رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) گفت: گاهی اوقات میگویم اینهایی که اعلامیه میدهند: «اجتهاد در سه سال» یک خیال بافی است، اصلاً چنین چیزی امکان ندارد. ما در مسیر فهم فقه که تنها بخشی از دین است، هیچ چارهای نداریم که بر کلمات تمام فقهای گذشته تسلط داشته باشیم، این تسلط خود یکی از اسباب احاطه بر فقه است و فقیه را راهنمایی میکند به اینکه چگونه عمل کند و فتوا بدهد. من برایم خیلی روشن است که دشمنان عدهای را به اسم حوزه یا غیر اسم حوزه، تربیت کنند که بخواهند دین را به گونهای دیگر تبیین کنند و از این طریق به استقلال حوزه ضربه بزنند.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در گفتگویی به بایدها و نبایدهای استقلال مالی، فکری و سیاسی حوزه علمیه پرداخت و گفت: تا معنای حقیقت حوزه روشن نشود، استقلال حوزه هم معنای روشنی پیدا نمیکند و به نظرم بسیاری از نزاعهایی که گاهی در این باره میشود، ناشی از این است که اصلاً خود حقیقت حوزه برای افراد درست روشن نیست و اگر حقیقت، ماهیت و هویت حوزه روشن باشد، آن نزاعها هم بر طرف میشود. لذا ما باید ماهیت حوزه را برای مردم و حتی برای خودمان حوزویان باز کنیم که چه نهادی است و چه جایگاهی دارد.
حوزویان بیدار باشند تا مسیر اصلی دین عوض نشود
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان اینکه حوزه سه وظیفه اصلی دارد؛ شناخت دین، تبیین دین، اجرای دین؛ اظهار کرد: وقتی میگوییم وظیفه حوزه شناخت دین است، یعنی یک روحانی، مدرس، مجتهد، فقیه و مرجع تقلید آن چه را باید از متن دین بفهمد، بفهمد و در فهم خود عوامل دیگر، خوشآمد و یا ناراحتی هیچ کسی را دخیل قرار ندهد؛ و هر آنچه که فهمیده را بیان کند؛ حالا یک وقت آن را در درسهای حوزوی و کتابها بیان میکند و یک وقت برای عموم مردم، فرقی ندارد، برای هر کس بیان میکند، بگوید من دین را این گونه فهمیدم و دین این است. در اجرا هم همین است، باید آنچه که فهمیده میشود و بیان میشود، اجرا شود. اگر هر کدام از این سه تا از مرز خود خارج بشود، استقلال حوزه از بین رفته است. لزومی ندارد الآن اتفاق بیافتد، ممکن است در آینده توطئهها و نقشههایی را طراحی بکنند که اصلاً مسیر فهم دین تغییر پیدا کند؛ چنان که در گذشته هم مساله جعل حدیث برای همین بوده که مسیر فهم دین عوض بشود. الان هم حوزویان باید خیلی بیدار باشند تا مسیر اصلی دین عوض نشود، مسیر اصلی فهم دین همین راهی است که در حوزههای سنتی از قدیم علمای ما داشتهاند، پله پله باید این راه طی بشود تا یک کسی به مرتبه اجتهاد برسد.
در مسیر فهم فقه چارهای نداریم که بر کلمات تمام فقهای گذشته تسلط داشته باشیم
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: گاهی اوقات میگویم اینهایی که اعلامیه میدهند: «اجتهاد در سه سال» یک خیال بافی است، اصلاً چنین چیزی امکان ندارد. ما در مسیر فهم فقه که تنها بخشی از دین است، هیچ چارهای نداریم که بر کلمات تمام فقهای گذشته تسلط داشته باشیم، این تسلط خود یکی از اسباب احاطه بر فقه است و فقیه را راهنمایی میکند به اینکه چگونه عمل کند و فتوا بدهد. من برایم خیلی روشن است که دشمنان اسلام و انقلاب و حتی دشمنان نظریه ولایت فقیه برای آینده طراحیهایی خواهند کرد که اصلاً عدهای را به اسم حوزه یا غیر اسم حوزه، تربیت کنند که بخواهند دین را به گونهای دیگر تبیین کنند و از این طریق به استقلال حوزه ضربه بزنند و این ضربه هزاران بار بدتر از ضربهای است که امروزه درباره استقلال مالی حوزه مطرح است، البته آن هم ضربه میزند، ولی این هویت و جوهره حوزه را نشانه میگیرد و از بین میبرد.
