ما کلّی روحانی معمم پرورش میدهیم که هیچ بویی از اجتهاد، حتی در ادنی مراتب آن نبردهاند؛ نتیجه این است که ما نهتنها پیشرفتی به لحاظ تولید علم نمیکنیم، بلکه بالعکس، بعضی از این افراد صرفاً به حفظ کردن ترجمههایی از متون غربی اکتفا میکنند و همانها را ارائه میدهند. نزول سطح علمی حوزه به همین دلیل است.
به گزارش شبکه اجتهاد، آنطور که در خبرها آمده، قرار است آزمون ورودی مراکز فقهی در سال آینده بهصورت مشترک برگزار گردد. «مجله فکری تحلیلی حوزه و روحانیت»، درباره این آزمون پای سخن حجتالاسلام مهدی رهنما دبیر شورای مؤسسات تخصصی فقهی قم نشسته است. او از دانشآموختگان دو مرکز تخصصی فقهی امام محمد باقر(ع) و ائمه اطهار(ع) است که از سال ۸۸ تدریس علوم حوزوی را آغاز نموده و از سال ۹۱ مدیریت مرکز تخصصی امامین عسکرین(ع) را برعهده گرفته است.
جمع شدن مراکز تخصصی فقهی قم، یک اتفاق خوب است که با توجه به تفاوت مشی مستقل این مراکز، بسیار هم جالب به نظر میرسد. این اتفاق چگونه رقم خورد؟
دو سال پیش در ایام آخر سال بود که محضر سید علی آقای شبیری زنجانی مدیر مدرسه امام باقر(ع) بودیم. ایشان در آن جلسه ایدهی نزدیک کردن مراکز فقهی به همدیگر را مطرح نمودند. البته پیش از آن هم فکر این کار در ذهن بنده بود؛ به این واسطه که من سابقهی تحصیل در دو مرکز فقهی حضرت آیتالله زنجانی(حفظه الله) و مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی(ره) را تجربه کرده بودم و واقعاً از اینکه این مجموعهها از همدیگر و از برنامههای هم خبر ندارند رنج میبردم و شاهد بودم که بسیاری از همپوشانیها میتواند اتفاق بیافتد؛ ولی بهدلیل عدم ارتباط مجموعهها با هم، این اتفاق نمیافتاد. مثلاً یک نشست علمی خوب که در مرکز امام باقر(ع) برگزار میشود، طلبههای دیگر مراکز هم میتوانند شرکت کنند؛ یا ممکن است یک مرکز بهدنبال طلاب فاضل برای تدریس باشد؛ یا مرکز دیگری بهدنبال محقّقان قوی و جوان نخبه باشد؛ در اینگونه موارد این مراکز میتوانند از طلاب فاضل دیگرمراکز که مناسب این کار هستند استفاده کنند.
نکتهی دیگری که نباید دور از نظر داشت این است که تعداد مؤسسات فقهی در چند سال اخیر، رشد خیرهکنندهای داشته است؛ مثلاً در سال ۸۸ حدود شش، هفت مؤسسه فقهی در قم وجود داشت؛ ولی با یک رشد جهشی این رقم در عرض شش سال به بیست و شش یا هفت مؤسسه رسیده است. خود این رشد نیز دلیل دیگری بود برای شکلگیری ارتباط این مراکز با همدیگر؛ زیرا این ارتباط میتواند بستر انتقال تجربیات مؤسسات قدیمیتر به مراکز جدیدتر باشد. این همگرایی بحمدالله در دانشگاهها خیلی پررنگتر است؛ ولی در حوزه هنوز کمرنگ است. این دغدغه اصلی ما بود و تلاش کردیم که دست کم این دو مجموعه بزرگ را به هم نزدیک کنیم.
پس از ورود سید علی آقای شبیری به این بحث و پیگیری موضوع، این حرکت کلید خورد و ایشان با توجه به ارتباط من با چند مرکز فقهی، امر فرمودند که لیست مدعوین به جلسه مشترک مراکز فقهی را تنظیم نمایم. لیستی از چهارده مؤسسه و مسؤولان مرتبط تنظیم شد و در اولین جلسه این نشست، همه مدعوین از چهارده مؤسسه تخصصی فقهی حاضر شدند. در آن جلسه آقایان – با توجه به حسن ظنّشان – بنده را بهعنوان دبیر این نشست منصوب کردند و شکر خدا، از آن تاریخ تاکنون جلسات را بهصورت منظم – ماهی یک جلسه – برگزار کردهایم. تابهحال یک دور کامل چهارده جلسه در چهارده مرکز فقهی برگزار شده و در حال حاضر دوره دوم جلسات آغاز شده است. برای جلسات، آییننامه داخلی تنظیم شده و روال داخلی هم منظم شده است.
چه شد که به فکر برگزاری آزمون ورودی مراکز فقهی بهصورت متمرکز افتادید؟
از موضوعاتی که در این جلسات مطرح شد این بود که تعدد آزمونهای ورودی، باعث اذیتشدن طلاب و پایین آمدن کیفیت آزمونها میشود. مثلاً سال گذشته در فاصله دو روز چهار آزمون ورودی برگزار شد؛ یعنی هر نیمروز یک امتحان! طلابی که دوست داشتند شانس خود را در این مؤسسات امتحان کنند باید در عرض ۴۸ ساعت حدود ده ساعت را در جلسه امتحان میگذراندند! این مسأله، هم از حیث روانی برای طلاب آزاردهنده بود و هم به لحاظ هزینه، اسراف. بهعلاوه برای طلاب این مسأله مطرح بود که آیا امکان ندارد با یک هماهنگی کوچک بین این مراکز، این فشار از روی ما برداشته شود؟! لذا بحث طراحی امتحان ورودی مشترک مطرح شد و الحمدلله مدیران هم خیلی خوب استقبال کردند و نُهمجموعه در این طرح شرکت کردند.
سبک کار ثبت نام را بر چه اساس تعریف کردهاید؟
سبک کار به این صورت است که پس از آغاز ثبت نام در فروردین ماه سال آینده، داوطلبان در سایت آزمون ورودی ثبتنام میکنند. در هنگام ثبت نام، امکان انتخاب هفت مرکز از نُه مرکز برای هرطلبه وجود دارد که این عدد به انتخاب مدیران مراکز بود. پس از برگزاری آزمون، نتیجهی آن، هم در اختیار خود طلبه و هم در اختیار هفت مجموعه انتخابی او قرار میگیرد و این خود مراکز هستند که بر اساس نمرات بالاتر، برای مصاحبه شفاهی از طلاب دعوت بهعمل میآورند.
چطور به یک استاندارد مورد قبول برای تمام مؤسسات حاضر در این طرح رسیدید؟
در کارگروه مدیران، یک کارگروه علمی برای این کار تعریف شده است که پنج عضو دارد و این گروه سؤالات را تنظیم میکنند. از سوی دیگر یک کارگروه اجرایی برای برگزاری امتحان تعریف شده است که سه مجموعه، متصدی کارهای اجرایی این بحث هستند و در حال حاضر تبلیغات این کار شروع شده است. خود برگزاری آزمون ورودی مشترک نیز زمینه خوبی برای نزدیکی بیشتر مجموعهها شده است.
چرا فقط نُه مرکز از چهارده مرکز فقهی، این آزمون مشترک را پذیرفتهاند؟
البته چهارده مرکز در ابتدای کار بود و بعد دو مرکز دیگر به این نشست دعوت شدند. برخی از این مجموعهها امتحان سطوح ندارند و صرفاً در درس خارج تمحّض دارند. مجموعه امام رضا(ع) و مجموعه حضرت آیتالله وحید خراسانی یعنی مجموعه باقرالعلوم(ع) گفتند که هدف ما جذب طلاب با اولویت مناطق خاص است. مثلاً اولویت مرکز امام رضا(ع) تقویت بنیه طلاب حوزه علمیه خوزستان است؛ هرچند محصور به آنجا نیست. یا سیاست اصلی مرکز باقرالعلوم(ع) تقویت طلاب مراکزی است که بیشتر در معرض هجوم وهابیت قرار دارند. دو مجموعه دیگر هم با توجه به اینکه این تجربه اول بود، گفتند که در سالهای آتی به این طرح ملحق خواهیم شد. لذا نُه مجموعه در این طرح حاضر شدند.
البته نفس همگرایی مؤسسات تخصصی یک کار زیبا و پرفایده است.
بله؛ این جلسات نماد زیبایی شده است از اینکه میشود در حوزه هم کار مشترک انجام داد. البته این جلسات قدم اول این اقدام مشترک هستند و در گامهای بعدی باید با راهاندازی سامانههای خبررسانی مخصوص طلاب این مراکز، آنان را از برنامههای مراکز دیگر نیز مطلع نمود. گام نهایی که بهنظر من بسیار اهمیت دارد، برگزاری جلسات مشترک معاونتهای پژوهش این مؤسسات با یکدیگر است. خیلی از طرحها را نمیتوان بهتنهایی انجام داد یا برای ورود به آن نگرانیهایی وجود دارد؛ ولی وقتی ارتباط باشد و اطلاع از اینکه یک مرکز وارد این کار شده است، ترس کم میشود. بعضی از کارها هم باید بهصورت مشترک برگزار شود؛ مثل برگزاری المپیادهای علمی.
اصل حضور در این مؤسسات تا چه حد میتواند در تقویت روحیه علمی و طلبگی مؤثر باشد؟
قابل انکار نیست که درسهای عمومی سطوح از نظم قابل قبولی برخوردار نیستند. بر اساس آمارهایی که ما داریم، درصد بسیار پایینی از کسانیکه در این دروس شرکت میکنند، توانایی قبول شدن در آزمون ورودی مؤسسات فقهی را دارند. آمارهایی که از امتحانات حوزه داده میشود اعتبار چندانی ندارد؛ چون در این امتحانات برای جلوگیری از اعتراضات طلبهها، سطح امتحانات تنزّل داده شده است. برای همین طلابی هستند که متأسفانه بدون حضور در کلاس، مطالعه و مباحثه و فقط با خواندن کتابهای مرحوم مسلم قلیپور نمره ۲۰ میگیرند!
فضای دروس آزاد ما به سمت دانشگاهیشدن میرود. کافی است وارد پنل درسی طلبه در سایت حوزه بشوید؛ میبینید که تعداد واحدهای درسی درج شده و همچنین آمده است که چندواحد گذرانده شده و چند واحد باقیمانده است. به صورت ناخودآگاه مهمترین دغدغه طلبه این میشود که واحدهای باقیمانده را پاس کند و این دقیقاً شکل دانشگاه است؛ اما یک دانشگاه بینظم! در حالیکه ما در مجموعه تخصصیمان، اصلاً کاری با امتحانات مرکز مدیریت نداریم و از طلبه میخواهیم که مطالعه دقیق و مباحثه نماید و این موضوع را از تکتک طلاب پیگیری میکنیم. فضای این مؤسسات، فضای نظم، جدّیت و کار علمی و افق کار ما ملّاشدن طلبه است. البته این هدف در دروس آزاد هم هست؛ ولی متأسفانه جوّ غالب خراب شده است. خصوصاً اینکه در سیستم رایج درسی حوزه، اساس بر تعمیق نیست و حتی برای امتحانات، معمولاً بخشی از کتاب حذف میشود. در حال حاضر رسائل، مکاسب و کفایه به شانزده قسمت تقسیم شده است تا متناسب با زمانبندی آموزشی امکان به پایان رساندن آن برای استادان حوزه باشد. در این تقسیمبندی، در طول روز از هر طلبه چهار درس اصلی به همراه یک درس فلسفه میخواهند. در حالی که اگر طلبه بخواهد مطالعه، مباحثه و حضور در درس را داشته باشد، به این تعداد درس نخواهد رسید. البته گفته شده است که طلبه میتواند طی چهار تا شش سال این دروس را بخواند؛ ولی این فقط در لفظ است و هنوز سیستم بر همان روال قبلی است و سالهای یازدهم و دوازدهم در آییننامه فرهنگسازی نشده است.
در عمل هم طلبه چون به پنج درس در روز نمیرسد، دو درس را به کلاس میرود و دو درس دیگر را با جزوه یا نوار میخواند که نوار هم نظم درستی ندارد و معمولاً نامنظم میشود. اما در نیمسال اول وقتی طلبه دروسش را با جزوه امتحان میدهد، میبیند که همان مقدار مطالعه هم لازم نبوده و فقط با خواندن جزوه میتواند در امتحان موفق شود. کافی است بهصورت تصادفی از چند طلبه در این سیستم آموزشی بپرسید که در روز چند ساعت روی درسها مطالعه، مباحثه و کار میکنند.
نکته دیگری که بد نیست به آن اشاره کنم این است که ما چندین مرکز تخصصی غیر فقه و اصول در قم داریم؛ مثل مجموعه حضرت آیتالله مصباح(حفظه الله)، مرکز قضا و برخی دیگرمراکز تخصصی مربوط به حوزه که مشغول به فعالیت هستند. در تمام این مراکز، طلبه باید صبح به دروس عمومی برود و فقه و اصول بخواند و عصر هم باید در دروس این مراکز شرکت کند. ببینید چه فاجعهای اتفاق میافتد! نتیجه این است که ما کلّی روحانی معمم پرورش میدهیم که هیچ بویی از اجتهاد، حتی در ادنی مراتب آن نبردهاند؛ نتیجه این است که ما نهتنها پیشرفتی به لحاظ تولید علم نمیکنیم، بلکه بالعکس، بعضی از این افراد صرفاً به حفظ کردن ترجمههایی از متون غربی اکتفا میکنند و همانها را ارائه میدهند. نزول سطح علمی حوزه به همین دلیل است.
اما در مجموعه تخصصی ما، طلبه در روز یک رسائل، یک مکاسب و یک فلسفه میخواند. برای هرکدام از رسائل و مکاسب موظف است دوساعت مطالعه و مباحثه کند و برای فلسفه هم یک ساعت اعمّ از مطالعه و مباحثه داشته باشد؛ بنابراین طلبه در طول روز باید نُه ساعت کار علمی انجام دهد. البته طلاب ما دوره چهارساله را در طول پنج سال میخوانند. ضمن اینکه طلاب خودشان اعلام میکنند که ما در آن هفته چند ساعت کار کردهایم و ما هم این موضوع را بررسی میکنیم و اگر شاهد کمکاری باشیم، این موضوع را پیگیری میکنیم.
به خاطر همین کم کاریها و بینظمیها است که در نوع طلاب شاهد نوعی بحران هویت هستیم.
حوزه کارکردهای فراوانی دارد و جامعه ما به برکت نظام جمهوری اسلامی و انقلاب، تشنهی طلبهی فاضل است. طلبهای که بهصورت خوب و دقیق و عمیق دروس سطح و خارج را در طول ده سال وقت بگذارد و بخواند، بهواسطهی نیاز بالای جامعه بیکار نمیماند. کافی است نگاهی به خروجیهای مدرسه تخصصی فقه حضرت آیتالله شبیری زنجانی بیاندازید؛ چون این مدرسه پانزده سال است که کار خودش را آغاز نموده و در حال حاضر ما که ورودی سال دوم این مدرسه بودیم – و تعدادمان هفده نفر بود – هرکدام در مجموعهای فعال هستیم. اما اگر کار بهصورت منظم و بر اساس تعمیق و تحقیق مطالب پیش نرود، نتیجه همین میشود که امروز شاهد آن هستیم.