شبکه اجتهاد: با آغاز محرم ۱۴۴۷ و فرارسیدن ایام عاشورای حسینی، بار دیگر میان نخبگان مذهبی و سیاسی شیعه در عراق تقابلی آشکار میان دو رویکرد در مواجهه با شعائر مذهبی شکل گرفت. در یکسو آیتالله شیخ محمد یعقوبی، مرجع برجسته حوزه نجف، با اهدای خون بهجای قمهزنی، الگویی متفاوت از تعظیم شعائر حسینی ارائه داد؛ در سوی دیگر، مقتدی صدر، با صدور بیانیهای احساسی و بسیج «تیار وطنی شیعی» برای برگزاری مراسم قمهزنی تحت عنوان «موکب الإباء»، کوشید پیام سیاسی مشخصی را به مخاطبان داخلی و منطقهای مخابره کند.
آیتالله یعقوبی که در سالهای گذشته بارها قمهزنی را «حرام» و «خلاف اهداف قیام حسینی» دانسته، امسال نیز با اقدام عملی خود در اهدای خون، به نماد یک مرجعیت اصلاحگرا تبدیل شد که شعائر را در راستای نیازهای عینی جامعه بازتعریف میکند. او با جلب توجه عمومی به بیماران خاص مانند کودکان مبتلا به تالاسمی، نه تنها به صورت تلویحی شعائری چون قمهزنی را تقبیح کرد، بلکه سویههای اجتماعی و خدمتمحور در مناسک مذهبی را برجسته ساخت.
در نقطه مقابل، مقتدی صدر با صدور بیانیه و تأکید بر شعاری چون «یغیظ الأعداء»، تلاش کرد شعائر شیعی چون قمهزنی را در قالب یک کنش سیاسی بازتعریف کند. او نهتنها بر قمهزنی صحه گذاشت، بلکه آن را بهمثابه بیعت با امام حسین و تجدید وفاداری به اهل بیت در برابر «دشمنان» معرفی کرد. بیانیه او، که به نام «عاشق امام حسین» منتشر شد، سرشار از ادبیاتی احساسبرانگیز، تهییجی و سیاسی بود. در این متن، صدر نهتنها قمهزنی را مجاز شمرد، بلکه از پیروانش خواست تا «سرها» و «نفوس امّاره به سوء» خود را به ضرب تیغ بگشایند تا خشم دشمنان امام حسین را برانگیزند.
صدر در بیانیه خود، هرچند قمهزنی را صریحاً تأیید و ترویج میکند، اما بهوضوح کوشیده حمایت خود از این شعیره را از قالبهای ارتجاعی، افراطی و سنیستیزانه متمایز سازد. او با آگاهی از تصویر منفی قمهزنی در افکار عمومی، بهویژه در خارج از فضای مذهبی شیعی، تلاش کرده با فلسفهپردازی معنوی نظیر «تیغ زدن به نفس امّاره» آن را از یک کنش صرفاً آیینی به یک تمرین اخلاقی و مجاهدت درونی ارتقاء دهد. همچنین، صدر با بهکارگیری عباراتی چون «موکب الإباء»، «أنصار بنی هاشم»، و فراخوانی به وحدت مسلمانان تحت شعار «لا إله إلا الله… محمد رسول الله… والولایه إصلاح لأیام الله»، کوشیده این حرکت را در چارچوبی وحدتگرایانه، فرافرقهای و تحت زعامت اهل بیت(ع) صورتبندی کند؛ گویی که قمهزنی نه یک رفتار حاشیهای و خشن، بلکه جلوهای از بازسازی هویت اسلامی در برابر فساد و انحراف است. در این چارچوب، صدر میکوشد قمهزنی را نه نشانهای از جمود یا برائتگرایی طایفهای، بلکه ابزاری برای اعلام وفاداری به اصلاحطلبی علوی و هاشمی بازنمایی کند، تا از رهگذر آن هم با تودههای شیعی پیوند برقرار کند و هم خود را از جریانهای سنتی و ستیزهجو متمایز نشان دهد.
بهرهبرداری مقتدی صدر از مناسکی نظیر قمهزنی، تأکید بر ادبیات شیعی در لفاظیهای سیاسی و استفاده از برچسبهایی چون اموی و عباسی، تلاش برای تعطیلی رسمی عید غدیر، انتخاب عنوان «تیار وطنی شیعی» برای جریان صدر و برخی دیگر از این دست اقدامات، همگی حلقههای زنجیری هستند که باید در چارچوب یک پروژه بلندمدت فهمیده شوند: تلاش برای نمایندگی مذهبی-سیاسی بیت شیعی در عراق.
تقابل اخیر بر سر قمهزنی در نجف، بیش از آنکه درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت یک آیین مذهبی باشد، بازتابی از اختلافی عمیقتر بر سر هویت شیعه، آینده رهبری مذهبی و جهتگیری سیاسی عراق شیعی است. از این منظر، انتخاب میان اهدای خون و ضربه زدن به سر، انتخابی است میان دو قرائت رقیب از دیانت، سیاست و آینده حوزه نجف./ دولت دین