فاضل لنکرانی بیان داشت: حوزه برای این که بتواند پاسخگوی حوادث واقعه باشد، هر روز باید در جریان مباحث باشد و حتی در بحثهای تکراری که گذشتگان ما کردهاند، قوی و محکم باشد. درست است که ضرورت دارد ما به مباحث نو و جدید بپردازیم، هیچ تردیدی در آن نیست ولی برای اینکه همین مباحث نو را بتوانیم جواب بدهیم، باید در همان مباحث گذشتگان، همان کتاب طهاره و الصلاه این قدر تمرین کنیم که برای مسائل جدید آمادگی داشته باشیم.
تکامل و رشد فقه، تمرین مسائل گذشته و توجه به مسائل جدید است/ کسیکه اهلیت دارد، در فضای آزاد نظراتش را ابراز کند
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به این مطلب که تکامل و رشد فقه ما تمرین مسائل گذشته و توجه به مسائل جدید بوده و سبب این تکامل هم همین بوده که علمای ما در هر زمانی براساس حقیقت حوزه به مسائل جدید توجه داشتهاند، افزود: براین اساس باید کرسیهای درسی حوزه مثل گذشته آزاد و آسان باشد، یعنی کسیکه اهلیت دارد، در فضای آزاد نظراتش را ابراز کند. یک وقت یک افرادی اهلیت برای استنباط ندارند، معلوم است که نباید در این عرصه وارد شوند و همین جا عرض کنم در حوزه باید مرکزی باشد که مشخص کند چه کسی اهلیت برای استنباط دارد وچه کسی ندارد؟. چه کسی اهلیت برای تدریس مکاسب دارد و چه کسی ندارد؟ البته نباید هیچ غرضورزیهای شخصی و سیاسی و جناحی در میان باشد. امروز حرف حوزه فقط به گوش بخشی از جامعه نمیرسد بلکه به دنیا میرسد لذا باید از اهل آن صادر شود. کسیکه میآید احکام ضروری اسلام مثل حجاب را انکار میکند که انکار آن در برخی مبانی موجب ارتداد است، چطور اهلیت برای استنباط دارد؟
فاضل لنکرانی ادامه داد: حالا آقایی که میگوید معنای دخالت عنصر زمان و مکان در اجتهاد این است که ولی فقیه بتواند حتی اوقات صلاه را تغییر بدهد، معنایش این است که اهلیت برای استنباط ندارد. البته آنهایی که میخواهند بگویند زید اهلیت برای استنباط دارد، خودشان باید مسلمالاهل باشند و در اهلیت او احدی تردید نداشته باشد. وقتی اینها اهلیت او را تایید کردند، دیگر کسی حق ندارد به او بگوید، تو این فتوا را بده یا نده. خودش کار میکند، زحمت میکشد، استنباط میکند و اگر یک فتوایی بر خلاف فتوای دیگران داد، ما حق نداریم به او بگوییم چرا؟. چون استقلال علمی حوزه به این است که وقتی اهلیت کسی ثابت بود، دیگر کار نداشته باشند به اینکه نظرشان مورد قبول بقیه حوزویان است یا نیست؟ او میتواند نظر بدهد، ولو نظرش مورد قبول بقیه حوزویان نباشد. مثلاً در حدود اختیارات ولایت فقیه و در تزاحم یا تعارض بین نظر فقیه و مرجع تقلید، ممکن است یکی بگوید این در همه مسائل است و نظر ولی فقیه چه در مسائل حکومتی و چه غیر حکومتی بر مرجع تقلید مقدم است و ممکن است نظر یک نفر دیگر این باشد که نظر ولی فقیه فقط در مسائل حکومتی بر مرجع تقلید مقدم است و مقلد در مسائل غیر حکومتی باید به نظر مرجع تقلید عمل کند. الان مسائل زیادی از این قبیل داریم که باید بگذاریم یک محقق و مجتهد و صاحب نظر در حوزه، مستدل نظراتش را در باره آنها بیان کند. البته ما طعنه زدن و تخریب نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه و حتی یک مسئول را جایز نمیدانیم.
رهبری فرمودند راجع به فقه مقاصدی باید آقایان در حوزه بحث کنند
رئیس مرکز فقهی ائمه اظهار(ع) انتقاد و اشکال را در جای خود لازم دانست اما تخریب و تضعیف را نادرست برشمرد و گفت: درسال ۸۹ که رهبری معظم انقلاب تشریف آورده بودند قم در یک جلسهای که از من هم دعوت شده بود، یک آقایی راجع به فقه مقاصدی شدیدا انتقاد کرد، رهبری فرمودند که این بحث یک بحث علمی است، باید خود آقایان در حوزه بحث کنند که چه مقدار میتواند در فتواها تاثیر داشته باشد، نمیشود همینطور یک کسی بگوید هر کسی مقاصدی است از حوزیان نیست. من خودم فقه مقاصدی را قبول ندارم ولی غیر از این است که بگویم آن کسیکه این نظریه را بیان میکند اهلیت ندارد. او اهلیت دارد چه بسا اهلیتش از من و دیگران بهتر باشد.
