قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / انفتاح باب اجتهاد به معنای بی‌‌بنیانی و بی‌ضابطگی نیست/ با تناقض و ناهمسویی در گفتار، هیچ مفاهمه‌‌ای برقرار نمی‌شود
انفتاح باب اجتهاد به معنای بی‌‌بنیانی و بی‌ضابطگی نیست/ با تناقض و ناهمسویی در گفتار، هیچ مفاهمه‌‌ای برقرار نمی‌شود

پاسخ نهائی استاد علیدوست به آقای عابدینی:

انفتاح باب اجتهاد به معنای بی‌‌بنیانی و بی‌ضابطگی نیست/ با تناقض و ناهمسویی در گفتار، هیچ مفاهمه‌‌ای برقرار نمی‌شود

جناب عابدینی از انفتاح باب اجتهاد در شیعه گفته‌اند. به ایشان باید گفت انفتاح باب اجتهاد به معنای بی‌بنیانی و بی‌ضابطگی نیست؛ انفتاح باب اجتهاد به معنای پویایی اجتهاد اما در قالب انضباط و هنجارهای فقه است. آیا می‌توان انکار کرد که هر علمی باید با ابزارهای خودش پیش برود؟ برای مثال فردی هر روز ۹ صبح نمازی را خلق کند (شبیه به پیشنهادی که ایشان در باب حج دارند)، نماز جمعه را یکشنبه بخواند و روزه رمضان را در وقت گرما به زمستان منتقل کند و نام همه را اجتهاد پویا بگذارد!

شبکه اجتهاد: چندی پیش استاد ابوالقاسم علیدوست با انتشار کلیپی نسبت به برخی سخنان طرح شده از سوی آقای احمد عابدینی واکنش نشان داده و از ایشان دعوت کرد این نظرات را در کرسی‌های آزاداندیشی حوزه و جلسات تخصصی طرح کند. (اینجا بخوانید) آقای عابدینی نیز در چند ویدئو نسبت به دعوت آقای علیدوست مطالبی را مطرح کرد که در صفحات اجتماعی منعکس شد.

روز گذشته استاد علیدوست پاسخ‌ نهائی به آقای عابدینی را برای انتشار در اختیار رسانه‌های حوزوی قرار داد که تقدیم می‌شود:

بسم ﷲ الرحمن الرحیم؛ چنان که بیان شد، جناب آقای احمد عابدینی کلیپی را منتشر کردند و در آن کلیپ به حوزه‌های علمیه – البته در قالب نقد دو نظر فقهی – حملاتی صورت گرفت، بدون این که هیچ استثنایی در این حمله قائل باشند. در آن فایل صوتی درخواست نقد نظرات خود را کرده بودند. اینجانب نیز به حکم مسئولیتی که در «کرسی‌های نوآوری و نظریه پردازی» و «انجمن فقه و حقوق حوزه» بر عهده دارم؛ از ایشان دعوت کردم تا بدون این که مباحث علمی را در فضاهای غیر علمی مطرح کنند و بدون گزارش‌های خلاف واقع از حوزه‌های علمیه، نظرات خود را در فضاهای کاملا علمی و با حضور داوران و ناقدان عرضه کنند تا مصداق «مباحثات علمی» باشد و بدون این که آسیب‌های جبران ناپذیر غیر ضروری متوجه این مذاکرات باشد حقیقت حتی الامکان بیان گردد. انتظار اینجانب این بود که جناب ایشان از این پبشنهاد استقبال کنند لیکن این انتظار برآورده نشد.

با این توضیح:

۱- ایشان شرط قبول پیشنهاد اینجانب را سه امر قرار دادند: اولاً معلوم شود که داستان مناظره ایشان با حضرت آقای حسینی قزوینی چه بوده و آیا تهمتی به آقای عابدینی شده یا نه؟ ثانیاُ چرا مقالاتی که ایشان می‌نوشتند یک دفعه قطع شده؟ ثالثاُ چرا حجره درس ایشان را اشغال کرده‌اند؟

جناب آقای عابدینی! به نظر شما برآورده کردن این انتظارات برعهده اینجانب است؟ مقدور من است؟ ارتباطی با نشست‌ علمی پیشنهادی دارد؟ (قضاوت با مخاطبان)

۲- ایشان همه فقیهان بعد از شیخ طوسی را «مقلّد شیخ» و «از کسانی که عقل خود را به کار نمی‌اندازند» معرفی کرده است. حوزه را فاقد هرگونه نوآوری دانسته و گستره فعالیت این نهاد را پرداختن به امر طهارت و نجاست قلمداد کرده است. اینجانب پاسخ ایشان را با دفاع از نشاط علمی حاکم بر حوزه‌های علمیه دادم؛ لیکن در عکس‌العمل به پاسخ اینجانب فرموده‌اند که چرا حوزه در مقابل برخی از کارهای حکومت ساکت است و طومار پر نمی‌کند و….

آقای عابدینی، اعتراض شما به تقلید علما از پیشینیان خود و عدم نوآوری و … است یا به آن چه شما آن را سکوت در مقابل برخی از اقدامات حاکمیت می‌شمارید؟! آن چه شما بیان کرده‌اید و من جواب‌گو بودم اعتراض به تقلید و عدم تفکر است اما آن چه که در فایل جدید گفته‌اید اعتراض به سکوت در مقابل کارنامه نظام است. بپذیرید که با این تناقض و ناهمسویی در گفتار هیچ مفاهمه‌‌ای برقرار نمی‌شود.

۳- ایشان در فایل‌های صوتی پی درپی که تا اکنون فرستاده است مطالب متنوع دیگری را بیان کرده است که در جای خود قابل نقد است از جمله:

الف. گفته شده: «می‌توان مباحثاتی را در فضای مجازی راه انداخت و نیازی هم به تکمیل فرم نیست»

گویا اینجانب برای فرم پرکردن اصالت قائل شده‌ام که ایشان یک پیشنهاد معقول را – به گونه‌ای – به سخره می‌گیرد!

آقای عابدینی! آیا باید در نقد و نظر بر کلامی و رأیی مستقر شد یا نه؟ آیا باید مبانی، آثار، نوآوری صاحب نظریه معلوم شود یا نه؟ تجمیع این امور را در یک طرح نامه قرار داده‌اند. جناب عابدینی، ما تا با طرحی و کلامی منسجم و دارای صدر و ذیل مواجه نباشیم، نمی‌توانیم جلسه نقد موفّقی داشته باشیم. اگر آماده هستید بسم اللّه.

البته خروجی جلسات در قالب فیلم و اثر مکتوب در اختیار همگان قرار می‌گیرد تا داوری کنند.

ب. جناب ایشان طرح چند حج در یک سال را مطرح کرده‌اند، به این دلیل که سرزمین وحی گنجایش پاسخ دادن به همه مستطیعان را ندارد.

ایشان‌ می‌گوید: «در قرآن و روایات متعدد هم آمده که «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ» پس می‌توان حداقل هرسال، سه بار حج را برپا کرد»

آقای عابدینی! این گونه می‌خواهید نوآوری داشته باشید؟! با این – به اصطلاح نوآوری‌ها – تا کجا می‌روید؟! مگر دست من و شما یا فلان فقیه است که عبادت خلق کند؟ حج در ماه شوال و ذی القعده برچه اساسی مشروع است؟ آیا این مثل نماز با وقت موسع است که در صحبت خود اشاره کرده‌اید؟! آیا امکانات مکانی و زمانی جزو استطاعت نیست؟ شما فکر کرده‌اید فقط زاد و راحله جزء استطاعت است (ایشان این مطلب را در فایل صوتی بیان می‌کنند) و امکانات دیگر جزء استطاعت نیست؟ آیا در قرآن نیامده که حاجیان چه روزی در منا، چه روزی در عرفات، چه شب و روزی در مشعر و در چه زمانی قربانی کنند؟ با این خَلق بدیع، بقیه کارها را چه می‌کنید؟ واقع این است که بنده هیچ استادی را نمی‌توانم مجاب کنم تا برای نقد این نظرهای بی‌بنیان با شما بحث کند! آیه «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ» اشاره به زمان امکان احرام تا پایان حج و عمره دارد نه این که می‌توان در هر ساعتی از این سه ماه کل حج را انجام داد.

ج. نسبت به واریزی پول در سال‌های گذشته هم باید گفت: از واضحات فقه و شریعت است که نمی‌توان مبلغ اسمی پول‌های واریزی را به حساب آورد، چنان که سازمان حج جمهوری اسلامی ایران هم به هیچ عنوان کار به مبلغ اسمی واریز شده در دهه‌های گذشته ندارد، بنابراین در این مورد چه مبحثی دارید؟ چه کسی مخالفت کرده که شما به ابداع نظریه در این باره پرداخته‌اید؟

د. جناب ایشان از انفتاح باب اجتهاد در شیعه گفته‌اند. به ایشان باید گفت انفتاح باب اجتهاد به معنای بی‌بنیانی و بی‌ضابطگی نیست؛ انفتاح باب اجتهاد به معنای پویایی اجتهاد اما در قالب انضباط و هنجارهای فقه است. آیا می‌توان انکار کرد که هر علمی باید با ابزارهای خودش پیش برود؟ برای مثال فردی هر روز ۹ صبح نمازی را خلق کند (شبیه به پیشنهادی که ایشان در باب حج دارند)، نماز جمعه را یکشنبه بخواند و روزه رمضان را در وقت گرما به زمستان منتقل کند و نام همه را اجتهاد پویا بگذارد!

ه. جناب عابدینی، بپذیرید بخشی از دین گریزی‌های برخی از جوانان هم حاصل حمله‌هایی است که ناموجّه به حوزه‌های علمیه، علمای دین، فقه و فقاهت می‌شود و البته بر این کارناپسند نام زیبا نهاده می‌شود.

جناب آقای عابدینی متاُسفم از باز نشدن بابی برای نقد و نظر با شما که به صدد گشودن آن بودم.

با این همه اگر باز هم تصمیم گرفتید که صادقانه گفت‌وگو کنید، بدون هیچ پیش شرط از قبیل پیش شرط‌های که گذاشتید، با شماره‌ای که اعلام کرده‌ام تماس بگیرید. خداوند بزرگ همه ما را به آن چه صلاح و سداد است راهنمایی فرماید.

نجف اشرف- ابوالقاسم علیدوست- ۱۴۰۱/۴/۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics