مبانی فقهی مدل‌سازی روابط زن و مرد در جامعه اسلامی/ فاطمه نظری

دیدگاه و نظر/ یادداشت؛
مبانی فقهی مدل‌سازی روابط زن و مرد در جامعه اسلامی/ فاطمه نظری

اشاره:
در یکی از جلسات درسی، نگاهم به برگه‌ای افتاد که با سنجاق به پاراوان کلاس نصب شده بود. بر روی آن تصویری از چادر به همراه آیه‌ای از قرآن کریم درج شده بود: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» (احزاب: ۵۳) این آیه، به‌نظر می‌رسید نوعی مشروعیت‌بخشی به استفاده از پاراوان میان استاد آقا و شاگردان خانم باشد. همین موضوع ذهنم را به خود مشغول ساخت و پرسش‌هایی در ذهنم پدید آمد: آیا چنین اقدامی توجیه شرعی یا عقلی دارد؟ آیا دلالت این آیه بر لزوم وجود حائل میان زن و مرد صحیح است؟ معیار تعیین این مسئله با چه کسی است؟ اصولاً در تعیین حدود روابط زن و مرد در زمان حاضر، معیار و متولی این امر کیست؟ و آیا می‌توان الگویی جامع از سبک زندگی اسلامی ـ به‌ویژه در حوزه روابط زن و مرد در جامعه اسلامی ـ ارائه کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، متولی تبیین و اجرای آن کیست؟ طرح این پرسش‌ها مرا بر آن داشت تا در متون فقهی به جست‌وجو بپردازم و پاسخی مستند برای آن‌ها بیابم. حاصل این جست‌وجو، متن پیش‌رو است. در پی طرح این پرسش‌ها، ضرورت واکاوی آن‌ها در متون فقهی احساس شد؛ ازاین‌رو با رویکردی پژوهشی، منابع فقهی مورد بررسی قرار گرفت تا پاسخ‌هایی مستند و متقن برای آن‌ها به دست آید. برآیند این کاوش، نوشتار حاضر است.

اختصاصی شبکه اجتهاد: بحث مدل‌سازی روابط زن و مرد در جامعه اسلامی، یکی از مباحث مهم فقهی و اجتماعی است. این مسئله در فقه امامیه دارای جایگاه ویژه‌ای است، چرا که فقه سه مأموریت ذاتی دارد: حکم‌شناسی، موضوع‌شناسی و مدل‌شناسی یا نظام‌سازی. مدل‌شناسی به معنای ارائه الگوها و سبک‌های زندگی اسلامی است که فراتر از حکم و موضوع فقهی هستند و به شکل‌دهی زیست اجتماعی و الگوی رفتاری می‌پردازند. هدف این نوشتار، بررسی نقش فقه در طراحی مدل اسلامی روابط زن و مرد و بررسی استدلال‌های قرآنی و روایی مرتبط با آن است.

۱- امکان استنباط یک مدل و سبک معین از روابط زن و مرد در جامعه اسلامی

با توجه به منابع فقهی، اسلام برای روابط زن و مرد در جامعه اسلامی یک چارچوب مشخص، اما جامع و منعطف قرار داده است؛ این چارچوب بر سه اصل اساسی استوار است:

اول. احترام به شخصیت انسانی طرفین و حفظ کرامت دو جنس زن و مرد

دوم. رعایت حریم عفاف و حجاب و مرزهای اختلاط

سوم. پرهیز از رفتارهای تحریکآمیز و اختلاط بی‌ضابطه

در منابع فقهی و روایی، رابطه زن و مرد فی‌نفسه ممنوع نشده، بلکه برای آن معیار شرعی و عرفی تعیین شده است و بنای شرع بر تقسیم جامعه به دو بخش جداگانه زنانه و مردانه نیست بلکه باید الگوی ارتباط سالم، با حفظ شأن انسانی و رعایت اخلاق و حریمها در جوامع اسلامی نهادینه شود. نگاه اعتدالی اسلام هر گونه افراط (تفکیک جنسیتی و بی‌ارتباطی) و تفریط (آزادی بدون رعایت حدود) در این مسئله را مردود می‌داند.

