قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / حوزه وظیفه خود را پاسخگویی می‌داند نه راهبری/ ضرورت حضور فقه در جامعه، برای مردم ملموس نیست/ حوزه نسبت به «آینده‌پژوهی» بدبین است!
حوزه وظیفه خود را پاسخگویی می‌داند نه راهبری/ ضرورت حضور فقه در جامعه، برای مردم ملموس نیست/ حوزه نسبت به «آینده‌پژوهی» بدبین است!

استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم در گفتگوی اختصاصی با شبکه اجتهاد:

حوزه وظیفه خود را پاسخگویی می‌داند نه راهبری/ ضرورت حضور فقه در جامعه، برای مردم ملموس نیست/ حوزه نسبت به «آینده‌پژوهی» بدبین است!

به طور سنتی مواجهه فقه در فضای افتاء بوده است. البته در مواردی همین افتاء و استفتاء منجر به جریان سازی نیز شده است، مثل فتوای مرحوم میرزای شیرازی در قضیه تنباکو و یا فتوای مرجعیت عراق در حرمت پیوستن به حزب بعث و یا مقابله با جریان‌های تکفیری. اما باید توجه داشت که تا وقتی ضریب نفوذ فقه در جامعه افزایش پیدا نکند، نمی‌تواند جریان سازی اجتماعی نماید. مسلما فقه با ظرفیت‌هایی که دارد می‌تواند تبدیل به یکی از کنشگرهای جدی در سطح جامعه شود، اما این در صورتی است که جامعه و یا حداقل بخشی از جامعه، به فقه و توانمندی آن باور داشته باشند، و این باور در صورتی در جامعه محقق می‌شود که آثار اجتماعی فقه در زندگی آنها ملموس باشد.

اختصاصی شبکه اجتهاد: بررسی و شناخت آینده، یکی از نیازهای اساسی سازمان‌ها برای بقا در محیط به شدت رقابتی و با تغییرات گسترده می‌باشد. امروزه سرعت تغییرات آنچنان سرسام‌آور است که دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی کنار آمد و اگر با تغییرات همگام نشوید، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهید شد. اما آیا امکانی برای اطلاع یافتن از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعا در مورد آینده هیچ چیز قطعی و یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه آینده‌پژوهی است. اما اصل دیگری هم با این مضمون وجود دارد که انسان می‌تواند در سرنوشت آینده تاثیرگذار باشد. آینده‌پژوهی فراتر از پیشبینی و دانش شناخت تغییرات است و شناخت آینده از حیاتی‌ترین علوم مورد نیاز هر ملتی می‌باشد. شاید بتوان بزرگترین هنر آینده‌اندیشی و آینده‌پژوهی را ایجاد آمادگی برای رویارویی با آینده دانست. بزرگترین دستاورد دانش نوپای آینده‌پژوهی این است که امروز به خوبی درک می‌کنیم که برای آینده به چه چیزی نیاز هست و برای چه مسائلی باید خود را آماده کنیم. در حال حاضر چند سالی است که رشته آینده‌پژوهی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری فعال شده است. اما در حوزه‌های علمیه هنوز چنین رشته‌ای ایجاد نشده و همواره حوزه‌ها در نقش واکنش به اتفاقات عمل می‌کنند و از پیش‌بینی اتفاقات آینده ناتوان هستند. حجت‌الاسلام محمدرضا فلاح، از معدود افرادی است که در عرصه آینده پژوهی مشغول به فعالیت است و با آن آشنایی دارد. پژوهشگر مرکز پژوهشی دبیرخانه مجلس خبرگان معتقد است در میان مسؤولان و تصمیم گیران حوزه، ضرورت تشکیل رشته ای به نام آینده پژوهی وجود ندارد. این پژوهشگر حوزه علمیه قم البته معتقد است حوزه اگر به این امر بپردازد می تواند به یکی از کنشگرهای اصلی جامعه تبدیل شود.

