در جلسات مجمع، از حقوقدانان و علمای دیگر هم استفاده میشود و نهایتاً یک سیاقت و قالب فقهی، بروندادهای آن جلسه پیدا میکند و در قالب فتوا ارائه میشود. البته در کنار فتواها، توصیههایی هم نوعاً قرار میگیرد. یک بخش از مصوبات، همان فتاواست و یک بخش هم توصیات است. نحوه عرضه هم بدینصورت است که در همه مقالات وارده اولاً جلسات مختلفی پیرامون موضوعاتی که در دستور کار قرار گرفته برگزار میشود و جلسهای طولانی، نسبت به آن موضوع بررسی میشود.
اختصاصی شبکه اجتهاد: مجمع جهانی فقه جده در عمل به مصوبه صادره از دوره سوم کنفرانس سازمان همکاری اسلامی با عنوان «دوره فلسطین و قدس» تأسیس شد. اعضای مجمع جهانی فقه اسلامی، از فقها، دانشمندان و اندیشمندان در زمینههای مختلف معرفت فقهی، فرهنگی، علمی و اقتصادی و از تمامی نقاط جهان هستند. هدف این افراد بررسی مشکلات زندگی معاصر و انجام اجتهادی اصیل و کارآمد با هدف ارائه راهحلهای برخاسته از منابع اسلامی و ناظر به پیشرفت تفکر اسلامی است؛ و با توجه به بیانیه مکه مکرمه، سازمان کنفرانس اسلامی تعدادی از اقدامات قانونی و اجرایی را انجام داد تا اراده رهبران مسلمان در خصوص ایجاد مجمع جهانی فقه اسلامی تحقق یابد. مجمعی که اجتهادهای فقها و حکمای مسلمانان در هم آمیزد و پاسخی به مسائل برآمده از تحولات زندگی معاصر ارائه دهد. جهت آشنایی بیشتر با این مجمع گفتگویی با استاد احمد مبلغی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی انجام دادیم. مشروح سخنان وی از نگاه شما میگذرد.
مجمع فقه جده چیست؟
مجمع فقه جده یک سازمان رسمی و متشکل از نمایندگان رسمی کشورهای اسلامی و وابسته به سازمان همکاریها اسلامی است که یک نهاد بینالمللی است؛ بنابراین نهادی رسمی و برخوردار از نمایندگان رسمی کشورهای اسلامی است. البته درکنار نمایندگان عضو، دارای اعضایی هم هست که به انتخاب خود مجمع فقه انجام میگیرد و همچنین دارای کارشناسانی است. در حقیقت این سه بخش تشکیلدهنده جلسات فقه جده هستند.
کار مجمع چیست؟
کار مجمع، پرداختن به مسائل مهم فقهی به مسائل فراروی جهان اسلام در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی معاملاتی و…است. مجمع فقه دارای یک ریاست و یک دبیر کل است. جریان امور به دست دبیر کل است و ممکن است از علما و فقهای کشورهای مختلف انتخاب شود؛ یعنی چنین فضایی باز است. یکبار از تونس، یکبار از اردن، یکبار از سودان و…انتخاب شدهاند. ولی ریاست آن ثابت و به عهده یک فرد عربستانی است. مقر مجمع در جده است ولی هر دوره جلسه آن در یک کشور برگزار میشود.
عملیات فقهی مجمع نسبت به قضایای قابلتوجه است. به این معنا که درخواست مقاله از شخصیتهای مختلف از سه حال خارج نیستند: یا اعضای رسمی هستند (اعضای نماینده) یا اعضای غیر نماینده و یا کارشناسان. تشکیل جلسه هم پیشاپیش با اعلام همراه نیست بلکه با درخواست از سه بخش فوق انجام میگیرد.
شیوه کار مجمع جده
در جلسات مجمع از حقوقدانان و علمای دیگر هم استفاده میشود و نهایتاً یک سیاقت و قالب فقهی، بروندادهای آن جلسه پیدا میکند و در قالب فتوا ارائه میشود. البته در کنار فتواها، توصیههایی هم نوعاً قرار میگیرد که یک بخش مصوبات که همان فتاواست و یک بخش هم توصیات است. نحوه عرضه هم بدینصورت است که در همه مقالات وارده اولاً جلسات مختلفی پیرامون موضوعاتی که در دستور کار قرار گرفته برگزار میشود و جلسه طولانی نسبت به آن موضوع بررسی میشود. فردی تحت عنوان عارض پیاپشی، مقالات را خلاصهبرداری نموده و آنها را در یک فرصت کافی عرضه میکند. صاحبان مقاله در ابتدا میتوانند استدراکات و نکات ناگفته و احیاناً ملاحظهای نسبت به نوع عرضه داشته باشند را بیان کنند. بعد این بحث به کمیسیون ویژهای وارد شده و آنجا مورد بررسی بیشتر قرار میگیرد. نهایتاً هم یک کمیته سیاقت نهایی وجود دارد که همه فتاوا و دیدگاهها که در کمیسیونها بحث شده آنجا میرود و آنها قالب نهایی ارائه میدهند و بعداً مورد تصویب هم قرار میگیرد.
از نکات برجسته مجمع فقهی جده این است که در جلسات اگر نقدهای جدی نسبت به یک موضوع وارد شود به طوری که احساس کنند کافی نیست، دوباره ارجاع میشود تا بحث خوب پختهتر شود، گرچه سالیانی طول بکشد. آیتالله تسخیری هم که نماینده جده است حضور بسیار فعالی در آن جلسات داشته است.
گفتم این فتوای شیعه نیست!
یکبار بنده بهتنهایی در جلسه مجمع شرکت کردم و آنجا بحث از ماهیها شد. گفتند نظر شیعه اینچنین است. من در آن جلسه گفتم نظر شیعه اینچنین نیست و آنها قبول نکردند. لذا کلاً از دستور خارج شد تا دوباره مطالعه شود.
حیاط خلوت خدا برای انسان
همچنین در الجزایر بحث این بود که از طریق ظرفیتها و قابلیتهای در ژن، ما میتوانیم به شناخت مجرم دست پیدا کنیم. حال آن را فتوا دهیم یا خیر. بحثهایی زیادی بازگو شد. من گفتم اصولاً از دین استفاده میشود که یک حیاطخلوتی را برای خدا انسان گذاشته است. آن حیاطخلوت، تمام تربیتها و به خود آمدن مخصوص خداست. ما اگر بتوانیم از قابلت های ژن به جرمها دست یابیم روا نیست آن را به شناخت همه جرمها تجویز کنیم. گاهی به حیات خلوت خدا نفوذ پیدا کرده و آن را تخریب کردهایم و اساس امکان بازگشتن طرف را منتفی کردهایم. بعضی از جرمهایی که اجتماعی هستند منظور نیست؛ اما اینکه شما یک تجویز مطلق نسبت به این مسئله داشته باشید درست نیست. دو روایت از شیعه و سنی هم وجود دارد. حتی رئیس جلسه هم نظریه بنده را قبول کرد و آن منتفی شد و همه بحثهای آن جلسه به جلسه دیگر موکول شد.