حجتالاسلام رضا دهقاننژاد، با اشاره به وجود ابهام در قوانین نشوز و مخالفت برخی فتاوا و قوانین با اصل قرآنی معاشرت به معروف، بیان کرد: اصل «معاشرت به معروف» باید بر فتاوا و قوانین خانواده حاکم شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین رضا دهقاننژاد، استادیار گروه آموزشی فقه و حقوق اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، در نشست علمی «ارزیابی دیدگاههای فقهی درباب نشوز زوجه بر مبنای اصل معروف» گفت: اصل معاشرت به معروف میتواند مانند اصل کرامت و عدالت به عنوان اصل اولیه مطرح باشد، در حالی که ما وقتی در بحث روابط زوجین به مشکل برخورد کنیم، به قواعد ثانوی مانند لاضرر و لاحرج مراجعه میکنیم، ولی به این قاعده استناد نمیشود.
وی افزود: رجوع به قواعد ثانوی یعنی زندگی زن، همسایه لاحرج و لاضرر است. زن باید عسر و حرج خود را و زندگی او قابل تحمل نیست در دادگاه ثابت کند. باید سختی بکشد تا به مرز عسر و حرج و ضرر غیرقابل تحمل برسد و در دادگاه هم این مسئله را ثابت کند، در صورتی که اگر اصل معاشرت به معروف را که اصلی قرآنی است به عنوان اصل حاکم بر همه روابط زوجین قرار دهیم، دیگر نوبت به این ادله ثانویه نخواهد رسید.
قاعده معاشرت به معروف اصل حاکم بر روابط زناشویی شود
دهقاننژاد با اشاره به ضرورت پرداختن به نشوز، تصریح کرد: نشوز زوجه موجب مشکلات متعدد در خانواده میشود و در دادگاهها هم عمدتا مورد استناد زوج قرار میگیرد. البته نشوز زوج هم وجود دارد، ولی نشوز زوجه در بحث تمکین و مدیریت شوهر و … اهمیت بیشتری دارد. اگر بتوانیم ثابت کنیم که این اصل قرآنی اصل حقوقی حاکم بر روابط زوجین است و بر همه ادله حکومت میکند، در مسائلی مانند اذن شوهر در خروج زن از منزل و… مشکلاتی پیش نخواهد آمد و مشکلات دادگاهها کمتر میشود. لذا اگر به این بحث میپردازیم، به دلیل اهمیت آن است.
پژوهشگر حقوق زنان و خانواده با بیان اینکه کلمه معروف بیش از ۴۰ بار در قرآن به کار رفته است، افزود: البته زیاد در متون فقهی ما از آن استفاده نشده است. فقها در مواردی استناد به آن کردهاند، ولی به عنوان اصل حقوقی بر روابط زوجین و خانواده حاکم نیست.
دهقاننژاد با اشاره به مفهومشناسی معاشرت معروف، بیان کرد: معاشره از باب مفاعله است؛ یعنی زن و مرد هر دو باید پایبند به معاشرت خوب باشند؛ معاشرت به معنای نشست و برخاست و زندگی است. معروف هم از نظر لغوی چیزی است که انسان با آن آرامش میگیرد؛ راغب فرموده معروف چیزی است که خوبی آن به واسطه عقل و شرع شناخته شود. بنابراین از نظر لغوی زندگی و معاشرتی است که عقل و شرع آن را تایید میکند. در روایات بیان شده است که آبادانی دلها در نشست و برخاست با خردمندان است و معاشرت با ابرار مایه بزرگی و شرافت خواهد بود.
وی با تاکید بر ضرورت تاسیس اصل معاشرت معروف در فقه، اظهار کرد: بسیاری از فقها معروف را به معنای رعایت انصاف در ادای حقوق زن و مرد و اجمال (زیبایی) در قول و فعل دانستهاند؛ دیدگاه دیگر همان امور مورد تایید عقل و شرع است و دیدگاه سوم آن را امور مورد پسند عقل و فطرت میداند.
دو شرط علامه طباطبایی برای معروف بودن چیزی
دهقاننژاد تصریح کرد: علامه طباطبایی دو مؤلفه اصلی را در معروف به کار برده است؛ اول اینکه معروف را همه میشناسند و مجهول نیست و از ذوق جامعه سرچشمه میگیرد. دیگر اینکه امری مبتنی بر فطرت پاک انسانی است. یعنی ممکن است موضوعی باشد که در آموزههای دینی وجود هم نداشته باشد، ولی مورد تایید فطرت و عقل و عقلای قوم (بنای عقلا) است.
وی اضافه کرد: در متون فقهی عمدتا معروف را مسائل متعارف بین مردم معنا کردهاند؛ در برخی فتاوا، براساس آیه عاشروهن بالمعروف آن را به عرف جامعه و رای مردم احاله دادهاند. مثلا در مورد میزان نفقه گفته شده در شرع مقداری برای آن تعیین نشده و لذا مقدار آن به عرف واگذار شده است. این مسئله در کفایه الاحکام و برخی آثار ابن ادریس حلی وجود دارد؛ البته واگذاری به عرف به شرطی است که با آموزههای مسلم دینی در تنافی نباشد. برخی معروف را عادت عرف دانستهاند؛ شهید ثانی این نظر را دارد؛ برخی هم مصادیق آن را بیان کردهاند؛ مثلا انس با زن، خوشاخلاقی و برآورده کردن نیازهای زن به عنوان مصادیق آن برشمرده شده است. آیتالله خویی هم در بحث حرمت سفر فرزند بدون اذن والدین گفته است که ما دلیلی بر حرمت سفر نداریم، مادامی که به ایذاء والدین نرسد.
اذن شوهر برای خروج زن باعث دینگریزی میشود
این کارشناس بیان کرد: این بحث در روابط زوجین هم هست؛ یعنی اگر مردی بخواهد از حقوق خود در خانه استفاده کند، نباید موجب ایذاء روحی و روانی زن خود شود. بنابراین معروف باید منطبق بر دین و نظر عقلای جامعه باشد. بسیاری گفتهاند زن مطلقا بدون اذن شوهر حق خروج از منزل را ندارد ولو برای عیادت بیمار خانواده خود، ولی آیا این مصداق معاشرت به معروف است؟ آیا این مسئله سبب دینگریزی نخواهد شد؟ به نظر بنده اصل معاشرت به معروف باید حاکم بر همه قوانین باشد.
وی با اشاره به متغیربودن مفهوم معروف، گفت: این مسئله در افراد و فرهنگهای مختلف تفاوت دارد؛ مثلا ممکن است استفاده از زن در کشاورزی و دامپروری در یک منطقه و جغرافیا حسن معاشرت باشد، ولی در منطقه دیگری سوء معاشرت تلقی شود. در روایات هم آمده که شخصی به امام رضا(ع) گفت که قرآن فرموده: «فَإِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ»(بقره ۲۲۹)؛ معنای این تعبیر چیست؟ ایشان فرمود که امساک به معروف یعنی او را اذیت نکنید و نفقه بدهید و تسریح یعنی طلاق دادن زن بر اساس قرآن. بنابراین براساس ادله قرآنی، روایی و مؤیدات فقهی تفسیری میتوان گفت که عاشروهن بالمعروف میتواند بر تمام روابط زوج حاکم شود و جنبه اخلاقی صرف نداشته باشد و این حاکمیت جنبه حقوقی هم دارد.
ابهام در قانون نشوز
دهقاننژاد با اشاره به مفهوم نشوز، اضافه کرد: نشوز یعنی زوجه از وظایفی که برعهده اوست خودداری میکند. در حقوق کشور لفظ نشوز در ماده ۱۱۰۹ و مواد دیگر مانند ماده ۴ حمایت از خانواده وجود دارد، ولی ابهام مشاهده میشود؛ ماده ۱۱۰۸ گفته است که اگر زن نشوز کند مستحق نفقه نیست. همچنین اگر زن وظایف زوجیت را بدون مانع مشروع انجام ندهد، نشوزیت شکل میگیرد.