۲- ارزیابی تفکیک جنسیتی و استفاده از حائل بین زن و مرد

رعایت حدود شرعی پوشش زن و مرد در روابط اجتماعی از الزامات شرعی است، اما تفکیک کامل و همیشگی و استفاده از پرده به عنوان اصل مطلوب و نشانه جامعه اسلامی، مطلقاً تأیید نشده است. آنچه به عنوان تفکیک جنسیتی و استفاده از پرده بین زن و مرد با استناد به آیه شریفه «و اذا سألتموهنّ متاعًا فاسألوهنّ من وراء حجاب» (احزاب:۵۳) مطرح شده است اولاً از اختصاصات نبی مکرم اسلام(ص) و تنها درباره همسران ایشان صادق است؛ ثانیاً این حکم شامل هر دو طرف همسران پیامبر و مردان نامحرم بوده است. ثالثاً اختصاص به منزل پیامبر داشت یعنی در داخل منزل تفکیک جنسیتی واجب بود ولی خارج از منزل چنین تفکیکی مطرح نبود. با این وصف، وجوب قرار دادن پرده و حائل بین زن و مرد، برای تمام افراد جامعه قابل تعمیم نیست و حتی نمی‌توان شأن استحبابی برای آن قائل شد چرا که دلیلی برای این امر وجود ندارد و اگر از باب فضیلت قائل به چنین امری باشیم مطابق آیه برای داخل منزل است نه خارج از منزل.

در منابع فقهی و آموزه‌های اسلامی، اصل بر حضور اجتماعی زن و مرد، رعایت حیا، عفاف، وقار و پرهیز از رفتارهای تحریک‌آمیز و در عین حال استقلال شخصیت آنهاست. از این رو، اصل مطلوب اسلام، همان رعایت حدود روابط سالم بین زن و مرد است نه جداسازی کامل که گاه آسیب‌های تربیتی و اجتماعی نیز در پی دارد.

۳- پرداختن به الگوی تربیتی اسلام

فقه اهل بیت(ع) علاوه بر بیان احکام و موضوعات، به دنبال ارائه نظام و مدل زندگی است که الگوی مصرف، رفتار اجتماعی و سبک زندگی اسلامی را تعریف می‌کند. در این چارچوب، سبک روابط زن و مرد در جامعه اسلامی باید مبتنی بر نظام تربیت دینی باشد که در آن مرد نیت نگاه تحقیرآمیز و زن قصد خودنمایی نداشته باشد. این سبک، جامعه‌ای را می‌سازد که در آن هر دو جنس با حفظ حرمت و وقار در کنار هم فعالیت می‌کنند.

لذا بر اساس آموزه‌های اسلام، در تربیت زن و مرد باید نکات ذیل مورد توجه قرار گیرد:

* مبتنی بر کرامت انسانی باشد و هر دو از فرصت‌های رشد معنوی، علمی و اجتماعی برخوردار باشند.

* تفاوت‌های طبیعی زن و مرد در تربیت مورد توجه باشد، اما این تفاوت‌ها جنبه ارزشی ندارد بلکه تفاوت در وظایف و مسئولیت‌ها است تا جامعه و خانواده به تعادل برسند.

* اصل حیا و عفاف به عنوان شاخص در تعامل‌ها مطرح بوده و تعلیم و تربیت نقش اساسی در شکل‌گیری شخصیت هر دو جنس دارد.

استدلال اول: آیه ۵۹ سوره احزاب و ضرورت حجاب

«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیما»

این آیه بیان می‌کند که زنان مؤمن باید جلابیب خود را بپوشند تا به ایمان و تقوی شناخته شوند در نتیجه مورد اذیت قرار نگیرند. شأن نزول این آیه مربوط به ماجرای زنانی است که هنگام نماز عشاء به مسجد می‌رفتند تا نمازشان را به پیامبر اکرم(ص) اقتدا نمایند. در مسیر منزل تا مسجد مورد اذیت جوانان ناآگاه قرار می‌گرفتند. در پاسخ، خداوند دستور داد که زنان با پوشش و حجاب اسلامی در اجتماع حضور پیدا کنند. این آیه نشان می‌دهد که اسلام زن را از حضور در اجتماع محروم نمی‌کند بلکه سبک حضور او را تنظیم می‌نماید تا از آسیب‌ها در امان باشد.

