برخی فقیهان «طربانگیز بودن» را از مؤلفههای غنا برشمردهاند که به نظر رهبری، این ارتباط بین طربانگیز بودن و غنا که از سوی فقیهان صورت گرفته منجر به ابهام شده است و طربانگیز بودن دخلی در مفهوم غنا ندارد و اطراب، مناط و ملاک برای حرمت نیست. ایشان با مفهومیابی طرب در دیگر کتب لغویون ثابت میکند که طرب، خود یک مفهوم دیگری داشته و در معنای غنا مدخلیتی ندارد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، سومین نشست از سلسله نشستهای پژوهشی با موضوع «روششناسی اجتهادی حضرت آیتالله خامنهای براساس کتاب درسنامه غنا و موسیقی»، روز یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸، در محل مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی در قم برگزار شد.
در این نشست، استاد احمد مبلغی، رئیس مؤسسه تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، به ادامه مباحث جلسه قبل که با همین موضوع برگزار شده بود پرداخت و گفت: اگر ارکان استنباط رعایت نشود، عملیه الاستنباط اتفاق نمیافتد و اگر یکی دو رکن، آورده نشود، عملیه الاستنباط با منقصت مواجه خواهد بود.
گرایشهای عمومی، مانع از عمیله الاستنباط
استاد مبلغی گفت: گرایشها و رویکردهای عمومی (که گاه به خاطر تأثیر پذیری فقیه از جامعه اتفاق میافتد) هر چند «عنلاشعور» باشند، در منهج و روش استنباط فقیه مؤثر است. از طرفی هم فقط قواعد اصولی نیست که به استنباطها شکل میدهد بلکه نظریات و دیدگاههای فقها نقش عمده در روش استنباط و شکل استنباط دارند. برای رهایی از گرایشهای عمومی که خود مانع از استنباط دقیق است، باید به نظریات و دیدگاهها توجه شود و به آنها پرداخته شود. به نظر من عمده عنصری که میتواند فقه را فقه معاصر کند همین توجه به نظریات است؛ چرا که به فقیه نگاه و بصیرت میدهد.
وی در ادامه با اشاره به تکنیک استنطاق نص گفت: این تکنیکها منهجساز است و فقیه با استفاده از این تکنیک و مجموع تکنیکها میتواند زوایای جدیدی از نص را کشف کند که تا آن زمان(زمان به کارگیری تکنیک) مغفول مانده است.
فقه اللغه، رکن دیگر عملیه الاستنباط
مبلغی گفت: در ادامه مباحث جلسه قبل، به بحث فقه اللغه به عنوان رکن سوم از ارکان استنباط میرسیم. شاید برای برخی بررسی لغوی، با مراجعه به کتب لغت، حاصل شود اما این مطلب فراز مهمی از اجتهاد را تشکیل میدهد. در کتاب رهبری نکات و مطالبی در حوزه فقه اللغه شکل گرفته که درخور توجه است.
ویژگی فقه اللغه در عملیه الاستنباط آیتالله خامنهای
وی در ادامه به ویژگی فقه اللغه در کتاب رهبری اشاره کرد و گفت: ویژگی برجسته فقه اللغه موجود در این کتاب شفافسازی و ابهامزدایی از واژههاست و این مطلب مکرر در این کتاب دیده میشود. از تحلیلهای معظم له نسبت به واژهها در ارتباط با واژه غنا و واژههای پیرامونی آن که در فقهشان ارائه کردهاند این مهم فهمیده میشود.
سه اصل در جهت شفافسازی مفهوم واژهها در روش استنباط ایشان اتخاذ میشود:
اصل اول: رجوع دقیق به لغت و تحلیل آن بهویژه در شرایط:
۱- تراکم اقوال و اختلاف در معنای واژهها؛
۲- واژهسازیها در فضای بحثهای فقهی به دور از نگاه و دیدگاه واقعی در لغت.
مثلاً گاهی فقهاء برجسته به استناد اهل لغت، دست به تعریفهایی از واژهها زدهاند که از نظر فقیه مستنبِط، این تعریفها گره در کار شناخت مفهوم واژهها – مثل غنا در این کتاب – انداخته است.
طرب انگیز بودن، خارج از معنای غناست
استاد مبلغی به نمونههایی از اِعمال این اصل در کتاب معظمله اشاره کرد و گفت: مثلاً برخی فقیهان «طربانگیز بودن» را از مؤلفههای غنا برشمردهاند که به نظر رهبری، این ارتباط بین طربانگیز بودن و غنا که از سوی فقیهان صورت گرفته منجر به ابهام شده است و طربانگیز بودن دخلی در مفهوم غنا ندارد و اطراب، مناط و ملاک برای حرمت نیست. ایشان با مفهومیابی طرب در دیگر کتب لغویون ثابت میکند که طرب، خود یک مفهوم دیگری داشته و در معنای غنا مدخلیتی ندارد.
اصل دوم: محصور نماندن در لغت و ضرورت تحرک بر خاستگاههای چندگانه واژه به منظور نیل به همافزایی تبینی آن.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلش شورای اسلامی، اضافه کرد: از روش فقهی ایشان اینطور استفاده میشود که این اصل در جایی که لغویون اختلاف کردهاند به گونهای که ابهام در معنای واژه ایجاد شده و فضای فقهی نیز تحت تأثیر قرار گرفته است، باید رعایت شود. فقیه باید در این اختلافها منفعلانه عمل نکند بلکه با تمسک به این اصل و تکنیک ، باید از چالش اجمال و ابهام در مفاهیم خارج شود.
وی افزود: ایشان میفرماید: در معنای غنائی که موضوع حرمت است قرار نیست کلمات لغویون را ردیف کنیم بعد بگوییم صار مجملاً و بعد با قدر متیقنگیری از این غن،ا حکم الهی را تبیین کنیم. بلکه در این شرایط به عرف مراجعه کنیم اما نه برای تشخیض مفهوم بلکه نگاه میکنیم به مجموع استعمالاتی که اهل لغت، أهل عرف، اهل ادب و اهل فقه دارند تا اینکه مفهوم غناء روشن شود. به نظر ما راه در این شرایط منحصر در این است.
نگاه منفی مطلق به مفهوم لهو خطاست
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ادامه اظهار داشت: استعمال زیاد برخی واژهها در موارد منفی و تحریمی، باعث این میشود که فقیه و فقها با آن واژه با دید منفی نگاه کرده و با آن سلبی برخورد کنند. واژه لهو از این دسته واژگان است که حتی در نزد برخی، مناط حرمت واقع شده است.
وی ادامه داد: رهبری از کنار این واژه به راحتی عبور نکرده بلکه تحلیلی دو لایهای: واژگانی و گفتمانی ارائه کردهاند تا از سلبی اندیشی مطلب در اینگونه الفاظ محفوظ بماند. ایشان با تحلیلهای خود به این نتیجه میرسد که مطلق لهو حرام نیست بلکه لهوی که از راه خدا انسان را باز دارد حرام است و موسیقی هر چند تماماً لهو است اما در صورتی این لهو حرام است که مقید به قید مذکور باشد.
فقهالاقوال، رکن چهارم عملیه الاستنباط
دکتر مبلغی در ادامه، رکن چهارم از ارکان عملیه الاستنباط را مورد بحث قرار داد و گفت: رکن چهارم در عملیه الاستنباط، فقه الأقوال است که ما به برخی از عناصر اجتهاد رهبری در فقه الأقوال اشاره میکنیم.
۱. بررسی کاملاً اجتهادی اقوالِ مهم و سرنوشتساز با حوصله زیاد: به عنوان مثال کلام مرحوم فیض در غنا از جمله اقوال مهم است که ممکن است در نگاه فقیه در این بحث، مؤثر باشد، به همین دلیل دستیابی به مقصود واقعی ایشان یک ضرورت اساسی در فقه غنا است و نمیتوان بدون اجتهاد از کنار قول فیض گذشت؛ رهبری نیز قول ایشان را مورد بررسی دقیق قرار میدهند و در مییابند که در نگاه فیض دو غنای حرام و حلال داریم کما اینکه مرحوم امام خمینی نیز همین برداشت را از قول فیض داشته است.
وی در ادامه به توضیح این روش در عملیه الاستنباط رهبری به شکل اسلاید پرداخت و نمونهّایی از این عملیات را در کتاب ایشان در قالب اسلاید نمایش داد.
در پایان استاد مبلغی گفت: بحث در این مقام نیاز به جلسهای دیگر نیز دارد و ما به همین مقدار از مباحث اکتفا میکنیم تا إنشاءالله به شرط حیات به ادامه این مباحث بپردازیم.