شبکه اجتهاد: برخی اساتید درس خارج حوزه گمان کردهاند که از مقدسات در تشویق مردم به انتخابات سوء استفاده شده و نام دین و قرآن و اسلام و امام زمان بیجا و ناروا به انتخابات گره خورد است و از شنیدن اینکه «حضور در انتخابات، واجب شرعی و اجرای فرمان امام زمان است» انگشت به دهان شدهاند و اشاره کردهاند «انتخابات یک امر عقلایی است و هیچ جای دنیا در انتخابات از دین مردم مثل مسیحیت و یهودیت و اسلامیت مایه نمیگذارند».
معلوم نیست تصویر این اساتید از دینداری چیست؟ آیا دینداری فقط نماز و روزه و تلاوت قرآن و زیارت اعتاب مقدسه است؟ انتظار میرفت اساتید بزرگ حوزه علمیه تصویر کاملی از مسلمانی داشته باشند و دینداری را به مناسک عبادی محدود و به گوشه مساجد محصور نفرمایند.
جهت اطلاع به عرض میرسد تصویر کامل دینداری و مسلمانی شامل مسواکزدن و بهداشت و نظم و علمآموزی و جهاد و نکاح و همسرداری و پیوند خانوادگی و مانند آن نیز میشود. دینداری و مسلمانی یک برنامه در کنار سایر برنامهها نیست که در شبانهروز ساعتی را بدان اختصاص دهیم و برای آن ظرف زمانی و مکانی خاص در نظر بگیریم. تصویر کامل و گستردهی دینداری در همین مقدار منحصر نمیماند؛ بلکه فراتر از یک عملیات شخصی و رابطهی فردی با خدا، در ابعاد شکوهمند یک حرکت جمعی ولایی به واسطهی امتها محقق میشود. اسلام ناب یک حرکت جمعی است؛ یعنی تلاش و قیام امّت است در یک همافزایی تاریخی و حرکت کاروانی برای اقامهی دین، توحیدگستری و ساخت تمدن اسلامی.
پیامبر اسلام فرمودند «من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» کسی که هر روز صبح دغدغه امور جامعه اسلامی و امور مسلمانان را نداشته باشد مسلمان نیست. آیا تصویر آقایان از دینداری با این تصویر نبوی مطابقت دارد؟
دین خدا، دستور بندگی است و بندگی خدا به اعمال فردی منحصر نمیشود. دین خدا صرفاً دستوراتی برای آحاد انسانها نیست که در مقابل خدا به آن پایبند باشند. علاوه بر آن، دستوراتی برای امّتها و اقوام است که در یک حرکت یکپارچه متعاون و اعتصام جمعی، هدف عالی و آرمان بلندی را دنبال کنند.
کار اصلی دینداری را نمیتوان فردی انجام داد و اعتصام به حبلالله باید با وصف جمعی باشد: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً». بدون حرکت جمعی کار دین خدا راه نمیافتد و امکان دینداری حداکثری نیست. به همین جهت «تعاون بر برّ و تقوا» یک توصیهی استحبابی و ترجیحی نیست؛ بلکه یک واجب الهی بدون جایگزین است و مؤمنان باید برای حرکت در راه خدا در یک سازهی ولایی همافزا و صف بههمپیوستهی متراکم همچون بنای پولادین قرار گیرند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوص».
استاد محترم؛ آیا جهاد امیرالمومنین دینداری نیست؟ آیا صلح امام حسن دینداری نیست؟ آیا سخنرانیهای توفنده امام حسین علیهالسلام بر علیه دستگاه خلافت یزید دینداری نیست؟ آیا مبارزه شورانگیز امام رضا علیهالسلام که طاغوت زمانه خود را به ستوه آورد و به شهادت آن حضرت منتهی شد دینداری و مسلمانی نیست؟ آیا زندگی انقلابی همه پیامبران خدا که به حکم کریمه «و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا» جریان کفر و شرک را در مقابلشان قرار داد و برایشان دشمن درست کرد دینداری و مسلمانی نبود؟ آیا تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبران بزرگ الهی دینداری نبود؟ آیا «حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ» دینداری نبود؟
عجیب است در زمانی که «حتی المخدرات فی الحجال» گسترهی دین خدا را شناختهاند و هدایت الهی را برای همهی شئون زندگی فردی و اجتماعی خود میخواهند یک فاضل حوزوی گمانش این باشد که حضور مردم در میدان اجتماعی و تلاش برای منصب بخشیدن به انسانهای مومن و حاکم ساختن بندگان صالح خدا به هدف اقامه توحید دینداری نیست.
به نظر شما اگر قرار باشد دین خدا را حاکم کنیم و در مسیر کلانپروژهی بزرگ پروردگار که برای آن پیامبر و هدایت و دین فرستاده است: «هُوَ الَّذی أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى وَ دینِ الحَقِّ لِیظهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ» اقدامی کنیم، چه کاری باید انجام دهیم؟ اساسا یاری خدا در نظر شما چه معنایی دارد؟ خدای متعال بعد از این آیه شریفه که طرح تاریخی خود را در آن بیان کرده است مؤمنان را به یاری طلبیده است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ» اگر قرار باشد خدا را یاری کنیم و دین خدا را در عالم حاکم کنیم چه کار باید بکنیم؟
ارسال پیامبران، انزال کتابهای آسمانی و فرستادن هدایت، همه برای این بوده که دین حق و مکتب اهل بیت بر همهی مکاتب و ادیان جهان چیره گردد و سرانجامِ جهان به دست صالحان و پارسایان رقم خورد و دین، یکپارچه الهی شود. وَ لَقَد کَتَبنا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ أَنَّ الأَرضَ یرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ.
وعدهی قاطع پروردگار، بر استخلاف مؤمنان صالح در زمین و حاکمیت دین در آن و رفع شرک و ظلم و خوف است: وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بیشَیْئاً»
و مؤمنان را برای تحقق دین در سراسر زمین به یاری طلبیده است و افق مورد نظر خود را چنین بیان میکند که «دین» کلاً و یکپارچه، الهی گردد و نور خدا فراگیر شود: «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ». وَ قاتِلُوهُم حَتَّى لا تَکُونَ فِتنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ. .
استاد محترم آیا تلاش برای اقامه توحید در جهان دینداری نیست؟
حضرت ایشان آوردهاند که «اگر احیاناً نمایندگان برگزیده به خوبی عمل نکردند و یا کارایی لازم را نداشتند؛ این شعارها ضربه به اسلام و دین و اعتقادات مردم میزند»
بله؛ بدون شک خادمان دین خدا و برگزیدگان امت اسلامی باید خوب عمل کنند تا ضربه به دین خدا نخورد و از فرصتها به خوبی استفاده کنند تا زمینه برای ظهور امام زمان آماده شود.
همچنین سزاوار بلکه لازم است خدمات نمایندگان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی به اطلاع مردم برسد و دستاوردهایی که این عزیزان با تلاش و مجاهدت خود عرضه کردند بیان شود؛ اما این موضوع مانع از آن نیست که تاثیر حضور و مشارکت مردمی در پیشبرد مقاصد اسلام و تأمین اهداف الهی دین بیان شود و رابطه این قیام مردمی با تسریع در ظهور امام زمان به مردم گوشزد شود.
و السلام علی من اتبع الهدی