شبکه اجتهاد: آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی هفتم شهریور ۱۳۶۹ در سن ۹۳ سالگی درگذشت و در کتابخانه خود در قم به خاک سپرده شد. وی از شاگردان آیتالله حائری یزدی بود و چندین دهه در حرم حضرت معصومه(ع) تدریس کرد.
۱- گفته میشود که آیتالله مرعشی نجفی در هنگام تدریس، مباحث اخلاقی و تربیتی را در خلال مباحث فقهی و اصولی طرح میکرده است. این روحیه سبب میشد که ایشان گاهی تا سطح فهم پایینترین افراد هم، جلسه خود را تنزّل دهد. شیخ محمد یزدی از جمله افرادی بود که شیوه تدریس آقای مرعشی را نمیپسندید. او گفته است: «بنده در ایامی که در قم مشغول گذراندن دوره سطح بودم، در درس کفایه آیتالله مرعشی شرکت میکردم. شیوه تدریس ایشان سطحی هم بود. روی این حساب بنده برای انگیزههایی غیر از تحصیل خدمت مرحوم آقای نجفی میرسیدم» (خاطرات آیتالله محمد یزدی، ص ۵۲). آقای یزدی همچنین در خاطرات خود گفته است در مقابل فردی که ادعای اعلمیت آیتالله مرعشی نجفی را داشته، به مخالفت برخاسته و او را محکوم کرده و گفته که مرجعیت تابع عواطف و احساسات نیست(همان، ص ۲۱۵). از سوی دیگر نقل حکایاتی درباره کرامات و رفتارهای خارقالعاده آن مرحوم و نیز ارتباط با حضرت ولیعصر(عج) همواره محل بحث و توجه بوده است.
۲- آیتالله مرعشی نجفی با برخی رجال سیاسی رابطه حسنهای داشت. یکی از آنها مهندس مهدی بازرگان بود. بازرگان عمهزاده آقای مرعشی هم بود. سید محمود مرعشی فرزند آیتالله گفته که ما قدیمها در تهران خانه نداشتیم و به منزل پدر مهندس بازرگان که از تجار خوشنام بازار بود میرفتیم. حسینه آیتالله مرعشی در قم را نیز عموی بازرگان ساخته است. فرزند مرحوم مرعشی گفته که مهندس بازرگان زمانی که آیتالله در بیمارستان بستری بوده و بازرگان هم هنوز چهره معروفی نبود، همراه با آن مرحوم بوده و کارهای آیتالله را انجام میداده است. مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته که مرحوم مرعشی انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۶۴ را در اعتراض به رد صلاحیت بازرگان تحریم کرده بود. سید محمود مرعشی اما این ادعا را نپذیرفته و در مصاحبهای اعلام کرد: «پدر من انتخابات را تحریم کرده باشد؟! من که همیشه با پدرم بودم چنین چیزی را نه شنیده و نه دیدهام. اگر چنین موضوعی صحّت داشت حداقل من باید مطلع میبودم ولی به هیچ وجه اینگونه نیست» (فارس، ۱۳ بهمن ۹۴). رابطه آقای مرعشی با مسؤولین جمهوری اسلامی همواره حسنه بود و کتابخانه وی نیز همیشه دارای ردیف بودجه دولتی بوده و به تدریج توسعه یافته است.
۳- گفته میشود که آقای مرعشی نجفی روحیه و مرامی بسیار اخلاقی و لطیف داشته است. گزارشهایی در دست است که میگوید آیتالله بارها برای رنج مردم اشکش جاری میشده. در بیان یکی از رفتارهای وی گفته شده است در زمانی که اکثر مردم از حمام عمومی استفاده میکردهاند و دلاکها هم معمولاً ریش بلندی داشتند و سرشان را میتراشیدند، روزی مرحوم مرعشی که وارد حمام عمومی میشود و از قضا تعدادی از مسافران اصفهانی مشغول استحمام بودهاند، فکر میکنند که ایشان دلاک هستند. یکی از آن مسافران با تحکّم میگوید: دلاک چرا دیر کردی؟ ما عجله داریم. آیتالله مرعشی بدون این که چیزی بگوید، مشغول کیسه کشیدن آنها میشود. یکی از آنها میگوید: اوستا خوب بلد نیستی کیسه بکشی. در این حین دلاکِ اصلی وارد میشود و آقا را در این حال میبیند. از ایشان معذرت میخواهد. آن اصفهانی هم متوجه اشتباه خود میشود و از آیتالله عذر خواهی میکند. آقای مرعشی اما میگوید اینها زائر حضرت معصومه(ع) هستند و اشکالی ندارد.
مرحوم مرعشی ابتدا با دخترعموی خود ازدواج کرد و از او صاحب دختری شد، ولی این ازدواج در همان جوانی به طلاق انجامید و او سپس با دختر یکی از علمای قم وصلت کرد.
۴- آیتالله مرعشی با تحمل دشواریهای فراوان از جمله درآمدزایی از طریق نماز و روزه استیجاری، کتابخانه بزرگی را بنا نهاد که مملو از کتب و نسخههای نفیس قدیمی است و اکنون به عنوان مهمترین مرکز کتب خطی در کشور شناخته میشود. با وجود عظمت این کتابخانه، برخی انتقادها نیز به آن وارد شده است. رسول جعفریان چندی پیش در بیان مشکلات کتابخانهها در ایران و عدم بهروزرسانی آن، این کتابخانه را نیز مورد انتقاد قرار داده و گفت: «کتابخانه آیتالله مرعشی نیز مکان عقبماندهای است، با سیستم دیجیتال پیش نمیرود. سایت آن اصلاً بهروز نیست. یک کتاب یا روزنامه روی سایت قرار نگرفته است. مرعشی بزرگ و کوچک خیلی برای آن زحمت کشیدهاند اما مسیر استفاده از آن یک دالان تنگ است» (دشواریهای پژوهش در حوزه قم، شفقنا، مهر ۱۳۹۲). بهتازگی نیز یک کانال تلگرامی با انتشار برخی نسخههای خطی این کتابخانه میکوشد انحصار آن را به چالش بکشد. مجموعه خبری راوی