسته از منظر دین پرداخت.
وی اظهار داشت: اگر آموزهها، ارزشها و تعالیم الهی و دینی بر حکمرانی حاکم باشد، آن زمان میتوانیم حکمرانی را شایسته و در حد مطلوب بدانیم. روایات متعددی امنیت، عدل و آبادانی را نیاز مردم معرفی کردهاند. این سه مصداق هر چند در ظاهر ساده و روشن است، ولی رسیدن به آنها کار بسیار سختی است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام، حکمرانی اسلامی را مقوله انسانی دانست که در عرصه دینی محقق میشود و یادآور شد: توانمندیها، عملکردها، حب و بغضهای افراد میتواند در این حکمرانی أثرگذار باشد. البته این موضوع مخصوص حکمرانی اسلامی نیست بلکه هر نوع حکمرانی در عرصه عمل براساس توانمندیها، حب و بغضهای کارگزاران آن خود را نشان میدهد.
وی افزود: بخشی از حکمرانی به عملکرد بیرونی ما باز میگردد، یعنی انسانهایی که باید عهدهدار کار باشند، میتوانند با دخالت دادن حب و بغض، آموزههای روشن، ساده و فطری همانند امنیت، عدل و آبادانی را اجرایی نکنند.
حکمرانی شایسته باید مبتنی بر آموزههای شرعی و از طریق فقه دنبال شود
نعیمیان با تأکید بر اینکه حکمرانی شایسته باید مبتنی بر آموزههای شرعی و از طریق فقه دنبال شود، تصریح کرد: البته در اینجا برخی شبهه سازی کرده و از طرق مختلف تلاش میکنند انسان را از صراط مستقیم دور کرده و محکمات را تبدیل به متشابهات کنند.
وی درباره شبهات مطرح از سوی چنین افرادی بیان داشت: به طور کلی در حکمرانی اسلامی در مواجهه با دین باید به گونهای قدم برداریم که آموزههای دینی را درست بفهمیم. ولی برخی برای ایجاد شبهه میگویند فهم شما از دین هیچگاه نمیتواند فهم صحیحی باشد و هر برداشتی از دین را دچار چالش میکنند. خروجی نگاه چنین افرادی، تفسیر به رأی کردن دین است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام با تأکید بر اینکه برخی به دنبال تفسیر به رأی کردن دین هستند، تصریح کرد: برخی نیز قدم را فراتر از این گذاشته و در دوران پست مدرن میگویند اصلا چارهای نیست جز اینکه با فهم پیشینی به سراغ دین برویم. در نگاه اینگونه افراد نباید نگاه اولی به دین داشت، بلکه باید قبل از نگاه به دین، نظریهای را در ذهن خود ایجاد کنیم. این هم تعبیر دیگری از تفسیر به رأی است.
وی ادامه داد: تعداد دیگری براساس نگاه تفسیر به رأی که درباره دین دارند، صحبت از نسبیت میکنند و میگویند قرائت و خوانش ما از دین نسبی است. این افراد میگویند نظریه باید پیش از مراجعه به دین شکل بگیرد و برای حاشیه راندن فهم اجتهادی، به افراد برچسب اخبارگری میزنند.
با برجستهسازی مقوله اخلاق، میخواهند میدان را از دست شریعت و فقه بگیرند
این استاد حوزه با یادآوری این موضوع که عدهای معتقدند باید میان شریعت، فقه و اخلاق تفکیک قائل شویم، گفت: اینها با برجستهسازی مقوله اخلاق، میخواهند میدان را از دست شریعت و فقه بگیرند.
وی اضافه کرد: چنین افرادی تصویری که از حکمرانی شایسته ارائه میدهند، یک تصویر نادرست و ناشایست است؛ یعنی میگویند حکمرانی اگر بخواهد براساس فقه باشد، ناشایست خواهد بود به همین دلیل اخلاق را برجسته میکنند. این هم از مصادیق تفسیر به رأی است.
