بزرگترین مشکل امروز حقوق بشر این است که کسی که خدا را نشناخته نمیتواند مجری حقوق دیگران باشد./ضمن احترام به کنوانسیونهایی که واقعاً طرفدار حقوق انسان حتی در جنگها هستند، یادآور میشویم که مهمترین ضمانت اجرای این قوانین و اصول بینالملل همان آموزههای دینی و تقوای الهی است.
شبکه اجتهاد: با توجه به اهمیت مسأله حقوق بشر و جایگاه آن در تعیین نوع نگاه جامعه بشری به حوادث منطقهای، بسیاری از کشورهای خودکامه جهان از این عنوان سوء استفاده کرده و از آن برای توجیه کارهای خود بهره میبرند. فقها و مراجع تقلید شیعه در جهت تنویرر افکار آحاد جامعه و تبیین جایگاه حقوق بشر از منظر اسلام به ارائه مطالبی پرداختهاند و «شبکه اجتهاد» فقط برخی از این بیانات را جهت اطلاع مخاطبان گردآوری کرده است.
حضرت امام خمینی(ره):
اصلاح بشر، و حفظ حقوق بشر، ممکن نیست مگر اینکه نقطه اتکایش یک مبدأ معنوی باشد. باید دید حکومتی که نقطه اتکایش خداست با بشر چگونه رفتار کرده، و آن حکومتی که نقطه اتکایش خدا نیست (گرچه مانند بنی امیه و دیگر حکام ستمگر ظاهر و پوسته دینی داشته باشد) چگونه. آن را (علی(ع) را) میبینیم در عین حالی که حکومت بر این همه ممالک دارد، شبها بر میخیزد و به درِ خانه نیازمندان میرود، وضع ضُعَفا را بررسی و رسیدگی میکند و میگوید: میترسم که در آن طرف مملکت، در یمامه… یک کسی گرسنه باشد. از این جهت خودش را گرسنه میدارد که مبادا سیرتر از این گرسنهها باشد.
ما همه بدبختیهایی که داشتیم و داریم- و بعد هم داریم- از این سران کشورهایی است که این اعلامیه حقوق بشر را امضا کردهاند. اعلامیه حقوق بشر را اینهایی امضا کردهاند که سلب آزادی بشر را در همه دورههایی که کفیل بودند و دستشان به یک چیزی رسیده است کردهاند.
امریکا یکی از آنهاست که تصویب کردند این را و امضا کردند این مطلب را که حقوق بشر باید محفوظ بماند. و یکی از حقوق بشر آزادی است. همین امریکایی که اعلامیه حقوق بشر را- به اصطلاح- امضا کرده است، شما ببینید چه جنایاتی بر این بشر واقع کرده است. در همین چند سالی که ماها یادمان است، و یک قدر زیادترش را من و یک قدر کمترش را به حَسَب جوانیای که دارید شما مشاهده کردید، چه گرفتاریهایی از برای بشر هست به دست امریکا که یکی از اشخاصی است که، یکی از دولتهایی است که قضیه حقوق بشر را امضا کردهاند. در هر مرکزی از مراکز مسلمین و غیر مسلمینْ یک مأموری نصب کردهاند که سلب آزادی از همه آن اشخاصی که در آن محیط هستند کردهاند. اینها میگویند آزادند بشر! برای تخدیر تودهها، که حالا دیگر نمیشود تخدیرش کرد. قضیه این چیزهایی که میگذرانند، که یکیاش هم همین اعلامیه حقوق بشر است، این برای اغفال است نه اینکه یک واقعیتی دارد. یک چیز خیلی خوش نمای با زَرْق و برقی را مینویسند، سی ماده مینویسند که همهاش موادی است که خوب به نفع بشر است، و یکیاش را عمل نمیکنند! در مقام عمل، یکیاش عمل نمیشود. این اغفال است؛ افیون است این برای تودهها، برای مردم.
(صحیفه امام ج ۳ ص: ۳۳۲)
آیتاللهالعظمی وحید خراسانی:
بعد از جنگ جهانی دوم، در پاریس، ملل متحد، جلسه تشکیل داد. حقوقدانان، متفکرین، سردمداران ممالک، اعلامیهٔ حقوق بشر را در سی بند تنظیم کردند. این اعلامیه منشور سازمان ملل متحد است، اما مواد قانون سی ماده است، هر مادهای بحثی دارد ولی آنچه که امروز لازم است، این است که نص اعلامیه این است که تمام زعمای ملل و دول مکلفاند به اجرای این مواد، عدم تخطی از مواد این منشور.
مادهٔ اول این است که تمام افراد بنی نوع انسان… – خوب اینها را دقت کنید، بعد ببینید در جهان چه میگذرد و در این آیین چه گذشت- اولین ماده این است که تمام افراد بنی نوع انسان همه آزاد متولد میشوند و تمامشان در حرمت و حقوق برابر اند، چه رئیس جمهور امریکا، چه آن زنی که در گوشهٔ فلان ده است در پاکستان، هم در حرمت، هم در حقوق برابر اند و همه باید با یکدیگر برادرانه زندگی کنند.
این قانونی است که تمام رؤسای جمهور امریکا و اروپا به آن موظفاند و به آن متعهد اند، آیا آن رئیس جمهور اروپا و امریکا و ملکه انگلیس، در حرمت و حقوق، با آن کسانی که در ممالک مستعمرهٔ آنها در زیر دست حکّام و امرای حلقه به گوش آنها دست و پا میزنند و از ادنی حقوق انسانیت محروماند، آیا این برابری است؟ آن درست است یا این؟
مادهٔ سوم این منشور این است که هر فردی بدون هیچ امتیازی، از هر ملتی، از هر امتی، در زندگی، باید زندگی کند، این یکی؛ باید آزاد باشد، این دو؛ باید از امنیت ملی و شخصی برخوردار باشد، این سه. آیا شیعیان پاکستان و بحرین در زیر دست عمّال شما امنیت دارند؟ آیا سازمان ملل متحد که خود را متعهد به کلمه کلمه این [منشور] میداند، عکس العملش در مقابل این قضایا چیست؟ این هم روی سخن با ملل متحد است.
آنچه مهم است این است: در مرئی و منظر دنیا است که آنهایی که فرمانبر امریکا و اروپا هستند، یک خانواده! یک خانواده! تمام ثروت آن مملکت، قدرت آن مملکت، در اختیار او است. از آن طرف قانون بردگی را لغو میکنند، از آن طرف ملتها را بردهٔ اینها میکنند. به چه منطق، با چه منشور حقوق بشر، همان حکام در همان ملل متحد کرسی دارند؟ یکی نیست که از آن مردی که ادعا میکند دبیر سازمان ملل است، سؤال کند: این کرسی نشین که ثروت آن مملکت را این جور یک خانواده میگیرند و میخورند و در حساب آنها میلیاردها هست ولی یک عدهای سالها بی محاکمه در زندانها از تمام حقوق انسانی محروماند؟! این است منشور جامعهٔ ملل؟ این وضع امروز دنیا است.
مادهٔ دوم. بهتآور است این مطالب. مادهٔ دوم این است: در آنچه آزادیهای ثبت شده در این منشور است، تمام افراد بشر، بدون امتیاز رنگ، بدون امتیاز نژاد، بدون امتیاز مذهب، بدون امتیاز عقاید، چه عقاید دینی، چه عقاید سیاسی، بدون تمایز، همه، در همهٔ حقوق و در همهٔ آزادیها برابر اند و هیچ تمایزی بین احدی از افراد بشر از هر عقیدهای، از هر آیینی، از هر نژادی نباید باشد. این منشور. از آن طرف اسلحه، پولها فرستاده میشود که زنها بچهها حتماً باید کشته بشوند. این است؟ این وضع ملل متحد است؟ آبرو با این بیان برای جامعهٔ ملل متحد باقی نخواهد ماند ولو آبرو به باد رفته است. از یک طرف زیر دست دبیر کل، این منشور است، از یک طرف چند نفر حق وتو دارند!!! هر دو تا زیر دست یک نفر است! آن کسی هم که اسلحه میفرستد، میلیونها دلار برای آدمکشها میفرستد، همان کس همان جا کرسی دارد، منشور هم در دست او هست! آن کسی هم که مردمش آن جور کشته میشوند، آن هم یک طرف است، هر دو تا این سی ماده را دارند. این است عدم تمایز.
آنچه بهتآور است، این است که نوشته: اول بار در عالم در دنیا برای حقوق بشر این مجموعه در پاریس تدوین شده.
بیشرمی این است. اول بار این شده. این هم اثرش. اما هزار و چندی سال قبل از تدوین این منشور، یکنفر پیدا شد که تمام دارایی و ثروت جهان در دستش بود اما وقت افطار به نان جو و نمک افطار میکرد لعل بالحجاز او الیمامه من لا طمع له بالقرص، برای این که مبادا سفرهٔ یکنفر در حجاز و در یمامه از سفرهٔ او رنگین تر باشد. این است عدم تمایز یا این؟ به باد دادی حقوق بشر را. او احیا کرد حقوق بشر را. دنیا در قبضهاش بود سبط پیغمبر را طلب کرد، سه دینار به سبط اکبر پیغمبر خاتم داد. یک حبشی سیاه رنگ را هم از آن طرف صدا کرد، سه دینار هم به دست او داد. این است حقوق بشر یا این که تو ملل متحد
آوردی؟
حقوق بشر این است که خودش با خدمتگزارش آمد میان بازار، آن وقتی که تمام جهان اسلام در قبضهٔ او بود، رفت کنار دکان بزازی، یک پیراهن کرباس خرید به چهار درهم، یک پیراهن کرباس به دو درهم. آن پیراهن چهار درهمی را داد به خدمتکارش؛ آن پیراهن دو درهمی را خودش پوشید. خدمتگزار گفت: تو امیرالمؤمنینی، آن پیراهن را تو بردار. فرمود: تو جوانی، عمری برای تو گذشته مراعات حال تو اولی است. این است حقوق بشر یا این؟
ای مظلوم عالم. مجری، محیی حقوق بشر در دنیا آن رادمردی است که قدم میزد، نگاه کرد: دید یک پیرمرد گدایی میکند، تا گدا را دید، فرمود: مگر در مملکتی که من حاکم آن هستم، گدا باید وجود داشته باشد؟ دست اندرکارها معذرت خواستند. گفتند: یا امیر المؤمنین! این گدا نصرانی است. تا این کلمه را شنید برآشفت، فرمود: در مملکتی که من حاکم آن هستم، از این نصرانی در جوانی استفاده کردید، در پیری ولش کردید. همان جا قدم برنداشت تا اسم پیرمرد نصرانی را در دفتر بیت المال با اسم خود فرزندش نوشت. این است حقوق بشر یا آن؟
افسوس که اول المظلومین شناخته نشد. قیامت انسانیت، وجود او است. آن روزی … آن روزی که دنیا در قبضهٔ قدرت او بود و ذخائر عالم، قافلههای شتر در بیت المال او خالی میشد خودش آبکشی میکرد. از راه آبکشی آنچه در میآورد قوتی برمیداشت، بعد مازاد را، یک قسمت را شب، یک قسمت را روز، یک قسمت را آشکار، یک قسمت را پنهان انفاق میکرد تا این آیه عملی بشود: الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیهً. این است حقوق بشر یا آن؟
(درس خارج فقه ۱۶/۱۲ ۱۳۹۱)
آیتاللهالعظمی خامنهای:
تعداد کودتاهایی که دولتهای غربی و قدرتهای غربی علیه دولتهای مستقل – غالباً دولتهای ملّی – انجام دادند، یک تعداد عجیبی است. طبق بعضی از گزارشها، آمریکا پس از جنگ دوّم [جهانی] تا امروز برای سرنگونی پنجاه دولت اقدام کرده! در مورد پنجاه دولت انواع و اقسام اقدامها را کرده؛ با دهها جریان مقاومتِ مردمی مخالفت کرده که اینها در کارنامهٔ آمریکا و دیگران مضبوط است. استفادهٔ از بمب اتم؛ تنها موردی که بمب اتم استفاده شده است [توسط] آمریکا است که بیش از همه دم از مردم و دم از حقوق مردم و مانند اینها میزند و بیش از دویست هزار نفر کشته شدند – در آن حوادث ژاپن – و تعداد خیلی بیشتری هم دچار عوارض آن شدند. زندان گوانتانامو، زندان ابوغریب، این حوادثی که پیش آمد، زندانهای مخفیای که در اروپا ثابت شدبرای همه و روشن شد که اینها زندانهای مخفی دارند و مردم را شکنجه میکنند و بیمحاکمه نگه میدارند، که هنوز هم هست؛ همه دارند میبینند. این هم عامل سوّمی بود که نظام ارزشی مورد ادّعای غرب را به چالش کشید.
(در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری (۱۳۹۳/۰۶/۱۳))
دولتهای استکباری و پیشاپیش آنان آمریکا، به کمک ابزارهای رسانهای فراگیر و پیشرفته، چهرهٔ واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از حقوق بشر و دموکراسی، رفتاری خدعهآمیز در برابر افکار عمومی ملّتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملّتها میزنند که ملّتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنههای آنان را با جسم و جان خود لمس میکنند. یک نگاه به ملّت مظلوم فلسطین که دهها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میکند؛ یا به کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق که تروریسمِ زاییدهٔ سیاستهای استکبار و ایادی منطقهای آنان، زندگی را به کام ملّتهای آنان تلخ کرده است؛ یا به سوریّه که به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج کینهٔ سلطهگران بینالمللی و کارگزاران منطقهای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است؛ یا به بحرین یا به میانمار که در هر یک به نحوی، مسلمانان محنتزده و مغفول، و دشمنانشان مورد حمایتاند؛ یا به ملّتهای دیگری که از سوی آمریکا و متّحدانش، پیدرپی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابکاری امنیّتی تهدید میشوند؛ میتواند چهرهٔ واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد.
(پیام به کنگره عظیم حج ۱۳۹۲/۰۷/۲۲)
آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی:
اسلام دارای بزرگترین و بهترین مجموعه حقوق بشری است؛ رحمت و مهربانی سرلوحه کار ما قرار دارد و در قرآن نیز پیامبر اسلام (ص) به عنوان رحمت برای همه جهانیان معرفی شدهاند.
دستورات پیامبر اسلام (ص) در جنگهای ۱۴۰۰ سال پیش به قدری انسانی، بشردوستانه و حکیمانه است که امروز هم دنیا نتوانسته به این معیارها در رفتارش برسد، این امر بیانگر ظرفیت اسلام در زمینه حقوق بشر است.
فعالیت نهادهایی چون صلیب سرخ و هلال احمر مایه امیدواری است و این فعالیتها بدون شک نشانهای برای بیدار و زنده بودن وجدان بشر است… همه ادیان و مذاهب و پیامبران، مروج رحم و مروت و انصاف هستند و هیچ دینی جلوی کمک به مظلومان را نمیگیرد. اگر امروز متاسفانه امدادگران صلیب سرخ و هلال احمر را میربایند، نشانگر عمق بیاخلاقی بشر است که حتی به حامیان خود هم رحم نمیکند.
قوانین حقوق بشری و نوع اجرای آن، نه تنها مرحمی بر دردهای بشر نیست، بلکه او را به بیماریهای بیشتری مبتلا کرده است؛ پس باید به جای مانور دادن بر روی حقوق بشر، برای احقاق حق بشر، به دین و خدا روی آورد.
(در دیدار با پیتر مائور، رئیس کمیته صلیب سرخ جهانی)
متاسفانه جامعه بشری در طول تاریخ شاهد جنگهای پرتلفات و خونین بسیاری بوده است و پیشرفت سلاحهای جنگی و طمع روزافزون دولتهای استکباری هر سال بر کمیت و کیفیت آسیبهای ناشی از جنگها افزوده است.
میدانیم دین مبین اسلام هیچگاه مسبب جنگ و خونریزی نبوده است. قرآن مجید با صراحت میفرماید «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا» اگر دشمن از در صلح درآید تو نیز از آن استقبال کن، اما بر حسب ضرورت جنگ و جهاد را در برابر متجاوزان لازم شمرده است؛ یعنی پایه نخستین در اسلام صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و در عین حال دفاع مسلحانه از آئین و جان و مال و سرزمین خود در برابر دشمنان را مجاب، بلکه واجب شمرده است.
اضافه بر این نبردهای مسلحانه در آموزههای اسلامی و حقوق بینالمللی حتی در برابر دشمنان قدار دارای چارچوب و قواعدی انسانی است و نباید از آن محدوده فراتر رفت.
پیغمبر اکرم (ص) به هنگام اعزام لشکر اسلام به سوی میدان جهاد همواره تاکید میفرمود که «آغازگر جنگ نباشید، اسرا و مجروحان جنگی را به قتل نرسانید، فراریان را نکشید، آب به روی دشمن نبندید، حریم زنان و کودکان و سالخوردگان را رعایت نمایید، باغها و مزارع دشمن را تخریب نکنید» و دستورات مشابه دیگری که همه از توجه خاص اسلام به قواعد انسانی نبرد مسلحانه که از ۱۴ قرن قبل تاکنون بوده است، حکایت میکند. همان قواعدی که امروز به صورت ناقصتر در قالب کنوانسیونهای بینالمللی درآمده و از افتخارات تمدن امروز محسوب میشود.
ما ضمن احترام به کنوانسیونهایی که واقعاً طرفدار حقوق انسان حتی در جنگها هستند، یادآور میشویم که مهمترین ضمانت اجرای این قوانین و اصول بینالملل همان آموزههای دینی و تقوای الهی است. به یقین سربازانی که در میدان جنگ در حال پیشروی هستند، مهمترین چیزی که آنها را ملزم به عدم ارتکاب جنایت جنگی و رعایت حال غیرنظامیان و محرومان و اسرای جنگی میکند، همین تقوای دینی و خوف از مجازات الهی است و نه کنوانسیونهای بینالمللی.
از این رو تلفیق بین اصول دینی و حقوق بشردوستانه در پژوهش و آموزش بسیار ضروری است و امیدواریم ثمره این گونه همایشها چنین دستاورد عظیمی باشد که خدمتی شایان به جوامع بشری و اهداف اسلامی است.
(دومین همایش اسلام و حقوق بینالملل بشردوستانه در مشهد) آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی:
از جمله مطالب ارزندهای که در آن کتاب (امام علی (ع) صدای عدالت انسانی اثر جرج جرداق) خواندم، بررسی عهدنامه مالک اشتر و مقایسه آن با اعلامیّه حقوق بشر بود.
این دانشمند مسیحی، موادّ اعلامیّه حقوق بشر را نوشته و در مقابل هر مادّهای جملهای از این عهدنامه را قرار داده است و میگوید: این اعلامیّه حقوق بشر است، و این هم عهدنامه امام به مالک اشتر. هر دو را که ملاحظه میکنیم، میبینیم در تمام مواد، جملات عهدنامه کاملتر و رساتر است؛ با این تفاوت که:
۱. اعلامیّه حقوق بشر را در عصری که به اصطلاح، دنیا پیشرفت کرده، نوشتهاند و پس از چند مرتبه تکمیل، به صورت فعلی در آمده است؛ امّا علی علیه السّلام عهدنامه را بیش از سیزده قرن قبل در موقعی که این حقوق، مطرح و مورد توجّه نبوده است، مرقوم فرمود.
۲. در اطراف موادّ این عهدنامه و مضمون و الفاظ و متن آن، علمای حقوق و دانشمندان کشورهای مختلف اظهار نظر کرده و بررسیها نموده، و در روزنامهها در معرض افکار عموم گذاردند، و با اشتراک مساعی آن را نوشتند.
امّا امام علیه السّلام شخصاً و بدون اینکه با احدی مشورت کرده باشد، هنگامی که مالک اشتر را به حکومت مصر معیّن فرمود، این عهدنامه را نوشت.
۳. اینان وقتی اعلامیّه حقوق بشر را نوشتند، هر چه توانستند بر سر ملل دنیا، به خصوص ملل ضعیف و استعمار زده و محروم منّت گذارده و به آن افتخار کردند؛ در حالی که امام در اعلام این حقوق برای بشر به احدی منّت نمیگذاشت، و آن را انجام وظیفه میدانست.
۴. کسانی که اعلامیّه حقوق بشر را به دنیا عرضه داشتند، و خود را بنیانگذار آن (البتّه به دروغ) معرّفی نمودند، خودشان برای این اعلامیّه احترامی قائل نیستند؛ و در موقعی که پای منافعشان در بین باشد، موادّ آن را زیر پا میگذارند و به آن عمل نمیکنند.
امّا امام علیه السّلام به شهادت تاریخ، خودش در عمل به این عهدنامه پیش قدمتر بود، و از موادّ آن هرگز تخلّف نفرمود. درباره شخصیّت عظیم علی علیه السّلام هر چه کلام تعقیب شود، به نهایت نمیرسد.
(یادداشت علی علیهالسلام و معتبرترین اعلامیّه حقوق بشر) آیتالله جوادی آملی:
حقوق بشر همانی است که دین میگوید و آن چه را که سازمان ملل طرح میکند مزاحم حقوق بشر است واینها اصلاً نوجوان را بشر نمیدانند. روایات بسیاری وجود دارد که مبنی بر حق نوجوان بر پدر و مادر در خصوص تربیت اسلامی است.
حقوق بشر به معنای بیتوجهی به فطرت انسانی نیست بلکه باید برای شکوفایی آن تلاش کنیم. ما نمیتوانیم بی تفاوت باشیم و صبر کنیم تا نوجوان ما بالغ شود و دستگاههای تبلیغاتی، رسانهها سریالها، اینترنت و ماهواره هر طور خواستند اینها را تربیت کنند.
(در دیدارگروهی از طلاب و دانشجویان ۲۵/۳/۱۳۸۷)
همه رشتههای علمی چون فقه، حقوق و یا اخلاق دارای سه مقطع مواد، مبانی و منابع هستند. اسلام منابع علوم را احکام خدا و عترت میداند و در این بین کسانی که حقوق بشر را نوشتهاند دست آنها به عنوان حامی یا مدعی از منابع اصیل کوتاه است.
تا منابع غنی برای حقوق بشر نداشته باشیم، مبنایی برای آن حقوق نخواهیم داشت. بسیاری از علمای بزرگ حوزه و دانشگاه نیز در شناخت بشر توفیق کامل نداشتهاند؛ لذا همان کسی که بشر را آفریده، باید او را معرفی کند.
انسان خلیفه خدا بر روی زمین است؛ لذا قرآن برای او، حرمت خاصی قائل شده است. کرامت انسان به استناد خلافت اوست و اگر کسی نان خلافت خدا بر زمین را میخورد باید حرف خدا را بزند، اما اگر کرامت انسانی را رعایت نکند هم مثال «الانعام» خواهد بود.
هنگامی تحقیقات علمی ما میتواند علمی باشد که لایه اصیل روح و خلیفه اللهی انسان شناخته شود. حوزه اسلام در سه محور محلی، منطقهای و بینالمللی است؛ در حوزه محلی با مسلمانان داخل، در حوزه منطقهای با موحدان و در حوزه بینالمللی با انسانیت سر و کار داریم.
در حوزه بینالمللی تفاوتی ندارد که طرف مورد اشاره ما مسلمان، ملحد یا غیرمسلمان باشد؛ چرا که اسلام حتی برای ملحدان نیز برنامه دارد.
(در دیدار دبیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی) آیتالله سبحانی:
فضیلت و برتری ائمه (ع) به حدی عظیم است که امیرمومنان (ع) به تنهایی و در چند روز در نامهای به مالک اشتر اعلامیه حقوق بشر را نوشتند، اعلامیهای که به معنای واقعی میتواند جامعه و جهان را اداره کند.
این افراد صدها نفر را جمع کردند تا این قانون را بنویسند ولی هیچگاه به آن عمل نکردند؛ امروز مدعیان حقوق بشر در حال جنگ افروزی در دنیا هستند و به هیچ قانونی پایبند نیستند.
حضرت علی (ع) این قانون را نوشت و به آن عمل کرد در حالی که همه این افراد جمع شده و قانونی نوشتند اما هیچوقت به آن عمل نکردند و این مطلب نشانگر آن است که مستکبرین جهان فقط به فکر منافع خود هستند و با توسل به اعلامیه حقوق بشر بر دولتهایی همچون سوریه میتازند و دست به کشتار زده و بین انسانها تبعیض قائل میشوند.
(مراسم احیای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۲)
آیتالله شهید مرتضی مطهری:
حقوق بشر بخشی از حقوق طبیعی است که برای شناخت آن باید کتاب آفرینش را ورق زد و حقوق واقعی بشر را تنها از راه تأمل در نظام تکوین انسان میتوان شناخت:
یگانه مرجع صلاحیتدار برای شناسایی حقوق واقعی انسان کتاب پر ارزش آفرینش است. تفاوت اصلی انسان با دیگر پدیدهها در فطرت بشری است.
فطرت انسان یعنی ویژگیهایی در اصل خلقت و آفرینش انسان. از این رو، فطرت مانند طبیعت و غریزه، یک امر تکوینی است؛ یعنی جزء سرشت انسان است.
اصالت انسان و انسانیت واقعی انسان، در گرو قبول فطریات است. بنابراین، گوهر حقیقی انسان که تعیین کننده حقوق واقعی بشر خواهد بود، فطرت بشری است و رفتار یا باوری که خلاف فطرت باشد، حق بشر شمرده نمیشود. البته پیشتر گذشت که استعدادهای حیوانی نیز بخشی از استعدادها و خواستههای بشر را تشکیل میدهند، ولی من حیوانی، طفیل من حقیقی است و باید با تعدیل و اصلاح غریزههای حیوانی مسیر رشد و تعالی من حقیقی را باز کرد:
حیوانیت انسان به منزله لانه و آشیانه ای است که انسانیت او در او رشد مییابد و متکامل میشود.
(مقاله حقوق بشر و آزادی از دیدگاه شهید مطهری)
آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی:
منشور حقوق بشر با توجه به دیدگاه قدرتهای مستکبر تدوین شده است. اسلام بهترین مبنا برای حقوق بشر را ارائه کرده است.
باید آموزههای ارزنده اسلامی در عرصه حقوق بشر دوستانه تبیین شود. قرآن کریم و همچنین روایات متعددی از معصومین علیهم السلام حفظ کرامت انسانی را امری ضروری اعلام کردهاند که این امر باید به اطلاع علاقهمندان به مکتب تشیع رسانده شود.
کرامت انسانی در اسلام تا جایی است که حتی سفارش شده است که در جنگ تا آنجا که ممکن است از تعرض به زنان، کودکان و سالمندان جلوگیری کنید و بیجهت کسی را مورد تعرض قرار ندهید.
ساختن سلاحهای کشتار جمعی و بیگناهان در اسلام نهی شده است؛ قوانین اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش به همه حقوق بشریت برای حفظ کرامت او پرداخته است. توحش برخی گروهای افراطی همچون داعش در مثله کردن انسانها خلاف تعالیم اسلامی است، این گروها کوچکترین آشنایی با معارف اسلامی ندارند ودر جهت تأمین اهداف استکبار جهانی به وجود آمدهاند.
آموزهای بسیاری در قرآن و سنت در باب جهاد و مقابله با دشمنان وجود دارد. دین اسلام برای سعادت و تکامل بشر آمده است که جهاد و نبرد را تنها در باب دفاع واجب میداند و از هر گونه پیشدستی در ایجاد جنگ را منع کرده است.
در اسلام جنگ تنها در موارد ضرورت رخ میدهد؛ مراکز بین المللی باید تدارکی بیندیشند که نبردی رخ ندهد؛ ولی میبینیم که در مناطق مختلف دنیا جنگهای سختی جریان دارد.
(بیانات در نشست «گفتگوی اسلام و حقوق بینالملل بشر دوستانه»)