استدلال دوم: آیه ۵۳ سوره احزاب و حکم پرده‌گذاری در منزل پیامبر(ص)

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَ لکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لاَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لاَ أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیماً »

آیه فوق دستور می‌دهد در منزل پیامبر پرده‌ای گذاشته شود تا ارتباط همسران پیامبر با مردان نامحرم از پشت پرده باشد. این دستور به منظور حفظ حرمت و جلوگیری از اذیت همسران پیامبر بوده است و اختصاص به فضای داخلی منزل ایشان داشت. این حکم دوطرفه بوده است و مردان و زنان هر دو باید از پرده استفاده می‌کردند. همچنین، این حکم منحصر به فضای خانه پیامبر بوده است و قابل تعمیم به فضای اجتماعی یا عمومی نیست.

استدلال سوم: روایت حسن بن سری از امام صادق(ع)

«و عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یُرِیدُ أَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَهَ یَتَأَمَّلُهَا وَ یَنْظُرُ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَهِ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَتَزَوَّجَهَا یَنْظُرَ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا.» (الکافی، ج‌۵، ص۳۶۵‌)

در این صحیحه دو مفهوم وجود دارد: مفهوم موافق و مفهوم مخالف. مفهوم موافق روایت این است که اگر مردی قصد ازدواج دارد می‌تواند صورت زن را ببیند و از پشت او را نگاه کند، اما مفهوم مخالفش این است که اگر قصد ازدواج ندارد نمی‌تواند به هیچ وجه او را ببیند نه چهره‌اش را و نه از پشت او.

بر اساس این مفهوم، هیچ مردی در جامعه اسلامی حق ندارد با دقت به اندام بانوی مسلمان نگاه کند و در مقابل، زن مسلمان نیز نباید با قصد خودنمایی در جامعه حضور یابد. این اصل بر ضرورت تربیت اسلامی زن و مرد تأکید دارد، چرا که بدون تربیت دینی نمی‌توان انتظار داشت این رفتارها حفظ شود. در صورت عدم تحقق تربیت، راه‌حل‌های ظاهری مانند جداسازی و تفکیک جنسیتی صرفاً پاک کردن صورت مسئله است و نه حل ریشه‌ای آن و در صورت موثر بودن به صورت کوتاه مدت است و آسیب‌های آن پس از مدتی جامعه را درگیر می‌کند به نحوی که بی‌عفتی و عدم مسئولیت اخلاقی در قبال رفتارهای ناهنجار، جامعه را به ورطه گناه و بی‌اخلاقی می‌کشاند. در چنین شرایطی افراد جامعه نه قانون‌پذیر هستند تا با تمکین قانون بتوان آنها را در مرزی از رفتار و پوشش متعادل نگاه داشت و نه ظرفیت پذیرش تربیت اخلاقی را دارند.

از تعالیم این دو آیه و روایت استفاده می‌شود که:

* سبک اسلامی روابط زن و مرد مبتنی بر تربیت دینی و رعایت حدود شرعی است، جداسازی و تفکیک فیزیکی مورد تأیید اسلام نیست. این روش باید به صورت موقت و درمانگرانه استفاده است نه روش اصلی و دائم.

* زن و مرد هر دو باید نسبت به حفظ حرمت‌ها متعهد باشند و از نگاه‌های تحقیرآمیز و رفتارهای کنجکاوانه پرهیز کنند.

* تربیت اسلامی تنها کلید حل مسائل مرتبط با حضور زن و مرد در اجتماع است، نه ایجاد دیوارهای فیزیکی یا تفکیک جنسیتی.

نتیجه اینکه فقه اهل بیت(ع) به دنبال ارائه مدلی از سبک زندگی اسلامی است که روابط زن و مرد را در قالب تربیت دینی و حفظ حرمت‌ها تنظیم می‌کند. صحیحه حسن بن سری و آیات قرآن کریم مؤید این نگرش هستند که هیچ‌گونه تفکیک جنسیتی تام در اجتماع مدنظر اسلام نیست. از نگاه اسلامی، تربیت اصل است و ما موظفیم که به اصول عمل کنیم اما زمانی که به هر دلیلی نتوانیم به اصلی عمل نماییم مجاز هستیم به صورت موقت و برای علاج واقعه سراغ فروعات برویم اما باید در صدد بازگشت به اصول باشیم.

نویسنده: فاطمه نظری دانش‌آموخته سطح ۴ حوزه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics