عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان روش نظریه پردازی در علوم اجتماعی برگرفته از دیدگاه شهید صدر گفت: در نخستین مرحله، مسئله شناسی حائز اهمیت است که مدل مفهومی مسئله شناسی، محورهای شناخت مسائل کلان، گزینش مسئلهای راهبردی، پیامدشناسی مسئله، احراز اهمیت راهبردی مسئله و تبیین مسئله است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست «روش نظریه پردازی در علوم اجتماعی از دیدگاه شهید صدر» که در آمفی تئاتر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، به مروری بر جریان اسلامی سازی علوم در ایران پرداخت.
وی با بیان اینکه در دوره انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شدند، اظهارکرد: در این دوران در ایران هم همانند دیگر کشورهای اسلامی جریانی به نام اسلامی سازی علوم شروع شد که این کار یک دهه جلوتر از ایران در کشورهای فلسطین، عراق و مصر آغاز شده بود که آنان میخواستند علم را اسلامی کنند.
تمایل به مارک انقلابی در علوم
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی با اشاره به این مطلب که مجموعهای از بزرگان عرب به دنبال این موضوع بودند که علم را اسلامی کنند، تصریح کرد: در انقلاب اسلامی ما هم دولتمردان به این سمت تمایل داشتند که علوم مارک انقلابی داشته باشد که این امر با انقلاب فرهنگی دامن زده شد.
وی با بیان اینکه پس از مطرح کردن اسلامی سازی علوم در قدم بعدی برای رسیدن به هدف دیگری به نام اسلامی سازی علوم انسانی تلاشهایی انجام شد، اظهارکرد: در واقع این هدف حدود یک دهه بین متفکران و اندیشمندان بررسی شد که پس از این مرحله به نظام سازی رسیدیم.
بهمنی با بیان اینکه در این شرایط نظام سازی دراسناد راهبردی ما راه پیدا کرد، بیان داشت: در عین حال در اسناد شورای راهبردی قرآنی کشور هدف، توجه به همین موضوع است که نظام سازی صورت بگیرد.
عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور با اشاره به این مطلب که بعد از آن ما با مفهوم نظریه پردازی مواجه شدیم، تصریح کرد: در این وضعیت فضلایی از قم به رهبری نامه نوشتند که کرسیهای نظریه پردازی در محیط کشور ادامه پیدا کند و در عین حال ما در حال کوچ از یک مفهوم به مفهوم دیگر بودیم.
نظام سازی بدون نظریه پردازی نمیشود
وی با بیان اینکه نظام سازی بدون نظریه پردازی نمیشود، تصریح کرد: بعد از نظام سازی وارد روش شناسی شدیم که ابتدایی بودیم و به همین دلیل این بحران در پیش روی ما بود که در روش شناسی در آغاز بودیم و به همین دلیل اتفاقی رخ داد که از روش شناسی به نظریه و با کمک نظریه، نظامها سامان داده شد.
نویسنده کتاب «نظریه پردازی قرآن بنیان» ادامه داد: وقتی نظامها شکل گرفت و متراکم شد علوم شکل میگیرند و در همین راستا نیز میتوان این علوم را شناسنامه دار و با لیبل اسلامی معرفی کرد که درباره این موضوع میتوان به نظریه تکامل داروین اشاره کرد که این نظریه در همه علوم زیستی به چشم میخورد.
وی با اشاره به این مطلب که در دهه ۶۰ و ۷۰ در کشور تصمیم گرفته شد که جمعیت کنترل شود، اظهارکرد: در واقع این موضوع متأثر از نظریه جمعیت توماس مالتوس بود که او مطرح میکند که رشد جمعیت براساس تصاعد هندسی است اما رشد منابع غذایی براساس تصاعد حسابی است.
بهمنی با اشاره به دلایل مالتوس درباره کنترل جمعیت گفت: از آنجا که رشد جمعیت با رشد منابع غذایی همخوانی ندارد در راستای رسیدن به توسعه باید رشد جمعیت کنترل شود و از طرفی هیچکس از مالتوس نمیپرسد که این تصاعد حسابی از کجا آمده است و این نظریه به فلسفه انسان برمی گردد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی با بیان اینکه ما در اسلام انسان را خلیفه الله میدانیم که فقط دهان و روده خلق نشده است که فقط با دهان بخورد، بیان داشت: در واقع این خلیفه الهی میتواند منابع را گسترش دهد.
با علوم انسانی جمعیت در کشور کنترل شد
وی با اشاره به این مطلب که نظریه مالتوس در سراسر جهان و از جمله در کشور ما مسلط شد و حتی تا مرز عقیم شدن در کشور نیز پیش رفت، تصریح کرد: در واقع با علوم انسانی جمعیت در کشور کنترل شد و علوم پزشکی در این امر تأثیر چندانی نداشتند.
نویسنده کتاب «نظریه پردازی قرآن بنیان» ادامه داد: نظریات وقتی پذیرفته شدند منطقهای را شکل میدهند که بر اذهان و جامعه علمی مسلط شوند و به همین دلیل نیاز است که جامعه علمی و متدین ما توانایی نظریه پردازی و نقد نظریهها را پیدا کند چرا که ما در تسلط نظریههایی قرار گرفته ایم که خودمان از آن بی خبر هستیم.
نظریه پردازی در علوم انسانی بدون روش نمیشود
وی با بیان اینکه اگر لایههای فکری نظریات شناخته شوند با این موضوعات اغوا نخواهیم شد، تصریح کرد: در واقع پس از گذر از اسلامی سازی علوم به اسلامی سازی علوم انسانی و سپس به سمت نظریه پردازی رفتیم و در عین حال میتوان اینگونه نتیجه گرفت که نظریه پردازی بدون روش نمیشود.
بهمنی با اشاره به اینکه روش یعنی «مجموعهای از عناصر معرفتی و قواعد و مهارتهایی که کمک میکند به هدفی برسیم»، گفت: نظریهپردازی یک گزاره توصیفی، معرفتی از یک حقیقت بزرگ است که هستی و روابط آن را بیان میکند.
نظریه پردازی که از شهید صدر است همان معرفت توصیفی است
بهمنی با اشاره به این مطلب که نظریه پردازی که از شهید صدر است همان معرفت توصیفی است، اظهارکرد: این موضوع حقیقت کلان و جهان شمول را در هستی و روابط آن شرح میدهد.
وی درادامه دربیان نظریه «قدرت نرم» که مربوط به جوزف نای آمریکایی است، بیان داشت: قدرت نرم به معنای قدرت اثرگذاری بر خود، دیگری و دیگران است که تمام این نظریه معطوف به ایران بود چرا که آنها دیدند ایران توان مقابله با قدرتهای سخت را دارد و ایرانی هوش و توان برای مقابله با آنها را دارد به همین دلیل متوسل به قدرت نرم شدند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه اساس این نظریه اغوا کردن است، ادامه داد: «جوزف نای» بعدها نظریه خود را اصلاح کرد و نظریه اصلاح شده خود را به نام «قدرت هوشمند» که تلفیقی از قدرت نرم و سخت است، معرفی کرد، ولی باز هم تأکیدش بر قدرت نرم بود و اینکه آمریکا باید با قدرت نرم، ملتها را دگرگون کند تا خود آنان از درون اغوا شوند و کاری انجام دهند که با دست خودشان اهداف آنها پیش برود.
وی با تأکید بر اینکه قدرت نرم از ابتدای خلقت وجود داشته است، اما به صورت آکادمیک جوزف نای در دانشگاهها آورده است، تصریح کرد: حرف متدینها حرف مغز و قلب ماست و کسی که اینها را آفرید روابط بین اشیاء را نیز بیان میکند.
بهمنی در ادامه بیان روش نظریه پردازی در علوم اجتماعی برگرفته از دیدگاه شهید صدر گفت: در نخستین مرحله مسئله شناسی حائز اهمیت است که مدل مفهومی مسئله شناسی بر محورهای شناخت مسائل کلان، گزینش مسئلهای راهبردی، پیامدشناسی مسئله، احراز اهمیت راهبردی مسئله و تبیین مسئله است.
بهمنی با اشاره به کتاب «تفسیر موضوعی» شهید صدرادامه داد: شهید صدر در کتاب تفسیر موضوعی میگوید: «باید موضوعی وجود داشته باشد و این موضوع برخاسته از مسئلهای مهم باشد» که امروزه از آن به عنوان پژوهشهای مسئلهمحور یاد میشود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درادامه با اشاره به چگونگی شکل گیری تاریخ گفت: زمانی که ماتریالیستها درجهان و کشورهای اسلامی نفوذ کردند که اساس شکل گیری تاریخ چیست و یا فلسفه انسان در هستی دربرابر اومانیستی که مشترک لیبرال و کمونیست است چگونه است در این شرایط تاریخ به وجود آمد.
وی با بیان اینکه ماتریالیست و اومانیست برای انسان سه رابطه تعریف میکنند که شامل رابطه با خود، دیگری و طبیعت است، تصریح کرد: اما براساس نظریه استخلاف وجهه ارتباطی دیگری نیز تعریف شد که شامل ارتباط با خدا است.
بهمنی با تأکید بر اینکه در مسئله شناسی باید مسئلهای راهبردی انتخاب شود، افزود: برخی مسائل جهانگیرهستند، حتی اگر اهمیتی نداشته باشند ولی جهانگیر میشوند، اما برخی مسائل با اینکه جهان گیر میشوند ولی دارای ایرادتی هستند مثل نظریه جمعیت مالتوس که سرنوشت کشورها را عوض میکند و در عین حال ما را در بحران قرار داده است.
این نویسنده کتاب با بیان اینکه به اعتقاد شهید صدر مسئله باید دارای تأثیر کلان باشد، گفت: نظریهپردازی دارای سه سطح است که شامل سطح خرد، متوسط و جهانشمول که اگر مسئله حل شود، سراسر جهان متأثر خواهد شد و شهید صدر معتقد است که در گزینش مسئله باید به دنبال سطح کلان، راهبردی و جهانشمول آن رفت.
بهمنی با اشاره به اینکه بعد از گزینش مسئله راهبردی باید پیامدشناسی مسئله صورت گیرد، گفت: امروز قدرت نرم تنها راه اثرگذاری گسترده و جهانشمول است که اگر امکانات نظری را فراهم کنیم میتوانیم بر رقیب اثر بگذاریم و از طرفی قدرت نرم سبب میشود که دشمن به دوست تبدیل شود و در عین حال استحاله از درون اتفاق میافتد.
قدرت نرم عامل رقابت و اثرگذاریها بر رقیب است
این نویسنده کتاب با بیان اینکه قدرت نرم عامل رقابت و اثرگذاریها بر رقیبت است، تصریح کرد: احراز اهمیت راهبردی مسئله یکی دیگر از مراحل مسئلهشناسی است و از طرفی تبیین مسئله بر اساس مشاهدات، پژوهشها و گزارشهای علمی، مرحله بعدی در مسئلهشناسی است که مسئله تبیین باید روشن شود چرا که با معرفتی عمومی کاری نداریم و با معرفت علمی که اندازه گیری شده است درارتباط هستیم.
وی با اشاره به اینکه بعد از مسئلهشناسی به عقیده شهید صدر باید پیشینه مسائل نیز شناسایی شود، اظهار کرد: پیشینه شناسی عوامل مسئله، پیشینه شناسی پیامد، پیشینه شناسی دستاوردهای حل مسئله و شناخت خلأها و کاستیهای بشری از جمله محورهای مورد بحث است.
وی با بیان اینکه از ابتدای خلقت انسان داستان قدرت نرم جریان داشت، اظهارکرد: ابلیس با تبیین جدید انسان را اغوا کرد و باعث جریان هبوط آدم شد و تبیین در برابر تبیین قرار گرفت.
بسیاری از فلسفههای غرب خاستگاه آنها ضد خدایی است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه همه ما از قدرت نرم متأثر هستیم، تصریح کرد: در عین حال بسیاری از فلسفههای غرب خاستگاه آنها ضد خدایی است اما همه آنها اینطور نیستند و امروز فلسفههای الهی و عمیق نیز داریم اما فلسفه رقیب الزاما اندیشه الهی ندارد و برخی از فلسفههای آنها مفید است که در عین حال ما آنها را کنار نگذاشته ایم.
وی درادامه بیان پیشینه تجلی و ظهور و بروز قدرت نرم از اول پیدایش آدم گفت: از همان ابتدا قدرت نرم در دو جبهه فعال شده است و خداوند به انسان تبیین میدهد و از طرفی ابلیس نیز تبیین دیگری دارد اما از آنجا که آدم باز نمیگردد و از خدا سوال نمیکند آدم توسط شیطان که در اغواگری ماهر است، اغوا میشود.
بهمنی ادامه داد: از ابتدای خلقت انسان سه داستان داریم که مربوط به قدرت نرم میشود؛ یکی داستان ملائکه است که وقتی متوجه خلیفه بودن انسان در روی زمین شدند، از خداوند سؤال کردند که آیا میخواهی بشری خونریز را روی زمین خلیفه قرار دهی؟ خداوند فرمودند: «من میدانم ولی شما نمیدانید»؛ بر این اساس باید گفت علم یکی از مؤلفههای قدرت نرم است و از همین رو ملائکه چون دانششان محدود است سؤال کردند ولی قبل از سؤال اقدام نکردند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه حضرت آدم(ع) نیز دچار چالش شد ولی از خداوند سؤال نکرد و فقط اقدام کرد، اظهار کرد: حضرت آدم(ع) بعد از اقدام متوجه شد که چه خطایی کرده و توبه کرد و با این عمل خود را بازآفرینی کرد.
وی با بیان اینکه انسان قابلیت این را دارد که هر اشتباهی که انجام دهد برگردد و خودش را اصلاح کند، تصریح کرد: در واقع چالش ابلیس، نظری و عملی است و خداوند بلافاصله ابلیس را اخراج نمیکند و از او سوال دارد که اینها تعامل نرم هستند.
چالشهای معرفتی نیز چالشهای نرم هستند
بهمنی با اشاره به این مطلب که ماهیت ایمان پیچیده و شگفت انگیز است، تصریح کرد: در واقع چالشهای معرفتی نیز، چالشهای نرم هستند و از هر خاستگاه معرفتی که بروز شود، در واقع قدرت نرم هستند.
وی درباره پیشینهشناسی عوامل مسئله گفت: انسان اگر اغوا میشود به علت سادگی، غرور، شتاب، نپرسیدن و سستی در عزم است لذا همه این موارد باعث میشود تا تحت تأثیر قدرت نرم دیگران قرار بگیرد و این عوامل در قدرت نرم جاری است.
قرار نیست میراث علمی بشر دور ریخته شود
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بررسی پیشینهشناسی پیامدها و پیشینهشناسی دستاوردهای بشری حل مسئله پرداخت و گفت: شناخت خلأها و کاستیهای بشری حل مسئله یکی دیگر از مراحل است که از جمله دستاوردهای این مرحله تمرکز قدرت نرم بر سلطهگری و استثمار و وابستهسازی جوامع به یک قدرت است و در این مرحله باید از همه جنبههای میراث علمی با گزینش جنبههای مثبت و پر کردن کاستیها استفاده کرد.
وی با بیان اینکه قرار نیست میراث علمی بشر دور ریخته شود اما در عین حال باید توجه کرد که داشتههای ما تهدید اجتماعی و سیاسی میشوند، بیان داشت: در واقع علم در نزد ما گرامی است و شهید صدر میگوید که ما باید به پیشینه دستاوردهای بشری اهمیت بدهیم چرا که ما با هیچ علمی قهر نیستیم در عین حال اینطور نیست که به صورت فلهای هر چیزی را بپذیریم. وسائل