وی با اشاره به فعالیتهای مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) بیان کرد: الان در مرکز فقهی خودمان یک کتابی تحقیق شد، تمام تاریخ فقه مقاصدی و قائلین به آن در اهل سنت و شیعه و معاصرین و غیر معاصرین استخراج شد، دادیم طلبهها خواندند و امتحان گرفتیم برای اینکه طلبه باید وارد این میدانها شود و بفهمد که مساله چیست. از این نمونهها زیاد داریم که حوزه باید به میدان بیاید و حرف بزند وبه راحتی بتواند نظر خودش را ابراز بکند.
ماهیت حوزه این است که هیچ جناحی در حوزه تسلط نداشته باشد/ حوزه باید حرفهای خود را بدون تعلق به جناحها بزند
فاضل لنکرانی همچنین نظر خود را درباره استقلال سیاسی حوزه علمیه بیان نمود و گفت: استقلال سیاسی حوزه خودش وجوهی دارد؛ اولین وجهش این است که حوزه متاثر از جناح بندیهای مختلف نشود، این که یک جناح بخواهد بیاید بخشی از حوزویان را مصادره کند و آن جناح بخش دیگری را، معنایش تخریب اساس روحانیت است. یا در انتخابات این گروه از بخشی از حوزه استفاده کند و آن گروه از بخشی دیگر اینها به استقلال سیاسی حوزه ضربه وارد میکند. استقلال سیاسی حوزه یعنی در یک جناح خاص و زیر یک چتر خاصی از احزاب و گروهها نمیتواند قرار بگیرد. من در صحبتهای دیگر گفتهام ماهیت حوزه این است که هیچ جناحی در حوزه تسلط نداشته باشد، برای اینکه این مانع از آزاد اندیشی اوست، مانع از این است که فقط برای خدا فکر کند و حرف بزند.
وی با بیان اینکه حوزه باید حرفهای خود را بدون تعلق به جناحها بزند، البته اینجا مرز میان بیان و تخریب کاملا باید روشن باشد، ابراز کرد: وقتی رهبری معظم انقلاب یک سیاستی را برای کل نظام ترسیم کردند، مخالفت عملی یک حوزوی حرام است، اما اگر بگوید به نظر من این سیاست این دوتا مناقشه را دارد، باید بتواند بیان کند، منتها اگر بیانش هم منجر به تخریب باشد نباید باشد. باید به یک نحوی منتقل کند که تخریب نباشد.
متأسفانه برخی همراهی حوزه با نظام را به معنای عدم استقلال معرفی میکنند؛ همراهی با نظام را نباید منافی با استقلال حوزه تلقی بکنیم
استاد باسابقه حوزه علمیه قم خاطرنشان ساخت: حوزه در بسیاری از سیاستهایی که در زمان امام بود و الان هم در زمان رهبری است، همراه با نظام است، متاسفانه برخی این همراهی را به معنای عدم استقلال معرفی کرده و میگویند حوزه مستقل نیست؛ چون استقلال معنایش این است که حتی مخالفین نظام فکر نکنند که حوزه باید مثل اینها فکر کند، درحالی که این نکته مهم توجه کنند اگر مخالفین نظام میگویند این حوزهای که به مثل نظام فکر میکند، مستقل نیست و باید به مثل مخالفین نظام فکر کند، پس باز هم حوزه مستقل نیست.
وی تصریح کرد: همراهی با نظام را نباید منافی با استقلال حوزه تلقی بکنیم. به نظر من این که گاهی حوزه به حکومتی و غیر حکومتی تقسیم میشود، اساس آن را آنهایی که مخالف با حکومت هستند، طراحی کردهاند برای اینکه بگویند هر کسی از نظام حمایت کرد، حکومتی است. رهبری در آن سالی که قم تشریف آوردند فرمود حوزه باید حامی ناصح باشد، یعنی آن جایی که اشکال است بگوید. من گاهی اوقات فکر میکنم چرا چنین تقسیم بندی در ادبیات حوزه و انقلاب شکل گرفته است، به ویژه این که آثار هم برایش بار میکنند و میگویند آخوندهای حکومتی مورد قبول مردم نیستند، آخوندهایی که حکومتی نیستند مورد قبول مردم هستند. این افراد متوجه نیستند که آخوند باید بین خودش و خدا دلیل داشته باشد، مردم هم از روحانیت همین انتظار را دارند و همین معنای استقلال روحانیت است.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) همچنین درباره مساله استقلال مالی حوزه، گفت: استقلال مالی یعنی ارتزاق حوزه از دولت و حکومت نباشد و حوزه جیره خوار دولت نباشد. الان هم به یک معنا همینطور است، یعنی زندگی ما طلبهها از دولت نیست، بله دولت به همه مردم بیمه و خدمات درمانی میدهد و به طلبهها هم میدهد اما غیر از این مسائل، طلبهها یا از طزیق شهریه زندگیشان را اداره میکنند یا از منبر و یا نوشتن کتاب یا ممکن است چندساعت برای ادارهای کار کنند و مثل بقیه مامورین اداره حقوق میگیرند.
اگر ما مردم و روحانیت را به هر نحوی از هم جدا کردیم، این استقلال حوزه را به هم میزند
فرزند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی اذعان داشت: به نظرم اعتماد مردم در یکی دو دهه اخیر آسیب دیده است، باید روشن شود عواملش چیست و به چه علت این طور شده و دارد بیشتر هم میشود. به نظرم همان تقسیم بین آخوند حکومتی و غیر حکومتی، تفکیک بین نظام، مردم، روحانیت جزء همان عوامل است. اگر ما مردم و روحانیت را به هر نحوی از هم جدا کردیم، این استقلال حوزه را به هم میزند.
وی راه دیگر برای استقلال مالی حوزه را احیای موقوفات مربوط به حوزه دانست واظهار کرد: تعداد آن هم زیاد است و میتوان با بهرهبرداری صحیح حوزه را اداره کرد.
این استاد حوزه در بخشی از سخنان خود گفت: با این نحوه از گسترش تشکیلات اداری در حوزه موافق نیستیم. ما دلمان میخواهد که ذرهای از آن مسائل اداری و آن بروکراسیهای اداری که در وزارتخانهها هست، در حوزه نباشد. ما باید به مردم بگوییم این پولهایی که دولت میدهد صرف ارتزاق طلبهها نمیشود، مردم بدانند سفره ارتزاق طلبهها با منبر، شهریه، تالیف کتاب یا کار در ادارات، قوه قضائیه و دانشگاهها است که البته این گروه ده تا پانزده درصد بیشتر نیست.
وی ادامه داد: اکثریت طلبهها ارتزاقشان از شهریهای است که مراجع و رهبری میدهند. البته این را هم عرض کنم که خیلی جای تاسف هم دارد این که اخیرا شنیدم و خدا میداند وقتی شنیدم اشک من جاریشد و بدن من لرزید که یک استاد مقبول مکاسب و کفایه حوزه برای اینکه زندگیاش تامین شود در اوقاتی که وقت دارد دو سه ساعت مسافرکشی میکند. این خیلی عجیب است، مردم بدانند از این نمونه در حوزهها زیاد است. معنایش این است که اگر دولت ارتزاق آن چنانی به حوزهها میداد این مسائل نبود.
ما با ورودیهای زیاد شدیدا مخالف هستیم/ حوزه جایی نیست که هر سال افتخار کنیم امسال آمار ورودی این قدر شد
فاضل لنکرانی در پاسخ به پرسشی دیگر دربارهی محدودیت منابع سنتی اداره حوزه و گسترش بیرویه حوزه و ساختن مدارس در شهرستانها، اظهار کرد: ما با ورودیهای زیاد شدیدا مخالف هستیم، یعنی حوزه جایی نیست که هر سال افتخار کنیم امسال آمار ورودی این قدر شد؛ اصلاً ما نباید توقع داشته باشیم آمار ورودی به حوزه زیاد بشود. حوزه یک جایی است که علمش بسیار طولانی مدت نتیجه میدهد. الان یک کسی میآید مشورت میکند که من میخواهم بیایم حوزه تا بخواهم مجتهد شوم چقدر زمان نیاز دارد؟ من میگویم لااقل باید سی سال کار کنید. میگوید سی سال که من بازنشست میشوم!. در حوزه علم طولانی مدت، شرایط بسیار سخت و مزایای دنیوی بسیار کمی وجود دارد.
وی افزود: امروز زندگی بسیاری از طلبهها زیر خط فقر است، ولی همین اندکی که برای فهم دین و عشق به دین آمادگی دارند ممکن است در ده هزار نفر یا پنج هزار نفر محقق شود و همین برای ما ارزش دارد و همین را شما گزینش کنید. حتی آیتالله اعرافی که مدیر حوزه شده بودند به ایشان عرض کردم جلوی این را بگیرد. اینکه ما امسال ده هزار نفر و سال دیگر پانزده هزار نفر وارد حوزه کنیم، یک مشکلات عجیب و غریبی برای حوزه ایجاد میکند.
یک عدهای از سر جهل و عناد و موارد دیگر میگویند مرکز فقهی آیتالله فاضل مثلاً اشرافی است
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ساخت و ساز مدارس را از ضروریات حوزه دانست و گفت: ما نباید به طلبهها بگوییم بروید در مساجد و حرم و کف بقعههای حرم مباحثه کنید، طلبه مدرسه لازم دارد، منتها باید متعارف باشد یک عدهای از سر جهل و عناد و موارد دیگر میگویند مرکز فقهی آیتالله فاضل مثلاً اشرافی است، حتی عکس کاشی کاری ورودی مسجد را گرفتند و به عنوان اینکه اینجا یک مرکز اشرافی است، منتشر کردهاند. درحالی که تمام کلاسهایی که در این مرکز وجود دارد، نه رنگ دارد و نه کاغذ دیواری، همهاش گچ است، بسیار بسیار متوسط بلکه زیر متوسط است. الان حدود ۶۰۰ طلبه و ۲۰۰ تا استاد مشغول درس و بحث هشتند آیا اینها نیاز به ساختمان ندارند؟ به اینها بگوییم در مساجد و بقعهها بروید.
وی سپس به نظر مرحوم آیت الله فاضل اشاره و اذعان داشت: وقتی خواستیم این مرکز را درست کنیم، یکی از آقایان به من گفت بیایید اینجا را پاساژ درست کنید، با فروش یکی دو مغازهاش میتوانید چند تا مدرسه درست کنید. من این را آن موقع به مرحوم والدمان عرض کردم، ایشان گفت من چه فکر میکنم، اینها چه فکر میکنند. من فکرم این است که یک مرکزی درست بشود که اولا از جهت علمی نقطه تحول در حوزه باشد که واقعا همین هم شده است.
یکی از اساتید الازهر گفت با دیدن مجموعه مرکز فقهی شما نظرم راجع به مرجعیت شیعه عوض شد
فاضل لنکرانی افزود: الان ۲۲ سال از عمر مرکز فقهی میگذرد، غیر از تحقیقات، طلبهها و خروجی بسیار خوبی داشتیم. بعد فرمودند باید یک جایی باشد که اگر یک روزی از الازهر مصر آمدند قم خواستند با بزرگان قم جلسهای داشته باشند، آبرویی برای حوزه شیعه باشد و اتفاقا همین هم شد، من خودم در این سه چهار سال گذشته با چند نفر از اساتید درجه اول الازهر آنجا جلسه داشتم. آنها وقتی اینجا میآیند اول میروند بخشهای مختلف را میبینند و بعد با علما ملاقات میکنند، یکیشان این جمله را گفت که خوب است مردم و طلبهها هم این را بدانند. او گفت من امروز با دیدن این مجموعه نظرم راجع به مرجعیت شیعه عوض شد، قبلا فکر میکردم مرجعیت شیعه گوشه خانه مینشینند و کاری به نیازهای مردم ندارند و برنامه و تشکیلات ندارند یک خمسی میگیرند و یک رسالهای مینویسند و تمام میشود اما حالا میبینم شما چقدر جلوتر از ما هستید، شما که تازه ۴۰ سال است حکومت تشکیل دادید، در بخشهای مختلف این مقدار کار کردهاید درحالی که ما با هزار سال حکومت این قدر کتاب نداریم.
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه در پایان اظهار کرد: این مراکز باید در قم باشد، البته اسراف و اشرافیگری هم نباید باشد، حالا ممکن است یک ساختمان اشرافی هم ساخته شده باشد ولی این مدارسی که مراجع بزرگ درست کردهاند، من سراغ ندارم اشرافی باشد. بله در این شرایط اسراف نباید شود اما وجود حوزهها از ضرورات است اما در شهرهای کوچک، یک شهری که کمتر از صد طلبه دارد چرا به اندازه فیضیه مدرسه درست میکنند؟ آن مسلم قابل قبول نیست.
لازم بهذکر است، برای خوانندن متن کامل گفتگو به روزنامه جمهوری اسلامی- دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸- شماره ۱۱۵۸۶ – سال چهل و یکم / حوزه – دوره سوم – ۴۲۹ مراجعه شود.