نعیمیان اذعان کرد: چنین افرادی در میان سخنان خود، حرکت به سمت اندیشههای دیگر همانند فضیلتگرایی را طرح میکنند؛ یعنی تلاش میکنند میان فقه و اخلاق نوعی ناسازگاری را نشان دهند.
وی ادامه داد: این گروه فقه را به گونهای بیان میکنند که گویا حکمرانی فقهی، حکمرانی غیر اخلاقی است. برای مقابله با حکمرانی فقهی نیز حکمرانی اخلاقی را پررنگتر میکنند و یکی از راههایشان رفتن به سمت فضیلتگرایی است که ارسطو مطرح میکند.
تلاش برخی در شبههسازیها، جا به جا کردن جای معروف و منکر است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام با اشاره به اینکه تلاش برخی در شبههسازیها، جا به جا کردن جای معروف و منکر است، خاطرنشان کرد: چنین افرادی ارزشهای حکمرانی فقهی را به مثابه حکمرانی غیر اخلاقی معرفی میکنند و بر سر این حکمرانی میزنند. میگویند حمکرانی شایسته حکمرانی اخلاقی است، با این کار بر سر حکمرانی فقهی میزنند.
وی افزود: در این نگاه مصادیق ناهنجاریهای غیر اخلاقی در حکمرانی دینی برجسته سازی میشود تا برسر اندیشههای فقه زده شود. ولی پرسش اصلی از آنها این است که چرا میان فقه و اخلاق تمایز قائل میشوید؟ با این کار به دنبال چه اهدافی هستید؟ چرا خواستگاه ارزش اخلاقی و فقهی را دوگانه معرفی میکنید؟ آیا متن شریعت، اخلاق و فقه را با یکدیگر ناسازگار بیان میکند؟ و…. هیچ مسلمانی چنین تصور متضادی از فقه و اخلاق ندارد.
نعیمیان تأکید کرد: نه فقه مسئول کشف مسائل غیر اخلاقی است و نه خواستگاه فقه و اخلاق چنین تقابلی را میپذیرد. اگر امنیت، عدالت و آبادانی یک ارزش اخلاقی است، همین ارزشها را فقه قائل بوده و به دنبال رسیدن به آن است.
وی اضافه کرد: دو دانش اخلاق و فقه با وجود تفاوتهای روشی و موضوعی با یکدیگر تقابل ندارند، بلکه حکمرانی آموزههای دینی موجب ایجاد فقه و اخلاق میشود که یک خواسته بیشتر ندارند؛ بنابراین سخن گفتن از تمایز اخلاق و فقه سخن ناشایستی است. نمیتوان گفت حکمرانی شایسته اخلاقی است و حکمرانی فقهی، حمکرانی ناشایست.
میان مدیریت فقهی و دانش مدیریت تمایز وجود دارد
نعیمیان در ادامه سخنان خود شبهه دیگر درباره حکمرانی شایسته را این دانست که برخی میگویند میان مدیریت فقهی و دانش مدیریت تمایز وجود دارد و گفت: در نگاه تقلیل گرایانه روشنفکرانه، آموزههای دینی جایگاه رفیعی ندارند. اینها میگویند مدیریت فقهی جایگاه خاصی ندارد ولی دانش مدیریت توان عملیاتی کردن را دارد. این شبهه، سخن ناروایی است.
وی ادامه داد: یکی از اصلیترین عناصر رسیدن به حکمرانی شایسته این است که در سطح تصمیمگیری و تصمیمسازی، نظام ارزشی را به عنوان نظام اولویت قرار دهیم. چرا که امکانات ما محدود است؛ مثلا اگر میان امنیت، عدالت و آبادانی تزاحم ایجاد شد، در این صورت رسیدن به کدام اولویت دارد؟
این استاد حوزه با طرح این پرسش که حکمرانی شایسته باید چه چیزهایی را در رأس قرار دهد؟ گفت: حکمرانی شایسته باید آموزههای دینی، اعتقادی، فقهی و اخلاقی را به عنوان اولویت قرار دهد. البته بدین معنا نیست که به همه مسائل به یک اندازه بپردازیم، بلکه اهم و مهم باید کرد.
