کتاب «تعامل متقابل کتاب و سنت» اثر استاد علی نصیری در ۱۷ فصل و ۶۴۸ صفحه، از سوی نشر وحی و خرد وابسته به موسسه معارف و خرد انتشار یافت.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، یکی از مباحثی که از دیر زمان توجه اندیشمندان را در کنار کنکاشهای مستمر پیرامون قرآن و سنت، به خود جلب کرده ترسیم نوع رابطه آنها نسبت به یکدیگر و نقش متقابلشان در عرصه دین شناخت بوده است. آیا قرآن و سنّت به عنوان دو رهنمود مستقل و جدا از یکدیگر ترسیم دین و شریعت را بر عهده دارند یا آن که با کمک و یاری یکدیگر به این مهم پرداختهاند؟! آیا اساساً میتوان هر یک از آنها را به صورت مستقل برای دین شناخت کافی دانست یا نه؟ در صورتی که کتاب و سنّت با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته باشند، این تعامل چگونه است و هر کدام از کتاب و سنت نسبت به دیگری چه نقشی را ایفا میکنند؟ در صورتی که نقش آنها متقابل باشد، جامعیت دین چگونه به کمک آنها ترسیم میشود؟ نویسنده در این کتاب سعی کرده است پاسخی برای این سوالات مطرح کند.
در بخشی از کتاب «تعامل متقابل کتاب و سنت» آمده است: به نظر میرسد در مفهوم لغوی واژه سنت دو عنصر معنایی دخالت دارد:
۱. راه؛ بدین جهت راغب سنت الهی را به معنای راه حکمت و اطاعت الهی معنا کرده است.
۲. دوام و استمرار؛ به این معنا که صرفاً به راه طریق اطلاق نمیگردد، بلکه در صورتی که آن راه و طریق در اثر تکرار و استمرار دارای دوام و بقا گردد به آن سنت گفته میشود.
بر این اساس اگر کسی یک یا چند بار محدود و غیر مستمر کار خوب یا بدی را انجام دهد نمیگویند سنت خوب یا بد او چنین است. از این جهت تا حدودی مفهوم سنت با مفهوم عادت نزدیک است هر چند در مفهوم سنت آگاهی و اراده نقش فعالتری دارد.
در مفهوم اصطلاحی سنت که به معنای قول و فعل و تقریر پیامبر یا معصومین (ع) و یا بنابر نظر گروهی از عالمان اهل سنت قول، فعل و تقریر صحابه و تابعان است، دو عنصر معنایی پیش گفته یعنی راه و استمرار لحاظ شده است و آن چه که با عناوین سه گانه: قول، فعل و تقریر یا طبق نظر برخی دیگر با افزودن کتابت از آن یاد شده در حقیقت بسترهای ظهور و تجسّد آن شیوه مستمر است. از این جهت راغب سنت پیامبر (ص) را به معنای «طریقه التی کان یتحّراها؛ راهی که پیامبر (ص) دنبال میکرد» دانسته و گروهی نیز با عنوان «کل ما صدر عن النبی؛ هر آن چه که از پیامبر (ص) صادر شده» از آن یاد کردهاند. این سه عنوان در حقیقت ناظر به سیره گفتاری و رفتاری پیامبر (ص) است، چه، تقریر نیز نوعی از رفتار است.
در برخی از تعاریف اصطلاحی سنت قید عدم تصریح درقرآن به آن افزوده شده است؛ به عنوان مثال شاطبی میگوید: «یطلق لفظ السّنه علی ما جاء منقولاً عن النبی (ص) علی الخصوص، مما ینص علیه فی الکتاب العزیز، بل انما نصّ علیه من جهته کان بیاناً لما فی الکتاب اولا؛ لفظ سنت بر آن چه که منحصراً از پیامبر (ص) نقل شده اطلاق میشود. با این شرط که در قرآن بر آن تصریح نشده باشد، بلکه تنها از ناحیه پیامبر (ص) بدان تصریح شده باشد؛ اعم از آن که در راستای تبیین قرآن باشد یا نه».
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: نگارنده در دهه هفتاد که در حوزه علمیه مشهد مقدس و در جوار مضجع شریف ثامن الحجج(ع) به تحصیل، تدریس و تحقیق اشتغال داشت، توفیق یافت تا بخشهای قابل ملاحظهای از تفسیر ارزشمند المیزان را مورد مطالعه و مداقه قرار دهد. در ضمنِ مطالعه تفطن یافت که علامه طباطبایی در ترسیم چگونگی تعامل روایات با قرآن، نگاه ویژهای دارد که با نگاه متعارف و رایج چندان سازگاری ندارد. توسعه دامنه مطالعه در این زمینه در سالهای بعد و آشنایی بیشتر با اندیشههای قرآنیون و نیز در پی آگاهی وسیعتر از دیدگاه اخباریان، زمینه شکل گیری ترسیم چهار دیدگاه در تعامل کتاب و سنت را فراهم آورد که نخستین بار حاصل ژرف اندیشی در این عرصه در مقالهای در سال ۱۳۷۹ در فصلنامه علوم حدیث انتشار یافت.
در سال ۱۳۸۲ در پی شکل گیری همکاری پژوهشی نگارنده با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تکمیل پژوهش در این زمینه در دستور کار قرار گرفت و در پی آن کتاب «رابطه متقابل کتاب و سنت» در سال ۱۳۸۶ توسط این پژوهشگاه انتشار یافت. این کتاب در برگیرنده نظریهای نو در تبیین چگونگی ارتباط کتاب و سنت بوده و نگارنده در آن از نظریه «دو گانه محوری» و به عبارت دیگر از نظریه «دو گانه انگاری حجیت و منبعیت کتاب و سنت» دفاع کرده و کتاب بر اساس چنین پیشینهای سامان یافت.
گفتنی است که تا پیش از تدوین کتاب «رابطه متقابل کتاب و سنت»، هیچ تحقیقی مستقل در میان آثار شیعه به صورت کتاب، مقاله یا پایان نامه در باره ترسیم چگونگی تعامل کتاب و سنت انجام نگرفته بود؛ چنان که تبیین دقیق دیدگاه علامه طباطبایی در این باره، نخستین بار در این کتاب بازتاب یافت؛ زیرا کسانی که به معرفی تفسیر المیزان پرداختند، بدون امعان توجه به نظریه دقیق علامه طباطبایی مدعی شدند که تفسیر ایشان از نوع «تفسیر قرآن به قرآن» است، در حالی که باید توجه داشت چنین روشی در تفسیر از دوران پیامبر اکرم(ص) مورد توجه بوده و لزوماً روشی نوین و بدیع تلقی نمیگردد.
آن چه وجه تمایز تفسیر المیزان با تفاسیر در این زمینه دیگر تلقی میگردد، تأکید ایشان بر انحصار این روش و بینیازی قرآن از روایات در تفسیر است. به عبارت علمیتر دیدگاه علامه طباطبایی در باره تفسیر قرآن به قرآن از نوع «به شرط شئ»؛ یعنی مشروط بودن تفسیر قرآن به استمداد از قرآن و در کنار آن از نوع «بشرط لا»؛ یعنی مشروط بودن تفسیر قرآن به عدم استمداد از غیر قرآن حتی از سنت است.
نیز تا پیش از تدوین این کتاب دیدگاه قرآنیون در هیچ اثر مستقلی در کشور مورد توجه شایسته قرار نگرفت و شاید بتوان ادعا کرد که اساساً چنین جریانی شناخته شده نبود، اما پس از انتشار این کتاب این جریان مورد توجه نسبتاً گسترده قرار گرفت و دستمایه بسیاری از پژوهشها شد.
این کتاب پس از انتشار مورد استقبال فراوان فاضلان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه قرار گرفت و در سال انتشار از سوی جشنواره بین المللی فارابی به عنوان کتاب برگزیده و متعاقب آن در همایش سال حوزه نیز به عنوان کتاب سال حوزه معرفی و مورد تشویق قرار گرفت.
افزون بر برگزاری کرسی نظریه پردازی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که متن آن در پایان چاپ پیشین کتاب انعکاس یافت تا کنون چندین جلسه به هدف نقد و بررسی کتاب برگزار شد که دو مورد آن به همت انجمن قرآن پژوهی و نمایشگاه بین المللی قرآن در قم و تهران بوده است. نیز شمار زیادی از فاضلان حوزه پس از تدوین این کتاب و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی در باره چگونگی تعامل سنت در برابر قرآن، در نگاشتههای خود به این مبحث توجه ویژهای کردند و در دفاع یا ردّ یا پذیرش بخشی از آن، البته گاه بدون رعایت امانت در نقل و تأثیر پذیری از این کتاب! قلمفرسایی نمودند.
از سویی دیگر، به لطف الهی و با الهام از اثر نگارنده، دو واحد درسی با عنوان «رابطه کتاب و سنت» در برخی از رشتههای مربوط به مطالعات قرآن و حدیث در مراکز آموزشی مختلف حوزه و دانشگاه و در پی آن استفاده از این کتاب به عنوان متن درسی در مقاطع ارشد و دکترا، مورد توجه ویژه قرار گرفت. همچنین در سال ۱۳۹۷ بنا به پیشنهاد مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور و با همکاری دانشگاه قرآن و حدیث کتاب «رابطه قرآن و سنت» که متنی برگرفته از کتاب مورد اشاره است، به عنوان متن درسی مقطع کارشناسی تدوین و انتشار یافت.
اینک که این مقدمه را مینگارم، قریب به پانزده سال از انتشار کتاب «رابطه متقابل کتاب و سنت» میگذرد و سالها است که با پایان یافتن انتشار، کتاب از دسترس محققان و علاقهمندان خارج شده است.
نگارنده چند سالی مترصد فرصت مناسبی بود تا ضمن بازنگری اساسی در متن کتاب، آن را مجدداً منتشر سازد؛ تا آن که در بهار سال ۱۳۹۷ و نیز برای بار دوم در بهار سال ۱۴۰۰، این فرصت فراهم شد و کتاب طی دو مرحله مورد بررسی و مداقه مجدد و گسترده قرار گرفت و در کنار حذف یا جابجایی بخشی عمدهای از مباحث، غنی سازی مصادر کتاب، ویرایش ادبی و محتوایی و جایگزینی آیات و روایات معرّب، مطالب فراوانی بر آن افزوده شد و در ساختار فصول کتاب تغییرات زیادی داده شد؛ به گونهای که کتاب از پنج فصل به هفده فصل تغییر یافت. مقایسه کتاب پیشین با این کتاب در چهار زمینه: محتوا، ساختار، منابع و حجم، گستردگی میزان تغییرات در کتاب کنونی را آشکار میسازد. از این جهت خوشوقت هستم که کتاب با ویرایش علمی و ادبی مناسب و ان شاء الله تعالی با کمترین ایراد، در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
علاقهمندان برای تهیه کتاب و دیگر آثار استاد علی نصیری میتوانند به سایت طاقچه به آدرس https://taaghche.com/book/29030 مراجعه نمایند.