نشست جریانشناسی حدیثی معاصر با تکیه بر «شناخت فعالیتهای دارالحدیث» در موسسه سید مرتضی (ره) قم برگزار شد؛ این نشست، دومین جلسه از سلسله نشستهای علمی موسسه فرهنگی قرآن و عترت سید مرتضی(ره) با موضوع آشنایی با جریانها، اندیشهها و تلاشهای حدیثی معاصر بود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی احسانیفر، رئیس هیئت امنای موسسه سید مرتضی، در جلسه اول به ارائه روش جریان شناسی پرداخت و در این جلسه به تطبیق آن بر فعالیتهای موسسه دارالحدیث اشاره کرد. آنچه در ادامه میآید، گزارش نشست دوم به نقل از «ایکنا» است که به شناخت فعالیتهای دارالحدیث به عنوان یک جریان حدیثی معاصر میپردازد:
دارالحدیث، با محوریت مرحوم آیتالله ری شهری شکل گرفت. ایشان فعالیت حدیثی را از حدود یک دهه پیش از انقلاب اسلامی آغاز کردند و طی مطالعات حدیثی به فکر نگارش یک کتاب حدیثی با موضوعات و دسته بندی جدید افتادند. زمینههای فکری نگارش این کتاب را سه عامل میتوان برشمرد:
۱. عناوین احادیث در کتابهای قبلی، پاسخگوی همه نیازهای روز نبود.
۲. برخی از احادیث اهل سنّت، ذیل احادیث شیعه قابل استفاده بود و این روشی بود که محدّثان پیشین همچون شیخ صدوق و … نیز از آن بهره برده بودند.
۳. تنظیم خاصی مد نظر ایشان بود که در کتابهای پیشینی، با این ضابطه و فراگیری که در میزان الحکمه دیده میشود، وجود نداشت.
این اندیشه موجب شد تا ابتدا فیشهایی تهیه شود و در ادامه پس از مشورت با برخی از بزرگان همچون شهید مطهری تصمیم به تنظیم و تکمیل این فیشها گرفته شد و در قالب کتابی تحت عنوان «میزان الحکمه» در سال ۱۳۶۲ به چاپ رسید.
پس از تالیف این کتاب، آیتالله ریشهری کار حدیثی را به صورت موضوعی ادامه دادند و آثار دیگری را نیز تالیف کردند تا این که در سال ۱۳۶۷ با پشتیبانی مالی امام خمینی(ره) در زیرزمین منزل آیتالله مشکینی سنگ بنای دارالحدیث را نهادند. پس از آن با حمایت مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۴ موسسه دارالحدیث را به صورت رسمی افتتاح کردند. در سال ۱۳۷۸ دانشکده حدیث به عنوان نخستین دانشکده حدیثی کشور در شهر ری افتتاح شد. پس از آن در سال ۱۳۸۴ دانشکده حدیث در شهر قم نیز آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۹۱ تبدیل به دانشگاه شد و همزمان محوریت آن از تهران به قم منتقل گشت. در همین سال، باز هم با حمایت مقام معظم رهبری ساختمان جدید دارالحدیث افتتاح شد.
زمینه شکلگیری دارالحدیث، استقبال بسیاری بود که از میزان الحکمه در دهه شصت به عمل آمد. همین استقبال موجب شد تا نویسنده به این نتیجه برسد که جامعه نسبت به احادیث موضوعی، تشنه است لذا کار موضوعی را ادامه دادند. افزون بر این با مطرح شدن بحث تقریب مذاهب در اوایل انقلاب، آیتالله ریشهری با بهرهگیری از احادیث اهل سنت یک تقریب علمی واقعی را رقم زد و اشتراکات را نشان داد. در دستهبندی کتاب، روش کلی به جزئی مد نظر قرار گرفت و در همه کتاب، این پایبندی به صورت نسبی رعایت شد.
میتوان جریانسازی دارالحدیث را ناشی از همراهی سه عامل «نشر گسترده کتابها در دهه هشتاد»، «تأسیس و گسترش دانشگاه» و «برگزاری دورههای فشرده حدیثی به صورت گسترده و با حمایت شبکه قرآن و شبکه چهار سیما» با یکدیگر دانست.
البته تأسیس دانشگاه در قم و جذب طلاب نیز این روند را تکمیل کرد. این چند عامل موجب شد تا حدیث، در عرصه اجتماعی مورد توجه مردم قرار گیرد و یک احساس نیاز عمومی (هرچند با ابعاد کوچک) نسبت به حدیث ایجاد شود.
تفکر حاکم بر مجموعه در بخش پژوهشگاه را میتوان در محورها «لزوم استفاده از حدیث در همه ابعاد زندگی به صورت کلی یا جزئی»، «لزوم نگاه تخصصی به حدیث از حیث محتوایی» و «لزوم استفاده از منابع اهل سنت، برای تکمیل ابواب حدیثی با در نظر گرفتن شرایط» دانست.
تفکر حاکم بر بخش دانشگاه را نیز میتوان در چهار محور «لزوم تولید علوم حدیث شیعی»، «لزوم پیوند میان محتوای حدیثی با علوم حدیثی»، «لزوم تربیت دانش پژوهان حدیث پژوه با روش شیعی» و «لزوم ارایه حدیث در رشتههای مختلف به صورت تخصصی» برشمرد.
همه این محورها یا در اندیشه مرحوم آیتالله ریشهری وجود داشت یا به مرور زمان ایجاد شد و یا با مشاورههایی که به ایشان داده شد، خودشان به این ضرورتها رسیدند.
در مجموع میتوان برنامههای کلان مجموعه را در قسمت پژوهشگاه چنین برشمرد:
۱. تهیه موسوعههای حدیثی شامل موسوعه معارف قرآن و حدیث، موسوعههای تاریخی، موسوعه تفسیر، موسوعه فقه اهل سنّت با نگاه به فقه شیعه، موسوعه عقایدی
۲. توجه به زوایای کلام شیعه و مسائل آن و تولید علم در این زمینه
۳. تولید دانش روانشناسی اسلامی
۴. تولید دانش اخلاق بر پایه کتاب و سنت
برنامههای کلان مجموعه در قسمت دانشگاه نیز «تربیت کارشناسان حدیث شیعه»، «گسترش رشته علوم حدیث با زیرمجموعههای آن در کشور» و «مرجعیت تولید منابع علم الحدیثی شیعی» میباشد.
دارالحدیث را در پنج دوره میتوان دستهبندی کرد:
۱. دوره اول زمان شکلگیری اولیه پیش از تأسیس رسمی که میتوان آن را دوره امیدها و آرزوها و پیگیریها دانست.
۲. دوره دوم از زمان تأسیس رسمی تا زمان تغییر ساختمان که دوره رونق و گسترش و جدیت و تولیدات اثرگذار است.
۳. دوره سوم از زمان ساختمان جدید تا اوایل دهه نود که دوره گسترش دانشگاه و جذب طلاب و به ثمررسیدن بسیاری از آرزوها و آرمانها و تغییرات ساختاری است
۴. دوره چهارم از اوایل دهه نود تا زمان رحلت آیتالله ریشهری است که دوره تصمیمگیری مدیران بیگانه از کار پژوهشی و آموزشی برای مجموعه و در نتیجه، ضعف مجموعه و غلبه نگاه مالی و مدرک محور است که موجب کاهش محصولات و کندشدن کارها شد.
۵. دوره پنجم پس از وفات مرحوم آیتالله ریشهری است که هنوز برای قضاوت درباره آن زود است.
آثار و محصولات دارالحدیث را نیز به سه دسته بندی «محصولات تخصصی»، «محصولات میانی» و «محصولات عمومی» میتوان تقسیم کرد.
محصولات تخصصی دارالحدیث در فضای دانشگاهی و حوزوی یعنی فضای تخصصی اثرگذار بوده و این مجموعه را به مرجعی برای تولید کتابهای تخصّصی حدیثی تبدیل کرده است.
محصولات عمومی دارالحدیث، توفیقی در جذب مخاطب نداشته است.
بیشترین اثرگذاری مربوط به محصولات میانی است که شامل کتابهای حدیثی موضوعی یا کتابهای دانشی موضوعی میشود. این محصولات توانست هم با مردم ارتباط برقرار کند و هم با نخبگان.
به نظر میرسد که دارالحدیث در آینده افزون بر تکمیل برخی از فعالیتهای موضوع پژوهانه حدیثی، رویکرد مساله پژوهی را با جدیت بیشتری دنبال کند؛ امّا موسوعه نگاری در این مجموعه کمرنگ شود و موسسات دیگری وارد این عرصه شوند تا خلاهای موسوعهنگاری حدیثی را پُر کنند. اما شایسته است که تجربهگران قیمت موسوعه نگاری در دارالحدیث، مورد استفاده قرار گیرد و به شکلهای مختلف، مکتوب شود.