وی تأکید کرد: بنابراین ما یک نظام و فرآیند تصمیمگیری داریم که باید نظام اولویت زندگی و حکمرانی را از منظر دینی در اختیار نظام سازان، کارگزاران و مسئولان قرار دهیم. بر همین اساس باید امکانات کشور براساس اولویتها صرف شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام بیان داشت: در حکمرانی شایسته، نظام اولویت باید معلوم باشد تا براساس آن ما بتوانیم تزاحمهایی که در سراسر زندگی انسانی و ناحیه حکمرانی وجود دارد، را پاسخگو باشیم.
وی عنوان کرد: ما اگر به فرمایش مقام معظم رهبری در مرحله دولت سازی اسلامی هستیم، باید بدانیم که اسلامی بودن دولت سطوح مختلفی دارد و باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛ ۱- عملکردهای ما باید براساس احکام اولیه و با در نظر گرفتن اولویتها باشد. ۲ – اگر قرار شد براساس احکام ثانویه عمل کنیم، مراتب آن مشخص باشد. ۳ – اگر تزاحم مختلفی به وجود آمد، سطح بندی صورت گیرد. ۴ – تزاحمها، نظام منطقی و فقهی پیدا کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام با تأکید بر اینکه فرآیند قانونگذاری حکمرانی شایسته باید طبق ضوابط شرع باشد، گفت: در قانونگذاری باید فرآیندی را سامان دهیم که کارشناسی که به عنوان نماینده مجلس مشخص کردیم، در چارچوب ریلی که حوزه و فقه ایجاد کرده، حرکت کند.
قانون گذاری ما نباید جزئینگر با فقه برخورد کند
وی ادامه داد: همچنین توانمندی نمایندگان در عرصه قانونگذاری باید مشخص باشد. قانونگذاران باید حداقلی از تعالیم شرعی و روش قانونگذاری دینی را بدانند. قانون گذاری ما نباید جزئینگر با فقه برخورد کند، اگر اینگونه باشد روح کلی فقه نادیده گرفته میشود. اگر قرار باشد فرد سراغ رساله عملیه رفته و تک تک مسأله را بررسی کند و آموزههای کلان از مجموعه احکام به دست قانونگذار داده نشود، قانونگذار دچار اشتباه میشود.
گفتنی است؛ حجتالاسلام نعیمیان در بخش پایانی نشست علمی «اصول، ضوابط و مؤلفههای حکمرانی مطلوب در نظام سیاسی اسلام» به پرسشهای مخاطبان پاسخ داد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره قانونگذاری در حکمرانی شایسته تصریح کرد: حکمرانی شایسته این نیست که فقه را کنار بگذاریم و حقوق به جای آن بنشیند. حتی گاهی حقوق هم کنار گذاشته میشود و فهم کم قانونگذار به میدان میآید.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام با اشاره به اینکه حمکرانی شایسته با سکولار کردن قانونگذاری تطبیق ندارد، تأکید کرد: قانونگذار حداقل باید رساله عملیه مرجع تقلید خودش را مسلط باشد تا بتواند قانونگذاری شرعی داشته باشد، البته صرف خواندن رساله عملیه نیز کفایت نمیکند بلکه فهم فقهی نیاز دارد.
وی همچنین در پاسخ به پرسش دیگری گفت: در حکمرانی شایسته، نباید جایگاه فقه را نسبت به اخلاق تقلیل داد. البته نگاه روشنفکرانه، فقه را غیر اخلاقی میبیند و نسبت به برخی خروجیهای فقه، فقها و نظام ولایی بر چسب غیر اخلاقی میزند./ مفتاح