این کارشناس فقه و حقوق اظهار کرد: چند دیدگاه درباره نشوز و مصادیق آن وجود دارد؛ اولین رویکرد، مضیق است؛ یعنی زن فقط در بحث استمتاع جنسی وظیفه حقوقی دارد و اگر رعایت نکند ناشزه است؛ ولی اینکه بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود و خرید کند و به دانشگاه برود ناشزه محسوب نمیشود. آیتالله تبریزی این نظر را دارد. همچنین آیتالله خویی گفته حتی اگر شوهر او را نهی کند باز هم مصداق نشوز نیست؛ مثلا مرد به تجارت و ماموریت رفته است. آیا در اینجا اذن شوهر لازم است؟ براساس نظر آیتالله خویی مرد حق نهی کردن زن برای مسافرت و… را ندارد و تنها مورد نهی، تنافی با حقوق زناشویی مرد است.
التذاذ طرفینی در تمکین
وی افزود: آیتالله خویی معتقد است دلیلی بر حرمت مطلق سفر زوجه بدون اذن شوهر نداریم؛ ایشان زمانی خروج زن بدون اذن شوهر را حرام میداند که در منافات با حق زوج باشد و باعث نشوز شود و اینجاست که گفته میشود ملائکه زمین و آسمان بر زنی که این حقوق را نادیده بگیرد، لعنت میفرستند. برخی گفتهاند که از حقوق زوج بر زوجه، تمکین در استمتاع جنسی مرد به صورت متعارف است؛ حتی برخی تلذذ طرفین را مطرح کردهاند و اگر حدیث داریم که استمتاع، محدودیت زمانی و مکانی ندارد، باید اصل معاشرت به معروف را بر آن حاکم کنیم. بنابراین اگر زن به هر دلیلی از جمله دلایل روحی آمادگی نداشته باشد، میتواند امتناع کند.
دهقاننژاد با بیان اینکه شهید ثانی گفته شوهر دو حق دارد اول اسکان و دیگری استمتاع، اظهار کرد: بنابراین در نظر ایشان هم اصل معاشرت به معروف حاکم است. البته در برابر اینها رویکردهای موسع وجود دارد، ولی در دنیای امروز قابل پذیرش نیست. این رویکرد گفته است که زن علاوه بر تمکین در استمتاع، باید برای بسیاری از موارد هم اذن شوهر را بگیرد. برخی گفتهاند زن حق تصرف در اموال خودش را هم بدون اذن شوهر برای نذر و صدقه ندارد و فقط تصرفات واجب را میتواند داشته باشد. این موضوعات صددرصد مخالف معاشرت به معروف است؛ کسانی مانند صاحب حدائق فتوای صریح دادهاند و این نوع موارد را بر زوجه واجب شمردهاند.
این پژوهشگر حقوق زنان و خانواده با اشاره به اینکه آیا هدف از تشکیل خانواده انس و مودت و آرامش و رحمت است یا اذیت کردن یک طرف؟ گفت: حالا کدام موضوعات منطبق بر معاشرت به معروف است؟ برخی با استناد به چنین فتاوایی سوء استفاده و مشکلاتی را برای خانواده ایجاد میکنند. در صورتی که نظر قرآن کریم رفتار منطبق بر حسن معاشرت به عنوان یک اصل قرآنی است.
دهقاننژاد با اشاره به مصادیق نشوز در فقه و قانون مدنی اظهار کرد: یکی از این مصادیق حق استمتاع و تمکین است. برخی حقوقدانان ایفای زوجیت را حق استمتاع زوجه دانستهاند؛ یعنی اینکه بدون اذن شوهر نباید از منزل بیرون برود والا ناشزه است؛ مثلا کاتوزیان گفته امتناع زن از یاری کردن شوهر از مصادیق نشوز است؛ حالا ببینید وی چقدر توسعه در نشوز داده است. البته دیدگاهها در بین قانوندانان هم مانند فقها مختلف است و عمدتا رویکرد کمتوجهی به اصل معاشرت به معروف در آنها دیده میشود. از این رو همانطور که فقها بر موارد مختلفی تاکید کردهاند، معاشرت به معروف میتواند یک اصل حاکم بر روابط زوجین باشد./ ایکنا
معاشرت به معروف فقط درمورد حقوق مردانه ؟؟ فقط حقوق مردان رو تحت الشعاع قرار میده ؟؟ پس حقوق زنان چی ؟؟ با منطق شما پس درخواست مهریه از سوی زن هم خلاف معاشرت به معروفه اینکه زن بگه هیچ چیز وظیفه من نیست و همش وظیفه مرداس و مرد باید اجرت المثل بده هم خلاف معاشرت به معروفه .