اجتهاد: چرا در حوزه ها، رشته تخصصی به نام «آینده پژوهی» وجود ندارد؟

فلاح: چند دلیل برای نبود چنین رشته‌ای در حوزه وجود دارد:

الف: مسئولان و تصمیم گیران در حوزه، هنوز به این نتیجه نرسیدند که چنین رشته‌ای در حوزه ضرورت دارد و باید باشد. تا وقتی چنین ضرورتی احساس نشود، برای ایجاد این رشته در حوزه تصمیم‌گیری نمی‌شود.

ب: حوزه از دیرباز نسبت به وارادات از غرب نگاه بدبینانه داشته و این رشته نیز از جمله رشته‌هایی است که در فرهنگ اسلامی سابقه نداشته و در جهان غرب برای نخستین بار به عنوان یک رشته دانشگاهی و آکادمیک مطرح شده است. وقتی در محیط حوزوی از چنین رشته‌ای صحبت می‌شود چون موطنی غربی دارد و از غرب آمده است نسبت به آن واکنش منفی ایجاد می‌شود.

ج: از آنجا که این رشته از غرب آمده، مبانی و محتوای آن مبتنی بر جهان بینی غربی هست و با مبانی دینی در تعارض است. باید منابع آموزشی و پژوهشی این رشته که با مبانی دینی ما همخوانی داشته باشد تولید شود، تا بتوان به سمت ایجاد چنین رشته‌ای رفت.

د: از آنجا که چنین رشته‌ای تاکنون نبوده، اساتیدی که بتوانند درسهای این رشته را تدریس نمایند، وجود ندارد، و باید اساتیدی که تخصص دارند در موسسات پژوهشی ویژه‌ای آموزش یابند و بعد چنین رشته‌ای  تاسیس شود.

ه: نسبت این رشته با علوم اسلامی مشخص نیست. یعنی مشخص نیست که این رشته چه خدماتی به علوم اسلامی می‌تواند ارائه نماید و همچنین علوم اسلامی چگونه می تواند به این رشته کمک نماید.

اجتهاد: واکنش حوزه ها و فقه نسبت به تحولات روز، همواره واکنشی بوده است. چرا حوزه ها کمتر «کنش»ی در این رابطه داشته اند؟

فلاح: حوزه وظیفه خود را پاسخ گویی می‌داند، و پاسخ گویی در جایی تحقق می‌یابد که مسئله‌ای باشد، بنابراین مسئله‌ای باید باشد تا حوزه بدان پاسخ بدهد. چنین رویکردی سبب می‌شود که حوزه همواره در مقام واکنش باشد. اما اگر حوزه به دیگر وظایف خود توجه داشته باشد رفتار حوزه نیز متفاوت خواهد شد. مثلا اگر حوزه وظیفه خود را راهبری جامعه بداند و یا وظیفه خود را تربیت جامعه بداند، طبعا تبدیل به یک کنشگر خواهد شد.

اجتهاد: آیا مواجهه «فقه» با مسائل روز، صرفا در سیستم افتاء متمرکز است یا آن که اموری همچون جریان سازی و کنشهای اجتماعی نیز در دستور کار آن قرار می گیرد؟

فلاح: به طور سنتی مواجهه فقه در فضای افتاء بوده است. البته در مواردی همین افتاء و استفتاء منجر به جریان سازی نیز شده است، مثل فتوای مرحوم میرزای شیرازی در قضیه تنباکو و یا فتوای مرجعیت عراق در حرمت پیوستن به حزب بعث و یا مقابله با جریان‌های تکفیری. اما باید توجه داشت که تا وقتی ضریب نفوذ فقه در جامعه افزایش پیدا نکند، نمی‌تواند جریان سازی اجتماعی نماید. مسلما فقه با ظرفیت‌هایی که دارد می‌تواند تبدیل به یکی از کنشگرهای جدی در سطح جامعه شود، اما این در صورتی است که جامعه و یا حداقل بخشی از جامعه، به فقه و توانمندی آن باور داشته باشند، و این باور در صورتی در جامعه محقق می‌شود که آثار اجتماعی فقه در زندگی آنها ملموس باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky